صداي آمريكا به نقل از پژوهشگران «مؤسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك» اعلام كرد آينده پادشاهي عربستان در مخاطره است.
وب سايت صداي آمريكا در گزارشي نوشت: ملك عبدالله شاه عربستان سعودي اخيراً تحت عمل جراحي كمر قرار گرفت و بستري شدن او شايعات فزاينده اي در مورد وضعيت سلامتش مطرح كرد.

اين مسئله پرسش هاي جديدي را در مورد جانشين او مطرح كرده است، مسئله اي كه ساليان سال بر عربستان سعودي سايه انداخته است. پادشاهان عربستان سعودي در شرايطي پا به سن مي گذارند كه با تصميم دشوار و مدام انتقال تاج و تخت از برادري به برادر ديگر روبرو هستند.

اين گزارش تأكيد مي كند: پس از مرگ ناگهاني شاهزاده نايف، وليعهد عربستان سعودي در ماه ژوئن گذشته، سلمان، برادر 76 ساله او به مقام وليعهدي رسيد و احتمالاً حتي با وجود شرايط نامساعد سلامت او، به مقام پادشاهي آينده كشور منصوب خواهد شد. اما چه كسي جانشين وي خواهد شد؟ فقط تعداد اندكي از برادران او هنوز در قيد حيات هستند و از سلامت نسبي برخوردارند. برخي از ناظران حتي توانايي آنها براي تكيه زدن بر مسند قدرت در اين پادشاهي را مورد پرسش قرار مي دهند.

سيمون هندرسون، پژوهشگر بنياد بيكر و مدير «برنامه خليج و انرژي» در «مؤسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك» نظام سلطنتي در عربستان سعودي را حاكميت «چندين پادشاه براي مدتي كوتاه» تعريف مي كند و مي گويد: «مشكل اين است كه اين پادشاهان در اواخر عمر خود شاه مي شوند و بنابراين از انرژي لازم براي حكومتداري برخوردار نيستند. در نتيجه، امور كشورداري به سرانجام نمي رسد و همين امر احتمال ناآرامي سياسي در اين كشور را افزايش مي دهد.»

هندرسون مي افزايد:«تصميم انتخاب پادشاه نيز مشكل آفرين تر است. انتخاب وليعهد آينده به معناي حذف افرادي است كه فرزندان به جاي مانده از ابن سعود، بنيانگذار پادشاهي هستند و يكي از مشكلات ديگر، تصميم در اين مورد است كه كدام شاخه از نسل آينده بايد ميراث دار سلطنت باشد.

كارن اليوت هاوس، خبرنگاري كه جايزه پوليتزر را به دست آورده و نويسنده كتاب «عربستان سعودي: مردم، گذشته، مذهب، خطوط گسل و آينده آن» است. به مدت سي سال به عربستان سعودي سفر كرده و شخصاً با بسياري از اعضاي خانواده سلطنتي ملاقات كرده است. وي مي گويد: «زماني كه شاه عبدالعزيز، بنيانگذار عربستان سعودي درگذشت، سعود، پسر ارشدش را به مقام جانشين خود منصوب كرد و فيصل، پسر كوچكتر خود را به مقام وليعهدي رساند. او در بستر بيماري خود به آنها گفت روي پيكر من دست در دست بگيريد و به من قول بدهيد كه هرگز در ملاعام مجادله نكنيد. اما كار به جايي رسيد كه اين دو پسر به مدت تقريباً يك دهه با هم درگيري داشتند تا اين كه فيصل، سعود را از دايره حكومت بيرون كرد و خود به مقام پادشاهي رسيد و بعدها به دست برادرزاده خود به قتل رسيد.»

ناظران معتقدند كه شايد آشكارترين رقابت بين پسران عبدالعزيز وجود داشته باشد كه از يك مادر زاده شده اند و به «هفت سديري» يا آل فهد معروف هستند. هندرسون مي گويد:«هفت سديري سعي كردند (بر كشور) حاكم شوند و حاكميت هم كردند و هنوز هم در عربستان سعودي قدرت حاكم هستند، اما به دليل درگذشت شاه فهد، سلطان و نايف، آنها هم اكنون چهار سديري هستند و تركي، يكي از اين چهار پسر هم اكنون در تبعيد به سر مي برد، سلمان از سلامت مساعدي برخوردار نيست، احمد از پست خود در مقام وزير كشور بركنار شده است و عبدالرحمان هم به دليل ناديده گرفته شدن، آزرده خاطر و خشمگين شده است، بنابراين واقعاً دو و نيم سديري بيشتر نيستند.»

