ویژه نامه دهه فجر مشرق- مهدی طالقانی، فرزند مرحوم «سید محمود علایی طالقانی» در گفتوگو با خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، اظهار داشت: مرحوم طالقانی در سال 1289 در روستای گیلیرد طالقان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در مکتبخانه روستا نزد پدرش که از علمای آن زمان و و نزدیکان شهید مدرس بود، گذراند. شش سال بیشتر نداشت که همراه خانواده به تهران آمد و پس از حضور شش ساله در تهران در سن دوازده سالگی همراه با پدر برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم مهاجرت کرد.
در قم در مدارس فیضیه و رضویه به کسب علوم دینی پرداخت و در سال 1310 برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت کرد. پس از بازگشت به ایران در سال 1316؛ رضاشاه طی دستوری به روحانیون اعلام کرد هر فردی، قصد عمامه گذاشتن و تدریس را دارد، باید از دولت مجوز بگیرد و مرحوم آیتالله طالقانی نیز مجوز عمامه گذاشتن و تدریس را از دولت دریافت کرده و از سال 1318 به طور رسمی در مدرسه سپهسالار به تدریس علوم دینی پرداخت.
*سال 1318 آغاز فعالیتهای سیاسی علیه نظام
اولین جرقههای فعالیتهای سیاسی او علیه رژیم پهلوی در همین سال شکل گرفت. او در این سال از قم به تهران مهاجرت کرد و در یکی از روزهایی که در حال عبور از خیابان بود، دید که مأموران شاه، چادر زنی را از سرش کشیدند؛ او در برای دفاع از آن زن به این اقدام بیشرمانه مأموران اعتراض کرد که سبب شد، مأموران شاه او را دستگیر کرده و به مدت شش ماه او را زندانی کنند.
سال 1334 اعضای گروه فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی به دلیل تعقیب از سوی رژیم شاه، مدت 7 ـ 8 روز در منزل مرحوم طالقانی در خیابان امیریه تهران پنهان میشوند و هنگامی که در یکی از روزها درحال خارج شدن از منزل او بودند، توسط عوامل رژیم دستگیر میشوند.
شب فردای آن روز، مأمورین با شنیدن موضوع پنهان شدن چند روزه گروه فدائیان اسلام در منزل آیتالله طالقانی، به منزلش حمله کرده و در منزل را میشکنند اما موفق به دستگیری او نمیشوند.
سال 1336 بار دیگر، مرحوم آیتالله طالقانی به دلیل محکومیت حمله انگلیس و فرانسه به کشور مصر مجدداً توسط ساواک دستگیر و چند ماهی زندانی میشود. همزمان با آغاز قیام پانزده خرداد 42 او به حمایت از حضرت امام(ره) در مسجد هدایت که مرکز فعالیتهای او بود، سخنرانی تندی میکند که به دلیل همین افشاگریها عوامل ساواک حساسیت خاصی به این مسجد پیدا میکنند و مرحوم آیتالله طالقانی تصمیم میگیرد چند شب مسجد را تعطیل کند.
* تأسیس مسجد هدایت
مرحوم آیتالله طالقانی به دلیل جو بسیار بد خیابان لالهزار و اسلامبول که مرکز افراد لاابالی و عیاش در آن زمان بود، مسجد هدایت را در سال 1327 تأسیس میکند و با کمک کسبه، مسجد را توسعه داده و به پایگاهی برای جوانان به ویژه جوانانی مذهبی و مرکز جذب جوانانی که تحت تأثیر اندیشه گروههای چپ بودند، تبدیل کرد و از طریق تفسیر قرآن و روشهای خاص خود به ترویج و نشر معارف قرآنی پرداخت. به طوری که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب، جمعیت زیادی در کوچه مسجد و خیابان نزدیک آن به طور ایستاده جمع شده و صحبتهای او را گوش میدادند.
رژیم شاه نیز بادیدن استقبال فراوان مردم، هرشب یکی از افراد خود را به صورت نامحسوس در جمع حاضر میفرستاد و سخنان او را کاملاً کنترل میکرد و بارها به دلیل صراحت کلام و بیان روشنگرانه آیتالله طالقانی او را ممنوع المنبر کرد؛ اما آیت الله طالقانی هنگامی که اجازه صحبت کردن در مسجد را پیدا نمیکرد سخنرانیهای خود را در منزل انجام میداد.
*دو گروهی که توسط مرحوم آیتالله طالقانی نکوهش میشدند
خصوصیات مرحوم آیتالله طالقانی در تفسیر قرآن، به روز بودن تفاسیر و تناسب آن با مجالس سخنرانی و افراد حاضر در آن بود که نمونه بارز تفسیر قرآن کتاب «پرتوی از قرآن» است.
مرحوم آیتالله طالقانی به شدت از دو گروه بیزار بود و همیشه میگفت دو گروه مرا میکوبیدند؛ یکی گروه چپ و لائیک و دیگری گروهی که حضور قرآن در متن جامعه را نمیخواهند.
* تأکید امام بر ریاست مرحوم طالقانی در شورای انقلاب
هنگامی که امام(ره) در پاریس حضور داشتند، مسایل مربوط به انقلاب در تهران تحت نظر مرحوم طالقانی انجام میشد؛ او تصمیم گرفت تشکلی را برای راهنمایی مردم و ایجاد شورای انقلاب با همکاری تعدادی افراد از جمله رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری، شهید بهشتی و آیتالله رفسنجانی ایجاد کند.
امام(ره) نیز قبل از طرح موضوع توسط مرحوم طالقانی، پیشنهاد تشکیل چنین شورایی را داده بودند اما هنگامی که از پیشنهاد مرحوم طالقانی باخبر شدند بسیار خوشحال میشوند و تأکید کردند که مرحوم طالقانی، حتماً در این شورا حضور داشته و خودشان مسئولیت آن را برعهده بگیرند. با رسمیت بخشیدن به شورای انقلاب، رسیدگی به امور اعتصابات و راهپیماییها از جمله اعتصابات ادارات دولتی مثل شرکت نفت و کارمندان روزنامهها آغاز شد.
* تقسیم کمکهای مردمی بین کارمندان اعتصابکننده
برای تأمین هزینههای اعتصابکنندگان، مردم کمکهای نقدی خود را به فراخور شرایط مالی مبلغی را اختصاص میدادند که پس از جمع آوری، پولها به منزل آیتالله طالقانی انتقال یافته و در آنجا بین اعتصاب کنندگان تقسیم میشد؛ همچنین در کنار کمکهای نقدی مواد غذایی مثل نان و خرما از نقاط مختلف کشور به تهران ارسال شده و در تعدادی از خانههای اطراف خانه مرحوم طالقانی انبار میشد.
* نحوه انتشار اعلامیههای امام از پاریس
انتشار اعلامیههای امام از پاریس به این شکل صورت میگرفت که متن اعلامیهها ابتدا از طریق تلفن مخابره میشد و عصر همان روز، توسط مرحوم حاج احمد آقا از پاریس خوانده شده و با متن ارسالی به تهران مجدداً تطبیق داده میشد و بعد از اطمینان کامل، در ایران انتشار یافته و به دست مردم میرسید.
* اعلامیه تاسوعای 57 آیتالله طالقانی علیه رژیم شاه
از کارهای شاخص مرحوم آیت الله طالقانی در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب؛ اعلامیه تاریخی او در تاسوعای 57 است، او در این اعلامیه اعلام میکند به همراه عدهای از همرزمان خود از میدان امام حسین (ع) به سمت میدان آزادی در مخالفت با رژیم شاه حرکت خواهد کرد.
اما عده زیادی از همراهان او از ترس دستگیری توسط عوامل شاه از این کار خودداری میکنند. مرحوم آیتالله طالقانی طی پیامی به صراحت اعلام کرد حتی اگر نیاز باشد، تنها با خانواده خود این مسیر را ادامه میدهد. دراثر همین حرکت شجاعانه، هزاران نفر از اقشار مختلف مردم به خیابانها ریخته و راهپیمایی بزرگی شکل گرفت؛ شاه با شنیدن این موضوع با بالگرد جمعیت حاضر را کنترل میکند و همین حضور زیاد مردم، باعث راهپیمایی عاشورای سال 57 در سطح کشور میشود.
*ارتباط با مقام معظم رهبری از سال 1350
هنگامی که مقام معظم رهبری سال 1350 در تبعید به سر میبردند، در مواقع مرخصی حتماً برای دیدن آیت الله طالقانی به منزل او میرفتند و حتی سال 1342 که آیتالله طالقانی به دلیل حمایتهای زیاد از نهضت امام(ره) محاکمه شد، مقام معظم رهبری چندین بار در جلسات دادگاه او حاضر شده و از نزدیک در جریان محاکمه او قرار گرفتند و این ارتباط تا زمان تشکیل شورای انقلاب توسط امام و پس از آن تا هنگام درگذشت آیت الله طالقانی ادامه داشت.
* ارتباط بسیار نزدیک امام (ره) با مرحوم طالقانی
مرحوم آیت الله طالقانی ارتباط بسیار نزدیکی نیز با حضرت امام (ره) داشت. به طوری که اگر قصد بیان مطلبی را به امام داشت، مستقیما به حضور ایشان رسیده و آن مطلب را بدون اینکه کسی متوجه شود به شخص امام بیان میکرد. امام(ره) بارها اعلام کردند طالقانی ابوذر زمان و مالک اشتری است که زبانش برنده و کوبنده است.
هنگامی که مرحوم آیت الله طالقانی در نوزده شهریور 58 به دلیل عارضه قلبی درگذشت، علاقهمندان او از ساعتهای ابتدایی در مقابل منزلش تجمع کردند و پیکر او را ابتدا به سمت دانشگاه تهران حرکت داده و از آنجا پیاده به بهشت زهرا بردند.
در آنجا جمعیت به قدری زیاد بود که امکان خاکسپاری وجود نداشت و مردم مجبور شدند آن شب در بهشت زهرا بخوابند و کار تدفین به روز بعد موکول شد.