به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، پرداختن به نفاق و منافقان در 12 سوره
قرآنی، افزون بر سوره ویژه آن، میتواند خطر این خوی زشت انسانی را به ما
بنمایاند همچنین مذمتها و هشدارهای معلم قرآن (پیامبر) و مؤول آن (امام
علی) در اینباره، افزونتر از بسیاری عیبهای اخلاقی است.
پیامبر خدا(ص) درباره اینکه منافق چگونه خود را به گریه میاندازد؟ فرمودند:" چشمان منافق، در اختیار اوست، هر طور بخواهد گریه میکند".
آن حضرت همچنین در پاسخ به این پرسش که نفاق در قلب انسان چگونه آغاز میشود؟ میفرمایند: "نفاق، ابتدا به صورت نقطهای سیاه ظاهر میشود و هرچه نفاق بیشتر شود، آن نقطه بزرگتر میگردد و چون نفاق به مرحله کمال رسد، دل به کلّی سیاه میشود".
امام علی(ع) نیز در بیان صفات منافقترین مردم فرمودند: "آشکارترین منافق کسی است که به طاعت (خدا) فرا خواند و خودش بدان عمل نکند و از معصیت باز دارد و خودش از آن باز نایستد".
رسول مکرم اسلام هم در حدیثی نشانههای نفاق را اینگونه معرفی میکنند: "منافقان را نشانههایی است که با آنها شناخته میشوند: درودشان لعنت است، پرخور و شکم بارهاند، به غنایم دستبرد میزنند، به مساجد نزدیک نمیشوند، مگر با اکراه و ریاکاری، نماز را آخر وقت میخوانند، خود را بزرگ میشمرند، به طوری که با کسی انس و الفت نمیگیرند و کسی هم با آنان الفت نمیگیرد، شب مانند چوب خشک میافتند (شب زندهداری ندارند) و روز صدای خود را به جرّ و بحث بلند میکنند".
پیامبر خدا(ص) درباره اینکه منافق چگونه خود را به گریه میاندازد؟ فرمودند:" چشمان منافق، در اختیار اوست، هر طور بخواهد گریه میکند".
آن حضرت همچنین در پاسخ به این پرسش که نفاق در قلب انسان چگونه آغاز میشود؟ میفرمایند: "نفاق، ابتدا به صورت نقطهای سیاه ظاهر میشود و هرچه نفاق بیشتر شود، آن نقطه بزرگتر میگردد و چون نفاق به مرحله کمال رسد، دل به کلّی سیاه میشود".
امام علی(ع) نیز در بیان صفات منافقترین مردم فرمودند: "آشکارترین منافق کسی است که به طاعت (خدا) فرا خواند و خودش بدان عمل نکند و از معصیت باز دارد و خودش از آن باز نایستد".
رسول مکرم اسلام هم در حدیثی نشانههای نفاق را اینگونه معرفی میکنند: "منافقان را نشانههایی است که با آنها شناخته میشوند: درودشان لعنت است، پرخور و شکم بارهاند، به غنایم دستبرد میزنند، به مساجد نزدیک نمیشوند، مگر با اکراه و ریاکاری، نماز را آخر وقت میخوانند، خود را بزرگ میشمرند، به طوری که با کسی انس و الفت نمیگیرند و کسی هم با آنان الفت نمیگیرد، شب مانند چوب خشک میافتند (شب زندهداری ندارند) و روز صدای خود را به جرّ و بحث بلند میکنند".