به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده راهبردی تبیین نوشت:
نظام پارلمانی و انسداد سیاسی در غرب آسیا
طی سالها و دهههای اخیر نظام سیاسی در کشورهایی از منطقه غرب آسیا از جمله عراق و لبنان، پارلمانی بوده است. اکنون اما موانع تداوم چنین نظامهایی فزاینده به نظر میرسد.
در لبنان تقریباً از اواسط سال ۲۰۱۹ و با آغاز اعتراضات خیابانی و سپس استعفای سعد الحریری، توافق میان گروههای سیاسی تضعیف شده است. در این دوره لبنان یا فاقد یک دولت مورد اجماع بوده یا مانند شرایط فعلی، اساساً کابینهای تشکیل نشده است. در مواردی نیز به دلیل اختلافات سیاسی، جلسات کابینه تا هفتهها تعطیل بوده است.
در عراق نیز انسداد نظام سیاسی و فقدان اجماع میان گروهها و احزاب فزاینده است. چهاینکه با وجود گذشت بیش از ۱۰ ماه از برگزاری انتخابات پارلمانی، همچنان گروههای سیاسی در مرحله صفآرایی خیابانی هستند و حتی نهادهای قانونی مورد اجماع از جمله شورای عالی قضایی نیز از اعتراضات مصون نماندهاند.
این وضعیت پیامدهای ناگواری به دنبال دارد؛ از جمله تشکیل دولت پیشبرد امور که دارای اختیارات قانونی محدودی است و البته اراده و احتمالاً تمایل محدودتری برای بهبود وضعیت جامعه دارد. بودجه سالانه گروگان تنشهای سیاسی است، جامعه با انباشت مشکلات و ناکارآمدیها مواجه بوده و رویکردهای رادیکال رو به تزاید میرود.
نظام سیاسی در عراق و لبنان در وضعیت قفلشدگی قرار گرفته و به نظر میرسد دچار بحران کارکردی شده است. سرنوشت لبنان حدود ۳۳ سال پس از توافق طائف و عراق حدود ۱۷ سال پس از تصویب قانون اساسی میتواند عبرتی برای آینده سوریه، افغانستان و حتی یمن باشد. در میان همه سناریوهای ممکن و محتمل، هرکدام از این کشورها با حمایت بازیگران خارجی، شاید در آینده به سمت ایجاد یک نظام پارلمانی بروند.
پرسش اساسی اما این است که در جوامع چندپاره غرب آسیا، چه جایگزینی برای تقسیم قدرت و نظام پارلمانی میتوان متصور بود؟ مزایا و معایب این جایگزینهای احتمالی کدامند؟
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.