به گزارش مشرق، اوایل هفته گذشته مرد ورزشکاری در تهران به اداره پلیس رفت و از سه مرد و یک زن به اتهام آدم‌ربایی، اخاذی و تهیه فیلم سیاه شکایت کرد.

وی در توضیح ماجرا گفت: «من رزمی‌کارم و در دوران نوجوانی و جوانی هم چند مدال استانی و جهانی در کارنامه ورزشی‌ام دارم. دوره‌های مختلف تخصصی زیادی هم در چند کشور فراگرفته‌ام و به همین دلیل چند سالی است به عنوان مربی حرفه‌ای ورزش‌های رزمی فعالیت دارم و باشگاه ورزش‌های رزمی در یکی از خیابان‌های تهران را مدیریت می‌کنم. از طرفی برای تبلیغ کارم در فضای مجازی و مخصوصاً در اینستاگرام صفحه دارم و همیشه پست‌هایی از مسابقات قبلی‌ام و آموزش‌هایی که در باشگاه به شاگردانم می‌دهم، می‌گذارم و افراد زیادی هم صفحه مرا دنبال می‌کنند.»

شمشیرسامورایی

وی ادامه داد: «شاگردان زیادی دارم که از طریق فضای مجازی با من آشنا شده‌اند و به صورت خصوصی به آن‌ها آموزش می‌دهم. چند روز قبل زن جوانی به نام فتانه در اینستاگرام به من پیام داد و گفت مربی ورزش‌های رزمی است و می‌خواهد ورزش شمشیر سامورایی را به صورت حرفه‌ای یاد بگیرد. از اطلاعاتی که او از ورزش‌های رزمی داشت، مشخص بود ورزشکار است و ورزش‌های رزمی را هم به صورت حرفه‌ای بلد است. او گفت مهارت کافی ورزش شمشیر سامورایی را ندارد و از آنجایی که من تسلط کامل به این ورزش را داشتم از من خواست تکنیک‌های این رشته را به او آموزش دهم. فتانه چند روزی با من ارتباط داشت و قرار شد من تکنیک‌ها و فنون کامل این رشته را به او آموزش بدهم، به همین خاطر از او خواستم برای آموزش به باشگاه من بیاید، اما او گفت که می‌خواهد به صورت خصوصی به او آموزش بدهم. پس از آن از او خواستم برای آموزش به خانه‌ام بیاید، اما قبول نکرد و پیشنهاد داد من به خانه‌اش بروم و به او را آموزش بدهم.»

نقشه سیاه

شاکی افزود: «او خیلی اصرار کرد و می‌گفت تمامی امکانات هم در خانه‌اش آماده است، من هم قبول کردم، اما خبر نداشتم زن رزمی‌کار برایم نقشه سیاهی کشیده کرده است. اولین جلسه‌ای که به خانه‌اش رفتم مرد سالخورده‌ای هم همراه او در خانه بود و فتانه او را دایی صدا می‌زد. قرار شد من هر دوی آن‌ها را آموزش بدهم و در جلسه اول هم تعدادی از فنون این رشته را به آن‌ها آموزش دادم. جلسه دوم را هم یک روز بعد در خانه‌اش برگزار کردم. همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه برای جلسه سوم به خانه‌اش رفتم. آن روز وقتی وارد خانه شدم قبل از شروع آموزش دایی برای من یک لیوان نسکافه آورد و من هم نوشیدم، اما لحظاتی بعد سرم سنگین شد و بیهوش شدم.»

اخاذی

وی در پایان گفت: «ساعتی بعد وقتی به‌هوش آمدم، دیدم دست و پایم با طناب بسته شده و علاوه بر فتانه و دایی‌اش، دو مرد جوان دیگر هم بالای سرم ایستاده‌اند. آن‌ها فیلم سیاهی که از من تهیه کرده بودند را نشانم دادند و با تهدید انتشار آن در فضای مجازی کارت بانکی و رمز آن را از من گرفتند. پس از اینکه حساب بانکی‌ام را خالی کردند و حدود ۶‌میلیون پول نقدی که در کیفم داشتم، برداشتند و دوباره مرا کتک زدند. بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم، دیدم روی تخت بیمارستان هستم. در بیمارستان متوجه شدم پس از اینکه دوباره بیهوش شدم پیکر نیمه‌جانم را داخل خیابان رها و رهگذران مرا به بیمارستان منتقل کرده‌اند و جانم را نجات داده‌اند. الان از فتانه، دایی‌اش و دو مرد دیگر به اتهام اخاذی، آزار و اذیت و تهیه فیلم سیاه شکایت دارم.»

بازداشت

با شکایت مربی ورزش‌های رزمی، پرونده به دستور قاضی غلامحسین صادق‌زاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفت.

مأموران پلیس در نخستین گام با اطلاعاتی که شاکی در اختیار آن‌ها قرار داده بود، فتانه و مرد سالخورده را شناسایی و بازداشت کردند.

دو متهم صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شدند و در بازجویی‌ها به جرم خود اقرار کردند.

زن جوان در ادعایی گفت: «من مربی ورزش‌های رزمی هستم، اما در رشته شمشیر سامورایی تکنیک‌ها و فنون اصلی را به صورت حرفه‌ای آموزش ندیده بودم، به همین دلیل تصمیم گرفتم در این رشته آموزش ببینم. در فضای مجازی به دنبال مربی می‌گشتم تا اینکه مدتی قبل در اینستاگرام با شاکی آشنا شدم. او مدعی بود در این رشته مدرک بین‌المللی دارد و من هم پیشنهاد دادم به من آموزش بدهد. شاکی گفت برای آموزش به خانه‌اش بروم، اما من ترسیدم و قبول نکردم و در نهایت هم تصمیم گرفتم او برای آموزش به خانه من بیاید، چون در خانه تنها نبودم و همراه فرمان که به او دایی می‌گویم، زندگی می‌کنم. چند سال قبل با فرمان آشنا شدم، او معتاد بود و من ترکش دادم و به او کمک کردم و از آن زمان به بعد با هم زندگی می‌کنیم و من به او اعتماد دارم.»

انتقام

وی ادامه داد: «اولین جلسه‌ای که شاکی به خانه‌ام آمد از من خواست برای تمرین نیمه‌عریان شوم، چون او مدعی بود در آموزش تکنیک‌ها و فنون این رشته باید بدن راحت باشد تا بتواند حرکات را به خوبی انجام دهد. در جلسه دوم هم او دوباره همین پیشنهاد را داد که فرمان خیلی ناراحت شد و گفت: او نیت شومی دارد و می‌خواهد از من سوءاستفاده کند. در جلسه سوم فرمان او را با نسکافه مسموم و بیهوش کرد و بعد هم از او فیلم گرفت، می‌خواست به این شیوه انتقام بگیرد و او را بترساند تا دیگر به خانه ما رفت و آمد نکند. ما روز حادثه دو نفر بودیم و شاکی به دروغ می‌گوید ما اموال او را سرقت کرده‌ایم و دو مرد دیگر هم در خانه من بودند.»

دو متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند. تحقیقات برای جرائم مشابه احتمالی دو متهم از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی ادامه دارد.

منبع:جوان