
جلال زادهی یکی از روستاهای تابع تربت حیدریه است و نزدیک به دو ماه از ازدواجش می گذرد. او هفتهی قبل از این حادثه اثاثیهی منزلش را از زادگاهش به اهواز منتقل کرده بود.


هنگامی که مجرم عرصه را بر خود تنگ میبیند، فرار را بر قرار ترجیح داده و خود را از قطار به بیرون پرت میکند. جلال نیز به دنبال سارق به بیرون میپرد که متاسفانه تعادل خود را از دست داده و قطار از روی پاهایش رد می شود.