1

محسن آرمین مدعی بی اخلاقی برخی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب در متهم سازی هئیت رئیسه جبهه اصلاحات با سانترالیسم اقتدارگرا شد!

سرویس سیاست مشرق- نزاع رسانه‌ای- راهبردی در جبهه اصلاحات پس از بیانیه ۱۱۰ تن از فعالان اصلاح طلب و تاکید آنان بر لزوم مشارکت در انتخابات شکل جدی به خود گرفته و حالا با واکنش اعضای هئیت رئیسه آن وارد فاز جدیدی شده است. بررسی مطالب مطرح شده بین طرفین این نزاع در بردارنده نکات و محورهای قابل تاملی است که وضعیت روشن و آشکاری را در جبهه اصلاحات و درگیری‌های راهبردی‌اش به نمایش می گذارد.

از جمله انتشار متن سخنرانی محسن آرمین در نشست عمومی جبهه اصلاحات موجب شکل گیری گفتگوهایی رسانه ای میان آرمین و حمیدرضا جلائی پور از امضاء کنندگان اصلی بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب شد که عمق اختلافات و گفتگوهای داخلی جبهه اصلاحات را آشکارتر از گذشته عیان شده و برخی از مطالب مطرح شده در خصوص راهبردهای رادیکال های جبهه اصلاحات را رسمیت ببخشد.

نکته جالب آنکه محسن آرمین با تکرار اظهارات دبیرکل غیر قانونی حزب اتحاد ملت و رئیس جبهه اصلاحات مبنی بر اینکه شرکت در انتخابات حق است نه تکلیف کوشید تا بیانیه ۱۱۰ فعال اصلاح طلب را منجر به ایجاد انشعاب در جبهه اصلاحات تعریف و تفسیر کند. آرمین در سخنرانی خود از سویی در تلاش برای تخفیف اختلافات میان دو طیف اصلاح طلبان تحریمی و مشارکت‌جو بوده از سوی دیگر کوشید تا با تعریف اصلاح طلبان ساختاری را به عنوان اکثریت در جبهه اصلاحات طیف اصلاح طلبان مشارکت جو را اقلیت ارزیابی کند.

وی همچنین ضمن ایجاد شائبه مبنی بر همراستایی روزنه گشایان با منتقدان در وجود اختلاف بنیادین و تئوریک در جبهه اصلاحات تصریح می‌کند که اختلاف در جبهه اصلاحات در تحلیل شرایط موجود و انتخابات پیش رو و ختم نشدن شرکت در انتخابات به خیرعمومی می باشد. نائب رئیس جبهه اصلاحات همچنین با اشاره به اعتقاد اصلاح طلبان مشارکت جو که بر این باورند باید با شرکت در انتخابات ۱۱ اسفند زمینه را برای انتخابات ریاست جمهوری ۴۰۴ آماده کنیم و کاری نکنیم که فرصت انتخابات ۱۴۰۴ از دست بروئ تصریح می کند که شرکت مؤثر در انتخابات ریاست جمهوری آتی منوط به وجود پشتوانه قوی اجتماعی است.

عضو راهبردی هسته سخت اصلاحات بیانیه ۱۱۰ نفر را نشانه شرکت بی نتیجه در انتخابات خوانده که باعث تصاعد قهر سیاسی با اصلاح‌طلبان می‌شودو شانس پیروزی در انتخابت بعدی را به شدت کاهش خواهد داد! آرمین در ادامه اختلاف موجود در جبهه اصلاحات را اختلافی مصداقی و نه اخلاف در اصل مشی اصلاح طلبانه پرداخته و از بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب انتقاد کرده است که چرا می کوشند اختلافی مرودی را با اختلاف در اصول و مبانی تعبیر کنند.

جبهه اصلاحات دچار تَرک‌های بزرگ انشعاب شد/ محسن آرمین: راهی به جز جدایی برای رادیکال‌ها باقی نمانده است/ جلایی‌پور: تحریمی‌ها در دهه ۹۰ میلادی جا مانده‌اند!

انشعاب در جبهه اصلاحات قطعی شد

آرمین با انتقاد از آنچه که جوانان تحصیلکرده می خوانند (کنایه ای به محمدرضا جلائی پور زده) تاکید می کند که نظریه مشارکت آنان بر اساس نظریه «کنش‌گری در شرایط نظم دسترسی محدود» داگلاس نورث مستند بوده و استناد به آن برای تصمیم گیری در باره یک اتفاق خاص با شرایط ویژه می‌تواند یک مغالطه می باشد.

محسن آرمین با کنایه به اصلاح‌طلبان مشارکت‌جو گفته است:

آن دوستان جوان تحصیلکرده‌ای که می‌کوشند چنین بنمایند که دوستان اکثریت از نظریات علمی جدید بی‌خبرند، آثار جدید را نخوانده‌اند و ما مسلح به جدید ترین نظریات هستیم گرفتار نوعی عجب و غرور علمی هستند. این گونه مبنا سازی‌ها و نظریه پردازی‌های وهم آلود برای اثبات مبنایی بودن اختلافات، نتیجه‌ و فرجامی جز انشعاب ندارد، زیرا وقتی شما معتقد باشید اولاً اختلافات مبنایی است و ثانیاً: گفت و گوهای درون جبهه‌ای برای حل این اختلاف بی نتیجه است و با تهیه بیانیه و جمع کردن امضا اختلاف را به سطح جامعه کشاندید، و کوشیدید نه از طریق مباحثات درونی بلکه با استفاده از اهرم‌های فشار با طرف مقابل برخورد کنید، عملاً مسیر انشعاب را برگزیده اید، این مسئله آنقدر روشن است که نیازی به استدلال و برهان ندارد.

آرمین همچنین مدعی بی اخلاقی برخی از امضاء کنندگان بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب در متهم سازی هئیت رئیسه جبهه اصلاحات با سانترالیسم اقتدارگرا شده و از جانب دیگر خواستار سعه صدر آنان شده است.

اما پس از این اظهارات حمیدرضا جلائی پور طی مطلبی که در سایت جماران منتشر کرده کوشید تا به ادعاهای محسن آرمین پاسخ دهد. وی با نقد ادعای آرمین مبنی بر شروع انشعاب در جبهه اصلاحات به دلیل بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب را به چالش کشیده و تاکید می کند که مصوبهٔ انتخاباتی جبههٔ اصلاحات ندادن لیست به نام جبهه یا اصلاح‌طلبی در تهران است. بیانیهٔ‌ تحلیلی و گفتمانی ۱۱۰ امضایی هم اساسا لیستی نداده و اسمی از جبهه و اصلاح‌طلبی نبرده است و به هیچ وجه ناقض مصوبهٔ جبهه نیست، اکثر امضاکنندگان متکثر آن هم عضو جبهه یا حتی احزاب نیستند.

جلائی پور همچنین با رد اختلاف مصداقی میان دو طیف اصلاح مشارکت جو و اصلاح طلبان تحریمی اختلاف نظرهای موجود را چه در هدف و چه در مسیر راهبردی و مهم ارزیابی کرده و تاکید می کند که تفاوت نظر بین دو سر طیف قابل «انکار و سرکوب» نیست. وی با انتقاد از تخفیف اختلافات موجود آبشخور فکری بیانیه ۱۱۰ اصلاح طلب را تنها متاثر از داگلاس نورث ندانسته و تصریح می کند که طیفی از اعضای جبهه اصلاحات در فضای نظری دهه ۹۰ میلادی و ادبیات گذار و اجماع واشنگتنی مانده‌اند.

جلائی پور در پاسخ به پدر فکری تحریمی‌ها می‌نویسد:

نسل جدید مطالعات توسعه و سیاست‌گذاری، جامعه‌شناسی تکوین دولت مدرن (از جمله آراء چارلز تیلی و جوئل میگدال)، اقتصاد سیاسی نونهادگرا (از جمله آثار اوغلو و رابینسون)، مطالعات پساهانتینگتونیِ دموکراسی، مطالعات بهار عربی، مطالعات تاریخ سیاسی معاصر ایران (از جمله آثار محمدعلی اکبری، همایون کاتوزیان و مقصود فراستخواه) و لیبرالیسم برابری‌خواه رالزی‌ها از جمله آبشخورهای ‌اند که تقویت‌کنندهٔ رویکرد بیانیه است. دکتر محمدمهدی مجاهدی، دکتر محمد فاضلی، دکتر احمد میدری، دکتر جواد حیدری، دکتر مراد ثقفی، دکتر علی هنری و تعدادی از جوانان پژوهشگر در سال‌های گذشته در نشر این ایده‌ها در ایران کوشیده‌اند ولی هنوز آموزه‌هایی که ترویج می‌کنند به قدر کافی مورد توجه مصلحانی قرار نگرفته‌است که عمدتا در فضای نظری دهه ۹۰ میلادی و ادبیات گذار و اجماع واشنگتنی مانده‌اند.

بر اساس دیدگاه جلایی‌پور توافق‌گرایی، تدریجی‌گرایی، ائتلاف‌های حل مساله‌ای، ریشه‌های نهادی و اجتماعی و اقتصادی دموکراسی و توانمندسازی متوازنِ حاکمیت و جامعه از جمله محورهایی است که این مطالعات جدید حول آن همگرا شده‌اند، این فعال ستاید تاکید می‌کند که این مبانی قویم و تفاوت‌ها شایستهٔ تخفیف و انکار نیست. جلائی پور اما در ادامه با بیان اینکه شاید برخی تفاوت ها مصداقی باشد اما تفاوت های راهبردی وجود دارد به بیان برخی از این تفاوت ها می پردازد که در بردارنده مباحث موجود در جبهه اصلاحات و نوع نگاه آنان به حاکمیت و جامعه است.

وی این تفاوت ها را اما اینگونه صورت بندی می کند و می‌نویسد که تفاوت راهبردی است میان گرایشی که «توافق‌گرا» است و نیرویی که «تضادگرا» است، همچنین تفاوت راهبردی است میان گرایشی که انتخابات آزاد را نتیجهٔ ممارست انتخاباتی می‌داند و گرایشی که آزادی انتخابات را پیش‌شرط حضور در انتخابات قرار می‌دهد! جلایی‌پور در ادامه نوشته است که تفاوت راهبردی است میان گرایشی که اهداف فوری‌اش متناسب با شرایط نظم «دسترسی محدود» و نظام هیبریدی ایران است با نیرویی که اهداف فوری‌اش در نظم‌های «دسترسی باز» تحقق‌پذیرند!

جلائی پور اما در ادامه با اشاره به وجود تکثر راهبرد و دیدگاه در جبهه اصلاحات تاکید می‌کند که جبههٔ اصلاحات هم می‌تواند این تکثر را پوشش بدهد به نحوی که طرفین ناچار نباشند بین التزام به راهبردهای مختارشان و عضویت در جبهه انتخاب کنند. در ۹۸ و ۱۴۰۰ هم این تکثر به رسمیت شناخته شد و مانع فروپاشی جبهه گردید. اما اگر این تکثر به رسمیت شناخته و تحمل نشود طبیعی است که التزام افراد به اقتضائات راهبردی که مصالح ایران را در آن می‌بینند می‌تواند به تضعیف جبهه یا حتی انشعاب بیانجامد. اما در هر حالت، ربطی به این بیانیهٔ تحلیلی ندارد.

جبهه اصلاحات دچار تَرک‌های بزرگ انشعاب شد/ محسن آرمین: راهی به جز جدایی برای رادیکال‌ها باقی نمانده است/ جلایی‌پور: تحریمی‌ها در دهه ۹۰ میلادی جا مانده‌اند!

به باور جلائی پور، عبور از سانترالیسم تشکیلاتی به این معنا است که آزادی بیان و ارائهٔ تحلیل هیچ کسی را در داخل و خارج از تشکیلات سرکوب نکنیم و ضمن اجرای مصوبهٔ اکثریت، تکثر و حقوق اقلیت را به رسمیت بشناسیم، گفتنی است با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت:

۱- جبهه اصلاحات در شرایط کنونی شکل عمومی‌تر حزب اتحاد ملت به عنوان پیشران گروه های معتقد به اصلاح طلبان ساختاری شده که به باور آرمین حتی بخشی از آنان پروژه مشارکت در هر انتخاباتی را تا زمان انجام تحولات بنیادین به تعویق انداخته‌اند.

۲ - رادیکال‌های جبهه اصلاحات می‌کوشند تا تمامی پنجره های مشارکت در انتخابات را بسته و با اقدامات خود تفسیری عینی مبنی بر پیگیری پروژه کاهش مشارکت را به نمایش بگذارند.

۳ - رادیکال‌های جبهه اصلاحات تفسیر عینی «چپ روی و لوچ بودن» را به تعبیر بهزاد نبوی به نمایش گذاشته و به نام مردم می کوشند تا جامعه اعتراضی را به سمت فشار به حاکمیت و گشایش در انتخابات ۱۴۰۴ به تعبیر خود رهنمون سازند.

۴- اظهارات مطرح شده از سوی محسن آرمین بیانگر آن است که جبهه اصلاحات به افول پایگاه خود اذعان داشته و شرکت در انتخابات را معادل عدم اقبال به خود ارزیابی می کند لذا طی یک فرار به جلو می کوشد این فرار از واقعیت را به در لوای ماندن در کنار مردم معنادهی کند.

۵ - اصلاح طلبان ساختاری که برای کنش سیاسی نافرمانی مدنی را توصیه می کنند اما هر گونه انتقاد درونی در جبهه خود را نافرمانی نامیده و به تقبیح آن می پردازند. مساله ای که بوضوح از مرکزیت اقتداگرا حکایت دارد

اصلاح طلبان ساختاری که همواره بر تشکیل هسته سخت اصلاحات تاکید داشته و از لزوم فیلتراسیون در جبهه اصلاحات سخن به میان می آورند می کوشند تا مخالفان راهبردهای خود «اصلاح طلبان اهلی» و «استمرار طلبان» تعریف و تفسیر کنند، همچنین نزاع شکل گرفته میان دو طیف در جبهه اصلاحات را باید روشن شدن همان شکاف میان اصلاح طلبان ساختاری و نهادی دانست که هر یک تلاش دارند موقعیت خود در جریان اصلاحات هژمون سازند.

اصلاح طلبان ساختاری بر جامعه جنبشی و اعترضی متمرکز بوده، اصلاح قانون اساسی و لغو نظارت استصوابی، تغییر سیاست خارجی و...را عنوان اهداف کانونی خود انتخاب کرده و بر این باور هستند که بنا ندارند بخش بال چپ نظام را ایفاء کنند. از دیگر سو این طیف دنبال «دنبال فشار همه‌جانبه» به حکومت است و شدت بحران‌ها را عامل گشایش می‌داند.

اصلاح طلبان نهادی اما بر افزایش توانایی نهادهای مدنی و ظرفیت نهادهای حکمرانی، اصلاح نهادهای حکمرانی، اصلاح نهادهای سیاسی اصلاح طلبان، کاهش انواع تبعیض و نابرابری و فساد، کارآمدسازی بروکراسی های حکمرانی، بسط شفافیت، اصلاح نهادهای حامی- مشتری پرور، تقویت فرآیندهای شایسته گزینی، تقویت نمایندگی و مشارکت شهروندان در همه سطوح تاکید داشته و قائل به مشارکت در انتخابات و پیگیری ائتلاف های مساله محور است

بررسی محتوای فکری این دو گروه حکایت از آن دارد که نزاع شکل گرفته در جریان اصلاحات نشان می دهد که طیف اصلاح طلبان ساختاری و رادیکال‌ها یکی از برنامه های خود را ایجاد دوگانه اصلاحات جامعه محور- اصلاحات حاکمیت محور قرار داده و می‌کوشد تا گفتار و راهبردی تقابلی را پیش بگیرد، رادیکال های جریان اصلاحات نشان می دهد که گرچه در وهله اول می کوشند تا کاهش پروژه مشارکت را دنبال کنند اما آنان برای پسا انتخابات مجلس نیز برنامه داشته و می کوشند تا از مطلوب نبودن مشارکت سخن به میان آورده تا مشارکت مطلوب را با موضوع سلامت انتخابات به چالش بکشانند! فاز بعدی تحرکات این گروه در خیابان است!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 24
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 5
  • IR ۱۸:۲۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    17 4
    عدم شرکت و یا قهر با انتخابات از سوی اصلاح طلبان تهوع آور اگر اتفاق بیفتد باید آن را به فال نیک گرفت که موهبتی خفیه از جانب الاهی خواهد بود! چرا که هرگاه این قوم یأجوج و مأجوج و لجوج در انتخابات حضور داشته اند عاقبت کشور را به فتنه و بلوا سوق داده اند و اگر هم پیروز شده اند مملکت را به جاسوس خانه اربابانشان تبدیل کرده اند!!!
    • IR ۱۹:۳۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
      10 3
      30 سال کشور در دست اصلاح طلبان بوده 30 سال وقت کافی داشتند که مشکل مسکن و آب و خام فروشی نفت را حل کنند ولی فقط دنبال اختلاس و رانت بودند
    • IR ۲۱:۰۴ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
      3 4
      اینکه میگن کل کشور ۳۰ سال دست اصلاح طلبان بود دروغه . درسته اصلاح طلبان هم سهمی داشتن ولی کشور دستشون نبود. از همون سهمشون هم گندهایی زدن
    • US ۰۹:۲۹ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
      2 1
      هر دو تهوع آور هستند
    • IR ۰۳:۱۱ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۳
      0 0
      عووووق
    • IR ۱۱:۲۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
      0 0
      دولت روحانی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود موفق شد هم اقتصاد را نابود کند هم جان مردم را بخطر بیندازد و بیش از 130،000 هموطنمان را با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا به کشتن بدهد و افتخار رساندن رکورد روزانه تلفات کرونا تا 720 نفر مردم بیگناه در روز را برای خودش ثبت کند. بدتر از همه افشاگری عباس عبدی در فروردین 1399 بود که مشخص کرد روحانی و ظریف با بالا بردن تلفات کرونا و با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا دنبال زنده کردن برجام بوده اند. دولت رئیسی با وارد کردن واکسن کرونا و واکسیناسیون گسترده تلفات را به صفر نفر در روز رساند و ممکن بودن وارد کردن واکسن و عمدی بودن وارد نکردن واکسن کرونا توسط اصلاح طلبان و حامیان برجام را بطور عملی اثبات کرد.
  • DE ۱۸:۵۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    6 2
    جبهه اصلاحات دچار تَرک‌های بزرگ انشعاب شد/ محسن آرمین: راهی به جز جدایی برای رادیکال‌ها باقی نمانده است/
    • IR ۱۱:۲۱ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
      0 0
      دولت روحانی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود موفق شد هم اقتصاد را نابود کند هم جان مردم را بخطر بیندازد و بیش از 130،000 هموطنمان را با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا به کشتن بدهد و افتخار رساندن رکورد روزانه تلفات کرونا تا 720 نفر مردم بیگناه در روز را برای خودش ثبت کند. بدتر از همه افشاگری عباس عبدی در فروردین 1399 بود که مشخص کرد روحانی و ظریف با بالا بردن تلفات کرونا و با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا دنبال زنده کردن برجام بوده اند. دولت رئیسی با وارد کردن واکسن کرونا و واکسیناسیون گسترده تلفات را به صفر نفر در روز رساند و ممکن بودن وارد کردن واکسن و عمدی بودن وارد نکردن واکسن کرونا توسط اصلاح طلبان و حامیان برجام را بطور عملی اثبات کرد.
  • IR ۱۹:۰۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    10 1
    جبهه اصلاحات خیلی وقته دیگه نداریم
  • فهیم IR ۲۰:۴۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    5 1
    اینها برای نظام خط و نشان می کشیدند واقعا متاسفم برای آنهایی که با فریب این قماش ...البته ضعف مدیریت نظام هم بی تقصیر در همراهی عده ای با این قماش نکبت نیست
    • IR ۲۱:۰۲ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
      1 2
      ضعف مدیریت تو این زمينه نیست درضمن سیاست رو یاد نگرفتی
  • IR ۲۰:۵۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    1 0
    چسب ۱و۲و۳ بزنید
  • IR ۲۱:۵۷ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    0 1
    اگرازدل گروه معروف به اصلاح طلب دستهای مخالف براید معنی اندارد کهتازه گروهی اصلاحات راشروع کردهاند کهمواضع مخالف شیطان بزرگ رانتخاب کردهاند
  • GB ۲۳:۲۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۱
    1 0
    مسدودی اینترنت پوست موزی زیر پای دولت بود
  • حسام IR ۰۷:۱۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    2 0
    میگن کار به درگیری فیزیکی کشیده
    • DE ۰۱:۰۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
      0 0
      میگن کار به درگیری فیزیکی کشیده/کار اگر به درگیری شیمیایی کشیده شد خطرناک میشه .فیزیشی که مهم نیست باد میکنه چند روز بعد بادش خالی میشه.خب این که باز میشه شیمیایی! خب دیگه.
  • US ۰۷:۳۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    2 1
    شکم ما از شعارهای الکی و من آنم که رستم بود پهلوان و ...پر هست.
  • IR ۰۷:۴۹ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    0 1
    همچین نوشتی انشعاب و جدایی ...
  • IR ۰۸:۵۶ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    2 0
    جالبه لگد زدن و پرتاب کردن اصطلاحات شبه روشنفکری دو سوی جبهه منحط و فرتوت اصلاحات امریکایی به یکدیگر و فخر فروشی اصطلاح دانی نسبت به هم و اروغ روشنفکری زدن انان یاد اور جوجه روشنفکرها و شبه مستفرنگهای راست و چپ امریکایی دهه 50 است . به این میگویند " ارتجاع روشنفکری " همان بیماری مزمن صدو اندی ساله این جماعت فلک زده در تاریخ ایران !! این کودن های سیاسی در اصطلاحات نخ نما و منسوخ بیش از نیم قرن قبل علوم سیاسی و اجتماعی و گاه رهنمودهای اعمال خشم وخشونت اردوگاه چپ و راست گیر کرده اند هنوز همان غذاهای غربی و شرقی را در دهانشان مزمزه میکنند . در حالی که فرهیختگان و ملتها و عدالت خواهان و معنویت گرایان جهان از دام این توهمات رها شده اند . جای مرحوم ال احمد خالی که چند تا ... نثار این جماعت واداده زندانی در توهم و حصار جهل کند . اینها با خودشان نمیتوانند یک گفتمان مودبانه و منطقی و واقع گرایانه داشته باشند با مردم چگونه میتوانند تعامل و گفتگو داشته باشند؟
  • IR ۰۹:۰۸ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    2 0
    حدود چهل سال بعد از شکست هیتلر و فروپاشی جبهه المان یکی از سربازان بیچاره که از ترس نظامیان هیتلر به غاری پناه برده و مخفی شده بود و در انجا به سختی زندگی میکرد را پیدا کردند و از غار بیرون اوردند به محض بیرون امدن از غار و روبرو شدن با این افراد به انان سلام و احترام نظامی به سبک هیتلر داد . سرباز بیچاره هنوز در توهم سلطه هیتلر بود و نمی دانست و شاید نمی خواست قبول کند که هیتلر مرده و جبهه اوشکست خورده و منقرض شده است . حالا بعد از گذشت بیش از 4 دهه شکست ایدوئولوژیهای لیبرالی و فلسفه های سیاسی و اجتماعی چپ و راست و فروپاشی باورهای شبه علمی انان پیرهای کودن و عقب ماندگان ذهنی جریان شبه روشنفکری در ایران هنوز متمسک به اصلاحات موهوم انان هستند و مرگ و مسخ انان را باور ندارند! درست مثل همان سربازی که مرگ هیتلر را باور نمیکرد !!
  • IR ۰۹:۳۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۲
    1 0
    جریان اصلاحات بالخصوص مجاهدین انقلاب بالاترین استفاده مادی را از نظام اسلامی کردند و سهم خواهی و رانت خواریهای حد اکثری انان معروف بود و بیش از سه دهه صدها جایگاه و مسئولیت اقتصادی و سیاسی و امنیتی و فرهنگی با میلیاردها دلار را در اختیار داشتند اما قدمی جدی در راستای حل مشکلات مردم و نظام و کشور برنداشتند ولی حالا این نمک به حرامها نمک خوردند و نمک دان میشکنند و دائم برای نظام ومردم چنگ و دندان نشان میدهند به پشتیبانی غربی ها و گاه گاه با ادبیات و شذوذات تفکرات خشونت طلبانه چپی که هنوز گریبانگیر انان است و گاه با شگردهای جدید کودتاهای مخملی غربی به جنگ نظام اسلامی مبادرت میکنند .
  • IR ۰۳:۱۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۳
    0 0
    دیگه تکرار نمیشه
  • IR ۰۹:۳۶ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۳
    0 0
    حجاریان / ربیعی / ارمین / بهزادنبوی / تاجزاده / موسوی خوئینی / جلایی پور / عبدی / میردامادی و...انقلابی ها / تندروها / امنیتی واطلاعاتی ها/ زندان بان ها / و بازجوهای دیروز و لیبرالها / اصلاح طلب ها / حقوق بشری ها / و... امروز !!
    • IR ۱۱:۲۱ - ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
      0 0
      دولت روحانی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود موفق شد هم اقتصاد را نابود کند هم جان مردم را بخطر بیندازد و بیش از 130،000 هموطنمان را با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا به کشتن بدهد و افتخار رساندن رکورد روزانه تلفات کرونا تا 720 نفر مردم بیگناه در روز را برای خودش ثبت کند. بدتر از همه افشاگری عباس عبدی در فروردین 1399 بود که مشخص کرد روحانی و ظریف با بالا بردن تلفات کرونا و با وارد نکردن عمدی واکسن کرونا دنبال زنده کردن برجام بوده اند. دولت رئیسی با وارد کردن واکسن کرونا و واکسیناسیون گسترده تلفات را به صفر نفر در روز رساند و ممکن بودن وارد کردن واکسن و عمدی بودن وارد نکردن واکسن کرونا توسط اصلاح طلبان و حامیان برجام را بطور عملی اثبات کرد.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس