در این مقاله سرحرفم با هیچ مسئول و رئیس و احزاب و سیاسیون نیست، بلکه سر حرفم از سر درد با حزب اللهی های مثلاً حزب اللهی است.

تمامی کسانی که این دست نوشته را می خوانند: همه خوب به اطرافمان نگاه کنیم؛ چه می بینیم؛ قوه مجریه و مسئولیت های کلان قوه مجریه(دولت) و مسئولیتهای استانی و شهرستانی آیا در دست بچه های حزب اللهی است؟ نماینده های استان و شهرستان ما از نیروهای حزب اللهی اند؟ شورای شهرستان شما از بچه های حزب اللهی اند؟ مدیران آموزش و پرورش کشوری و استانی و شهرستانی از بچه های حزب اللهی اند؟ چند درصد مدیران مدارس ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان و ... از بچه هایی مؤمن و حزب اللهی اند؟
چند درصد یا چند نفر از رؤسای دانشگاههای دولتی، آزاد و پیام نور و غیرانتفاعی کشوری، استانی، شهرستانی از نیروهای رنجدیده حزب اللهی اند؟ چه تعداد و چند درصد از قضات کشوری و استانی و شهرستانی از متدینین و حزب اللهی اند؟ چند نفر از شوراهای حل اختلاف شهرستان ها (هزاران شهرستان) ولایی هستند؟ چند نفر از مدیران سازمان های برق و گاز و آب(هزاران سازمان) کشوری و استانی و شهرستانی جزو نیروهای ولایتمدارند؟ در نیروی انتظامی؛ پلیس راهنمایی و رانندگی و ... چه تعداد مدیر حزب اللهی ناب داریم؟ خود دیگر بررسی کنیم شرح و حال مدیران تمام دستگاهها و سازمان و ادارات و... دولتی ؟
تا حال هرچه نوشتیم از رئوس و مدیران و مسئولین بوده؛ حال خود بخوانید شرح وحال مفصلی از معاونین، مشاورین، کارمندان وکارکنان و... این دستگاهها!!
باز تا حال هرچه نوشتیم از نهادهای دولتی گفتیم شما بخش خصوصی را هم اضافه کنید.
بله، به خودمان که نگاه کنیم و به این مطالب که فکر کنیم حالا می فهمیم چرا امام خامنه ای تنهاست؟ چرا اسلام در مملکت پیاده نمی شود؟چرا مشکلات عدیده ی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و ... دامنگیر مملکت است؟ چرا مفاسد کلان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی واقتصادی و... در کشور به چشم می خورد؟ چرا تحولی در کشور صورت نمی گیرد؟ و هزار سؤال دیگر در اینجا معنا می شود.
حالا لمس میکنیم که چرا از بین مراحل راهبرد 5 مرحله ای نظام هنوز در پله ی سوم هستیم؟(1.انقلاب اسلامی – 2.تشکیل نظام اسلامی – 3.تشکیل دولت اسلامی(این مرحله) – 4.تحقق جامعه اسلامی – 5. تحقق امت اسلامی) و حالا می فهمیم چرا در کشور تولید ملی و در دانشگاه تولید محتوا و در حوزه تولید علم بسیار ضعیف است.
حالا متوجه می شویم که چرا وقتی بیداری اسلامی در منطقه اتفاق می افتد ما الگوی اسلامی اقتصادی نداریم تقدیمشان کنیم.
حالا برایمان روشن چرا نیروهای حزب اللهی و بسیجی در سراسر کشور براحتی مورد تهمت واقع می شوند! براحتی سیلی می خورند! براحتی به...! براحتی هزار بلا سرشان می آید و از دیگر بچه حزب اللهی ها جیکی در نمی آید!
چرا طلبه سیرجانی ...؟ چرا نیروهای حزب اللهی تبدیل به موجودات بی خطری برای مفسدین و مفسدات شدند؟؟؟ چرا دیگر کسی از حزب اللهی ها حساب نمی برد؟ چرا باید حضرت آقا این قدر خون دل بخورد تا یک زمانی ما را در یک جا و زیر یک علم جمع کند؟ و ...
حالا روشن است چرا وضع فرهنگ این و وضع اقصاد آنست و وضع سیاست بدتر و ... . چرا سینما فاسد و غیر انقلابی و ضد انقلاب.
به نظر شما، ولی فقیه جامعه در این جامعه و ساختارها و نهادها و سازمان ها وادارت دولتی وخصوصی دلش به کی خوش است؟ به کدامشان دلبسته است؟ در دانشگاهها و حوزه ها به که امیدوار است؟ ..... در مجامع عمومی، مساجد و حسینیه ها وهیئات مذهبی و... از چه کسانی انتظار دارد؟ در بین علما و فصحا و فضلا چه کسی حامی ایشان است؟ و هزاران سؤال دیگر. آیا در بین همه ی اقشار غیر از حزب اللهی ها کسی می تواند نقطه ی امیدی برای رهبری باشد؟
ممکن است کسی نادانسته و یا ضعیف التحلیل با خواندن این نوشته بگوید: عجب، اینان چقدر طالب قدرتند مگر الآن کشور دستشان نیست!
