
به گزارش مشرق به نقل از فارس، سفر محمود احمدينژاد و اعضاي کابينه دهم به اين استان در روزهاي سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته حاشيههاي جالبي داشت که بخشي از آنها از منظر خبرنگار ما در پي ميآيد:
* خبرنگاران رسانههاي مختلف از شامگاه دوشنبه 15 آذر براي پوشش خبري سومين سفر هيئت دولت به استان مرکزي در اراک مستقر شدند و رئيسجمهور و همراهان وي نيز ساعت 8:45 صبح روز سهشنبه 16 آذر وارد فرودگاه اراک شدند و بدين ترتيب هشتاد و يکمين سفر استاني دولت دهم آغاز شد.
* احمدينژاد در بدو ورود به فرودگاه اراک مورد استقبال علياکبر شعبانيفر استاندار مرکزي، آيتالله قربانعلي دري نجفآبادي نماينده ولي فقيه در استان و جمعي از مقامات محلي و 4 تن از نمايندگان استان در مجلس هشتم قرار گرفت و فاطمه بيات فرزند خردسال شهيد بيات با قرائت دکلمهاي به وي خوشآمد گفت.
* در مسير فرودگاه اراک تا ورودي شهر که فاصله چندان کوتاهي هم نبود گروههاي مردمي و دانشجويي به صورت پراکنده به استقبال رئيسجمهور آمده بودند و با آنکه اعلام شده بود ساعت ديدار با رئيسجمهور 8 صبح است اما مردم از ساعتها قبل منتظر ديدار با فرزند ملت بودند.
* ميدان امام حسين (ع) که در آن تابلويي قرار داشت که فاصله اراک تا شهر مقدس کربلا ذکر شده بود، نخستين نقطه اتصال تودههاي مردمي استقبالکننده با کاروان دولتمردان بود که از همان جا خودروي رئيسجمهور در حلقه مردمي زمينگير شد.
در اين ميدان بچهمدرسهايها با لباسهاي متحدالشکل در لابلاي مردم حضور يافته بودند که در ميان آنها کودکي به دليل در دست داشتن لقمههاي نان و پنير بيش از همه توجه خبرنگاران را جلب کرد.اين کودک دبستاني لقمههاي صبحانه خود را که مادرش تهيه کرده بود در کيسه فريزيري قرار داده بود و در حالي که کاروان احمدينژاد و همراهانش را شلنگ تخته اندازان همراهي و با تکان دادن پرچمي که در دست ديگرش قرار داشت، ابراز احساسات ميکرد، صبحانه ساده خود را در معيت رئيسجمهور خورد و وقتي لقمههايش تمام شد خود را به خودروي وي رساند تا با او از نزديک صحبت کند.
* در طول مسير استقبال بسياري از زنان خانهدار که از پنجرههاي خانه خود به ديدن رئيسجمهور آمده و با تکان دادن دستها به وي ابراز احساسات ميکردند با موبايلهاي خود از ورود رئيسجمهور به شهرشان و مراسم استقبال از وي فيلمبرداري ميکردند.
* در طول مسير استقبال از رئيسجمهور بارها با کودکان و حتي مردان و زنان ميانسال و کهنسالي مواجه شديم که يک لنگه يا هر دو لنگه کفش خود را در ازدحام جمعيت از دست داده بودند و البته طبيعي بود که بچههاي گريان در اين ميان به دنبال لنگه کفشهاي خود بگردند.
* همچنين در طول مسير زناني را ديديم که مسافتهاي طولاني را در حالي که کودکان خود را در آغوش گرفته بودند، به دنبال خودروي رئيسجمهور ميدويدند که وقتي خبرنگاران به آنها ميگفتند چرا با اين سختي به استقبال آمدهاند لبخندزنان ميگفتند ما براي ديدن رئيسجمهور محبوب حاضريم همه سختيها را تحمل کنيم و بغل کردن بچه و پيادهروي در يک خيابان که کار سختي نيست والحق اين موضوع نشان از استقامت زنان ايراني دارد که همواره در صحنههاي ايثار و مقاومت حضور دارند.
* کاروان دولتمردان با عبور از ميدان امام حسين وارد خيابان قائم مقام فراهاني شد که مانند خيابان وليعصر تهران از طولانيترين خيابانهاي شهر بود و بعد از عبور ميدان مقاومت، ميدان ساعت، خيابان دکتر حسابي و ميدان سرداران شهيد به محل سخنراني رئيسجمهور يعني ورزشگاه شهداي پنجم مرداد اراک رسيديم.
* شنيده شد يک مقام محلي در آستانه سفر رئيسجمهور از مردم خواسته بود به خاطر حرمت ماه محرم و ايام حزن آلالله از آذينبندي و چراغاني شهر خودداري کنند و مراسم استقبال باشکوه مردمي را با حفظ شعائر الهي برگزار کنند و همين توصيه ارزشي موجب شده بود استقبالکنندگان با پرچمهاي کشورمان و پرچمهاي سياه، سبز و قرمز مزين به اسامي اهل بيت (ع) به استقبال بيايند و در سطح شهر نواي عاشورايي مداحان اهل بيت طنينانداز شده بود.
* از ديگر نکات جالب اين بود که هنگام عبور خودروي خبرنگاران از مسير استقبال کودکي نامه به دست خود را به خودرو رساند و با ديدن يکي از خبرنگاران خانم که عينک بر صورت داشت و با تلفن همراه مشغول خواندن خبر بود، به تصور اينکه وي همسر رئيسجمهور است تلاش ميکرد نامه خود را به او بدهد و وقتي متوجه اشتباه خود شد، خنده کنان ايستاد و از خودروي خبرنگاران فاصله گرفت. همچنين خبرنگار شبکه استاني سرزمين آفتاب مشتريهاي پر و پا قرصي پيدا کرده بود و کساني که در امتداد کاروان رئيسجمهور با همراهان احمدينژاد خوش و بش ميکردند، وقتي به خودروي خبرنگاران رسيدند، با خبرنگار محبوب خود نيز به گپ و گفت ميپرداختند.
* از نکات جالب توجه عادي بودن همه امور در سطح شهر بود و روح کار و زندگي در آن جريان داشت و کارکنان ادارات و بانکها که در يک روز عادي مشغول کار و فعاليت بودند با ديدن خودروي رئيسجمهور يا از پشت پنجره به ابراز احساسات ميپرداختند و يا نهايتا تا دم در محل کار خود ميآمدند و پس از ديدار رئيسجمهور بار ديگر به محل کار خود بازميگشتند.
* رئيسجمهور ساعت 12 ظهر سخنان خود را در ورزشگاه شهر آغاز کرد و ابتدا به مناسبت ايام سوگواري سيد و سالار شهيدان به فرهنگ عاشورا پرداخت و بر لزوم حفظ روحيه ايثارگري ملت تاکيد کرد. هنگامي که احمدينژاد در بخش ديگري از سخنانش به مسائل جهان پرداخت و از ميزان تسليحات اتمي آمريکا و بودجه نظامي اين کشور سخن گفت، مردم يکصدا شعار "مرگ بر آمريکا " سر دادند و هنگامي که در بحث ايران به ترور دانشمندان هستهاي کشورمان اشاره کرد مردم با سر دادن شعار "مرگ بر منافق " به محکوميت اين اقدام جنايتبار پرداختند.
* در خلال صحبتهاي احمدينژاد مردم با تکان دادن پلاکاردهاي خود که بر روي آنها مطالباتشان حک شده بود، تلاش ميکردند صداي خود را به رئيسجمهور برسانند و برخي نيز البته فرياد کشان ميخواستند حرف خود را به رئيسجمهور بگويند که احمدينژاد به آنها گفت: " شما به دليل آنکه من از پشت ميکروفن صحبت ميکنم صداي من را ميشنويد ولي من صداي شما را نميشنوم ولي ظاهرا بايد در سفر دور چهارم به هر يک از شما يک ميکروفن بدهيم تا راحت صحبت کنيد و ما حرفهاي شما را بشنويم.
از جمله درخواستهايي که مردم روي پلاکاردها حک کرده بودند، الحاق تفرش به استان قم و رسيدگي به مشکل پرداخت حقوق کارگران شرکت صنايع اراک بود.
* مردم همچنين کاغذهاي کوچکي در دست داشتند که روي آنها نکات جالبي از جمله خوشامدگويي به رئيسجمهور براي سفر به زادگاه حافظ قرآن مجيد، خوشامدگويي به رئيسجمهور براي سفر به استان رهبرپرور، خوشامدگويي به رئيسجمهور براي سفر به استان انرژي بود و مردي نيز در لابلاي جمعيت پوستري دستساز را در دست گرفته بود که روي آن در کنار عبارت "مردي از جنس مردم " تصوير احمدينژاد در کنار تصوير مختار ثقفي حک شده بود.
* ديدار با ايثارگران و خانواده شهدا از ديگر برنامههاي سفر رئيسجمهور به استان مرکزي بود که در اين جلسه از مادر سه شهيد، همچنين همسر يک شهيد که دو فرزند خود را تقديم انقلاب کرده و پدر يکي از شهداي جنگ تحميلي که تنها فرزند خود را تقديم انقلاب اسلامي کرده، تجليل و به آنها نشان ايثار اهدا شد.
در اين مراسم سمانه آشورخاني فرزند شهيد محمدحسن آشورخاني که در زمان شهادت پدرش تنها يک سال داشت به قرائت دکلمهاي پرداخت که حاضران را تحت تاثير قرار داد. او احمدينژاد را به عنوان عموي خود لقب داد و در واگويه دلتنگيهاي خود گفت که اگر پدر نيست خيال ما راحت است که عمو هست و روح خودباوري را در ريشه خشکيده ايران جاري کرده و به خود ميباليم که از چنين رئيسجمهوري که در کنار محبت قدرت دارد و پشت دشمنان را به لرزه انداخته برخورداريم.
وي سخنان خود را با اين بيت پايان داد که ما به احمدينژاد بس ميباليم / بر زنده دلان وقت ايران صلوات.
در مراسم ديدار رئيسجمهور با ايثارگران و خانواده شهدا شالهاي مشکيرنگي بين حضار توزيع شد که روي آنها نمادي از عاشورا و تصوير سرداران شهيد دفاع مقدس نقش بسته بود.
استان مرکزي در طول انقلاب و دوران جنگ تحميلي 5 هزار و 617 شهيد، هزار و 330 جانباز و 750 آزاده تقديم کرده است.
در اين مراسم که حضار با "حسين حسين شعار ماست، احمدي افتخار ماست " در خلال برنامه نسبت به حضور رئيسجمهور در استان مرکزي ابراز احساسات ميکردند،يکي از جانبازان انقلاب اسلامي در فواصل مختلف شعار "احمدينژاد حجاب را احيا کند " سر ميداد.
رئيسجمهور در پايان سخنان خود از اينکه خانواده شهدا ساعتها منتظر بودند تا وي در مراسم ديدار با آنها حضور يافته و براي آنها سخنراني کند، تقدير کرد و به مزاح گفت حالا که ساعتها وقت گذاشتيد و هفت خوان را گذرانديد تا به زيارت شما مشرف شوم بايد اين زحمت شما را جبران کنم و انشاءالله شام در خدمت شما هستيم و بعد از اينکه برخي خانواده شهدا گفتند که ما براي زيارت شما آمدهايم و توقع نداريم پاسخ داد ما وظيفه داريم که خدمت شما باشيم و کار حساب و کتاب دارد.
