
به گزارش مشرق، فارس نوشت: تبليغ امري فطري در بين انسانهاست که هيچگاه در تاريخ بشر سابقه کمرنگ شدن به خود نميبيند. اين عنصر مهم تشيع داراي پنج رکن اساسي و مهم از جمله مبلّغ، محتوا، شيوههاي تبليغ، ابزار و مخاطب است.
رهبر معظم انقلاب در خصوص اهميت جايگاه تبليغ در کشور در جمع سخنرانان و مداحان ميفرمايند: «امروز بحمداللَّه اين فرصت در کشور ما هست و دولتمردان «درد دين» دارند؛ بله، تبليغات خارجى مىخواهد اين طور وانمود کند که مسئولان و متشخّصان کشور يا بعضى از آنها به مسائل دينى کارى ندارند! نخير؛ اينطور نيست؛ بعضى از آنها نمىفهمند، بعضيشان عمداً تعميه مىکنند؛ مىخواهند اينگونه تبليغ کنند.
مىخواهند ذهن اشخاص را خراب کنند؛ امروز در کشور ما، مسئولان طراز اوّلِ کشور درد دين دارند؛ آنچه که از دين مىفهمند، مىخواهند آن را اجرا کنند، زمينهها فراهم است؛ هرچند که رسانههاى تبليغى انصافاً قصور دارند؛ شما اين رسانه تبليغى خودتان را مغتنم بشماريد؛ البته همه آنها هم وظيفه دارند خودشان را اصلاح کنند؛ ليکن شما اين منبر تبليغ و اين پايگاه عظيم تبليغ مسجد و حسينيه و زيرخيمه امامحسين (عليه السلام) را قدر بدانيد؛ اين چيزِ بسيار نافذ و مؤثر و مبارکى است.»
دين مسيحيت پس از اسلام يکي از بيشترين ادياني است که به بحث تبليغ اهميت خاصي داده است با اين تفاوت که در اسلام محتوا يکي از ارکاني است که از اهميت بسيار خاصي در تبليغ برخوردار است، در حالي که شيوه ابزار و مخاطب مهمترين ابزار تبليغ در دين مسيحيت است.
* اسکندري: بيشتر از آنکه به تبليغ چهرهبهچهره بپردازيم، تبليغ جمعي و منبري را ترجيح ميدهيم
حجتالاسلام مصطفي اسکندري در اين باره ميگويد: برخي مؤلفهها در بين مبلغان مسيحي بسيار پررنگ است و بايد در اين زمينه از آنها درس بگيريم. از جمله اينکه صبر و استقامت يک مبلغ مسيحي بسيار زياد است. به عنوان مثال مارش چاز، مبلغ اروپايي آئين مسيحيت، 45 سال در الجزاير و چاد به تبليغ مسيحيت پرداخته است.
اين کارشناس تبليغ در ديگر اديان با بيان اينکه مسيحيت از محتواي غني براي ارائه برخودار نيست، افزود: از آنجايي که در مسيحيت، محتوايي قابل ارائه چنداني وجود ندارد، مبلغان اين دين به دنبال آن هستند تا از روشهاي ديگر آرامش را به افراد القاء کنند.
اين استاد حوزه علميه، برخي از شيوههاي تبليغ در مسيحيت را منطبق با آئين اسلام دانست و افزود: از جمله آنها ميتوان به تبليغ چهره به چهره اشاره کرد، روي اين موضوع در روايات اسلامي نيز تاکيد بسياري شده است، اما متأسفانه در حال حاضر، بيشتر از آنکه به تبليغ چهرهبهچهره بپردازيم، تبليغ جمعي و منبري را ترجيح ميدهيم.
اسکندري افزود: مبلغان مسيحي بيشترين توجه خود را به تبليغات دو نفره و چهرهبهچهره معطوف ميدارند و به صورت انفرادي مطالب را براي مخاطب ارائه ميکنند.
* تبليغ در دوران حاکميت اسلام
ولي امر مسلمين در آستانه محرم الحرام سال 1376 در جمع مداحان و خطيبان درخصوص تفاوت تبليغ در دوران حکومت اسلامي و غيراسلامي ميفرمايند: «چند صد سال است که در ايران و شايد در بقيه نقاطِ پيرو مذهب اهلبيت عليهم السلام در عالم، سنت تبليغ در ماه مهم محرم جارى است؛ تبليغ در دورانى که حاکميّت اسلام نيست.
يک تفاوت اساسى با تبليغ در دوران حاکميت اسلام دارد، در دوران حاکميت اسلام، تبليغ هر بخشى از دين، مىتواند درست در جاى خود واقع شود؛ يعنى بيان يک بخش از مجموعهاى که براى اداره زندگى مردم لازم است، در حالى که وقتى حاکميت اسلام وجود ندارد، اين طور نيست؛ بخشها از هم جداست، به هم بىارتباط است و همه مجموعه، کامل نيست...»