در جواب باید گفت ما انقلاب ظاهری تا حدودی معنوی کرده ایم اما انقلابمان هنوز در مرحله ی سوم است؛ ما به حکم دین و ضرورا عقل می گوئیم اجرای احکام اسلامی واجب است و باز به حکم دین و عقل ضرورت دارد برای اجرای احکام، حکومت تشکیل دهیم و به حکم دین و عقل باز ضرورت این اثبات می شود که مؤمنین دارای معنویت و معرفت و بصیرت و مدیریت و علم باید در رئوس کار باشند تا احکام اسلام اجرا شود. و باز میگوئیم مادامی که افراد بی دین، یا دیندار ضعیف، متدینین سکولار و یا هرکس دیگر غیر از مؤمنین و حزب اللهی ناب در رئوس ادارات و سازمان ها و دیگر مناصبات است نتیجه همین است که می بینیم:حکم قرآن و حدیث ائمه و بیانات امام راحل و فرمایشات حضرت آقا روی زمین است. نتیجه همین است که امر به معروف در جامعه تعطیل شده و مشکلات عدیده بر سر راه مردم است.
نتیجه این است: تا تقوا نباشد تا ایمان و دین و دستورات دین نباشد، وجدان کاری تعطیل! انجام تکلیف و وظیفه تعطیل! کارهای مردم روی زمین! اختلاف و تضاد طبقاتی فراوان! نظام اقتصادی کشور سرمایه داری! و ... .
متأسفانه نیروهای حزب الله اصل را رها کرده اند و فرع را چسبیده اند! نظام و حکومت را رها کرده و به آرامی سر در لاک خود فرو برده و به گوشه ای خزیده و آقا را تنها گذاشته اند.
نیروهای متدین احکام فردی را با نهایت وسواس اجرا ولی احکام اجتماعی را با نهایت ولنگاری و سستی و تنبلی رها کرده اند. نماز اول وقت را فراموش نکرده ولی حدیث پیامبر را رها کرده اند.
که فرمود: اگر کسی صبح کند در حالی که به فکر اصلاح امور مسلم(یا مسلمانی)نباشد مسلمان نیست!!! با خواندن این حدیث باید بمیریم و آرام بگیریم. چند نفر امر به معروف و نهی از منکر انجام می دهند نه فقط در بحث حجاب و عفاف؛ بلکه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اداری و فرهنگی و... .
امام فرمود مساجد سنگرند سنگر را خالی نکنید! روشن و واضح و مبرهن است که منظور حضرت، آن مساجدی است که در آنان دین جدا از سیاست نیست؛ آن مساجدی که پیگیر اجرای احکام اسلامی در کشور، استان یا شهرستان یا محله خویش اند. آن مساجدی که جای محافظه کاران و دغل کاران و منافقین نیست. یک سؤال: در چند تا از میلیون ها مسجد سطح کشور، دین از سیاست جدا نیست؟؟؟ و ...
به حکم حضرت حق عزّ و جلّ در کلام الله مجید، ما باید قیام کنیم؛ «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ »
«بگو : شما را به يک چيز اندرز می دهم : يک يک و دو دو برای خدا قيام کنيد سپس بينديشيد ، تا بدانيد که در يار شما ديوانگيی نيست اوست که شما را از آمدن عذابی شديد می ترساند»

نیروهای حزب اللهی در سراسر کشور فراوانند؛ در استان ها فراوانند؛ در شهرستان ها فراوانند؛ اما سازمان دهی نیستند! آنقدر اختلاف دارند با هم که شاید برای هر نفری از آنان یک تشکل باید تأسیس کرد. ارتباط باهم هم ندارند. دغدغه و درد و سوز دارند و چاره ندارند. چارت و سازمان و تشکیلات ندارند. در کشور رهایند و در استان ها رهایند ..
دوستان من! ای یاران من! ای همسنگران! بیائید بیش از این دل آقا را خون نکنیم. بیائید نظامی را که خون هزاران هزار حزب اللهی پای آن ریخته شده است را رها نکنیم. بیائید از دام سکولاریسم پنهان رها شویم.بیائید از این فتنه که بر ما چنبره انداخته به دامان قرآن و اهل بیت پناه ببریم و رها شویم. بیائیم از سوءظن ها نسبت به همدیگر و اختلافاتمان بگذریم و همدیگر را پیدا کنیم. بیائیم و باور کنیم که نظام مال بچه حزب اللهی هاست.
و به فرموده حضرت آقا:آینده از آن حزب اللهی هاست. إن شاءالله.