
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي مشرق به نقل از فارس، "هيلاري کلينتون "، وزير امور خارجه آمريکا در مقالهاي که در دو ماهنامه "فارين افرز " ارگان "شوراي روابط خارجي آمريکا " منتشر شده، به بررسي سياست خارجي آمريکا و چالشهاي رهبري اين کشور در جهان پرداخته است.
وي در اين مقاله با بررسي سياستهاي وزارت امور خارجه آمريکا، به وظايف خود به عنوان وزير خارجه اشاره کرده و در اين زمينه مينويسد: اينجا در واشنگتن، مسئوليت من بهعنوان وزير امور خارجه آن است که مطمئن شوم بخش سرويس خارجي و کارکنان خدمات و سرويس مدني [غيرنظامي] فعال در وزارت خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريکا با يکديگر و با همکاران خود در همه دولت فدرال تشريک مساعي دارند.
به نوشته کلينتون، گفتوگوي راهبردي آمريکا با پاکستان شامل 10 کارگروه ميشود که کارشناسان و اعضاي کابينه از نهادهاي متعدد در هر دو دولت را گرد هم ميآورد، گفتوگوي آمريکا با هند نيز 22 نهاد مختلف را وارد ميدان کرده است، زماني که من و "تيموتي گيتنر "، وزير خزانهداري در ماه مه سال جاري به پکن رفتيم تا دور دوم گفتوگوي راهبردي و اقتصادي را با چين برگزار کنيم، در هيئت ما غير نظامياني از 30 نهاد مختلف حضور داشتند.
کلينتون در ادامه افزوده است: کارکنان و افسران بخش سرويس خارجي، سرويس مدني و کارکنان محلي در وزارت امور خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريکا پشتوانههاي ما در تعامل با دنيا به شمار ميروند. با الهام گرفتن از اين درياي استعداد که هماکنون در نهادهاي فدرال آمريکا يا پستهاي خارج از کشور مشغول هستند، آمريکا ميتواند يک سرويس خدمات غيرنظامي با قدرت و انعطاف مشابه ارتش آمريکا بسازد.
به اعتقاد اين مقام آمريکايي، دستگاه سياست خارجي آمريکا با در اختيار داشتن افراد و کارشناساني از نهادهاي متعددي مانند وزارت امور خارجه، آژانس USAID، نهاد چالش هزاره، نهاد سرمايهگذاري خصوصي در خارج از آمريکا، بانک صادرات و واردات، وزارت دادگستري، وزارت خزانهداري، وزارت کشاورزي، مرکز کنترل و پيشگيري از بيماريها، شرکتهاي فعال در زمينه صلح و بسياري از نهادهاي ديگر، بايد بتواند کار تيمي را تقويت کرده همکاري را ارتقاء بخشيده و از گردش درون نهادي حمايت کند.
تعامل با مردم وظيفه ديپلماتها است
وي يکي از راهبردهاي ديپلماسي عمومي را تعامل با مردم دانسته و خاطرنشان ميسازد که تعاملات بايد فراتر از سطح دولت با دولت باشد، در عصر اطلاعرساني، افکار عمومي حتي در کشورهاي مستبد نيز اهميت فزايندهاي يافته و حتي بازيگران و عوامل غيردولتي هماکنون قدرت نفوذ بيشتري بر وقايع دارند.
وزير امورخارجه آمريکا يادآور شده است: امروزه يک سفير آمريکا نه تنها با دولت کشور ميزبان خود ارتباط بر قرار ميسازد بکله با مردم آن کشور نيز رابطه ايجاد ميکند. بازبيني چهارسالانه ديپلماسي و توسعه، ارايه کننده راهبرد جديدي از ديپلماسي عمومي خواهد بود که تعامل با مردم را بهعنوان وظيفه هر يک از ديپلماتها به شمار ميآورد.
کلينتون در ادامه تأکيد کرده است: اين تعامل از طريق حضور در سالنهاي شهر، مصاحبه با رسانهها، برقراري ارتباطات سازمانيافته، شرکت در رخدادهاي استانها و جوامع کوچکتر، برنامه تبادل دانشجو، ارتباطات مجازي که شهروندان و سازمانهاي مدني را در کنار هم گرد ميآورد، صورت ميگيرد، در حقيقت در قرن بيست و يکم، ديپلمات يک کشور ممکن است با يک شيخ يا رئيس يک قوم در روستايي دور افتاده بسان همتاي خود در وزارت خارجه يک کشور خارجي ديدار و گفتوگو کند و لباس محلي به تن کند.
وزير امور خارجه آمريکا سپس به عملکرد خود در اين زمينه اشاره کرده و ميافزايد: ديپلماسي عمومي بايد از همان ردههاي بالا آغاز شود، من در ترکيه و اندونزي ديدارهاي دوجانبهاي با مقامات دولتي داشتم اما در عين حال با سران جامعه مدني ديدار کردم و در برنامه معروف تلويزيوني به عنوان يک ميهمان شرکت کردم، طي همه سفرهايي که به قارههاي متعدد داشتم ديدارها و ملاقاتهايي در سالن شهر با گروههاي مختلفي از شهروندان برگزار کردم.
کلينتون شرکت در مراسم عمومي را بخش اعظمي از شغل خود به عنوان وزير امور خارجه دانسته و تأکيد کرده است: اين کارها از اين جهت صورت ميگيرد که دوام و پايداري مشارکت آمريکا در خارج بستگي بهنظر مردم به علاوه سياستهاي دولتهايشان دارد.
وي سپس به ذکر برنامههاي مدني و غيرنظامي آمريکا به منظور افزايش توان ديپلماسي اشاره داشته و مينويسد: در واشنگتن نيز وزارت امور خارجه در حال ساده کردن و مدرنيزه کردن روشي است که اين وزراتخانه براي ديپلماسي عمومي بهکار ميگيرد و در نظر دارد. ما در حال گذار از الگوي سنتي بوده و در عوض با مردم ديگر کشورها در منطقهاي ارتباط برقرار ميکنيم که زماني از دسترس آمريکا دور بودند.
به اعتقاد کلينتون، منطقي نخواهد بود اگر بخش اعظمي از منابع را صرف بخشهايي از دنيا بکنيم که روابط آمريکا با آنها در حال حاضر به اندازه کافي قوي و امن است، همچنين منطقي نيست تلاشهايي خود را در جايي که تعامل با مردم براي موفقيت حياتي است، به حداقل برسانيم.
ما همچنين ميتوانيم قدرت غيرنظامي [مدني] را از طريق مرتبط کردن تجار، خيرين و گروههاي شهروندي با دولتهاي شريک آمريکا، ترغيب کنيم تا آنها کارهايي را که دولت بهتنهايي از عهده انجام آنها بر نميآيد، اجرا کنند.
وزير امور خارجه آمريکا با بيان اينکه فناوري نيز به طور اخص ابزار جديدي براي تعامل است، يادآور شده است: يکي از بزرگترين موفقيتها طي سال جاري همکاريي بود که تقريباً يک شبه ميان آمريکا و شرکتهاي تلفن همراه هائيتي، صليب سرخ، فعالان اجتماعي، گارد ساحلي آمريکا و در نهايت يگان تفنگداران آمريکا ايجاد شد تا دکلي مخابراتي ايجاد شود براي ارسال پيام و مخابره مکان قربانيان زمينلرزه در هائيتي که نياز به امداد داشتند، وزارت امور خارجه آمريکا نيز برنامهاي را راهاندازي کرد تا مردم بتوانند کمک 10 دلاري به صليبسرخ در زمينه هائيتي انجام دهند، اين برنامه با مشارکت 31 ميليون آمريکايي همراه شد.
وي در ادامه مقله خود آورده است: ما در وزارت امور خارجه و آژانس USAID، مشغول تدوين و توسعه راهکارهايي براي استفاده از 4.6 ميليارد تلفن همراهي هستيم که هم اکنون در دنيا وجود دارد تا به اين ترتيب زندگي کساني را که در مناطق دور افتاده و در شرايط سخت زندگي ميکنند را بهبود بخشيم.
اين مقاله ميافزايد: انجام سفرهاي خارجي با هيئتي آمريکايي متشکل از کارشناسان فناوري نيز باب مشارکت و همکاري مبتکرانه در زمينههايي مانند کشاورزي و بهداشت را گشوده است. بهعنوان مثال، يکي از اين سفرها به روسيه راه را براي مشارکت عمومي و خصوصي با عنوان "تکست فور بيبي " باز کرد. از طريق اين مشارکت استفاده از تلفن همراه براي زنان باردار فعال شد تا اين مادران اطلاعات بهداشتي را از طريق تلفن همراه دريافت کرده و بر دوران بارداري خود اشراف بهتري پيدا کنند.
هيلاري کلينتون در ادامه به طور ضمني تأييد ميکند که هدف اصلي اين برنامهها تأمين امنيت ملي آمريکا است و ميافزايد: "نگاهي دقيق به عوامل و نيروهايي که سياست جهاني فردا را ميسازند، اين مسئله را روشن ميسازد که شرايط و ابزاري که در اختيار مردم است چگونه ميتواند بر اهداف امنيت ملي آمريکا تاثير بگذارد، در حالي که آژانس توسعه بينالمللي آمريکا بر کار توسعهاي آمريکا در خارج از کشور نظارت دارد، کارکنان وزارت امور خارجه از سفرا گرفته تا کارشناسان سرويس و خدمات خارجي، بايد کارآزمودهتر گشته و تعامل بيشتري در موضوعات توسعهاي نشان دهند. به همين دليل من خواستار بازبيني گسترده درباره برنامههاي امدادي آمريکا در افغانستان و پاکستان شدم تا مطمئن شوم اين برنامهها در راستاي اهداف راهبردي آمريکا باشند. از اين رو دو نفر از سفراي کارکشته و باتجربه خود را براي هماهنگي مساعدت خارجي به کابل و اسلامآباد اعزام کردم. "
کلينتون اين رويکرد جامع را براي تعامل آمريکا با مناطق مختلف امري اساسي دانسته و تأکيد ميکند: به عنوان مثال، آمريکا در مکزيک به حمايت از تلاشهاي انتظامي در راستاي دستگيري و پيگرد اعضاي کارتلهاي مواد مخدر ادامه ميدهد اما در عين حال فاز بعدي از ابتکار عمل موسوم به "مريدا " را آغاز کرده است. بر اساس اين ابتکار، آمريکا با همتايان مکزيکي خود در دولت، بنگاههاي تجاري و جامعه مدني همکاري ميکند تا نظام دادگستري را تقويت کرده و فرهنگ مشروعيت و قانونمداري را در جوامع محلي اين کشور محکم سازد.
وزير امورخارجه آمريکا در بخش ديگري از اين مقاله تأکيد ميکند: زماني که عوامل مختلفي از قدرت غيرنظامي آمريکا به طور منسجم فعال باشند مانند بسياري از سفارتخانهها در سراسر دنيا و واشنگتن، اثر بالقوه خدمات مدني جهاني روشن ميشود. البته تضميني نيست که اين رويکرد جامع بتواند به همه اهداف، بهخصوص در جاهايي که چالشها پيچيده و گسترده هستند مانند هائيتي، پاکستان و يمن، نايل آيد اما اين بهترين راهکار جايگزين است که ما در اختيار داريم و راهکاري است که بايد آن را پيگيري کنيم.
آمريکا براي مردم ديگر کشورها هزينه ميکند در حاليکه خود با چالش مواجه است
کلينتون با بيان اين ادعا که آمريکا براي مردم ديگر کشورها هزينه ميکند در پاسخ به انتقادات از اين امر مينويسد: من برخي اوقات اين سؤال را مطرح ميکنم که چرا توسعه براي سياست خارجي آمريکا مهم است و چرا ايالات متحده بايد براي مردم ديگر کشورها هزينه کند در حالي که خود با چالشهاي اقتصادي در داخل کشور مواجه است، شايد چنين هزينهاي غيرمنطقي به نظر برسد اما پاسخ به اين سوال آن است که توسعه اگر بهطرز کارآمدي صورت گيرد، يکي از بهترين ابزارها براي تقويت ثبات و شکوفايي آمريکا است. اين توسعه ميتواند کشورهاي آسيبپذير يا ناتوان را تقويت کند و به اوجگيري شرکايي براي آمريکا منجر شود که ميتوانند به حل مشکلات منطقهاي و جهاني و توسعه دموکراسي و حقوق بشر کمک کنند.
وزير امور خارجه آمريکا در ادامه تأکيد مي کند: در عين حال بايد بر اين امر اذعان کرد که مشکلات جهاني وسيع هستند اما منابع آمريکا محدود هستند. وزارت امور خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريکا به عنوان حافظان دلارهاي مالياتدهندگان آمريکايي بايد در پيگيري حياتيترين نيازها رويکردي راهبردي داشته باشند و تصميماتي بر اساس شواهد و مدارک موثق اتخاذ کنند تا تضمينکننده نتيجه بخش بودن سرمايهگذاريها باشد. ما همچنين بايد تمرکز خود را بر نيازهاي درازمدت و نه رسيدگي به نيازهاي فوري قرار دهيم و همچنين بنيانهاي لازم براي آيندهاي شکوفاتر را پايهريزي کنيم.
نويسنده مقاله با اعتقاد به اينکه رشد اقتصادي و توسعه مطمئنترين راه ريشهکني فقر است، ميافزايد: با در نظر گرفتن اين نکات، راهنماي سياستهاي توسعهاي رئيس جمهور آمريکا که توسط اوباما در ماه سپتامبر منتشر شد و نخستين دستورالعمل در اين راستا در ميان همه روساي جمهور اين کشور به شمار ميرود، بر اهميت پرداختن به کشورهايي تاکيد ميکند که داراي دولتهاي مسئول بوده و شرايط مطلوب براي توسعه را دارند.
وي تأکيد کرده است: اين دستورالعمل از نظر کميت خواستار همکاري با بخشهاي کمتري از کشورهاي مورد نظر با هدف نيل به حداکثر تاثير شده است، همچنين بر اين امر تاکيد دارد که ارائه مساعدت بايد با سياستهاي تجاري، مالي، اعتبارات سرمايهاي و ديگر سياستهاي اقتصادي هماهنگ شود تا بازارهاي نوظهور را تقويت کرده و رشد گسترده و پايدار اقتصادي را ترغيب سازد. رشد اقتصادي مطمئنترين راه ريشهکني فقر است و توسعه و تقويت طبقات متوسط در سراسر دنيا راهکار کليدي براي ايجاد نظم بينالمللي عادلانه و پايدار به شمار ميرود نظمي که در زمره محور راهبرد امنيت ملي ايالات متحده آمريکا است.
ادامه دارد...