کد خبر 17187
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۸۹ - ۱۴:۴۰

خيلي از دانش آموزان، اين روز ها آن قدر سرگرم درس و بحث هستند که متوجه يک اتفاق مهم وموثر در آينده زندگي شان نباشند.

خيلي از دانش آموزان، اين روز ها آن قدر سرگرم درس و بحث هستند که متوجه يک اتفاق مهم وموثر در آينده زندگي شان نباشند.اتفاقي که در حال افتادن است وحتي بسياري از افرادي که متوجه آن مي شوند بي خيال تحليل وبررسي دقيق ترآن هستند.

همان طور که احتمالاً مي دانيد،به زودي امتحانات پايان ترم سه ساله آخر دبيرستان به صورت هماهنگ و "نهايي" برگزار مي شود واين مقدمه اي خواهد بود براي جايگزيني نتايج اين امتحانات براي رتبه بندي کنکور ودر نتيجه حذف تدريجي کنکور.
درست است که حذف يک بمب خوشه اي پراسترس از زندگي يک انسان، برکات زيادي را در برخواهد داشت اما نبايد اين حذف به معني جاسازي خوشه هاي کوچک تر اين بمب در تمام دوران دبيرستان همان انسان بيچاره باشد!
شايد لطمات ظاهري اين مدل کنکور از مدل قبلي کمتر باشد (البته فقط روي کاغذ و در برخي شاخص ها) اما اگر اين مدل درست تدبير و مديريت نشود تلفات ولطمات سنگين تري را به بار خواهد آورد که در جاي خود قابل بررسي است.
مثلا شما حال زار آن دانش آموزي را در نظر بگيريد که در تمام طول دبيرستان ودر پايان هر ترم تحصيلي در معرض انفجارهاي متعدد بمب هاي کوچک کنکور است وبايد به جاي يک سال، چندين سال در فيگوريک موجود کنکوري ظاهر شود! تازه لطفاً خودتان به تلفات اين انفجارها، چاشني تبليغات وفشار مؤسسات کنکور،معلمان،والدين،دوستان وحتي فاميل وابسته(!) را اضافه بفرماييد.
البته نگارنده مخالف تربيت "زر ورقي"،"پاستوريزه" و به دوراز هرگونه سختي ومشکل است چرا که انسان هاي بزرگ در کوران مشکلات و سختي ها به وجود مي آيند، اما بايد توجه داشت که آيا موضوعات وقله هاي مهم تري که ارزش سختي کشيدن ودر نتيجه فتح آن را داشته باشد در جامعه امروز ما وجود ندارد؟!
متأسفانه آسيب هاي اين مدل به اين جور نکات ختم نمي شود اما چون ظرفيت اين ستون محدود است فقط به يک اشاره مختصر وبسيار مهم ديگر بسنده مي کنم و تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل...
يک اشکال اساسي طرح جايگزيني کنکور اين است که دانش آموزان از فرصت غيرقبل تکرار نوجواني خود براي پرورش همه جانبه شخصيت خود بيش از گذشته محروم مي شوند و آن قدر در گير مسئله نمره آن هم فقط در موضوعات آموزشي و تئوري(و نه پرورشي و مهارتي!) مي شوند که ديگر رمقي براي فعاليت هاي مفيد جهت کسب مهارت هاي زندگي نخواهند داشت و در نتيجه کم توان تر وآسيب پذير تر از گذشته به ميدان هاي جديد زندگي خانوادگي و اجتماعي وارد مي شوند و اين يک خطر بزرگ خواهد بود براي پيشرفت همه جانبه کشور!
نوع ادبيات رهبر معظم انقلاب در زمينه لزوم تحول بنيادين (و نه روبنايي!) آموزش و پرورش خصوصا در حوزه پرورشي و همچنين مقالات متعدد کارشناسان تعليم وتريت کشورً ثابت مي کند که کم کاري هاي دولت هاي گذشته در بخش آموزش وپرورش براي پرورش همه جانبه نسل آينده، غير قابل بخشش است جالب اين که اکثر وزراي پيشين هم در مصاحبه هاي خود در رسانه ها اعتراف کرده بودند که نظام آموزشي کشور فاقد ساختارها و شاخص هاي صحيح و واقعي پرورشي براي در اختيار گذاشتن بينش ها و مهارت هاي ضروري زندگي، براي نسل هاي فرداي کشور است!و بار اصلي اين موضوع را برخي معلمان و مربيان دلسوز،خانواده ها، کانون ها و تشکل هاي دانش آموزي به دوش مي کشند. آن هم با يک سري طرح هاي فوق برنامه!
حالا شما در نظر بگيريد وقتي رقابت نفس گير کنکور در طول دوران دبيرستان پخش شود. کم تر خانواده اي به فرزند خود فرصت حضور موثر وهوشمندانه در طرح هاي فوق برنامه مفيد را مي دهد واين يعني محروم کردن نسل آينده از بسياري گرايش ها و توانمندي هاي ضروري زندگي، که جز با حضور مناسب و کسب تجربه در گروه هاي مختلف و البته مديريت شده "همسالان" به دست نمي آيد.
آن وقت است که خودمان با دست هاي خودمان نسلي را تحويل فرداي کشور مي دهيم که جز يک سري محفوظات کم حاصل، هيچ مهارت ديگري براي حل مسائل کشور ندارد!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس