در زندگی دوم خدا موضوعیت ندارد، ممکن است کلیسا، انجیل و کشیشی برای ازدواج وجود داشته باشد، اما خدایی در آن دنیا وجود ندارد. به این دلیل است که انسان غربی در حال کوچ کردن به زندگی دوم است، برای وی دنیای واقعی تمام شده و فردایی بر آن مترتب نیست.

گروه جنگ نرم مشرق- هم اکنون بسیاری از افراد در سراسر دنیا فارغ از بازی در محیط های آنلاینی که برای زندگی دوم ایجاد شده است و در آن ها حجم انبوهی از زمان و انرژی انسان صرف پرداختن به زندگی آواتاری می شود (چیزی که بی شباهت به خاله بازی کودکانه نیست، منتهی با رنگ و لعابی بیشتر)، ساعت های زیادی را به وبلاگ، پروفایل شبکه اجتماعی، ارسال ایمیل های متنوع، ارسال پست های بیشتر و مانند اینها اختصاص می دهند چرا که می خواهند هویت مجازی محبوبی برای خود بسازند.

خودکشی، مفاسد اخلاقی، آزار سایبری، انزوا، ناامیدی، فروپاشی خانواده و مواردی از این دست در این مرحله رخ می دهد، یعنی زمانی که انسان به یک پدیده ی در ظاهر جذاب اما غیرضروری، تخیلی، رؤیایی و بعضاً دروغ دل بسته و زندگی و هویت واقعی خویش را فدای آن می کند. زندگی دوم تا زمانی که در اختیار فرد بوده و نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی منِ واقعی او را به شکلی صحیح پوشش دهد مذموم نیست، اما زمانی که فرد کنترل زندگی واقعی اش را به دست هویت ذهنی خود ساخته اش داد زندگی دوم تبدیل به یک بحران پیچیده خواهد شد.

ذکر این نکته اگرچه بدیهی اما ضروری است که زندگی دومی که بر بستر آواتار سازی و در قالب بازی-های آنلاین مربوط به زندگی دوم شکل می گیرد، با زندگی دوم حاصل از فعالیت در سایت ها و وبلاگ ها متفاوت است. زندگی نوع اول از اساس آسیب زا و تهدیدی جدی برای فرد، خانواده و جامعه ی وی به حساب می آید اما زندگی نوع دوم در صورت رعایت حدود و موازین می تواند بخشی از نیازهای فرد را برطرف کرده و ضرری برای وی نداشته باشد.



 
محیط های زندگی دوم و در واقع این بازی های آنلاین هنوز جای پیشرفت و توسعه دارند، چرا که تخیل بشر مرزی ندارد. تمدن غرب نیز با وجود معضلات اخلاقی، مفاسد و آسیب های اجتماعی ناشی از گرایش روزافزون افرادش به زندگی دوم در این قالب که خودکشی و گسستن روابط عاطفی و طلاق از جمله ی آن هاست، حاضر به جلوگیری از گسترش ابعاد این زندگی دوم(زندگی آواتاری در جهان های مجازی که در بازی وجود دارد) نیست، چرا که این محیط ها همانند خشکی های تازه کشف شده بر روی زمین و یا در فضا، بازار اقتصادی بکر و دست نخورده ای را در برابر اقتصاد فروپاشیده ی غرب قرار می دهند.
     
    

در زندگی دوم هیچ چیز رایگان نیست، سرمایه داری در اینجا نیز حاکمیت دارد.

تمام اشیاء و موجوداتی که در جهان واقعی وجود دارند را می توان در محیط های زندگی دوم شبیه سازی کرد، کوه، دریا، جنگل، کشورها، شهرها، شخصیت ها، حیوانات و سایر پدیده ها، همچنان می توان با بهره گرفتن از قدرت بی-نظیر ذهن انسان امکانات و ویژگی های متفاوتی برای موجودات و عناصر جهان واقعی در نظر گرفت، دریای صورتی، انسان پرنده، درختانِ سخنگو و نظیر این ها. روابط انسانی که از ابتدایی ترین ویژگی های زندگی دوم است همچون دوستی، تشکیل خانواده، بچه دار شدن و هر رابطه ای که فرد در دنیای واقعی می تواند داشته باشد فارغ از درست و غلط بودن آن در این محیط نیز برقرار است. تنها هفت چیز است که طراحان بازی های این حوزه و جهان های مجازی(جهانی که بازی ارائه می دهد.) نمی توانند آن ها را شبیه سازی کنند: خدا، پیامبران الهی، معاد، کتب الهی، فرشتگان الهی، غیب و آیات الهی. در زندگی دوم خدا موضوعیت ندارد، ممکن است کلیسا، انجیل و کشیشی برای ازدواج وجود داشته باشد، اما خدایی در آن دنیا وجود ندارد. به این دلیل است که انسان غربی در حال کوچ کردن به زندگی دوم است، برای وی دنیای واقعی تمام شده و فردایی بر آن مترتب نیست.



 
فرجام این زندگی جامعه ای است که زندگی دومِ آواتاری را بر زندگی واقعی ترجیح می دهد، البته سردمداران این جامعه خود زندگی واقعی خواهند داشت و این عوام و بدنه ی جامعه هستند که به منظور بهره کشی بیشتر قانع شده اند زندگی واقعی را فدای زندگی دوم کنند.
     

فرجام زندگی دوم در آینه سیاه(Black Mirror) محصول سال 2011 به خوبی به تصویر کشیده شده است.افراد از طریق پدال زدن(شغل شان)، هم آواتارشان را به حرکت در می آورند و هم انرژی مورد نیاز جامعه را تأمین می کنند.


علت گرایش برخی نوجوانان و جوانان وطنی به این نوع زندگی را می توان در سرخوردگی های اجتماعی، ضعف نفس، سست بودن پایه های عقیدتی و مانند اینها جستجو کرد. با توجه به گرایش نسل های آینده به زندگی دوم لازم است ابعاد و ملاحظات پیرامون زندگی دوم، چه به شکل عام فعالیت در فضای مجازی و چه به شکل خاص در قالب بازی در محیط های زندگی دوم، برای والدین و نسل جوان تبیین شود تا نه زندگی واقعی فدای زندگی دوم شود و نه افراد از فعالیت در فضای مجازی محروم گردند.
 

زندگی دوم - بازی مهیجی که تمام بازی بازان ولو حرفه ای، و جامعه و تمدنی که به آن می پردازند، در پایان بازی بازنده خواهند بود.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • آینه سیاه ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    يك مشت مزخرف. سرگرمي مشرق شده تيتر زرد
  • ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    1 0
    حالا که فیلتره. وگرنه من خیلی دوست دارم بازی کنم. هر موقع فیلترشو برداشتید و دست ما در انتخاب کردن یا انتخاب نکردن باز بود این متن رو میخونم.
  • ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 2
    اصراری نیست این متن رو بخونی . شما میتونی به زندگی بی هدفت ادامه بدی.
  • ۱۴:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 1
    توفیق اجباری
  • ۱۴:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 0
    آفرین به ناشناس ۱۳:۵۶ نکته یخوبی در مورد هدف گقتی
  • یه دختر ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 2
    متنی که خوندم چیزی جز واقعیت نیست من خودم تجربه کردم. احساسات پاکی داشتم که به پای مجازی سرکوب شد.زندگیم مختل شد ولی با توکل به خدا روال طبیعی زتدگیم رو دارم بدست می گیرم.
  • مصطفی ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 1
    خیلی ممنونم از اینکه زندگی بنده رو ندیده و نشناخته بی هدف تلقی کردید. من روزی هشت ساعت مطالعه میکنم. برای تفریح هم ورزش می کنم و از حضور در جمع خانواده لذت میبرم. هر از چندگاهی هم با بازی کردن در بازیهای انلاین اوقات فراغتم رو سپری میکنم. حالا شما از روی یک جمله حکم دادی که زندگی من بی هدفه. نه تنها با این کارت من رو به این نوشته که هنوز به طور دقیق نخوندمش متمایل نکردی بلکه من باید خیلی با نفسم مبارزه کنم تا بتونم این متن رو بخونم.بی ادب تنها نه خود را داشت بد. بلکه آتش بر همه آفاق زد.
  • رسول ۱۷:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۸
    0 1
    جناب اینه شیطان ! شما اصلا متن رو خوندی ؟ چند وقت دیگه که غرق در زندگی دوم شدین متوجه می شین این حرفا یعنی چی . خود غربی ها فیلم سینمایی و مستند می سازن که مردم خودشون رو بر حذر کنن از ورود یه این موضوعات . مثلا بی بی سی مستندی رو پخش کرد زندگی زنی که در سکند لایف غرق شده بود رو نشون می داد . اون زنه نه به بچه هاش می رسید نه زندگی درست حسابی داشت دنیاش شده بود اواتار ساختن و بازی کردن . شوهر بیچارش هم غذا درست می کرد ، بچه هاش رو تربیت می کرد و به اونها می رسید و ... . کلا زندگیشون مختل شده بود . بی بی سی این رو نشون داد تا مردم رو از ورود زیاد به این مسائل دور کنه . یه نمونه دیگه فیلم سینمایی black heaven هست تنها توصیه می کنم بری این فیلم رو نگاه کنی . در ضمن دوست داری مشرق چه تیتری بزنه . مثلا بگه فلان بازیگر فلان غذا رو دوست داره ، فلان فوتبالیست فلان ماشین رو داره یا .... خدا وکیلی اینا مطلب زردن با مسائلی که مشرق بهش پرداخته . برو خودت رو اصلاح کن اقای اینه شیطان !
  • nima ۰۷:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
    0 0
    چرا اینقدر کینه ای صحبت می کنی ؟ لحن صحبت کردنت اصلا درست نیست !!! با این لحن هیچ کس به صحبت هات اهمیت نمیده ، اینو از من داشته باش .
  • nima ۰۷:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
    1 0
    آره فیلتره ولی من نمیدونم که چرا به ایرانی ها میگی که این مینه و بری روش منفجر می شی یا همون کشته می شی با این حال می خوان خودشون امتحان کنن یا مثلا مواد و سیگار ، اگرم بهشون بگی جوابی که می شنوی اینه : ولش کن بابا ، این چیزیه که اونا میگن ، اونا دروغ میگن و .... ولی بعد چند سال که دیگه کار از کار گذشته ازشون می پرسی به رفیق ناباب اشاره می کنن ولی چیزی در مورد اون یکی رفیقشون که بهشون هشدار داده بود نمیگن . دوست خوب من تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها . در ضمن مشرق جایی رو فیلتر نکرده که بخواد بازش کنه

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس