به گزارش مشرق، رضا سراج در جمع دانشجويان بسيجي در دوره آموزشي-تشكيلاتي شهيد رجببيگي در دانشگاه فردوسي مشهد به بررسي جريانشناسي گفتماني انقلاب اسلامي پرداخت.
وي خرده گفتمانهاي انحرافي را به سه دسته «ليبراليسم، سازندگي»، «نئوليبرالي، اصلاحات» و «سنت گرايي و انحراف» تقسيم كرد و بيان داشت: جريان، تشكل جمعيت و گروه اجتماعي است كه بر مبناي فكري از نوعي رفتار اجتماعي برخوردار است.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: به يك جريان هنگامي جريان اطلاق ميشود كه سه ويژگي، پشتوانه تئوريك، برخورداري از گفتمان و زمينه اجتماعي و تعقيب اهداف عيني اجتماعي را داشته باشد.
سراج گفتمان را مجموعهاي از ايده، عقايد و باور كه هويتساز است، بيان داشت و گفت: جريان شناسي گفتماني شناخت عميقتري از جريانها به ما ارائه ميدهد كه به تحليل روند جريانها كمك ميكند و اين گفتمان باعث بصيرتافزايي و روشنگري ميشود.
وي خاطرنشان كرد: گفتمان با دلالتها و نشانهها شناخته ميشود که نشانه اول آن دال برتر و مركزي شامل هويتساز، كل واحد، وحدت بخش و نظميافتگي و دال شناور می باشد.
اين كارشناس مسائل سياسي دال شناور و فصل بندي را از ديگر نشانههاي گفتمان برشمرد و بيان كرد: بقاع و استمرار يك گفتمان وجود اين سه عامل در كنار يكديگر است كه اگر يك كدام از اينها محقق نشود گفتمان به فروپاشي منجر خواهد شد.
سراج با تاكيد بر اينكه خرده گفتمانهاي انحرافي به دنبال براندازي انقلاب اسلامي هستند، بازتوليد را اولين عامل در استمرار گفتمان دانست و بيان كرد: گفتمان انقلاب اسلامي امكان بازتوليد دارد؛ اين در حالي است كه خرده گفتمانهاي انحرافي مقطعي هستند.
وي در خصوص «در دسترس بودن گفتمان» به عنوان دومين عامل از استمرار گفتمان انقلاب اسلامي بيان داشت: اين عامل متناسب با هويت كنشگران بايد در دسترس و با هويت افراد سازگار باشد.
اين كارشناس مسائل سياسي كارآمدي گفتمان و قابل اعتماد بودن را يكي ديگر از عوامل استمرار گفتمان انقلاب دانست و بيان داشت: در اين مورد، گفتمان بايد پاسخگوي مطالبات و نيازها باشد.
سراج ادامه داد: گفتمان انقلاب اسلامي توانست خودش را در داخل و خارج از كشور بازتوليد كند؛ همچنين در دسترس مردم است كه ميتوان به نمونه آن يعني حضور مردم در انتخابات و در دسترس بودن گفتمان اصولگرايي اشاره كرد.
چگونه گفتمان تبدیل به براندازي ميشود
وي در خصوص دليل براندازي يك گفتمان گفت: اگر از بازتوليد آن گفتمان جلوگيري شود، يا اينكه بازتوليد انحرافي باشد يا دشمن در فضاي جنگ نرم گفتمان را از دسترس دور كند و مثلاً نسبت خشونت به آن بدهد، يا اعتبار و كارآمدي آن را زير سوال ببرد و بگويد گفتمان استبدادي است، آن گفتمان برانداز ميشود.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه به عنوان اولين گفتمان، گفتمان انقلاب اسلامي را مورد بررسي قرار ميدهيم، بيان داشت: این گفتمان با دال برتر اسلامخواهي و به تعبيري اسلام ناب محمدي شناخته می شود و امام خميني (ره) ميفرمايند كه تمام مقصد ما مكتب ماست.
