کد خبر 164626
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۵
مشرق - رابطه با آمریکا از 13 آبان 58 و فتح الفتوح لانه جاسوسی که امام (ره) از آن به انقلاب دوم و انقلابی مهم تر از انقلاب اول یاد کرد ، تا امروز 33 سال یکی از موضوعات عمده و پیچیده بازی پنهان سیاستمداران بوده که طی سه دهه گاه بخش هایی از آن به سطح افکار عمومی آمده و دوباره به عمق فرو رفته است .

بازرگان ، دولت موقت خود را فدای هین رابطه کرد و استعفا داد. بنی صدر در تکاپوی رابطه پنهان بود که 13 میلیون رای خود را باطل کرد و متواری شد . در دوران دفاع مقدس هم که غرب و آمریکا در موضع رویارویی با انقلاب اسلامی قرار گرفتند ، باز تحرکات پنهان برای زمینه سازی رفع خصومت و ایجاد رابطه با آمریکا متوقف نشد ، که در مواردی از قبیل قضیه مک فارلین (ایران کنترا) امام (ره) شخصاً وارد عمل شد و کید و مکر دشمن را به خودش برگرداند به نحوی که همین پروژه می توانست ایران را در دام پیچیده آمریکا گرفتار کند ولی با ابتکار شخص امام (ره) علیرغم مخالفت تعدادی از مسئولین وقت به یک رسوایی بزرگ برای ریگان و دولت آمریکا پس از واترگیت تبدیل شد .

پس از پذیرش قطعنامه 598 که امام (ره) از آن به جام زهر تعبیر کرد و پس از رحلت ایشان ، دولت سازندگی با شعار توسعه اقتصادی به قدرت رسید و طرح تعدیل اقتصادی که یک مدل و نسخه توسعه غربی بود به اجرا گذاشته شد . طرح توسعه ای که پیوست فرهنگی نا نوشته ای نیز به همراه داشت که جامعه بویژه نخبگان و روشنفکران و تحصیل کردگان را به غرب گرایی و غرب شیدایی هدایت می کرد . که هر چند در تغییر نگرش توده ها و اقشار اجتماعی بدلیل باورهای عمیق سنتی و مذهبی توفیق نیافت اما بر خواص بویژه سیاسیون تأثیر گذاشت و در همین دوران بود که زمزمه های ضرورت عبور از برخی شعائر انقلابی و دینی برای سرعت بخشیدن به سیاست های توسعه بلند شد و نهایتاً با پیشنهاد (مذاکره مستقیم) توسط معاون پارلمانی رئیس جمهور وقت علنی شد . اما از آنجا که زمینه سیاسی و اجتماعی نداشت دوباره به دنیای بازی پنهان بازگشت .

بطور طبیعی ، منطقی و بدیهی بود در دولت اصلاحات هم که مولود و محصول عصر توسعه کارگزاران سازندگی بود ، میل و اشتیاق حتی بیشتر به رابطه با آمریکا وجود داشته باشد . و همین «میل شیطانی» در این طیف از سیاستمداران ، سنگ بنای جریان اصلاح طلب در دوم خرداد 76 را کج گذاشت و هرچه زمان گذشت این دیوار کج بلند تر شد و سرنوشت محتوم دیوار کج جز فرو ریختن بر سر اهل خانه نخواهد بود .

جبهه اصلاح طلبان با ائتلاف گروه های متعدد سیاسی از منتهی الیه چپ ( مثل مجاهدین انقلاب) تا منتهی الیه راست (مثل نهضت آزادی ) تشکیل شد که به قول حجاریان فاصله بین دو عباس (دوز دوزانی و امیر انتظام ) را پر می کردند . و اگر چه اختلاف نظرهایی با هم داشتند ، اما در اصل باطل ضرورت تمکین در برابر نظام سلطه و آمریکا به تفاهم و توافق رسیده بودند و همین دلیل برای غربی ها کافی بود که در حمایت ظاهری از اصلاح طلبان اجماع کنند.

حمایت هایی که تبلیغاتی و فریب کارانه صورت می گرفت و در ادبیات رسانه ای کاخ سفید احترام و عذر خواهی و اعتراف به اشتباه شان را تیتر می کرد و اروپا را تا پای پله های کاخ الیزه به استقبال از گفت و گوی فرهنگ ها می آورد ، اما پشت درهای بسته رجز ها می خواندند ،  تشرها می زنند و ما را از فعالیت های علمی در کشور خود منع می کردند و مجوز بازرسی از حتی بیوت مراجع تقلید ما را می گرفتند ، اما سیاستمداران شیر خام خورده وطنی که حیات خود ، حزب سیاسی خود و دولت خود را در حمایت غرب و غربی ها می دیدند ، همچنان پشت سر این خر دجال می دویدند . دیوار کج اصلاحات تا آنجا بلند شد که مجلس بر آمده از دولت اصلاح طلب ، در اقدامی تهدید آمیز قوه مقننه کشور را تعطیل و در بیانیه و نامه ای با امضای 127 نماینده رسماً از رهبری نظام خواست جام زهر را سر بکشد .

اکنون اما موضوع رابطه با آمریکا در شرایط بسیار پیچیده تری قرار گرفته است . در دولتی که به احیاگر ارزشهای امام خمینی (ره) مفتخر شده ، شکلی از تمایل به برقراری رابطه با آمریکا ایجاد شده است که تشخیص اینکه این میل و گزارش از نوع وسوسه و غریزه است ، تاکتیک و سیاست است یا راهبرد و باور است ، نیاز به زمان بیشتری دارد.

دیگر قطب ها و جریانهای سیاسی کشور نیز جهت گیری ها ، مواضع و دیدگاه های قطعی روشنی و نسبت به این موضوع در حال حاضر ندارند که بخشی از آن به تحولات پیچیده و پی در پی جغرافیای سیاسی منطقه و جهان در سالهای اخیر و بخشی نیز به تغییر نگرش ها و تحولات درونی چهره ها ، عناصر و جریانهای سیاسی کشور ناشی از خمودگی و خستگی از مبارزه و اصولگرایی یا تجدید نظر در اصول و باور ها مربوط می شود .

نکته جالب اینجاست که هرچند به حکم قانون طبیعت بخشی از انقلابیون جوان و آرمانگرای دهه اول انقلاب به محافظه کاران پیر و عافیت طلب تبدیل شده اند ، اما در مقابل این ریزش ها ملت بویژه نسل جوان نگرش ها و باورهای عمیق تری نسبت به پایبندی به اصول و آرمانهای انقلاب پیدا کرده اند و شاید دلیل اصلی اینکه همواره سیاستمداران مرعوب غرب از اقبال عامه محروم مانده اند همین حقیقت باشد.

نابخردانه است اگر تصور کنیم «تردید» نسبت به ادامه آرمانگرایی در بین سیاستمدران ، ویروسی است که تنها به جان یک جناح ، یک جریان یا یک طیف سیاسی خاص افتاده است و اگر بر بام حزبی پرچم اصولگرایان نصب شده باشد ، زیر سقف آن حزب عناصر مبتلا به ویروس تردید  حضور یا حضور مؤثر ندارند ، و نابخردانه تر این است که تصور کنیم موضوع رابطه با آمریکا یک تابوی سیاسی و یک منطقه ممنوعه است که این هم نیست .

اما در نظام جمهوری اسلامی نیز همچون دیگر نظام های سیاسی جهان ، موضوعات مختلف به فراخور ماهیت و اهمیت شان مسئول ، مجری ، ناظر ، سیاستگذار و تصمیم گیران مشخصی دارد و موضوع مهم و پیچیده رابطه با آمریکا نیز نه تنها امروز بلکه طی سه دهه گذشته همیشه مورد توجه دقیق مدیریت کلان نظام بوده است و کلیه ارکان ، اجزاء و دستگاه های مربوطه مکلف بوده اند با اجرای نقشی که به عهده آنها گذاشته شده به وظیفه خود عمل نمایند . در این شرایط اگر اهمال و کوتاهی در انجام وظیفه تخلف و جرم قلمداد شود ، قطعاً اقداماتی فراتر از محدوده و قلمرو وظایف را به سوء نیت و نوعی خیانت در امانت می توان تعبیر کرد .

امروز موضوع رابطه ایران و آمریکا به یک موضوع بزرگ نه تنها داخلی بلکه منطقه ای و بین المللی تبدیل شده است و بی جهت نیست که مردان سیاست را که عشق برداشتن سنگهای بزرگ دارند وسوسه به زور آزمایی کند و همین وسوسه شیطانی است که یلان گود  سیاست و کیاست را در دوره های گذشته به زانو انداخت .

نمی توان از چهره ها و فعالان سیاسی ، احزاب ، گروه ها و جریانهای سیاسی قانونی کشور توقع داشت اگر نسبت به سیاست رسمی نظام جمهوری اسلامی در مقابل غرب و آمریکا سلیقه ، دیدگاه و نظری متفاوت از آنچه توسط رهبری نظام اعلام و ابلاغ می شود دارند ، سلیقه دیدگاه و نظر خود را تغییر دهند و یا افکار و نظرات خود را در تاریکخانه های دنیای سیاست پنهان کنند .

اما اگر علیرغم اعلام مواضع رسمی نظام ، برخی جریانهای سیاسی که بطور طبیعی ممکن است در برخی از اجزا و ارکان نظام نیز نفوذ  و استقرار داشته باشند و یا به منابع قدرت اقتصادی و رسانه ای و ابزارهای متنوع تأثیر گذار اجتماعی مجهز باشند بخواهند با روش های پیچیده فراقانونی بخواهند دیدگاه و نظر خود را به نظام تحمیل نمایند به استقبال خطر رفته اند .

در هیچ کجای دنیا در دموکراتیک ترین ، لیبرال ترین و آزاد ترین نظامهای سیاسی احزاب ، جریانها و صاحبان قدرت در رقابتهای سیاسی و انتخاباتی ، امنیت ملی کشور خود را به بازی نمی گیرند و از سوژه ها و موضوعاتی استفاده ابزاری نمی کنند که منافع ملی شان را به مخاطره اندازد اما در دوره اصلاح طلبان ، حساس ترین و اساسی ترین مسایل و موضوعات در حوزه امنیت ملی ، بازیچه و ملعبه سیاسی کاری احزاب خلق الساعه ای شد. که اعضای آن در یک فولکس واگن جمع می شدند و برای آینده کشور تصمیم می گرفتند .

آن عده از سیاستمداران و صاحبان قدرت که همچون اسلاف پیشین خود تصور می کردند امام (ره) از سیاست و دیپلماسی درک صحیحی نداشت و افکاری رادیکال و تند داشت  و در اتخاذ مواضع انقلابی افراط می کرد و مصلحت کشور را در نظر نمی گرفت امروز با همان متر و  معیار مواضع و سیاستهای راهبردی رهبری نظام را که از موضعی رفیع و بالا تر از ساحت سیاست نظاره گر جهان است ، به بوته نقد ذهن محدود خود می سپارند و به تصور اینکه بیش از دیگران دلسوز مردم و مصلحت اندیش کشورند ، وظیفه و رسالتی و هم آلود در جهت استقرار صلح جهانی و ایجاد آشتی بین شرق و غرب عالم برای خود متصور می شوند ، اگر در بزنگاهی که پیش روست و تب رقابت های جناحی سیاسی و انتخاباتی بالا می گیرد ، عنصار مختلفی به نمایندگی از جریانهای مختلف ظهور کنند و در آشفته بازار جهان ، منطقه و مملکت بخواهند برای ایجاد « آشتی بزرگ» بین خودشان مسابقه بگذارند ، فقط خود را فریب داده اند ، چون نه مردم صدق گفتار و رفتار آنها را باور خواهند داشت و نه اگر -خدای نخواسته- نگاهی و امیدی به عنایت و حمایت غربی ها دارند ،  از سوی آنان جدی گرفته خواهند شد .

امروز دنیا به ماهیت و ساختار مستحکم جمهوری اسلامی پی برده و آن را باور کرده است و سیاستمدارانی که در پیله خود ساخته گرفتار و  از زمانه عقب افتاده اند ، آب در هاون توهم نکوبند و بدانند غرب و آمریکا از این پس در مواجهه با جمهوری اسلامی بدلیل شناخت دقیق تر کمتر دچار خطا و اشتباه می شود .

وقتی "فوکویاما" در بازشناسی هویت شیعه می گوید : « شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالا تر از تیرهای ماست پرنده ای را که دو بال دارد . بال سبز مهدویت و عدالت خواهی و بال سرخ شهادت طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه فنا نا پذیر کرده است» و بلا فاصله به حقیقت بزرگتری نیز اعتراف می کند «شیعه بعد سومی هم دارد که اهمیتش بسیار زیاد است. این پرنده زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد ... برای پیروزی بر این ملت ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید» تکلیف همه روشن می شود .

در هندسه سیاسی نظام جمهوری اسلامی عنصر نیرومندی وجود دارد که با تمام عناصر و قدرتهای زمینی و بشری تفاوت بنیادین دارد که از مسیر تعالی ملت ، به راحتی می تواند کشور را از بن بست های خیالی و وهم آلود جادوگران صحنه سیاست عبور دهد . اعتقاد و باور ملی نسبت به این حقیقت قدرتمند بیش از هر زمان دیگری وجود دارد . اما به جان ذهن فرتوت برخی اهل سیاست عافیت طلب کرم تردید افتاده است.

مهدی یمینی


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • علي محمد آيتي ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۱
    0 0
    هر وقت در دولتهاي قبلي هم كساني خواستن روي خوش به آمريكا نشان بدن، مذاكره كنن، تنش زدايي كنن، از گروگانهاي لانه جاسوسي عذرخواهي كنن، همه بند هاي كنوانسيون حقوق بشري آمريكا را در ايران پياده كنن، همه شعارهاي انقلاب رو هم تعطيل كنن و تعهد بدن ديگه انقلاب نكنن و خلاصه دست دوستي دراز كنن، طرف مقابل دست شونو داغ كرده. مطمئن باشين آمريكا بعد 33 سال تحقير شدن به رابطه با ما فكر نمي كنه، به براندازي نظام هم فكر نمي كنه بلكه فقط به نابودي ايران و تبديل اون به چيزي مثل افغانستان و پاكستان و عراق فكر مي كنه و بس.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس