هر چند هنوز به طور مشخص معلوم نيست محمد بنا خود در تمرينات تيم ملي حاضر خواهد شد يا خير، اما گويا وي از فدراسيون كشتي تقاضاي شرايط و امكاناتي را دارد كه وقتي اين خواستهها روي كاغذ ميآيد، رقمي در حدود شش ميليارد تومان را بالغ ميشود كه بهطور طبيعي تامين آن فعلا از سوي فدراسيون كشتي غيرممكن است.
هرچند اعتقاد داريم به دنبال موفقيت بزرگ و تاريخي كشتيفرنگي در المپيك لندن، هر قدر هم كه به فرنگيكارها توجه شود، باز هم كم است، اما بههرحال بايد هر درخواستي معقول و قابل انجام باشد.
در حقيقت بيان خواستههايي كه در شرايط حاضر امكان برآورده كردن آن فراهم نيست، به منزله طبل بزرگي است كه هيچوقت قرار نيست نواخته شود.
محمد بنا براي كشتيفرنگي و ورزش ايران عزيز است و در طول تاريخ نيز هيچكس كار بزرگ او و همكارانش را در تيم ملي كشتيفرنگي در لندن 2012 فراموش نخواهد كرد، اما اين مربي بايد به اين نكته مهم توجه كند كه در چنين شرايطي نبايد دست مسوولان كشتي را در پوست گردو بگذارد.
بديهي است وقتي كشتي آزاد برنامههاي آمادهسازي خود را از مدتها پيش آغاز كرده و برنامههايش را مو به مو در جهت حضوري موفق در رقابتهاي جامجهاني تهران (اسفندماه) پيش ميبرد، كشتيفرنگي نبايد درجا زده و زمان را بيش از اين از دست بدهد.
هر چند كه با جا خالي دادن يك مربي، برنامههاي كشتي فرنگي زمين نخواهد ماند و مربي ديگري عنان كار را در دست خواهد گرفت، اما بيشك هر گلي يك بويي دارد و چه بهتر آنكه محمد بنا كه مسئوليت بزرگتري را در برهه كنوني بر عهده گرفته، كشتيفرنگي را تنها نگذارد.
اين نكته را نيز نبايد ناگفته گذاشت كه كشتيفرنگي بيش از هر امكانات و تجهيزاتي در وهله نخست به همدلي و وحدت نظر نياز دارد و حيف است كه اين همدلي و وفاق از آن گرفته شود.