سراج بيان داشت: ما در اسلام ناب، قائل به جامعيت دين هستيم؛ يعني اسلام براي مديريت جامعه است، مدل بين المللي و سياسي دارد، در درونش نظام ديني و مردم سالاري است و از طريق ولايت فقيه مشروعيت پيدا ميكند.
وي شاخص اين اسلام ناب را امام خميني(ره) دانست و با بيان اينكه دالهاي شناور گفتمان انقلاب در دال اصلي دسته بندي ميشوند، خاطرنشان كرد: اگر دال برتر را برداريم، دال شناور معنا نخواهد داشت.
اين كارشناس مسائل سياسي استقلال، نفي سلطه، آرمانخواهي، ارزشگرايي، استكبارستيزي، صهيونيسم ستيزي و حمايت از محرومين را از دالهاي شناور گفتمان انقلاب اسلامي برشمرد.
سراج خاطرنشان كرد: گفتمان انقلاب اسلامي در دهه اول منجر به حذف و پيرايش گفتمان هاي انحرافي از حاكميت و جامعه شد و توانست مليگراها، ماركسيستها و جريانهاي التقاطي را از جامعه و حاكميت حذف كند.
وي همبستگي و انسجام ملي را از ديگر دستاوردهاي گفتمان انقلاب اسلامي در دهه اول دانست و بيان داشت: دال برتر و شناور آن به جامعه هويت و انسجام بخشيده بود؛ گفتمان انقلاب، گفتمان مسلط جامعه شد كه با اين گفتمان تحريمها، ترورها و شورشها و تجريهطلبيها مهار شد.
اين كارشناس سياسي با بيان اينكه گفتمان انقلاب اسلامي توانست غيرت ساز باشد؛ يعني خودش را مشخص و نسبت خود را با ديگران تعيين كند، خاطرنشان كرد: گفتمان انقلاب توانست در دهه اول، غيرت را از داخل مرزها به خارج شكل دهد.
سراج پويايي گفتمان انقلاب اسلامي را عامل شكل گيري موج اول بيداري اسلامي بيان كرد و افزود: وقتي اسلام خواهي و اسلام گرايي در منطقه ظهور يافت، گفتمان انقلاب اسلامي باعث ايجاد موج دوم بيداري اسلامي و شكل گيري راهبرد مقاومت اسلامي شد و همچنين در موج سوم با شكل گيري حركت اسلامي در منطقه ايفاي نقش كرد.
وي افزود: اين مقاومت اسلامي نشئت گرفته از هشت سال دفاع مقدس ما بود.
اين كارشناس مسائل سياسي گفتمان انحرافي سازندگي كه ليبرالي بود را به وجود آمده از چند ديدگاه دانست و گفت: در ديدگاه اول با توجه به ديدگاه امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري باید با رياضت اقتصادي اين دوران را طي کرد و سازندگي را انجام دهيم.
سراج افزود: ديدگاه دوم كه ديدگاه هاشمي رفسنجاني بود، معتقد است ما ميتوانيم با استقراض خارجي به سرعت رفاه و اقتصاد آزاد را در كشور ايجاد كنيم؛ ما در دوران سازندگي علاوه بر استقراض خارجي، از سرمايه داران فراري از كشور براي سازندگي ايران دعوت كرديم و توجيه هاشمي رفسنجاني اين بود كه ما از دوران براندازي، عبور و به دوران تثبيت رسيدهايم و آنها پذيرفتهاند كه ما ماندگاريم.
وي استقراض خارجي و دعوت از سرمايه دار فراري از كشور را دو زمينه استحاله دال برتر انقلاب دانست و گفت: در آن زمان يك تيم سه نفره براي جذب سرمايهداران فراري از كشور به خارج از كشور رفتند و آنها سه شرط عدول از ولايت فقيه، عدم حمايت ايران از تروريستها (نهضتهاي آزادي بخش) و اجازه فعاليت به آنان در کشور را گذاشتند.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: در دوران سازندگي به دنبال سرمايه گذاري خارجي، تبعيت از بانك جهاني و دعوت از ضدانقلاب براي سرمايهگذاري در داخل كشور بودند.
روند هاشمي روند مذاكره با آمريكا بود
سراج بيان داشت: ما مجبور شديم استكبارستيزي را در قالب تنشزدايي بياوريم كه زمينه سرمايهگذاري خارجي را فراهم كنيم و سال 69 عطاالله مهاجراني، مشاور هاشمي در روزنامه اطلاعات، مقالاتي را با عنوان مذاكره مستقيم با آمريكا به چاپ رساند كه پشت اين مقالات هاشمي رفسنجاني بود؛ چون روند هاشمي روند مذاكره با آمريكا بود.
وي تأكيد كرد: در دوران سازندگي مقابله با استكبار و مذاكره با آمريكا تجويز شد و ساده زيستي جايش را به اشرافيگري داد و فاصله گرفتن مسئولان از مردم سبب ايجاد يك طبقه حاكميتي شد و دور شدن از عدالت اجتماعي شكاف طبقاتي را به وجود آورد.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: عمل به توصيههاي نهادهاي جهاني اقتصاد مثل بانك جهاني و صندوق بين المللي پول باعث رهاسازي اقتصادي و تورم 50 درصدي شد كه امنيت ملي ما را به خطر انداخت.
در دوران سازندگی يك تيم فرماسونري در شهرداري تهران شروع به ارزشزدايي كرد
سراج بي توجهي به فرهنگ را در دوران سازندگي منجر به شكل گيري تهاجم فرهنگي در كشور دانست و با اشاره به تشكيل يك تيم فرماسونري در شهرداري تهران كه شروع به ارزش زدايي كردند، گفت: آنها حتي نام خيابانهايي را كه به نام شهدا نامگذاري شده بود، عوض كردند كه اين كار با مخالفت و اعتراض رزمندگان مواجه شد؛ آنها خاكريز به خاكريز جلو ميآمدند و هدفشان تضعيف دال برتر گفتمان انقلاب اسلامي بود.
وي با اشاره به مطرح شدن نظريه وكالت فقيه در دولت سازندگي گفت: در اين نظريه گفتند رهبر به قم برود و اختياراتش را به هاشمي واگذار كند و در اين صورت امام خميني (ره) به عنوان شاخص، فراموش و براي مديريت جامعه، تعهد به جاي تخصص مقدم شمرده مي شد؛ آنها مديريت فقهي را به چالش كشاندند و گفتند مديريت بايد علمي و تخصصي باشد.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه جريان سازندگي يك خرده گفتمان انحرافي است، بیان داشت: اين خرده گفتمان چون از دال برتر و شناور انقلاب اسلامي فاصله گرفت، شكست خورد؛ البته اگر اين خرده گفتمان بازتوليد يا استمرار می یافت، گفتمان انقلاب اسلامي را به سمت براندازي ميبرد؛ آنها ميخواهند در چارچوب اجمال و وحدت ملي خود را بازتوليد كنند.
وي با بيان اينكه ليبراليسم مكتب اصالت آزادي انسان است، گفت: در اين مكتب در زمينه اقتصادي با ابزار غيرمشروع به دنبال سود خود هستند و اصالت، سود و سرمايه است و در آن عدالت نيست.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: ليبرال اقتصادي فضاي باز اقتصادي را ميطلبد كه آن نيز فضاي باز فرهنگي را خواهان مي باشد؛ ليبراليست اقتصادي زمينه ساز ليبرال فرهنگي است كه پايه اول ليبراليسم فرهنگي تساهل و تسامح است.
سراج مدارا را پايه دوم ليبراليسم فرهنگي بيان كرد و افزود: در اين امر نبايد حساسيت داشته باشي، بايد از كنار مسائل عبور كني و حق تذكر به بدحجاب را نداري.
وي با تاکید بر این مهم که ما در دوران سازندگی شاهد سیاست های اقتصادگرایانه در دولت وقت بودیم، گفت: حتی یکی از مسئولین در خصوص فشار تورم به مردم گفته بود ما تاکنون شهدای جنگی داشتیم از این به بعد شهدای اقتصادی داریم.
در زمان هاشمي رفسنجاني كت و دامن به عنوان حجاب ترويج شد
اين كارشناس مسائل سياسي پايه سوم را اباحه گري به معناي برداشتن مرزهاي حرام و حلال الهي بيان كرد و افزود: در اين امر حتي همجنس بازي نيز امري عادي ميشود و معتقد است كه رابطه دختر و پسر حتماً نبايد به ازدواج ختم شود كه اين حرف را نيز فائزه هاشمي در روزنامه زن گفت؛ در زمان هاشمي رفسنجاني به حجاب تاخته شد و كت و دامن به عنوان حجاب ترويج شد.
سراج تاكيد كرد: در ليبرال سياسي دين در اداره جامعه هيچ نقشي نبايد داشته باشد.
اصلاحات به دلیل عدم دسترسی شکست خورد
وي بیان داشت: مردم در سال 76 با انتقاد و عدم رضایت از سازندگی به اصلاح طلبان رای دادند و مردم احساسشان این بود که خاتمی که با شعار خط امام و نیروهای خط امامی می آید به مسئله عدالت و معیشت مردم توجه می کند.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه جريانها بايد در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامي فعاليت كنند، خاطرنشان كرد: اگر اصلاحات بخواهد دوباره به قدرت بازگردد بايد در چارچوب گفتمان انقلاب بازتوليد شود؛ اين گروه زمان خاتمي روي كار آمدند، اما چون در دسترس نبودند و مردم به آنها اعتماد نداشتند، قدرت بازتوليد پيدا نكردند و شكست خوردند.
سراج گفت: خردهگفتمانهايي مانند اصلاحات، سازندگي و انحرافي در چارچوب براندازي گفتمان انقلاب اسلامي فعاليت ميكنند و اگر عنصر هويت ساز و وحدت بخش به عنوان دال برتر گفتمان انقلاب تضعيف و استحاله شود، گفتمان در مسير براندازي خواهد بود.
وي خاطرنشان كرد: دولت اصلاحات در چارچوب براندازي عمل كرد و هم اكنون جريان انحرافي نيز در چارچوب براندازي گفتمان انقلاب عمل ميكند و كليت دولت نهم و دهم اصولگراست؛ اما هدف جريان انحرافي با نفوذ در اين دولت، استحاله و براندازي است.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: اگر دالهاي شناور يا ساير عناصر شكلدهنده گفتمان به هر دليل فروپاشي شوند، گفتمان انقلاب به سمت براندازي خواهد رفت.
سراج با اشاره به زمينه ظهور اصلاح طلبان در جامعه گفت: وجود اختلاف بين آيت الله خامنه اي در زمان رئيس جمهوري ايشان با نخست وزيري موسوي در سال 64 به بعد، باعث شكل گيري جريان چپ در كشور شد؛ دفتر تحكيم وحدت از رياست جمهوري آيت الله خامنه اي حمايت نكرد و حتي فضاي تخريبي را عليه ايشان ايجاد کرد و بعد از رحلت امام خميني (ره) جريان چپ و دفتر تحكيم حاضر به بيعت از مقام معظم رهبري نشدند.
وي با اشاره به ترويج افكار اومانيستي توسط سروش، متاثر از کوپر گفت: اين ترويج باعث ايجاد گفتمان نئوليبراليسمي شد و از سروش به عنوان معتزله ايراني ياد ميشود.
اين كارشناس مسائل سياسي ادامه داد: از وقتي مباحث سروش در جلسات خانگي دفتر تحكيم شروع شد، در سال 72 شاهد شكل گيري حلقه كيان و انجمن اسلامي در دانشگاهها هستيم؛ سروش معتقد است حقيقت دين از معرفت دين جداست؛ يعني نسبت گرايي، امكان دسترسي به حقيقت دين وجود ندارد؛ يعني كثرت گرايي، معرفت ديني امري بشري است؛ يعني قداست زدايي، احكام ديني تاريخ مند است و يعني نفي حجيت و اين موارد پايه مكتب نئوليبراليسم است.
"اومانیسم"، فقاهت و ولایت را نفی میکند
سراج با بيان اينكه دال برتر انقلاب، اسلام ناب محمدي است، دال برتر سروش را اومانيسم دانست و گفت: در اين پروژه فقاهت، روحانيت و ولايت نفي ميشود؛ به طوري كه در ماهنامه «كيان» در سال 77 سروش ميگويد ختم نبوت، ختم ولايت است.
وي گفت: سروش حقیقت دین را صامت مي داند. یعنی دیگران آن را معرفی کردند يعني معرفت دینی اصل دین نیست، دین با وحی و قرآن معرفی شده و محکمات و متشابهات دارد و ائمه(ع) این قرآن را تفسیر و بعد از خود به کارشناسان دینی دادند می دانست که این حرف ها دال برتر انقلاب اسلامی را هدف گرفت.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه دال شناور سروش نسبتگرايي، كثرت گرايي، قداست زدايي، شكگرايي و عرفي كردن دين و معرفت ديني است، به نقش حسين بشیريه كه متأثر از وبر و ماركسيستها بود، اشاره و تصريح كرد: حسين بشیريه دوران امام را تحليل و با دانستن کاریزما بودن آن براي بعد از دوران امام نسخه پيچيد.
سراج با طرح این سوال که آیا امام خمینی(ره) کاریزماست، بیان داشت: اگر این را بگوییم در حق امام خمینی(ره) ظلم کرده ایم؛ چون امام زمان(عج) در قالب نائب امام زمان و ولایت فقیه معنا می یابد و این ارتباط اخلاقی براساس رابطه عقلانیت و در چارچوب فلسفه امامت قابل تحلیل است که آنها آن را نادید گرفتند.
رابطه امام راحل با مردم رابطهای عقلانی بود
وي گفت: اين فرد معتقد بود دوران امام دوران كاريزما بود و مردم يك ارتباط عاطفي با امام خميني(ره) برقرار كرده بودند و اين در حالي است كه رابطه مردم با امام رابطه عقلاني بود و بشیريه در صدد بود جنبه ولايت گرفته شود و در دوم خرداد اين پروژه شكل گرفت كه رهبر از مشروعيت بيفتد.
اين كارشناس مسائل سياسي افزود: بشیريه دال مركزي گفتمان اصلاحات را مردم معرفي ميكند كه در اينجا مردم و قانون، منهاي اسلام ميشود؛ اما مردم ما ديندار بودند و بعد از مدتي فهميدند كه با يك عمامه مشكي و يك آخوند خوشگل سرشان را كلاه گذاشته اند.
سراج تأكيد كرد: ما نميتوانيم خسارت آن دوران را جبران كنيم و بلايي كه در دوران اصلاحات بر سر جامعه ديني ما آمد، حالا حالاها قابل ترميم نيست؛ مردم جايي كه احساس كردند كه گروهي با هويتشان ناسازگار است، با آن فاصله گرفتند.
وي در زمينه بازتوليد اصلاحات گفت: در فتنه 88 اصلاح طلبان در پازل آمريكايي ها ايفاي نقش كردند.
اصولگرايي بازتوليد گفتمان انقلاب اسلامي
اين كارشناس مسائل سياسي سال 77 را يكي از نقاط عطف برای بازتوليد گفتمان انقلاب و ظهور اصولگرايي توسط رهبر معظم انقلاب دانست و افزود: رهبر انقلاب در این سال چهار ملاک اعتقاد به جامعیت دین، اعتقاد به ولایت و قبول امام خمینی(ره) به عنوان شاخص را برای خودی تعریف کردند.
سراج ادامه داد: از دستاوردهاي ظهور گفتمان اصولگرایی ميتوان به تعريف خودي و غيرخودي، بازسازي دال مركزي انقلاب اسلامي، شاخص گفتمان، نامگذاري سالها مانند سال عزت حسيني و علوي اشاره كرد که در سال 81 در انتخابات شوراها با دال شناور خدمترساني، راي مردم به گفتمان اصولگرايي داده شد.
وي گفت: این راي نبايد به اسم شخص يا اشخاصي مصادره شود و هر كس كه مدعي ابداع گفتمان اصولگرايي است بايد به او بگوييم غلط كردي؛ چون رهبر انقلاب صاحب اين گفتمان است و ایشان در سال 87 این گفتمان را در دانشگاه علم و صنعت تبیین کردند.
اين كارشناس مسائل سياسي اعتقاد به اسلام ناب محمدي را دال برتر اصولگرايي دانست و اعتقاد به مردم سالاري ديني، پیشرفت، شايستهسالاري، قانونگرايي، پايبندي به وحدت كلمه و ساده زيستي را از دالهاي شناور اصولگرايي برشمرد.
سراج بازتولید این گفتمان را برای آمریکایی ها گران دانست و خاطرنشان کرد: روزنامه آلمانی سال 84 اعلام کرد باید به عجایب هفت گانه دنیا یک حادثه دیگر اضافه کنیم که مردم بعد از 27 سال به گفتمان انقلاب اسلامی رای دادند که باعث موج سوم بیداری اسلامی شد.
وي با بيان اينكه آمريكاييها براي مهار گفتمان انقلاب اسلامي در تلاش جدي هستند، گفت: مهار انقلاب رابطه مستقيم با پيچ تاريخي دارد، آمريكاييها با فعال كردن يكي از مراكز مطالعاتي خود به نام رند وابسته به پنتاگون، از سه ظرفيت براي مهار اصولگرايي نام ميبرند كه اين سه ظرفيت سازندگي، اصلاحات و سنتگراهاست.
اين كارشناس مسائل سياسي خاطرنشان كرد: در بازتوليد گفتمان يا بايد از آن جلوگيري شود يا بايد گفتمان بدلي را جايگزين كرد تا مردم نسبت به گفتمان اصلي بدگمان شوند و به گفتمان بدلي اميدوار؛ منابع اين سه خرده گفتمان انحرافي، اومانيست و ضدانقلاب است.
سراج با اشاره به گفتمان سنتگرايي گفت: اين گفتمان با نام سيدحسين نصر شناخته ميشود كه اين فرد مشاور فرح پهلوي بود و مأموريت داشت كه با ارائه تفكر سنتگرايي و اسلام عاري از سياست در كشور فعاليت كند كه بعد از پيروزي انقلاب از ايران فرار كرد.
وي ادامه داد: این فرد که از تئوریسین های برجسته فراماسونری است و برخلاف خیلی ها محمدرضا شاه را فردی وطن دوست می داند.
اين كارشناس مسائل سياسي گفت: سنت گراها معتقدند که سنت به معنای حقایق و اصولی دارای منشا الهی و از طریق پیامبران و اوتاد وحی و الهام شده است؛ همچنین در اصل اول حکمت خالده همه ادیان را در ظاهر متفاوت و در باطن دارای وحدت می دانند.
سراج ادامه داد: آنها معتقدند جوهر همه ادیان یکی است و اصل دوم آنها وحدت متعالی ادیان است که همه ادیان تعالی بخش هستند که این امر با جامعیت و برتر بودن دین اسلام در تعارض است و نباید بر روی دین تبلیغ کرد.
وي با هشدار در خصوص عدم بیکاری دشمن تاکید کرد: دشمن می خواهد زمینه تنزل انقلاب اسلامی در انتخابات آینده را ایجاد و زمینه پیروزی خرده گفتمان های انحرافی را فراهم کند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: ما باید به دنبال ترویج گفتمان انقلاب اسلامی و بازتولید آن باشیم و دشمن اگر نتوانست در گفتمان انقلاب اسلامی تشدد ایجاد کند، کارآمدی آن را می زند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کد خبر 151530
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۶
- ۰ نظر
- چاپ