به گزارش مشرق، در چند ماه اخیر چندین بار رهبر معظم انقلاب از اطلاعرسانی هنرمندانه در سخنرانیهای خود یاد کردند و به ضعف این امر مهم هم در دستگاه قضا و هم دولت اشاره داشتند.
ایشان معتقد بودند که تصویر رسانههای قوه قضائیه خوب نیست، همچنین در علتیابی انعکاس ضعیف اقدامات خوب دولت در جامعه، اولین ضعف را اطلاعرسانی هنرمندانه دولت دانستند.
حالا بر این اساس از آن جایی که در مبحث پیشگیری از وقوع جرم به طور مستقیم با اطلاعرسانی سر و کار داریم و یک سر این مقوله هم به رسانه بازمیگردد، با عنایت به فرمایش رهبر معظم انقلاب سعی داریم تا از اطلاعرسانی هنرمندانه به مقوله پیشگیری هنرمندانه از وقوع جرم نزدیک شویم چرا که بازوی قدرتمندی همچون رسانهها چه مکتوب و دیداری و چه فضای مجازی در کنار بسیاری عوامل خرد و کلان دیگر میتوانند در کاهش آمار پروندههای قضایی نقش پررنگی داشته باشند.
چون آگاهم، نه مرتکب جرم میشوم، نه قربانی جرم
دکتر رامین مالک، حقوقدان و جرمشناس، با اشاره به این نکته که جرم و نقض قانون از مشکلات جدی و پیچیدهای است که همه جوامع بشری با آن روبهرو هستند، به «ایران» میگوید: «جرم نه تنها به فرد مجرم و قربانی آن آسیب میرساند، بلکه به امنیت، آرامش، عدالت و توسعه اجتماعی نیز لطمه میزند.
بنابراین، مبارزه با جرم و پیشگیری از آن یک الزام اجتماعی و قانونی است که نیاز به همکاری و همفکری تمام نهادها، سازمانها، گروهها و افراد دارد.
به عقیده بسیاری از صاحبنظران، راهحل مناسب برای کاهش جرم در جامعه، پیشگیری از آن است.
از سوی دیگر، رفتار انسانها، به شدت متأثر از نگرشها و باورهای او است و به تناسب باورهایی که یک شخص دارد، میتواند نسبت به ارتکاب جرم یا بازداشتن از ارتکاب آن، سوق پیدا کند؛ از همین رو، تغییرات در باورها و نگرشهای فردی، میتواند به پیشگیری از جرم نیز منجر شود.»
پیشگیری از جرم
پیشگیری، به معنای جلوگیری و دفع و مانع شدن است که در معنای امروزی، به معنای پیشبینی کردن و آگاهیبخشی و هشداردادن نیز معنا میشود. به گفته دکتر مالک، پیشگیری از جرم به معنای اتخاذ تدابیر و اقدامات لازم برای جلوگیری از شکلگیری، تکرار و گسترش جرم است.
پیشگیری در یک تقسیمبندی موسع، به دو نوع پیشگیری کیفری و غیرکیفری تقسیم میشود؛ در پیشگیری کیفری، با اعمال مجازات و کیفردهی به مجرم، سعی میشود که بازدارندگی عام نسبت به عموم جامعه و خاص به منظور جلوگیری از تکرار آن توسط مجرم دنبال شود اما پیشگیری غیرکیفری که پیشگیری کنشی است، از جنبههای مختلف قابل تقسیمبندی است که یکی از این تقسیمبندیها، تقسیم پیشگیری به اولیه، ثانویه و ثالث است و در یک تقسیمبندی رایج دیگر، به پیشگیری اجتماعی و وضعی تقسیم میشود.
طبق دستهبندی اخیر، پیشگیری اجتماعی، آن دسته اقداماتی است که تلاش میشود با رشد و اجتماعیسازی عموم افراد جامعه از طریق آموزش، تربیت اندیشه مجرمانه در ذهن عموم افراد جامعه شکل نگیرد و در مقابل در پیشگیری وضعی، تلاش بر این است که در صورتی که به هرحال اندیشه مجرمانه در ذهن فردی شکل گرفت، وضعیتها را طوری طراحی کنیم که امکان عملیاتیسازی آن را از افراد بگیریم.
از همین رو، پیشگیری اجتماعی در واقع، مبتنی بر رشد و آگاهیبخشی است که به معنای کاربرد عقل در برابر جرایم است که با استفاده از روشهای مختلف مانند آموزش، رسانهها، هنر، فکر، عبادت، سبک زندگی و... صورت میگیرد. لازم به ذکر است که به هر میزان پیشگیری غیرکیفری بخصوص پیشگیری اجتماعی، تقویت گردد، نیاز به اقدامات واکنشی پیشگیری کیفری نیز کمتر خواهد بود و بالعکس.
پیشگیری از طریق آگاهیبخشی
این حقوقدان میگوید: «نقش آگاهیبخشی و اطلاعرسانی عمومی در پیشگیری از جرم بسیار مهم و حیاتی است. آگاهیبخشی از دو جنبه میتواند در فرایند کیفری مؤثر باشد؛ از یک سو اثربخشی در پیشگیری و کاهش جرم و از سوی دیگر، مشروعیت بخشی به مجازات از طریق اتمام حجت که از وظایف دستگاه قضایی است و باید انجام شود تا هرگونه بهانه را از افرادی که اندیشه مجرمانه دارند، بگیرد.»
مالک، به روی دیگر ماجرا هم اشاره میکند و میافزاید: «از سوی دیگر، از طریق آگاهیبخشی و اطلاعرسانی در خصوص مجازاتها و حتی پاداشها، میتوان به ارعاب و بازدارندگی و در نتیجه پیشگیری از ارتکاب جرم کمک کرد. این اطلاعرسانی و آگاهیبخشی درباره جرم، میتواند در قالب ارائه دادهها و اطلاعات کلی درباره جرم بوده یا حمایت از افراد در برابر جرایم یا انحرافات باشد یا از طریق آگاهسازی نسبت به عواقبی که جرم دارد و راههایی که میتوان در برابر آن از فرد حفاظت کرد، باشد.»
آگاهی عنصری کلیدی در پیشگیری از جرم
آگاهی را میتوان از طریق روشهای مختلفی مانند آموزش، رسانه، هنر، فرهنگ، فناوری ارتباطات، جنبشهای اجتماعی، کمپینها، رویدادها و غیره افزایش داد. این ابزارها میتوانند به مخاطبان مختلفی مانند کودکان، جوانان، بزرگسالان، سالمندان، زنان، مردان، اقلیتها، قربانیان، مجرمان، متخصصان و غیره دسترسی پیدا کنند. آگاهی همچنین میتواند جنبههای مختلف جرم مانند انواع، روندها، الگوها، مکانها، انگیزهها، روشها، تأثیرات، واکنشها و غیره را مورد توجه قرار دهد.
این حقوقدان معتقد است: «یکی از روشهای مؤثر، اطلاعرسانی در خصوص کیفردهی مجرمان است که بیان داستان آنها، میتواند آموزنده و بازدارنده باشد.
با این حال، افزایش آگاهی برای پیشگیری یا کاهش جرم کافی نیست چون باید با عمل همراه باشد که اقدام به آن هم میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، مانند گزارش، مداخله، حمایت، سازماندهی، نوآوری و غیره. اقدامات همچنین باید بین بازیگران مختلف، مانند افراد، جوامع، سازمانهای جامعه مدنی، سازمانهای دولتی، نهادهای بخش خصوصی و سازمانهای بینالمللی هماهنگ شود و مبتنی بر شواهد، اخلاق و کرامتهای انسانی باشد.
اما، آنچه که مهم است، این است که اقدام، باید بر اساس خیرخواهی و دلسوزی بوده و همچنین، از روشهای درست، دقیق، شفاف، مستمر، همگانی و در دسترس، حکیمانه و قابل فهم برای عموم مردم بهره برد تا منجر به اثرگذاری در افراد جامعه شود و جای هیچ گونه شبههای را باقی نگذارد.
لازم به ذکر است که در نوع ارائه آن باید دقت کرد هم ارشادی باشد و هم به پشتوانه یک نهی قوی و بازدارنده باشد که قدرت ارعاب و بازدارندگی لازم را نیز داشته و تبدیل به یک هشدار ساده نشود، چرا که به هر میزان آگاهیبخشی دقیق و درست اجرا شود، سیستم کیفری نیز به همان میزان میتواند مقتدرانه عمل کند.»
انواع آگاهیبخشی
۱. آگاهیبخشی نسبت به عوامل و بسترهای وقوع جرم
این نوع آگاهیبخشی و اطلاعرسانی به منظور شناسایی، پژوهش، تحلیل و حل مسائل و عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، روان شناختی و سایر عواملی که منجر به شکل گیری، تکرار و گسترش جرم میشوند، انجام میشود.
برای مثال، عوامل و عاملان جرم را از علل، پیامدها، راهکارها و استراتژیهای پیشگیری از جرم آگاه کردن و با استفاده از دادهها، شواهد، نظرات، پروپوزالها، گزارشها، پروژهها و... به سمت حل مسائل و بهبود شرایط هدایت کردن.
۲. آگاهیبخشی نسبت به مجرمان و بزهکاران
وقتی افراد نسبت به عواقب زشت یک رفتار آگاهی لازم را کسب کرده باشند، بالطبع اندیشه مجرمانه در آنها شکل نمیگیرد یا از طریق الگوسازی درست، میتوان نسبت به جلوگیری از انحراف افراد اقدام کرد. لازم به ذکر است که این آگاهیبخشی، خود نوعی امر به معروف است که با یک تذکر درست در قالب آگاهیبخشی، مثل پیامهایی که تلویزیون پخش میکند، به نوعی زشتی یک رفتار و عواقب آن را به خوبی نشان داد که باعث میشود، از منکر نهی گردد.
هرگونه اطلاعرسانی به مجرمان درباره قوانین، حقوق، تکالیف، فرصتها، خدمات و منابع موجود در جامعه منجر به تغییر نگرش و رفتار در مجرمان شده و باعث میشود به عضو سالم و مفید جامعه تبدیل شوند.
۳. آگاهیبخشی نسبت به قربانیان و بزهدیدگان جرم
یعنی وقتی شخصی را از وجود یک علت جرمزا که باعث میشود او بهصورت آماج جرم تلقی گردد، آگاه کنیم. این آگاهسازی میتواند با یک تذکر ساده صورت گیرد. این منکر هم میتواند وجود آن صفت زشت در فرد باشد و هم میتواند آن جرم بالقوهای باشد که با این شرایط نسبت به فرد، قابل ارتکاب است.
باید قربانیان را درباره حقوق، خسارات، خدمات و منابع موجود در جامعه آگاه و به آنها کمک کرد تا با تسکین رنج و درمان زخمهای روحی و جسمی خود، به زندگی عادی برگردند.
۴. آگاهیبخشی نسبت به عموم مردم
این نوع آگاهیبخشی و اطلاعرسانی به منظور ترویج فضایل، تقویت فرهنگ قانونگرایی، افزایش سطح دانش و هوش قانونی، تغذیه روح، ذهن و خلاقیت، القای پاسخهای مناسب به ناهنجاریها و مانند آن صورت میگیرد که در واقع، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی میتواند به ترویج فرهنگ قانونگرایی و احترام به حقوق دیگران در جامعه کمک کند.
برای مثال، رسانهها میتوانند با ارائه مطالب آموزشی، تحلیلی و نقدی درباره قوانین، حقوق شهروندی، عدالت و قضاوت، به افزایش سطح دانش و هوش قانونی مردم کمک کنند. همچنین آگاهی میتواند به افراد و جوامع کمک کند تا به طور فعال و سازنده در طرحهای پیشگیری از جرم مشارکت کنند.
مردم با آگاهی از حقوق و تکالیف خود بهعنوان شهروند میتوانند از آنها استفاده کرده و از مقامات مسئول آنچه را میخواهند، مطرح کنند. افراد با آگاهی از نقشها و پتانسیلهای خود بهعنوان عوامل تغییر میتوانند در طراحی، اجرا، ارزیابی و بهبود سیاستها و برنامههای پیشگیری از جرم مشارکت داشته باشند.
آنها با آگاهی از نقاط قوت و چالشهای خود بهعنوان گروهها و شبکهها، میتوانند با یکدیگر و سایر ذینفعان برای پیشگیری یا کاهش جرم نیز همکاری کنند.