به گزارش صداي آمريكا هندرسون مي گويد:«چند سال پيش رو بسيار نامطمئن خواهد بود و به طور مسلم مشكلات منطقه خاورميانه و مشكلات جهان نيز ادامه خواهند داشت، بنابراين ما نگراني هايي همچون ايران، وضعيت قيمت نفت و تحولات جهان عرب معروف به بهار عربي خواهيم داشت.

 

ما همچنين نگران شيعيان استان شرقي عربستان سعودي و شيعيان بحرين در همسايگي اين كشور هستيم. همه اين مسائل براي هر فردي كه بر مسند سلطنت در عربستان سعودي تكيه مي زند، دردسرآفرين خواهد بود.يادآور مي شود روز گذشته ديوان پادشاهي عربستان از مرگ فيصل بن سعود برادر ملك عبدالله در سن 74 سالگي خبر داد. فيصل هفتمين پسر ملك سعود بود.
 
اوباما انتخاب كند، تأمين بودجه يا جنگ با ترور! 

 

يك تحليلگر ارشد آمريكايي از كاخ سفيد خواست به جنگ عليه تروريسم كه هزينه هاي هنگفتي را متوجه اين كشور كرده پايان دهد.
فريد زكريا تحليلگر روزنامه واشنگتن پست و شبكه سي ان ان در تحليلي خاطر نشان كرد: بحث داغ اين روزها در آمريكا اين است كه آيا دو حزب جمهوري خواه و دموكرات در نهايت مي توانند با كنار گذاشتن اختلاف ها در كنار هم ايستاده و با اوضاع سر و ساماني ببخشند؟ با در نظر گرفتن اين بحث اينجا به نكته اي اشاره مي كنم كه باراك اوباما رئيس جمهوري امروز آمريكا مي تواند با توسل به آن موفقيت بزرگي را از آن خود كند؛ « به مبارزه با ترور پايان دهيد آقاي رئيس جمهور.»

 

اين عبارت به زبان ساده تر بدان معناست كه زمان آن فرارسيده است كه آمريكا با برنامه ريزي كشور را براي خارج شدن از ماجراجويي به نام مبارزه با تروريسم مهيا كند، ايالات متحده از 11 سال پيش تاكنون يعني از حادثه يازدهم سپتامبر سال 2001 تا به امروز مجوز استفاده بي حد و حصر از نيروهاي نظامي خود را صادر كرده است. يازده سال بازه زماني طولاني تر از سالهايي است كه آمريكا سرگرم جنگ داخلي بود يا در جنگ هاي اول و دوم جهاني در مجموع گرفتار آمده بود.

به گزارش «ديپلماسي ايراني» وي اضافه كرد: جنگ با تروريسم در حقيقت به دولت فدرال و البته شخص رئيس جمهور قدرت ويژه اي براي دخالت در تمامي مسائل بخشيده است. دولت هر زمان با مشاهده كوچكترين مورد مشكوك مي تواند آزادي هاي فردي را براي شخصي كه دشمن خوانده مي شود، محدود كرده و همواره از شرايط جنگي به عنوان يك توجيه استفاده كند. در جلسه سالانه آكسفورد كه هفته گذشته برگزار شد، جانسون از ژنرال هاي فعال در پنتاگون تاكيد كرد كه آمريكا نمي تواند انتظار داشته باشد كه القاعده و تمامي نيروهاي وابسته به آن از روي كره زمين حذف شوند، سلاح هاي خود را تحويل داده و معاهده صلح با آمريكا امضا كنند!

فريد زكريا خاطر نشان كرد: اگر مي خواهيد نيم نگاهي به خلأ بودجه اي بيندازيد كه آمريكا در 11 سال گذشته به آن گرفتار بوده مي توانيد به 2[4] هزار ميليارد دلاري فكر كنيد كه در يك دهه گذشته در اين جنگ ها از جيب آمريكا رفت. ما از زمان جنگ جهاني دوم تاكنون چنين توسعه اي در دولت فدرال نداشتيم كه در يك دهه گذشته در آمريكا شاهد آن بوديم.

 

در اين سالها آمريكا براي كاغذبازي ها و رسالت هاي اطلاعاتي اش 33 مجتمع بزرگ اضافه كرده و بر مجموع كارمندان دولتي هم 230 هزار نفر افزوده شده است. درست است كه آمريكا در سالهاي اخير هزينه هاي هنگفتي براي افزايش ضريب امنيتي خود متحمل شده است اما قابل توجه است كه بدانيم هيچ كدام از دستگاه هاي اسكنري كه در سالهاي اخير با جنجال هاي فراوان در فرودگاه هاي آمريكا نصب شد حتي يك تروريست را شناسايي نكرده است. حتي يك مورد!

وي مي افزايد: البته كه تهديدهاي جدي وجود دارد و بايد با آنها مبارزه كرد اما مساله اينجاست كه ما قبل از سال 2001 هم اين كارها را انجام مي داديم و اكنون هم مي توانيم پس از پايان دادن به عمليات پرسروصدا و پرهزينه اي تحت لواي مبارزه با تروريسم همين كار را ادامه دهيم. شايد وقت آن فرا رسيده است كه آمريكايي ها چارچوب نرمال تري براي مبارزه با تروريسم بيابند و دست از سر قاعده اي كه از سپتامبر 2001 باب شد بردارند.

 

هيچ رئيس جمهوري تمايل به از دست دادن قدرت ندارد. اما رئيس جمهور امروز آمريكا در جايگاه بحث جدي در خصوص بيرون آمدن از جبهه جنگ دايمي كشورش قرار گرفته است.يادآور مي شود منابع رسمي آمريكايي با اشاره به عبور بدهي هاي اين كشور از مرز 16 هزار ميليارد تومان و جدي تري شدن بحران كسري بودجه، تأكيد مي كنند آمريكا بر لبه پرتگاه مالي قرار گرفته است.
   
 
فايل صوتي كه در زد و خورد فتنه گران لو رفت
 

در حالي كه برادر مهدي هاشمي فايل صوتي منتشره از مكالمه تلفني وي با همكار فراري نشريات زنجيره اي را «نوار ساخته شده»، «صداهاي پراكنده مهدي به علاوه تقليد صداي او» مي داند، محافل رسانه اي ضد انقلاب نسبت به لو رفتن اين مكالمات ابراز نگراني مي كنند.

رسانه هاي ضد انقلاب نيك آهنگ كوثر را به خاطر انتشار يكي از 20 نوار مكالمات خود با مهدي هاشمي كه حاوي اطلاعات جالبي درباره عملكرد مهدي هاشمي در همراهي با ضد انقلاب است، مورد حمله شديد قرار داده و او را به عدم امانتداري و سوءاستفاده از اعتماد طولاني مهدي هاشمي متهم كرده اند. متقابلا او، هوشنگ بوذري شاكي مهدي هاشمي در دادگاه كانادايي را مسئول انتشار اين نوار مكالمه معرفي كرده است.

مهدي هاشمي در گفت و گو با نيك آهنگ كوثر به وي مي گويد: «اين اشتباهي كه شما در دوم خرداد كرديد و آقاي هاشمي را از خاتمي جدا كرديد، اين دفعه هم شما دعوا راه انداختيد. همان دوم خرداد كه (اصلاح طلب ها) به ما فحش دادند ما گفتيم هدفمان مشترك است و دعوا راه نينداختيم. ما مي توانستيم اما تفاهم كرديم كه همه نيروها بايد متحد بشويم و جلوي نظام بايستيم، استراتژي ما از روز اول همين بوده است.... هنوز هم معتقديم بايد به رهبري فشار آورد... اطلاعاتي ها در هر گروه (ضد انقلاب) نيرو دارند و بينشان اختلاف مي اندازند و نمي گذارند متحد بشوند. شما الان نگاه كن!

 

 اپوزيسيون شده 300 گروه! بايد به آنهايي كه در داخل كشور در حال جنگ (فتنه) هستند كمك كرد، الان بار بر دوش آنهاست... ما داريم رو بازي مي كنيم، من با بي بي سي و اينها نمي توانم مصاحبه كنم چون در ايران اين كار جرم تعريف شده است. حرف هايي كه ماها مي زنيم حرف هايي كه باباي من زد، از همه حرف هاي آقايون (اصلاح طلب) تندتر بوده است! ما تقسيم كار كرده ايم هر كسي كار خودش رو مي كند. بابا كار خودش رو مي كند... دعواي من با بابا اين است كه ما بايد تهاجمي تر بشويم با اينها... كارهايي كه من كرده ام صد برابر بدتر از سخنراني هاي شماهاست و نظام هم مي داند...من با بي بي سي مصاحبه كنم خيلي كارهاي ديگر را نمي توانم بكنم و الان از ايران از بالا و پايين كشور با من ارتباط دارند و من اگر فردا با بي بي سي مصاحبه كنم اينها ديگر نمي توانند با من ارتباط داشته باشند.

 

بازي من آنطوري نيست كه شما بتوانيد بفهميد. اين كه من الان بخواهم رو بازي كنم خيلي زود است. البته من حرف هاي شما را قبول دارم كه آقاي هاشمي بايد فتيله را بكشد بالا. ماها هيچ امتياز عملي الان نمي توانيم از رهبري بگيريم و خيالت راحت باشد نظام هيچ امتيازي الان به ما نمي دهد».

محسن هاشمي در واكنش به انتشار فايل صوتي مذكور در فضاي سايبري به روزنامه آرمان گفت: من به عنوان برادر بزرگ مهدي مي گويم كه او علاقه زيادي به نظام و كشورش دارد. نوار ساخته شده و مشكوك است. سازندگان اين نوار احتمالا صداهاي پراكنده از مهدي داشتند و در بخشي قسمت ها هم به تقليد صداي مهدي پرداخته اند و در نهايت معجوني را به عنوان صداي ضبط شده مهدي تحويل اين سايت ها داده اند.

اين در حالي است كه اظهارات مهدي هاشمي در اين مكالمه تلفني با عملكرد وي در فتنه 88 و اسناد موجود و اعترافات برخي عناصر دستگير شده منطبق است. همچنين محسن هاشمي منطقا نمي تواند به جاي مهدي هاشمي به تكذيب مكالمه و مصاحبه او بپردازد.
در همين حال رسانه هاي ضد انقلاب ضمن حمله شديد به نيك آهنگ كوثر تصريح كردند كه وي با انتشار مكالمه خصوصي خود، هاشمي را به مخمصه بزرگي انداخته و گل به دروازه خودي (اپوزيسيون) زده است. نكته مشترك در انبوه تحليل هاي رسانه هاي ضد انقلاب، تاكيد بر سنديت فايل صوتي است.

فرورتيش رضوانيه همكار نشريات زنجيره اي در وبلاگ خود كه از سوي بالاترين بازنشر يافته مي نويسد: اين سريالي است كه همه در آن نقش داريم. انتشار فايل صوتي مكالمه مهدي هاشمي و نيك آهنگ يك اقدام تروريستي است. امروز عده اي با هتاكي به نيك آهنگ، ضبط كردن صداي افراد را محكوم مي كنند اما همين افراد اگر روزي صداي ضبط شده مقامي كه با او مخالف هستند را بشنوند، آن را با اشتياق به اشتراك مي گذارند و مورد دفاع خود قرار مي دهند. اگر به جاي نيك آهنگ كوثر، «مسيح علي نژاد» مظنون اصلي يا حتي متهم قطعي اين رخداد بود، آن هنگام واكنش هاي متفاوتي را شاهد بوديم. صرف نظر از اين كه چه كسي پشت ماجراست، اگر مي گوييم ماجراي فايل صوتي مكالمه مهدي و نيك آهنگ مشكوك است و به ضرر خاندان هاشمي رفسنجاني تمام مي شود، پس چرا با هيجان همه جا بازنشرش مي كنيم و مي خواهيم كه همه آن فايل را بشنوند؟ اين بار كه رسانه هاي حكومت نيستند، خودمان هستيم.

سايت ضد انقلابي ايران گلوبال نيز با حمله به نيك آهنگ كوثر درباره مصاحبه كوثر با هاشمي نوشت: حقيقتا گفتگوي جالب و سودمندي بود؛ اطلاعات مشخصي از مناسبات دروني و دسته بندي داخلي نظام را ارائه مي كرد اين گفتگو همچنين نشان مي داد كه ارتباط و همكاري نيك آهنگ با خانواده هاشمي به سالهاي قبل، زماني كه در ايران بود؛ برمي گردد و همين دوستي و همكاري سابق نيك آهنگ با اين خانواده موجب اعتماد مهدي هاشمي به ايشان شده است.

 

نيك آهنگ مي گويد اين گفتگو را براي آن ضبط كرده كه در جريان پرونده شكايت هوشنگ بوذري (پرونده استات اويل در كانادا)، مهدي هاشمي مرتب زير حرفهايش مي زده است و بعدا چند روز قبل مجبور شده آن را در اختيار دادگاه قرار دهد. وي ادعا مي كند كه چون دادگاه آن را در اختيار وكلاي دو طرف قرار داده است، هوشنگ بوذري آن را منتشر كرده و البته بوذري تكذيب مي كند. با 20 فايل صوتي ديگر چه بايد كرد.

اين سايت وابسته به اپوزيسيون مي افزايد: «آقاي نيك آهنگ شما بعنوان يك روزنامه نگار مخالف رژيم، تحت هيچ شرايطي حق نداشتيد كه فايل صوتي مصاحبه شونده اي را كه اكنون در زندان بسر مي برد، در اختيار ديگران قرار دهيد. اينكه مهدي هاشمي كيست و پدرش [...] و [...] بود، به هيچ وجه عمل شما را توجيه نمي كند. اين كار غيرحرفه اي شما موجب مي شود كه همه مخالفان رژيم از ترس حاضر نشوند با مطبوعات خارج كشوري گفتگويي داشته باشند و اطلاعاتي از درون نظام را به ما بدهند»!

بالاترين همچنين به نقل از يكي از نويسندگان دايمي اش كه با نام مستعار دلقك ايراني مي نويسد، يادآور شده است: نيك آهنگ آدم پايين تراز متوسطي است. در اين نوار كاملا مشخص است كه مهدي هاشمي چه بي خيال در گپ دوستانه با دوستي كه به او اعتماد دارد، حرف هايي مي زند كه فراتر از ديالوگ و درد دل دو دوست نيست.

بالاترين همچنين تحليل ديگري با اين مضمون منتشر كرده است: نيك آهنگ كوثر يك روز تهديد به انتشار خاطراتش از فسادهاي سازمان بهينه سازي مصرف سوخت مي كرد، روز ديگر پس از انتشار قطره اي خاطراتش، آنها را از روي وبلاگش برمي داشت؛ يك روز تهديد به انتشار ارتباط مالي رسانه هاي مختلف با مهدي هاشمي مي كرد و روز ديگري واسطه معامله اي براي اجاره سايت يا روزنامه اي براي مهدي هاشمي مي شد؛ و در تمام اين مدت هر چند ظاهرا خود را در ضديت با خانواده هاشمي و به خصوص مهدي هاشمي نشان مي داد، اما ارتباطش با مهدي هاشمي حفظ مي شد كه نمونه اش همين گفتگوي صميمانه و خصوصي اخيرا منتشر شده اش با مهدي هاشمي عليرغم آتش بياري اش در معركه هاشمي-بوذري است.

بالاترين معتقد است: نيك آهنگ كوثر كسي است كه راه دروازه خودي را خوب مي شناسد. اين بار ممكن است مهدي هاشمي (هرچند با هاشمي ها اختلاف عقيدتي بسيار داريم) هزينه گزافي براي اين تعهد يا ندانم كاري نيك آهنگ بپردازد. فقط مي دانم كه او خوب گل به خودي مي زند.
شايان ذكر است كاريكاتوريست فراري نشريات زنجيره اي پيش از اين اعلام كرده كه به درخواست مهدي هاشمي، براي وي روزنامه نگاران اجاره اي معرفي كرده است. حمزه كرمي مي گويد پيش از اين به نيك آهنگ كوثر فشار آورده و او را وادار كرده كه برخي اطلاعات منتشره را از وبلاگ خود حذف كند.