کد خبر 17582
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۱۲:۴۰

مدير روابط عمومي از نمايش چهره حضرت عباس در اين سريال دفاع کرد.

به گزارش مشرق به نقل از جام جم آنلاين، به خاطر دارم وقتي در همان نوروز 88 با «کاوه فتوحي» بازيگر نقش ابوالفضل (ع) در خيابان‌هاي شاهرود راه مي‌رفتيم، مردم با ديدن آن قد بلند و اندام رشيد و چهره‌اي که چشم‌هاي مهرباني داخل آن مي‌درخشيد بدون شناختن او جلو مي‌آمدند و در خصوص ظاهر او اظهار نظر مي‌کردند و او را با بازيگر نقش اول يک سريالي که آن روزها در حال پخش بود، اشتباه مي‌گرفتند.
رضا استادي مسئول روابط عمومي مختارنامه در جام جم نوشت:

عاشورا سرشار از صحنه‌هاي بزرگ و حماسي است. از نيمه تمام ماندن حج امام حسين (ع) و حرکت ايشان به سمت کربلا تا عهدشکني کوفيان و پس از آن پيوستن حر به کاروان امام و در ادامه خطبه‌هاي پُرشور حضرت زينب در کوفه و شام، همه و همه صحنه‌هايي است که حتي شنيدن آن بعد از سال‌ها آدم را به تفکر وامي‌دارد.

به تعبيري ثانيه به ثانيه اين حماسه، آنقدر بزرگ است که هيچ هنري نتواند عمق آن را به تصوير بکشد؛ اما در اين داستان قصه حضرت عباس (ع) در کليت واقعه عاشورا، نقطه‌اي درخشان است و بي‌سابقه در ادبيات مذهبي جهان. معلوم نبود اگر چنين گنجي در اختيار فرهنگ‌ها و مذاهب ديگر بود، با آن چه مي‌کردند و تاکنون چند هزار اثر داستاني درباره آن خلق مي‌کردند. لحظه‌اي که حضرت عباس به لب شط مي‌رود و آب نمي‌خورد، در صورتي که درست به تصوير کشيده شود مي‌تواند جهاني شود. واقعا براي به تصوير کشيدن عظمت واقعه عاشورا چه صحنه‌اي زيباتر و تاثيرگذارتر از اين صحنه است؟

وي افزود:البته سريال «مختارنامه» که اين روزها حرف‌هاي فراواني درخصوص نمايش چهره حضرت عباس (ع) در آن به گوش مي‌رسد، روايت زندگي مختار ثقفي است و بدون اين صحنه‌ها هم مي‌توان قصه مختار را روايت کرد.

به عبارتي با حذف اين بخش لطمه‌اي به قصه مختار نمي‌خورد. از همان ابتدا نيز تصميم ميرباقري اين بود که با توجه به محدوديت‌هاي فراواني که پرداختن مستقيم به قصه شخصيت‌هاي تاريخي ـ مذهبي به دنبال دارد، شخصيتي را انتخاب کند که بتواند به واسطه آن تاريخ آن دوره را به تصوير بکشد و اگر هم قرار بر پرداختن به واقعه کربلا بود، از حاشيه اين رويداد رد شود و به کربلا به شکل «غيرمستقيم» بپردازد. نگاه ميرباقري در روايت قصه «مختار» نگاهي تحليلي است.

قرار است اين سريال به مخاطب قدرت تحليل دهد نه اين‌که صرفا بر مسائل احساسي تکيه کند.

اگر جز اين بود، سازندگان اين سريال مي‌توانستند طي يک سال و هشت ماهي که از آغاز فيلمبرداري اين صحنه مي‌گذرد، با نمايش «کاوه فتوحي» در رسانه ها، انتشار تصاوير او در قالب پوستر، مورد توجه قرار دادن وي و... فضايي احساسي را حول و حوش سريال شکل دهند و از اين فضا نهايت بهره را ببرند، اما در اين 20 ماه حتي يک فريم تصوير نيز از اين بازيگر در رسانه‌ها منتشر نشده تا شائبه استفاده از اين موضوع پيش نيايد.

اين روزها برخي نگران نمايش چهره حضرت ابوالفضل (ع) در اين سريال هستند. آنها تصور مي‌کنند يک بازيگر نقش ايشان را در سريال ايفا کرده و مي‌گويند قرار است در چندين قسمت به اين شخصيت پرداخته شود، حالا آن که اين شخصيت در مدت زماني کمتر از 30 دقيقه در اين سريال مقابل دوربين رفته و فرد انتخاب شده براي ايفاي اين نقش نه بازيگر بوده و نه حضوري در سينما و تلويزيون داشته است.