* رئيسجمهور شامگاه سهشنبه در جلسه هيئت دولت از تغيير نام استان مرکزي سخن گفت و همانجا بود که پيشنهاد داد اين استان به استان آفتاب تغيير کند و به نظر مي رسد که بايد منتظر بمانيم تا در آينده نزديک نام اين استان به نام استان آفتاب، تغيير کند.
* در خلال سفر دو روزه رئيسجمهور به استان مرکزي ستادهاي مختلفي تحت عنوان ستادهاي ارتباط مردمي با رئيسجمهور در سطح شهر اراک و ساير شهرستانها برپا شده بود و 10 تن از اعضاي کابينه احمدينژاد نيز براي رسيدگي به مشکلات و مسائل مردم به شهرستانهاي استان سفر کرده بودند.
* دومين روز سفر رئيسجمهور با ديدار با مديران استان مرکزي در محل استانداري و از ساعت 7 بامداد آغاز شد و رئيسجمهور که شب قبل در يک برنامه تلويزيوني گفته بود استقبال گسترده مردم اراک از خادمان ملت بسياري از مشکلات که حل آنها هزينههاي زيادي داشت را به آساني حل کرد براي مردم استان سنگ تمام گذاشت و براي خدمتگزاري بهتر به آنها توصيههايي به مسئولان دولتي کرد.
احمدينژاد در سخنراني خود که پخش کامل آن از رسانه ملي ميتواند نشانگر دغدغههاي رئيسجمهور مردمي براي توجه به امور آحاد ملت باشد، گفت که مديران بايد باور کنند که نوکر مردم هستند و ادامه داد در کجاي عالم ديده شده نوکري در مقابل ارباب خود بنشيند و به خواست وي توجه نکند؛ نميگويم مدير بايد
جاي خود را به ارباب رجوعها بدهند اما بايد او را تکريم کنند و با سرعت و دقت خواسته آنها را برآورده کنند.
احمدينژاد همچنين بر لزوم کاهش هزينههاي جاري دستگاههاي اجرايي تاکيد کرد و با اشاره به مديري که در اوايل کار دولت نهم در کنار مردمي که مشکلات فراواني داشتهاند اتاق کاري خود را مجهز به سيستم صوتي و تصويري چندين ميليون توماني کرده بود، متذکر شد که همه کارها با پول حل نميشود اما بسياري هستند که واقعا نيازمند اندکي مساعدت مالي هستند و اگر دولت هزينه مصرفي را کاهش دهد، ميتواند از محل اين صرفهجويي کار بسياري را راه اندازد.
رئيسجمهور همچنين به مديران گفت که کلاننگري در مديريت يک اصل است اما بايد جهاني ديد و شهرستاني عمل کرد و نبايد مديري که ميخواهد يک پروژه عظيم ملي مثلا آبرساني را اجرا کند، نسبت به درخواست کشاورزي که يک جوي آب دارد و خواهان توجه به اين آب باريکه است، بيتوجهي کند بلکه بايد در کنار توجه به مسائل کلان به مطالبات تک تک آحاد ملت نيز توجه شود.
در اين جلسه استاندار مرکزي گزارشي از پيشرفتهاي استان در حوزههاي مختلف آموزشي، ورزشي، ارتباطات، گازرساني، تعاونيها، راهها ارائه کرد و گفت که طي 5 سال فعاليت دولت نهم و دهم قريب به 3 هزار ميليارد تومان به استان مرکزي تزريق شده است.
* رئيسجمهور که هر ساله به مناسبت 16 آذر (روز دانشجو) برنامهاي را مرتبط با دانشجويان برگزار ميکند، اين بار هم که اين ايام مصادف با سفر استاني وي شد، دلش راضي نشد براي دانشجويان برنامه نگذارد و به همين دليل در دومين روز سفر بعد از ديدار با مديران استان بلافاصله با دانشجويان در سالن ورزشي شهداي دانشگاه تربيت معلم اراک ديدار کرد.
در اين مراسم سارا حسيني به نمايندگي از دانشگاه پيام نور، عليرضا منتظران از دانشگاه تفرش، زهره خادمي از دانشگاه علوم پزشکي، سيد معين حجازي از دانشگاه علمي کاربردي، سميه تکلو از دانشگاه آزاد و حسين رمضاني از دانشگاه صنعتي اراک به ارائه ديدگاه در باره مسائل دانشجويي پرداختند.
از نکات جالب در اين ديدار مکالمه طولاني عليرضا منتظران به صورت خصوصي با رئيسجمهور بود که هر چه حضار صلوات ميفرستادند وي به صحبتها پايان نداد که موجب خنده حضار شد؛ همچنين يکي از دانشجويان در پايان سخنانش درباره لزوم تحصيل قطعه شعري خواند که خنده حضار را در پي داشت: صفايي ندارد ارسطو شدن / خوشا پرگشودن پرستو شدن/ تو که پر نداري پرستو شوي/ بشين درس بخون تا ارسطو شوي!
نکته ديگر انتقاد يکي از دانشجويان از نحوه برگزاري آزمونها و گزينش دانشجويان بود و از رئيسجمهور و رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي سؤال کرد که حاضر است به اتاق عمل کسي برود که با نمره منفي يک در هوشبري قبول شده است، که احمدينژاد با خنده گفت بالاخره هوشبري است ديگر! که اين جمله وي خنده حضار رادر پي داشت.
همچنين هنگامي که يکي از دانشجويان گفت که به صرف اينکه فردي دکترا گرفته نميتواند استاد دانشگاه شود بلکه بايد انتخاب اساتيد نظاممند و مبتني بر توان علمي آنها باشد، دختران با کف زدن به تشويق وي پرداختند اما پسران با ذکر صلوات او را تشويق کردند که اين مبدايي براي تشويقهاي بعدي شد که براي تائيد هر مسئلهاي حضار به دليل فرا رسيدن ماه محرم صلوات ميفرستادند.
* قرار بود در اين نشست هر دانشجو منتخب 5 دقيقه صحبت کند که هر کدام 10 دقيقه صحبت کردند که مجموعا اين جلسه بيش از يکصد عنوان درباره موضوعات مختلف مطرح شد و پس از آن نوبت احمدينژاد بود که با دانشجويان صحبت کند؛ رئيسجمهور در اين جلسه از ضرورت تحول در دانشگاهها، حقوق ملت ايران در فناوري هستهاي، تلاش دولت براي رفع بيکاري، اجراي قانون هدفمند کردن يارانهها و مبارزه با مفاسد اقتصادي سخن گفت و در بخش اخير با ذکر نمونههايي از ويژهخواريهاي برخي افراد قول داد که در آينده نزديک در خصوص مبارزه با مفاسد اقتصادي به صورت مجزا با دانشجويان مفصل صحبت خواهد کرد.
* آخرين برنامه سفر هيئت دولت به استان مرکزي ديدار با جمعي از منتخبين و فرهيختگان استان بود که در اين جلسه که در استانداري برگزار شد، نخبگاني چون حسينيپور، رضاييخواه، خرسندي و عباسي به ايراد سخن پرداختند و احمدينژاد نيز با بيان سخناني در خصوص سازندگي کشور ابراز اميدواري کرد استان مرکزي با ارائه الگوهاي سازندگي مبتني بر دو عنصر ايران و اسلام در رتبه نخست سازندگي کشور قرار گيرند.
احمدينژاد و همراهانش عصر روز چهارشنبه 17 آذر ماه به تهران بازگشتند اما پرونده هشتادو يکمين سفر استاني دولت دهم بسته نشد و دولتمردان در تلاشند تا مصوبات اين سفر را اجرايي کنند.