ايشان در ادامه با بيان دو مثال در اين باره ميفرمايند: «...اساس آن است، فرق بين دوگونه تبليغ که عرض کرديم، اين است که در دوران حاکميت اسلام، دين عبارت از مجموعه مسائل زندگى است که سياست هم جزو آن است، اداره حکومت هم جزو مسائل ارتباطات خارجى و موضعگيريهاى مسلمانان در مقابل جناحهاى مختلف دنيا هم جزو آن است، مسائل اقتصادى هم جزو همين مجموعه است، ارتباط اشخاص با يکديگر و رعايت اخلاق در امور مختلف زندگى هم جزو آن است.
دين، يک مجموعه است که شامل مسائل شخصى و فردى، مسائل اجتماعى، مسائلى که دستهجمعى بايد انجام گيرد، مسائلى که ولو اجتماعى است ولى يک يک افراد مىتوانند آن را انجام دهند و مسائلى که مربوط به سرنوشت دنيا يا سرنوشت آن کشور است، مىشود. وقتى که مىخواهيم تبليغ کنيم، يعنى تبليغِ همه اينها».
ايشان همچنين در خصوص ضرورت آشنايي مبلغين با مسائل روز جامعه در حکومت اسلامي ميفرمايند: «ببينيد اين تبليغ، با نوع تبليغى که ما در گذشته قبل از اقامه حکومت حق و حکومت الهى مىکرديم، چقدر متفاوت است، آن روز کافى بود ما همين موضوعى را که مىخواهيم تبليغ کنيم، درست بلد باشيم؛ آنگاه يک مبلّغ خوب مىشديم؛ امروز اگر جهان، يا لااقل جامعه خود را درست نشناسيم، هر چه هم که آن موضوع را خوب بلد باشيم، نمىتوانيم يک مبلّغ خوب باشيم.»
آري، مبلغ وقتي در جامعه ديني و حکومت اسلامي قرار ميگيرد، وظيفهاي دوچندان بر دوشش گذاشته ميشود. حال که 1400سال از آخرين حکومت ديني ميگذرد؛ بار ديگر امت پيامبر به حکومت رسيدن عالمي وارسته را به خود ديده است و اين آرزوي ديرينه مسلمانان پس از عصرها محقق شده است و همين ميشود که اين روزها چشم دل همه مسلمانان جهان به جمهوري اسلامي است که در ايران بنا نهاده شده است و وظيفه خود ميدانند که براي دفاع از کيان اسلام حمايت همه جانبهاي را از اين حکومت اسلامي داشته باشند.
* ضرورت مباحث مسائل اجتماعي در مجالس روضهي امام حسين عليه السلام
مسئلهاي بعدي اين است که آيا اين مباحثي که در خصوص تبليغ مطرح مي شود جايي نيز در مراسم امام حسين عليه السلام دارد و يا اينکه همانطور که برخيها اذعان ميکنند مجلس روضه امام حسين که درود و رحمت پرودگار بر او باشد جاي مطرح شدن اين گونه مسائل نيست.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در سال 76 با اشاره به اهميت محرم و صفر ميفرمايند: «قضيه محرّم که در تاريخ اسلام از همه جهت قضيه نمونه و بىنظيرى است يک جهت بارز، همين قضيه تبليغ است؛ فرصتى است براى اين که به برکت خون مطهّر و نابهحق ريخته حسينبنعلى عليه السلام و اصحاب و خانواده آن بزرگوار و واقعه مظلومانه آنها، مردم نسبت به حقايق آن دينى که اين دماءِ مطهّره به پاس آن ريخته شد، آشنا و آگاه شوند؛ اين هم يکى از برکات ماندگار حادثه کربلاست و بايد آن را قدر دانست.»
* صفوي: حضور در مجلس امام حسين عليه السلام در حکومت اسلامي خود نوعي دفاع از حقيقت است
حجتالاسلام صفوي که در اين باره با خبرنگار ما مصاحبه ميکرد نه تنها اذعان ميدارد که بايد در مراسمهاي عزاداري به تبليغ دست زد بلکه معتقد است که اصل حضور در مجلس امام حسين عليه السلام در حکومت اسلامي خود نوعي تبليغ و دفاع از حقيقت و ولايت است.
وي در اين باره با برشمردن نکاتي درباره تبليغ در ماه محرم خاطرنشان کرد: حضور در مراسم عزاداري سالار شهيدان، اعلام حضور در سنگر دفاع از حق و حقيقت است، يعني سوگواران و عزاداران امام حسين (ع) به يزيديان که نقشه محو اسلام را در سر ميپروراندند، اعلام ميکنند که سنگرهاي عاشورا و سنگرهاي دفاع از اسلام ناب محمدي از مجاهدين راستين اسلام هرگز خالي نخواهد شد.
مدير حوزه علميه سفيران هدايت اظهار داشت: دلاوران غيور اسلام تا مرز ايثار جان خود در راه حفظ اسلام ايستادهاند و حتي شهادت در اين راه را افتخار خود ميدانند و فرياد ميزنند که "حسين، حسين شعار ماست شهادت افتخار ماست ".
وي با بيان اينکه توجه به نکات ياد شده، بسياري از بايدها و نبايدهاي تبليغ روشن ميشود، اظهار داشت: هر مُبَلغي بايد توجه داشته باشد که اولاً سخنان و گفتههاي او در جهت تقويت وحدت و همبستگي مردم باشد و به مردم گوشزد کند که امروز، روز دفاع از کيان اسلام و حفظ نظام مقدس جمهوري اسلامي است؛ روزي که يادگار امام راحل و ثمره خون شهدا است.
اما به واقع پرداختن به مسائل اجتماعي و سياسي روز جامعه در مجالس حسيني تا چه حد خارج شدن از چهارچوب نيست و آيا اصلا در اين محدوده چهارچوب و محدودهاي وجود دارد؟
نکته جالب در اين جا توجه به فرمايش حضرت امام خامنهاي است؛ ايشان در اين باره در آستانه محرم الحرام سال 76 ميفرمايند: امروز اگر جهان، يا لااقل جامعه خود را درست نشناسيم، هر چه هم که آن موضوع را خوب بلد باشيم، نمىتوانيم يک مبلّغ خوب باشيم،بايد بفهميم اين حرفى که ما مىزنيم، به کجا ارتباط پيدا مىکند؛ چه جناحى را در سطح جهان نه در سطح کشور، تقويت مىکند؛ چه جناحى را تضعيف مىکند؛ مثل يک جبهه نبرد، يک وقت يک نفر انسان با دشمنى مواجه مىشود و مىخواهد از خودش دفاع کند، اين، يک طور دفاع است.
يک وقت هم انسان در مجموع يک جبهه چند کيلومترى در سنگرى قرار گرفته است و مىخواهد دفاع کند، اين دفاع، طور ديگر است؛ يک وقت بايد به مصلحت جلو رفت، يک وقت هم بايد به مصلحت عقب آمد، يک وقت انسان خيال مىکند که در حال حمله به دشمن است اما ناگهان مىبيند که به خودى تيراندازى مىکند!»
ايشان در توضيح بيشتر اين موضوع فرمودند: «از اوّل تشکيل اين نظام تا امروز، بعضى از افراد بودند و هستند که در گوشه و کنار مىنشينند و زبان انتقادشان مرتّب روى اين نظام و حقايق آن باز است، اشتباه اساسى آنها اين است که مثل کسانى هستند که در سنگرهاى خود، خوابشان برده است؛ بعد که از اطراف جبهه پيشرفتهايى صورت گرفته است و عدّهاى رفتهاند مواضع دشمن را آن جلو جلوها گرفتهاند، اين آقا حالا از خواب پا شده است و آن جايى را که خوديها گرفتهاند، زير رگبار مىگيرد؛ به خيال آن که دشمن آنجاست! آنجا خوديهايند اما اين آقا خواب بوده و خبر ندارد! خواب ماندن در مسائل سياسى، گاهى اين طور نتايجى مىدهد، تبليغ، اين قدر اهميّت پيدا مىکند.
گاهى شنيده مىشود که در گوشه و کنار، کسانى اظهاراتى مىکنند و حرفهايى مىزنند و بدون توجّه به جايى ضربه وارد مىکنند، اين بر اثر عدم توجّه به وضع و محاذات سياسى دنيا و وضع و محاذات دوست و دشمن است، نمىدانند که جبهه خودى کجاست، جبهه دشمن کجاست؛ کافى نيست که ما چهار تا مسئله ياد بگيريم و بخواهيم آنها را بگوييم، گاهى بيان يک مسئله، شيوه خاصى دارد که اگر آن شيوه رعايت نشود، ممکن است ضربه وارد بيايد.
* وقتى که دولت و نظام اجتماعى بر اساس دين است، مسئوليت مبلّغان دين مضاعف مىشود
ايشان در پايان صحبتهايشان با تأکيد بر اهميت مطرح شدن مسائل سياسي در تبليغها، ميفرمايند: «بايد هوشيار بود، اين خصوصيّت فضاى اقامه دولت حقّ است؛ در فضايى که دولت حق قائم است، همه اهل حق، مسئوليتشان مضاعف مىشود، وقتى که دولت و نظام اجتماعى بر اساس دين است، مسؤوليت مبلّغان دين مضاعف مىشود، اساس همه اينها هم همان طور که عرض کرديم اين است که دين و سياست از هم منفک نيستند.»