به گزارش مشرق به نقل از ایران، ساعت يك ظهر 14 آبان ماه سال جاري مأموران موتورسوار كلانتري 129 جامي در حال گشتزني در خيابان كلهر به 2 جوان كه پلاك موتورشان را دستكاري كرده بودند برخوردند، مأموران با فرضيهاي مبني بر اينكه با دو جوان كيفقاپ مواجه هستند به كمين نشستند و رفتارهاي آنان را تحت نظر گرفتند.
هنوز چند دقيقهاي از تعقيب و مراقبت نميگذشت كه موتور به صورت ناگهاني سرعت گرفت و در چشم به هم زدني تركنشين دستبند طلاي زن جواني را كه در حال عبور از خيابان بود چنگ زد و وي را نقش بر زمين كرد. مأموران با ديدن صحنه اين دزدي به تعقيب تبهكاران پرداختند و پس از چندين دقيقه دلهرهآور، موتوسيكلت دزدان گردنبندقاپ پس از برخورد با 2 تاكسي در ميدان منيريه متوقف شد و موتورسوار از فرصت استفاده كرد و پاي پياده گريخت ولي تركنشين آن كه زير موتور و ميان 2 تاكسي گرفتار شده بود سردي دستبند پليس را روي مچ دستانش احساس كرد.
مأموران در بازرسي بدني از جوان تبهكار، يك زنجير و مدال طلا پيدا كردند كه نشان ميداد وي ساعتي پيش از زن ديگري نيز سرقت كرده است.
لحظاتي بعد كه زن جوان با دست باندپيچي شده به كلانتري 129 مراجعه كرد در تشريح ماجراي دزدي به مأمور تحقيق گفت: در حال عبور از خيابان بودم كه موتوسيكلت سياه رنگي با سرعت خيلي زياد به من نزديك شد و اين جوان آنچنان چنگي به دستم زد كه زمين خوردم و دست راستم روي زمين كشيده شد و زخمي شدم.
مرد ديگري كه موفق به شناسايي يكي از دزدان شده بود نيز به مأموران گفت: 2 ساعت پيش در يكي از خيابانهاي فرعي محله آذربايجان در حال رفتن به خانه بودم كه اين جوان با همدستش به من نزديك شدند و گردنبندم را قاپيدند و طوري به زنجير طلا چنگ زدند كه با اين وزن سنگينم روي زمين افتادم و نتوانستم آنان را تعقيب كرده و فرصتي براي كمك از مردم پيدا كنم.
جوان تبهكار كه مجيد 23 ساله است در بازجوييها به افسر تجسس گفت: من 2 هفته است كه شروع به دزدي كردهام و با اصرارهاي 2 تن از همدستانم به نامهاي «شهرام» و «حسن» دزد شدم، من با آنها به قهوهخانه ميدان ترهبار ميرفتيم و از آنجا دوستيمان بيشتر شد تا اين كه «حسن» به من پيشنهاد داد تا در دزدي همراهشان باشم. ابتدا ترسيدم ولي هنگامي كه آنان اصرار كردند و گفتند كه به راحتي ميتوانيم پول خوبي به دست بياوريم وسوسه شدم و هميشه عقب مينشستم و با شهرام براي دزدي به خيابانهاي مركز شهر ميرفتيم.
اين پسر در ادامه افزود: ما به صورت 2 موتوره براي دزدي ميرفتيم و زنان و مرداني كه گردنبند طلا يا دستبند طلا داشتند و حواسشان به اطراف نبود يا با گوشي موبايل حرف ميزدند را در خيابانهاي نسبتاً خلوت شناسايي ميكرديم و با علامت دادن به يكديگر وي را تحت مراقبت گرفته و شهرام به طعمه نزديك ميشد. من نيز به گردنبند يا دستبند چنگ ميزدم و فرار ميكرديم، در اين سرقتها حسن كه به تنهايي با موتور ما را اسكورت ميكرد وظيفهاش اين بود اگر طعمهمان به دنبال ما دويد با ضربهاي از پشت وي را نقش بر زمين كند.
با اعترافات «مجيد» مأموران با دستور بازپرس دادسراي منيريه براي دستگيري 2 همدست ديگر وي وارد عمل شدند و با تعقيب و مراقبتهاي شبانهروزي موفق شدند مخفيگاه آنان را در عبدلآباد و عليآباد شناسايي كنند و در 2 عمليات همزمان دزدان را دستگير كنند و در بازرسي از هر 2 مخفيگاه تعدادي گوشي موبايل و كيف سرقتي نيز به دست بياورند.
«شهرام» و «حسن» كه از بازداشت خود خيلي شوكه شده بودند در بازجوييها ادعاي بيگناهي كردند و قصد داشتند دزديهايشان را به گردن «مجيد» بيندازند ولي هنگامي كه با چندين تن از طعمههايشان روبهرو شدند به ناچار به حقيقت اعتراف كردند.
بازپرس پرونده در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: اين تبهكاران در مراحل ابتدايي بازجويي به 15 گردنبندقاپي در محدوده خيابانهاي كارگر، آذربايجان، كلهر و رودكي اعتراف كردهاند و پرونده آنان براي بررسيهاي تخصصي در اختيار پايگاه هشتم پليس آگاهي قرار گرفته است.
قليانكشي در پاتوق قهوهخانه تشكيل شبكه سرقت را رقم زد و گروهي دوست به زنجيرقاپان حرفهاي پايتخت تبديل شدند. در صحنه سرقتها دزدان اصلي هميشه اسكورت ميشدند تا كسي نتواند آنان را تعقيب كند.