فواد عجمی می نویسد: منازعه علیه ایران به نفع هر دو کشور است.اخوان المسلمین مصر و عربستان اختلافات خود را کنار گذاشته اند تا با دشمن شیعی مقابله کنند.

به گزارش مشرق، مجله یهودی تبلت، در گزارشی به قلم فواد عجمی عضو شورای روابط خارجی آمریکا با مصادره به مطلوب وقایع اخیر منطقه تلاش کرد به برجسته سازی اختلافات شیعه وسنی پرداخته و عربستان و مصر را متحدانی علیه شیعیان در ایران معرفی کند. 
 عجمی نوشت: سوریه تحت حکومت علوی ها، ناامیدی بزرگی برای سعودی ها محسوب می شود. ثروت هنگفت سعودی ها به سوریه سرایز شد تا این کشور را از ایران دور کند. سعودی ها امید داشتند که بتوانند به معامله ای با بشار اسد دست یابند. در سال 2009-2010، سعودی ها حتی با برگشت سوریه به لبنان بعد از سال 2005 موافقت کردند. عمل گراهای تیزبینی نظیر سعودی ها، پذیرفتند که نفوذ سوریه در لبنان قابل چشم پوشی نیست و قدرت آمریکا در منطقه شرق مدیترانه رو به زوال است، بنابراین بهترین کار را همکاری با اسد و بخشش گناهان وی دانستند. رفیق حریری که مهره عربستان در لبنان محسوب می شد در سال 2005 از صحنه حذف شد که پذیرش آن برای آنها بسیار دشوار بود. اما سعودی ها با هدف محدود کردن نفوذ ایران در سرزمین های عربی، با آن کنار آمدند.

تصمیم عربستان برای حمایت از شورشیان سوری یک ضرورت سیاسی و تعهد مذهبی بود. در یک دنیای ایده آل، سعودی ها ترجیح می دادند که آمریکا در جبهه علیه رژیم سوریه در کنارشان باشد. اما برای آنها ثابت شده که در انتظار دولت اوباما ماندن بیهوده است.

سعودی ها می دانستند که جنگ در سوریه تبدیل به یک جنگ نیابتی با ایران خواهد شد. آنها مزیت های ایران را در منطقه درک کرده و از نقش حزب الله در بیروت و دره بقاع در حمایت از رژیم اسد آگاه بودند. آنها مشتاق بودند تا هر چه در توان دارند برای مقابله با ایران به کار گیرند.

در مصر آنها یک شریک پیدا نموده اند. مصر چند صباحی از صحنه بین المللی کنار رفته بود: آنها در حال به ثمر رساندن انقلابشان بوده و سعی در ایجاد نظم جدیدی کردند. با پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری، مصری ها آماده بازگشت به رقابت های منطقه ای بودند. مصر به شدت نیازمند پول سعودی ها، فرصت های شغلی آنها برای خیل عظیمی از مصری ها و درآمدهای توریستی هستند. منازعه علیه ایران به نفع هر دو کشور است. نفوذ آمریکا در خلیج فارس کاهش یافته و جنگ فرقه ای بین شیعه و سنی صلح منطقه را به خطر انداخته است. اخوان المسلمین مصر و حکام عربستان سعودی اختلافات خود را کنار گذاشته اند تا با دشمن شیعی مقابله کنند.

با شکل گیری چنین اتحادی، بارسنگین برخی مسائل از دوش مصر برداشته خواهد شد. دولت مصر حق انتخاب دارد. مصر می تواند احساسات ضد صهیونیستی را دامن زده و صلحی که توسط انور سادات با اسرائیل به دست آمد را به خطر بیندازد. یا می تواند تهدید ایران را زنده کند. اتحاد مصر با عربستان سعودی شروع دوره عقل گرایی است و شرایط لازم برای یافتن راه حلی برای فراموشی گذشته فراهم شده است.

نباید چندان تعجب برانگیز باشد که محمد مرسی رئیس جمهور جدید مصر اولین سفر خارجی رسمی خود را به عربستان سعودی اختصاص داد. مرسی که از اخوان المسلمین است، ماه گذشته به دو دلیل مذهبی و سیاسی به عربستان رفت: وی در مکه نماز خوانده و سپس در نشستی در جده که در آن پادشاه و ولی عهد عربستان حضور داشتند شرکت کرد. هیچ چیزی مخفی نشد، حاضرین در نشست اعلام کردند که اتحادی از "اسلام سنی میانه رو" وجود خواهد داشت. احتیاجی به نامبردن از ایران و متحدینش – سوریه و حزب الله در بیروت – نبود: برای عربستان سعودی، این طبیعی ترین نوع اتحاد بود، بازگشت به دوره حسنی مبارک که در آن محور عربستان -مصر برقرار بود.

دو کشور ارتباطات تنگاتنگی باهم دارند. حدود 700 هزار عربستانی در مصر ساکن بوده و از آزادی های اجتماعی نسبتی بهره می برند. و در مقابل حدود 2 میلیون نفر در عربستان زندگی و کار کرده و وجوه گزافی را به مصر ارسال می کنند.

خیلی آشکار است که سعودی ها از سقوط مبارک آشفته بودند. آنها متقاعد شده بودند که دیپلماسی کاخ سفید باعث سرنگونی مبارک شده بود. آشوبها در میدان تحریر که منجر به سرنگونی مبارک شد، ضربه ای مهلک علیه عربستان بود. برای سعودی ها، خاطره جنگ سرد عربی در دهه 1960 که مصر را تحت زعامت جمال عبدالناصر در مقابل سعودی ها قرار داد زنده شد. برای آنها آن دوره یکی از خطرناک ترین ها بود: شور مصری ها، کاخ سعودی ها را به دو گروه تقسیم کرده بود، و گروهی که خود را "شاهزادگان آزاد" می نامیدند به سرکردگی شاهزاده طلال بن عبدالعزیز به طرف مصری پیوستند. مابقی خاندان سعودی هم با شکست مصر در جنگ شش روزه در سال 1967، نفس راحتی کشیدند. عربستان سعودی خوش شانس بود که انور سادات و حسنی مبارک، دست آشتی به سوی آنها دراز کردند.

حوادث بهار عربی، دوباره روابط عربستان و مصر را در دچار آشوب کرد. معترضین در قاهره، و خیل عظیمی از جنبش آزادی خواه، ابتدا هیچ علاقه ای به سعودی ها نداشتند.

اخوان المسلمین نیز به نوبه خود، ارتباطات پیچیده ای با عربستان سعودی داشت. اخوان المسلمین سال ها تحت تعقیب رژیم ناصر در طول دهه های 50 و 60 قرار داشته و چهره های برجسته آنها به عربستان پناه برده بودند. آنها با خود مهارت هایش نظیر معلمی، مربی گری و غیره را به همراه داشتند. عربستان سعودی از طبقه تحصیل کرده کافی محروم بود و این مصری ها سیستم آموزشی عربستان را شکل داده و بین شاهزادگان و واعظین مذهبی دوستی برقرار کردند. رابطه بین آنها چندان هم آسان نبود و خودستایی ها بین مصری ها و خشم میزبانان سعودی به صورت پنهانی وجود داشت. اخوان المسلین هرگز آن قدردانی و حمایتی که سعودی ها انتظارش را دارند ادا نخواهند کرد. وقتی که اخوان المسلمین در جنگ اول خلیج فارس در سال 1990 – 1991 از صدام حسین جانبداری کرد، سعودی ها از اخوان روی برگرداندند. رژیم نظامی در مصر ثابت کرد که متحد قابل اطمینان تری است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس