به گزارش مشرق به نقل از فارس، جریانهای غرب گرای لبنانی موسوم به گروههای 14 مارس که در پی کاهش محبوبیت عمومی خود از طریق برخی اقدامات نظیر سفر هیئتی از این گروه به نوار غزه و تاکید بر مراسم گرامیداشت وسام الحسن رئیس بخش اطلاعات اداره امنیت داخلی لبنان برآمده اند، در آستانه انتخابات پارلمانی این کشور که مقدمه ساز تعیین رئیس جمهور و نخست وزیر لبنان و تشکیل کابینه جدید این کشور است، سعی در گرفتن یک برگه برنده و بهبود نسبی موقعیت خود در میان مردم این کشور دارد، یکی از ابزارهایی که این جریان در راستای عرض اندام سیاسی خود از آن بهره می برد، سوء استفاده از ماجرای ترور مشکوک وسام الحسن بود که چهل روز پیش در منطقه الاشرفیه بیروت رخ داد.
گذشته از اینکه نحوه ترور به گونه ای بوده که سرنخ ها از دست داشتن تعدادی از نزدیکان وی در آن حکایت دارد، اما 14 مارس از همان آغازین روز ترور با بیانیهها و گفتمان تحریکآمیز خود سعی در بهره برداری سیاسی از این اقدام تروریستی کرده و بر آن شدند تا مانند ماجرای رفیق الحریری این ترور را نیز به نفع خود مصادره کنند، در همین راستا اتاق عملیات 14 مارس در بیروت با گذشت 40 روز از این اتفاق، تصمیم گرفت تا یک تجمع انتخاباتی جدید آن هم در طرابلس که مرکز حامیان 14 است، برگزار کنند. این تجمع که بنا به عقیده نظریه پردازان 14 مارسی می بایست در آن دست کم 17 هزار نفر شرکت میکردند، میتوانست میتینگ تبلیغاتی خوبی باشد تا بعد از شکست های اخیر این جریان، قدرت 14 مارس را به رخ حریف بکشد.
البته انتظار سران 14 مارس از برگزاری این نشست بر آورده نشد، به گونهای که وقتی احمد الحریری در سخنرانی پایانی مراسم به پشت تریبون رفت، بر اساس خوش بینانه ترین برآوردها تنها 1500 نفر در نمایشگاه بین المللی رشید کرامی در طرابلس حضور داشتند که دست کم هزار نفر از آنها از برگزار کنندگان مراسم و از مهمانان مدعوی بودند که در صف اول این مراسم نشسته بودند. التبه پشت سر ردیف اول هزاران صندلی سفید چیده شده بود که خیلی زود خالی شد و افرادی که بر روی آنها نشسته بودند احتمالا در اعتراض به گفتمان تحریکآمیز برگزار کنندگان و سخنرانان مراسم یا از روی بی حوصلگی حاضر به گوش کردن به سخنان دبیر حزب المستقبل نشدند و مراسم را ترک کردند.
به این ترتیب بود که نشستی که قرار بود پیام های زیادی را به مخالفان گروه های 14 مارس بدهد، به درس عبرتی برای خود این گروه ها تبدیل شد که زیاد بر روی آراء مردمی در انتخابات آینده این کشور که قرار است آغاز سال آینده میلادی برگزار شود، حساب باز نکنند، البته کارشناسان مسایل لبنان معتقدند که عدم استقبال مردمی از این میتینگ تبلیغاتی زیاد دور از ذهن هم نبود، چرا که 14 مارس در طول دو سال گذشته شکست های متعددی را از حزبالله و همپیمانان آن دریافت کرده که اولین این ضربهها زمانی بود که اعضای 14 مارس در آغاز دولت نجیب میقاتی بدون توجه به مشکلات مالی و اقتصادی مردم اعلام کردند که از هیچ اقدامی در براندازی دولت وی فروگذار نخواهند کرد.
قلع و قمع شدن تعدادی از جوانان لبنانی در خاک سوریه که برای اقدامات تروریستی و خرابکارانه به این کشور اعزام شده بودند، دلیل دیگری از نارضایتیهای عمومی از 14 مارس است، همه به خوبی می دانند که عامل محرک و اغوای جوانان لبنانی بویژه در شمال این کشور گروههای فعال 14 مارسی هستند که نقش حامی لجستیک و عضو گیر برای تروریست های سوری را بر عهده دارند، اتفاق اخیر در کشته و زخمی شدن 22 نفر از جوانان لبنان در سوریه این سوال را در افکار عمومی لبنانی ها و خانواده های این جوانان ایجاد کرد که چرا باید جوانان این کشور قربانی مطامع سیاسی گروهی خاص شوند. البته این تمام آمار تلفات لبنانی ها در سوریه نیست، بنا بر اعلام برخی منابع تاکنون بیش از 200 جوان لبنانی که از سوی جریان های غرب گرای لبنانی اغوا شده اند، در حین درگیری های سوریه کشته شدهاند.
رسوایی دیگری که این روزه گریبانگیر 14 مارس شده، موضوع افشای مکالمات تلفنی «عقاب صقر» نماینده پارلمان لبنان وابسته به فراکسیون 14 مارس است که بر اساس این مکالمات وی زیر نظر سعد حریری در اقدامات تروریستی در سوریه دست داشته و عامل اصلی هماهنگی های اطلاعاتی و لجستیک با شبه نظامیان مخالف دولت سوریه بوده است. این موضوع که دامنه های آن تا احتمال لغو مصونیت قضایی صقر و احتمال بازداشت وی نیز پیش رفته، ماهیت واقعی درگیریهای داخلی اخیر در لبنان بویژه شهرهای شمالی این کشور از جمله طرابلس را روشن کرده و نشان داد شهروندان لبنانی که در این درگیری ها کشته شدند، فدای مطامع حزبی گروهی شدند که می خواهند در راستای برنامه کاری دیکته شده از سوی غرب، بحران و درگیری های داخلی در سوریه را به داخل لبنان بکشاند، آنها در این راستا به منافع ملی لبنان و مصیبت های ملت این کشور در صورت بروز درگیریهای داخلی فکر نمیکنند و تنها چیزی که برای آنها مهم است، این است که بتوانند دولت میقاتی را زمینگیر کرده و خود سکان قدرت در این کشور را در دست بگیرند.