به خاطر دارم وقتي در همان نوروز 88 با «کاوه فتوحي» بازيگر نقش ابوالفضل (ع) در خيابان‌هاي شاهرود راه مي‌رفتيم، مردم با ديدن آن قد بلند و اندام رشيد و چهره‌اي که چشم‌هاي مهرباني داخل آن مي‌درخشيد بدون شناختن او جلو مي‌آمدند و در خصوص ظاهر او اظهار نظر مي‌کردند و او را با بازيگر نقش اول يک سريالي که آن روزها در حال پخش بود، اشتباه مي‌گرفتند.

کاوه دوره‌هاي آموزشي مختلفي را زير نظر مربيان مختلف طي کرده بود تا شمشير بازي بياموزد، اسب سواري اش کامل شود و هرچه بيشتر به اين شخصيت نزديک شود. حضور او در سريال مختارنامه حتي دست‌اندرکاران اين سريال را هم در ابتدا نگران کرده بود. در اين سال‌ها از نزديک شاهد بودم که ميرباقري چطور شب و روز به اين فکر کرده که چطور صحنه‌هاي کربلا را به تصوير بکشد؟

به هرحال سازندگان اين سريال نيز جزو همين مردم هستند و مانند همه شيعيان از حضرت عباس (ع) تصوري دارند که در اين سال‌ها پاي منبر و روضه شکل گرفته و دوست ندارند اين تصور و فضاي ذهني مخدوش شود. شخص ميرباقري هميشه نگران انطباق صحنه‌هاي اينچنيني مختارنامه با اعتقادها و تصورهاي مذهبي مردم بود و همين موضوع بود که ساخت اين بخش از کار را با صفت‌هايي مانند «سخت و دشوار» همراه کرد.

نتيجه کار نيز اين شد که نه تنها باورهاي مردم با ديدن صحنه‌هاي کربلا که در همين قسمت نهم پخش شد زير و رو نشد، بلکه ذائقه مردم تغيير کرد و مخاطبان دريافتند مي‌توانند شاهد اثري باکيفيت درخصوص اين بخش از تاريخ هم باشند.

در سريال مختارنامه شخصيت و قصه «مسلم بن عقيل» به تصوير کشيده شد. مسلم و عباس هر دو از يک خانواده بودند. البته حساسيت حضرت عباس (ع) بيشتر است و اين نکته پذيرفتني است؛ اما چرا بايد درباره نفر دوم کربلا که قصه‌اي موثر و تاثيرگذار دارد، سکوت کرد و از همه بدتر چرا بايد چنين حرکت مهم و بزرگي، آن هم از سوي کارگرداني متعهد، باسواد و کار بلد اين گونه با هجمه روبه‌رو شود؟

شايد علت اين واکنش‌ها «بي اعتمادي» نسبت به ابزار سينما و تلويزيون است. مومنان شايد مي‌ترسند اين ابزار نتواند اوج عظمت اين بزرگوار را به تصوير بکشد. سينما و تلويزيون در فضاي امروز قرن 21 رسانه و ابزار موثري است که بايد راجع به جزء به جزء اين موارد صاحب‌نظران و کارشناسان ديني و مذهبي اظهار نظر کنند. آنهايي که با ابزار مدرن و جديد سينما و تلويزيون سر و کار دارند، مي‌دانند که رشد تکنولوژي در اين سال‌ها سبب شده تا اين عرصه به بضاعتي برسد که با فضاسازي مناسب،گريم خوب، استفاده درست از دوربين و... به حوزه ذهني پُرخطري مانند ترسيم زندگي حضرت عباس (ع) نزديک شود و نه تنها به تصور مردم لطمه نزند، بلکه آن را برجسته کرده و به آن قداست بيشتري ببخشد و ابعاد شخصيتي آن بزرگوار را نيز مخدوش نکند. بسياري از معضلات آينده هنر مذهبي را پخش اين صحنه در مختارنامه حل و فصل خواهد کرد؛ اما اگر اين هجمه‌ها ادامه يابد، ديگر کسي جرات ورود به اين عرصه را پيدا نمي‌کند و هنر مذهبي در همين سطح باقي مي‌ماند. آن وقت شايد هنرمند با غيرتي همچون ميرباقري ترجيح دهد تا به جاي تاريخ اسلام، سراغ ساخت فيلم‌هاي طنزي برود که مخاطبش نه او را تخطئه مي‌کند و نه بابت ساخت اثري جدي، زير سوالش مي‌برد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس