صديقه بزازان، كارشناس ارشد روانشناسي در گفتوگو با جامجم ميگويد: يكي از اصول تشخيص كودكان باهوش، تسلط سريعتر بر تكلم است، يعني رشد شناختي بچههايي كه ديرتر از سه تا 3.5 سالگي صحبت ميكنند، با تاخير صورت ميگيرد، اما زياد صحبت كردن كودكان، در بسياري موارد نيز با هدف جلب توجه والدين قابل بررسي است.
حرف زدن كودك، نشانه هوشياري
روان شناسان كودك تاكيد ميكنند پرورش توان حرف زدن در سنين پايين، بر مهارتهاي رفتاري يا توانايي گفتاري و شنيداري و تقويت حس كنجكاوي كودك تاثير ميگذارد.
بر اين اساس بهتر است كه والدين هنگام حرف زدن كودك، دست بزنند يا به طريق ديگري شادي خود را نسبت به توانايي كه در او در حال شكلگيري است، نشان دهند. به بيان ديگر هر چقدر كودكي زودتر به حرف بيفتد در پرورش استعدادهاي شناختي و ارتباطياش سريعتر رشد خواهد كرد.
بزازان با اشاره به اين كه وقتي كودكتان را به حرف زدن تشويق ميكنيد، او را به استفاده از استعداد طبيعي شنيدن نيز ترغيب ميكنيد، ميافزايد: يكي از نشانههاي ارزيابي كودكان باهوش، توانايي آنها در تكلم است، چراكه دير حرف زدن كودكان يعني صحبت كردن آنها پس از سه تا 3.5 سالگي، رشد مهارتهاي ارتباطي و شناختي كودك را با تاخير مواجه ميكند.
به گفته وي، روانشناسان كنجكاوي را نيز يكي از اصليترين دلايل پرحرفي بچهها تلقي ميكنند؛ حس كنجكاوي كودكانهاي كه از سوي والدين گاه مورد بيتوجهي قرار ميگيرد.
به من توجه كن!
شايد تاكنون بارها توجه كرده باشيد زماني كه مادران با تلفن به مدت طولاني صحبت ميكنند يا در جمعي مشغول صحبت هستند و از كودكشان غافل ميشوند، كودك با صحبت كردن طولاني يا پرسشهاي مكرر سعي ميكند كه توجه مادر را به خود جلب كند. روانشناسان ريشه اين نوع واكنشهاي رفتاري كودك را جلب توجه والدين ميدانند.
بزازان با تاكيد بر اين كه گاهي ترس كودكان نيز به زياد صحبت كردن آنها منجر ميشود، ميافزايد: اين اتفاق بويژه در سنين پايين و براي كودكاني كه شبها از تنها خوابيدن در اتاق خود ميترسند، اتفاق ميافتد. چنين كودكاني از والدينشان ميخواهند كه كنار آنها بمانند تا با آنها صحبت كنند. حسادت نيز بخصوص پس از به دنيا آمدن فرزند جديد در خانواده، براي كودكان بالاي سه سال، ميتواند عاملي براي زياد صحبت كردن و جلب توجه والدين محسوب شود.
اين روانشناس تاكيد ميكند: در بسياري موارد، زياد حرف زدن حتي در بزرگسالان نيز وسيلهاي براي پوشش پريشان احوالي روحي يا نگرانيهاي دروني است. اگر والدين به فرزندشان به اندازه كافي توجه كنند و برايش به طور اختصاصي وقت بگذارند، اما باز هم فرزندشان به طور غيرعادي صحبت كند، بايد به دنبال ريشههاي رواني قضيه بگردند. نبايد فراموش كرد كه گاهي نيز كم حرف زدن كودكان ميتواند نشانهاي از بروز افسردگي در آنها باشد.
براي كودك وقت بگذاريد
آنچه والدين يا پرستاران كودك بايد توجه داشته باشند اين است كه روزانه به مدت يك ساعت، زماني را به كودك اختصاص بدهند و در آن زمان، كودك را در انتخاب نوع بازي يا سرگرمي دلخواهش آزاد بگذارند، با كودك نقاشي كنند، كتاب بخوانند، بازي كنند، كارتون ببينند يا به پارك بروند.
بزازان با تاكيد بر فراهم كردن فرصتي براي بروز خلاقيت كودكان طي بازيهاي روزانه ميگويد: اختصاص زماني حدود يك ساعت در روز براي كودك، نهتنها باعث ميشود كه او احساس كند كه مورد توجه است، بلكه نياز او براي بروز كنجكاوي از طريق بازي، نقاشي و قصهگويي مرتفع ميشود.
همچنين از لحاظ عاطفي به والديناش نزديكتر و از نظر شناختي غنيتر ميشود و به رشد خلاقيت و تكامل اجتماعياش كمك ميشود.
نتيجه بررسيهاي روانشناسان و تجربيات شخصي بيشتر والدين نشان داده است كه انگيزه براي صحبت كردن زياد كودكان با هدف جلب توجه، زماني كه پدر و مادرها به طور اختصاصي زماني را براي بازي يا سرگرمي آنها اختصاص دادهاند، به حداقل رسيده است؛ يعني اختصاص چنين زماني، فرصتي را فراهم ميكند تا به بسياري از پرسشهاي كودك، پاسخهاي منطبق با سطح دركش داده شود.
به گفته بزازان، اگر والدين چنين زماني را هر روز به فرزندشان اختصاص دهند، ميتوانند بدون نگراني به پرسش هاي كودكانه آنها پاسخ دهند و فرصتي را براي ايجاد حس عاطفي مطلوب از طريق صحبت كردن با فرزندشان فراهم كنند.