به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
بولتون: بوش و اوباما مقابل ايران رفوزه شدند
سفير دولت بوش در سازمان ملل اعلام كرد نه دولت بوش و نه دولت اوباما از آزمون تحريم و بي ثبات سازي جمهوري اسلامي موفق بيرون نيامده اند.
جان بولتون در رسانه آمريكايي-صهيونيستي «آلگماينه» نوشت: امروز ديگر بديهي است كه تحريمها عليه برنامه هسته اي ايران، تنها مايه خشنودي دل پيش برندگان اين برنامه است كه گمان كنند دستي جنبانده اند و كاري كرده اند. اين تحريم ها در كنار كمك هاي مادي به جبهه مخالفان رژيم ايران مي تواند به بي ثبات كردن حكومت تهران كمك كند ولي بدبختانه نه دولت بوش و نه دولت اوباما از اين آزمون نمره نياورده اند. و حتي تيم اوباما باور ندارد كه تحريم ها برنامه اتمي ايران را متوقف كند.
وي خاطر نشان كرد: مشكل اساسي اين است كه امروز ديگر هيچ تحريم موثر قابل اجرايي وجود ندارد كه حكومت ايران را از دنبال كردن آرمانهاي هسته اي اش باز دارد. يك دهه قبل يا پيش تر از آن چنين چيزي امكان داشت، ولي حتي همان هنگام هم به همكاري كامل روسيه، چين و ديگران نياز بود، با تحريم هايي جامع و با پشتوانه نه مثل تحريم هاي كذايي امروز. آن روز هم بايد تحريم هايي مي بود كه ايران را كيش و مات كند نه اينكه در دور زدن تحريم ها چنين پيروزمند باشد. به هر حال اين فرصت مدت هاست كه از دست رفته است.
بولتون خواستار مرور نتايج 10 سال تحريم ايران شد و نوشت: اگر مفسران و اهالي رسانه ها ظرفيت توجه بيشتر و طولاني تري به اين مساله نشان مي دادند تاريخچه 10 سال تحريم عليه ايران را به ياد مي آوردند. تحريم هايي يك جانبه از سوي آمريكا و ديگر كشورها و از همه گسترده تر از سوي اتحاديه اروپا و حتي گسترده تر، تحريم هاي شوراي امنيت. تحريم، گاو آهن را از دست ايران نگرفته و ايران به شخم زدن خود ادامه مي دهد. مدير سازمان اطلاعات آمريكا ژنرال جيمز كلاپر، نيز در ماه ژانويه اعلام كرد كه تحريم تاكنون موجب تغيير رفتار و سياست ايران نشده است.
وي تصريح كرد: ايران ساليان سال احتمال تحريم را در نظر گرفته و براي آن پيش بيني دارد. تحريم براي ايران داستان امروز و ديروز نيست. برخي تحريم ها با برنامه ريزي هاي پيشرفته شان، حتي پيش از آنكه به مرحله عمل برسند برايشان چاره جويي مي شود. براي مثال وكلاي تحريم يك بار تاييد كردند كه منع صادرات محصولات و مشتقات نفت پالايشي به ايران، بهره گيري از اين واقعيت است كه ايران با وجود اين كه صادركننده عمده نفت است، ظرفيت پالايشگاهي اش جوابگوي نياز داخلي نيست. در پاسخ، ايران با تامين سرمايه گذاري به تقويت ظرفيت پالايشگاهي پرداخت و به طور چشمگيري يارانه گاز سوخت خانگي را كاهش داد تا با بالا رفتن بهاي سوخت، تقاضاي جاري را كم كند. و به اين شيوه گام هاي موثري برداشت تا از ثروت هنگفت گاز خود در فراهم كردن سوخت ناوگان وسايل نقليه شهري و نظامي بهره جويد. امروز تحريم نفت پالايش شده ديگر به عنوان گزينه موثري مورد بررسي قرار نمي گيرد.
جان بولتون مي نويسد: به ما گفته اند كه آخرين دور تحريم هاي مالي و تحريم نفت، متفاوت است ولي تحليلگران بر اين باورند كه اين دور نيز تحريم ها با شكست روبرو مي شوند زيرا استثناهاي گسترده اي كه دولت اوباما براي تحريم ها قائل مي شود، سست انگاري هاي اتحاديه اروپا در اجراي تحريم و تدابير گسترده ايران نمي گذارند تحريم ها به جايي برسند. ايران از افزايش قيمت نفت كه از اوايل دهه 2000 شروع شد ذخاير بزرگ ارز خارجي خود را انباشته است. شيوه هاي جهاني تبديل پول را طراحي و به كار گرفته است و همچنين از چنان شيوه هاي قدرتمند فروش نفت بهره مي گيرد و شايد از همه مهم تر اينكه تهران اراده اي بيش از اراده دولت اوباما دارد كه در هر قضيه اي بر او مي چربد. حتي پس از گفته هاي آقاي كلاپر در ماه ژانويه نيز تاكنون هيچ كس نتوانسته ردي از شواهدي بيابد كه با وجود به كارگيري حداكثر تحريم هاي تازه، ايران تغيير رفتار داده باشد. تنها شواهدي كه از ايران ديده شد آزمايش موشكي اول ژوئيه بود و زير و رو كشيدن قدرت نمايي در گفت وگوهاي 1+5.
بولتون در پايان خاطر نشان كرد: در سابقه تحريم هاي غرب و دستيابي ايران به پيشرفت هاي هسته اي، اين تلاش هاي ايران است كه به خط پايان نزديك تر است تمام گزينه ها به صورت پياپي شكست خورده اند.
مي دانيم وظيفه اصلي شما فشار است ولي...!
«منوچهر-م» از عوامل آشوب هاي 18 تير سال 78 و يكي از سرپل هاي سيا در آن مقطع، كه همكاري با آمريكا و اسرائيل را بخشي از مبارزه!! مي داند، گزارشي را كه براي احمد شهيد فرستاده است، منتشر كرد.
او در اين نامه داستاني جيمز باندي از مبارزات پرثمر خود در تير ماه آن سال ارائه كرده است. اما نكته جالب تر مقدمه انتقادي او خطاب به احمد شهيد است. آنجا كه مي نويسد:
«تا اينجا آنچه كه براي بسياري از مردم ايران قابل فهم است اينكه در عمل شاهدند از يكسو، سياستهاي شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد در راستاي منافع قدرتهاي نظامي و اقتصادي جهان غرب تنظيم شده است به طوري كه تنها با اراده آن كشورهاست كه سياستهاي شوراي حقوق بشر در آن سازمان قابل پيگيري و اجرا مي باشد و از ديگر سو، جهان غرب تاكنون در عمل نشان داده است كه حتي در اين عصر آگاهي يعني عصر اينترنت و ماهواره هم، چون گذشته حقوق بشر در ايران را قرباني منفعت و مصلحت خويش مي كند و شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد هم به دليل عدم استقلال كافي يعني به دليل برخورداري از استقلال نسبي در عمل چاره اي جز همراهي با آنان ندارد.
جناب احمد شهيد، اينجانب بر اين عقيده ام كه انتخاب شما به عنوان نماينده اخير از سوي شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد براي رسيدگي به امور مربوط به نقض حقوق بشر در ايران در حقيقت براي دفاع از استيفاي حقوق پايمال شده مردم ايران صورت نگرفته است بلكه آن شورا به اين منظور دست به انتخاب نماينده اي چون شما زده است تا در حقيقت نمايندگي شما در اين امور به منزله اهرم فشاري باشد براي وادار كردن رژيم ايران جهت عقب نشيني از مواضع اصرار سرسختانه توليد سلاح هاي هسته اي و كشتارهاي جمعي.»
يكي نيست بگويد تو كه اينقدر خوب مي داني مأموريت احمد شهيد فشار از سوي غرب به ايران است و نه احقاق حقوق بشر، پس اين داستان سرايي ها براي چيست؟
گفتني است بعد از انتصاب احمد شهيد به عنوان گزارشگر ويژه حقوق بشر از سوي سازمان ملل متحد، نماينده آمريكا در اين سازمان اعلام كرد؛ آقاي احمد شهيد براي ارائه گزارش خود با كارشناسان وزارت خارجه ما همكاري نزديك دارد!
نماينده آمريكا در سازمان ملل از گروههاي اپوزيسيون نيز خواسته بود، ضمن همكاري با احمد شهيد زمينه لازم براي گزارش وي از نقض حقوق بشر در ايران را فراهم آورند. بعد از اين اظهارات، روزنامه فرانسوي فيگارو نوشت؛ قرار است احمد شهيد گزارش خود را بعد از بررسي و تحقيق از نقض حقوق بشر در ايران ارائه دهد يا اين گزارش از قبل آماده شده و احمد شهيد فقط مأمور تسليم آن به كميته حقوق بشر سازمان ملل است!
اسرائيل: حزب الله امنيت دريايي ما را سلب كرده است
«حزب الله لبنان در آينده از موشك براي محاصره دريايي اسرائيل بهره خواهد برد.»
روزنامه القدس العربي به نقل از محافل نظامي رژيم صهيونيستي نوشت: نيروي دريايي اسرائيل از تهديد موشكي در آبهاي بين المللي مي هراسد زيرا حزب الله در آينده از موشك براي محاصره آبي اسرائيل بهره خواهد برد و اين در حالي است كه 99 درصد صادرات اين رژيم از طريق دريا انجام مي شود اما متاسفانه تاكنون عواقب و خطرات محاصره دريايي در تل آويو درك نشده است.
به گفته افسر ارشد نيروي دريايي رژيم صهيونيستي پيش بيني سرويس هاي امنيتي نشان مي دهد حزب الله از موشك هايي با برد 30 مايل از سواحل لبنان براي هدف قرار دادن كشتي هاي تجاري اسرائيل و نه صرفا كشتي هاي جنگي براي جلوگيري از ورود آنها به بنادر فلسطين اشغالي استفاده خواهد كرد كه اين اقدام تبعات اقتصادي بسيار جدي براي تل آويو در پي خواهد داشت.
اين گزارش مي افزايد: بيشترين نگراني تل آويو اعلام در اختيار داشتن موشك هاي نوع ياخوت از سوي سوريه است كه بزرگترين تهديد براي ناوگان هاي غربي به شمار مي آيد علاوه بر اين نيروي دريايي اسرائيل هنوز از ياد نبرده است كه حزب الله با موشك هاي ايراني ناو جنگي (ارتش اسرائيل) را هدف قرارداد و موجب مرگ 4 نظامي و غرق ناو شد.
گزارش مؤسسه «پيو» از كاهش اعتماد مردم اروپا و آمريكا به سرمايه داري
آخرين نظرسنجي مؤسسه «پيو» نشان مي دهد اعتماد شهروندان آمريكايي و اروپايي به سيستم سرمايه داري كاهش يافته است.
بر اساس نتايج اين نظرسنجي، 84درصد شهروندان اروپايي و بيش از دو سوم شهروندان آمريكا نسبت به اوضاع مالي و اقتصادي ابراز نارضايتي كرده اند.
به گزارش دويچه وله در مقايسه آمار سال جاري مؤسسه «پيو» با نظرسنجي سال 2008 ميلادي مي توان ديد كه بي اعتمادي جهانيان به سيستم سرمايه داري، از زمان شروع بحران مالي به مراتب بيشتر شده است. در تحقيق آن سال عنوان شده بود كه نيمي از مردم 11 كشور از 21 كشور مورد بررسي، همچنان باور دارند كه اقتصاد آزاد به رفاه بيشتر منجر مي شود. ريزش اين باور بيش از همه نزد شهروندان كشورهايي ديده مي شود كه با «بحران يورو» دست و پنجه نرم مي كنند. در تحقيق مؤسسه ياد شده آمده كه اين آمار نزد ايتاليايي ها 20درصد و نزد اسپانيايي ها 23درصد افت داشته است.
همچنين كمتر از يك سوم مردم آمريكا از اوضاع اقتصادي كشور خود ابراز رضايت كرده اند و در اروپا اين ميزان تنها 16درصد بوده است. تعداد شهروندان ژاپني خشنود از اوضاع مالي و اقتصادي فقط 7درصد اعلام شده است.
نشست سرنوشت ساز اجق وجق ها
«من از سال 1994 در نشست هاي اپوزيسيون شركت كردم يا آنها را پيگيري كردم. تنها پيشرفتي كه در طي سالها در اين نشست ها به چشم مي آيد، اين بوده كه پول بيشتري براي آنها خرج مي شود، مخارج شركت كننده ها پرداخت مي شود و كيفيت هتل و شام و ناهار خيلي بهبود يافته؛ وگرنه اين نشست ها بدين گونه خلاصه مي شود: آمدند و نشستند و حرف زدند و خوردند و برخاستند و رفتند».
اين مطلب را پايگاه اينترنتي خودنويس به نقل از يكي از عناصر ضدانقلاب درباره نشست اخير اپوزيسيون (موسوم به بروكسل) عنوان كرد كه به ميزباني گروهي از عناصر سلطنت طلب و برخي چهره هاي تندرو آمريكايي برگزار شده بود. اين ضد انقلاب مقيم لندن يادآور شده است: مشكل من با تفكري است كه مي پندارد تعدادي از مخالفان خارج كشور مي توانند با شركت در نشست دوروزه، آلترناتيو جمهوري اسلامي شوند. نخستين مشكل چنين نشست هايي مشكل مشروعيت است. اگر قبول كنيم كه مشروعيت از راي مردم بوجود مي آيد، افرادي كه در اين كنفرانس ها شركت مي كنند هيچگونه اختياري از سوي مردم دريافت نكرده اند كه مشروعيتي براي آلترناتيو بودن يا مديريت دوران گذار داشته باشند. اينان نه تنها چنين مشروعيتي ندارند بلكه اكثريت قريب به اتفاق آنان حتي در بين مردم عادي، چه داخل و چه خارج، براي ايرانيان خارج از كشور هم حتي شناخته شده نيستند.
وي درباره اينكه معيار دعوت از شركت كنندگان چيست، نوشت: اين سوال را من خود از كسي كه گويا اسپانسر كنفرانس بروكسل بوده است پرسيدم. پاسخي كه از وي دريافت كردم عينا اين بود «يك تيم شش نفره، دوستان و آشنايان خود را گزينش و سپس دعوت مي كنند». اينكه اين تيم شش نفره چه كساني هستند، بماند، ولي براستي انتخاب «دوستان و آشنايان» گواه ديگري بود دال بر « در باغ نبودن» همين كساني كه اين كنفرانس ها را برپا مي كنند. البته خود اسپانسر برنامه هم اذعان داشت كه «سي سال است دست از سياست كشيده بوده و زياد در باغ نيست». درباره شيوه انتخاب دعوت شدگان به كنفرانس پرسيدم مگر مهماني هست كه دوستان و آشنايان خود را دعوت مي كنيد؟ يعني واقعا هيچ معيار ديگري به ذهنتان نمي رسد؟ اغلب شركت كننده ها اصلا نيرويي نيستند كه بتوان از نشست آنها بعنوان «اتحاد نيروها» نام برد. بر فرض اينكه آنها با هم متحد شوند هم مي شود جمع صفر به علاوه صفر به علاوه... صفر كه باز مي شود همان صفر.
وي مي افزايد: اكثر كساني كه در خارج از كشور فعال سياسي شناخته شده هستند، يا در سايت هاي اپوزيسيون مقاله مي نويسند و يا در تلويزيون هاي بي بي سي و صداي آمريكا مصاحبه انجام مي دهند. همين! بنابراين من نمي دانم چه اصراري هست كه يك گروه نويسنده كه هيچ كارنامه اجرايي يا مديريتي از خود ندارند با هم متحد شوند؟
خودنويس در پايان با اشاره به دربه دري عناصر فراري در خارج كشور نوشت: طوري شده كه جمهوري اسلامي با خوشحالي از رفتن مخالفان استقبال مي كند چرا كه مي داند در خارج از كشور نيروهاي مخالفينش به هدر خواهد رفت. يا كاملا خواهند بريد و يا همين فعالين سياسي كه خود را آلترناتيو مي نامند آنها را نابود خواهند كرد. ده سال پيش دوستي به من گفت بهترين دوست جمهوري اسلامي اپوزيسيون خارج كشور است. متاسفانه هنوز اين گفته درست است.