به گزارش مشرق، ساعت۱۴ بعد از ظهر روز یکشنبه ۲۱فروردین قاضی محمدرضا صاحبجمعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری۱۵۸ کیانشهر از قتل زن جوانی در خانهاش با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی داخل پذیرایی در طبقهسوم ساختمان مسکونی با جسد زن ۳۵سالهای به نام فهیمه روبهرو شدند که با شلیک دو گلوله به سر و بدنش به قتل رسیده بود.
نخستین بررسیها حکایت از آن داشت ساعتی قبل ساکنان ساختمان متوجه صدای درگیری فهیمه و شوهرش و سپس صدای شلیک گلوله میشوند و وحشت زده از خانههای خود بیرون میآیند و با جسد خونین فهیمه داخل پذیرایی خانهاش روبهرو میشوند و موضوع را به مأموران پلیس خبر میدهند.
پسر ۱۷ساله مقتول که با دیدن جسد خونین مادرش شوکه شدهبود، گفت: «پدرم معتاد به موادمخدر است و مادرم خیلی تلاش میکرد پدرم اعتیادش را ترک کند و به زندگی عادی برگردد، اما پدرم به خواستههای او توجهی نمیکرد و همین موضوع باعث درگیری آنها میشد. امروز خواهر کوچکم به مدرسه رفته بود و من و خواهر دیگرم برای انجام کاری بیرون رفته بودیم و وقتی به خانه برگشتیم دیدیم همسایهها داخل خانه ما هستند و بعد هم فهمیدیم مادرم به قتل رسیده است و من احتمال میدهم پدرم قاتل است.»
تحقیقات میدانی تیم جنایی نشان داد کامران معتاد به موادمخدر است و ساعتی بعد از حادثه با یکی از بستگانش تماس گرفته و به او گفته است که همسرش را با شلیک گلوله زخمی کرده است و از او خواستهاست به مدرسه برود و دخترش را به خانهاش ببرد.
خودروی سرقتی
بدین ترتیب مأموران کامران را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند، اما دریافتند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریختهاست.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت و مأموران پلیس تهران هیچ ردی از متهم پیدا نکردهبودند، مأموران پلیس شهر تبریز چند روز قبل هنگام گشتزنی جلوی هتلی به خودروی پراید پارک شدهای با پلاک تهران مشکوک شدند و از سامانه پلیس استعلام گرفتند. بررسیها نشان داد خودرو از تهران سرقت شده و راننده آن هم یکی از مسافران هتل است. سپس مأموران به داخل هتل رفتند و راننده را به اتهام سرقت خودرو دستگیر و از داخل کمد اتاقش اسلحه کمری هم کشف کردند، اما خبر نداشتند که وی با آن اسلحه همسرش را به قتل رسانده و از سوی پلیس تهران به اتهام قتل عمد تحت تعقیب است.
متهم در بازجوییها مدعی شد اسلحه را از داخل خیابانی پیدا کردهاست و پس از مصرف شیشه و توهم ناشی از آن، خودرو را از تهران سرقت کرده و برای تفریح به تبریز آمده است و الان هم پشیمان است، اما از آنجایی که سرقت در تهران رخ داده بود وی همراه پروندهاش برای رسیدگی به تهران منتقل شد و در اختیار مأموران پلیسآگاهی تهران قرار گرفت.
اعتراف به قتل
متهم پس از انتقال به تهران خودش را با هویت جعلی معرفی کرد و با تناقضگویی قصد داشت راز قتل همسرش را مخفی نگهدارد، اما مأموران پلیس در بررسی سوابق متهمان سابقهدار هویت وی را به نام کامران بر ملا کردند و فهمیدند وی علاوه بر سرقت خودرو از اوایل فروردین امسال به اتهام قتل همسرش از سوی کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی تحت تعقیب است.
پس از بر ملا شدن راز قتل، قاتل صبح دیروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در بازجوییها به قتل همسرش اعتراف کرد. وی در ادامه برای تحقیقات بیشتر و بر ملا شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
گفتگو با متهم
کامران سابقه داری؟
بله ۱۵سال قبل به اتهام سرقت برای اولین بار دستگیر شدم و به زندان افتادم و همین موضوع هم باعث شد هویتم بر ملا شود. البته، چون سابقه نداشتم یکسال بعد هم آزاد شدم و تصمیم گرفتم به خاطر خانوادهام خلاف نکنم.
چرا معتاد شدی؟
من سرم به کارم بود و تلاش میکردم یک لقمه نان برای خانوادهام تهیه کنم، اما چهار سال قبل در رفت و آمد با دوستان ناباب معتاد به مواد مخدر شدم و الان هم شیشه مصرف میکنم. واقعیتش همین اعتیاد زندگیام را سیاه کرد و باعث شد همسرم را به قتل برسانم.
چرا؟
وقتی معتاد شدم فقط به فکر اعتیادم بودم و زندگی و بچههایم را رها کرده بودم. همسرم تلاش کرد من ترک کنم، اما من نه تنها ترک نکردم که به موادمخدر شیشه روی آوردم. وقتی شیشه میکشیدم توهم میگرفتم تا اینکه از سه سال قبل به رفتارهای همسرم سوءظن پیدا کردم. همیشه او را سین جیم میکردم و به رفت و آمدش شک داشتم، اما او میگفت که من توهم دارم و به همین خاطر هم به او مشکوک هستم. همین موضوع همیشه باعث درگیری ما میشد تا اینکه نقشه قتل را طراحی و اجرا کردم.
درباره روز حادثه توضیح بده.
من معتاد بودم و فکر میکردم همسرم به همین خاطر مرا دوست ندارد و احتمال میدادم با فرد دیگری ارتباط داشته باشد. آنقدر این موضوع مرا اذیت کرد که تصمیم گرفتم اسلحهای بخرم و با تهدید اسلحه از او بخواهم واقعیت را بگوید. دو هفته قبل از نزدیکیهای میدان شوش کلت کمری به قیمت ۱۰میلیون تومان خریدم و روز حادثه هم وقتی دخترم به مدرسه رفت و پسر و دختر دیگرم بیرون رفتند به سراغ همسرم رفتم و از او خواستم واقعیت را بگوید. او گفت که خطایی نکرده است و من توهم میزنم، اما من قانع نشدم و با هم درگیر شدیم و دوتیر به سوی او شلیک کردم. فکر نمیکردم فوت کردهباشد، اما فرار کردم و با یکی از بستگانم تماس گرفتم و گفتم همسرم را با شلیک گلوله زخمی کردهام.
بعد چه شد؟
چند روزی در تهران حیران و سرگردان بودم تا اینکه فهمیدم همسرم به قتل رسیده است و بعد هم با خودروی سرقتی به تبریز فرارکردم.
خودرو را چطور سرقت کردی؟
خودرو را چند روز قبل از حادثه برای اجرای نقشهام سرقت کردم تا بعد از حادثه فرار کنم. روز سرقت به عنوان مسافر سوار خودروی پرایدی شدم و با تهدید اسلحه خودروی راننده را سرقت کردم و بعد از قتل همسرم با همان خودرو به تبریز رفتم و دو روز در هتل بودم که به اتهام سرقت دستگیر شدم.
چرا از همسرت جدا نشدی؟
قصد جدایی داشتیم و حتی دوبار هم برای طلاق به محضر رفتیم، اما بستگان میانجیگری کردند و از ما خواستند به خاطر فرزندانمان با هم زندگی کنیم، اماای کاش از هم جدا میشدیم.
حرف آخر.
دلم برای فرزندانم خیلی تنگ شده است.
منبع: روزنامه جوان