به گزارش مشرق نقل از شفاف، هنوز مدت زمان زیادی از ماجرای رسانه ای شدن بد افزار "استارس" نگذشته بود که کشف ویروس جدید اینترنتی به نام «شعله» رسانه ای شد تا زنجیره حملات سایبری به ایران که از زمان بوش آغاز شد، همچنان ادامه داشته باشد و این امر نشان از عزم جزم غرب برای تحت فشار گذاشتن ایران از طریق اینگونه حملات است.
با وجود تحریم های گسترده ایران که این روزها تحریم های نفتی نیز به آن افزوده شده است باز هم تحرکات آمریکا و غرب نشان می دهد که به دلیل تاثیر نه چندان مثبت این اقدامات، گزینه حملات سایبری همچنان روی میز غرب است.
در آخرین اظهارات مقامات آمریکایی اما در خصوص جنگ سایبری علیه ایران، مدیر «موسسه علم و امنیت بینالمللی» در آمریکا به همراه شماری از کارشناسان گفته است : «جنگ سایبری آمریکا» علیه برنامه هستهای ایران تازه آغاز شده است و در ادامه میتواند ابعاد گستردهتری پیدا کند و به انفجار در مراکز هستهای ایران منجر شود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دیوید آلبرایت، مدیر و بنیانگذار «موسسه علوم و امنیت بینالملل» در واشینگتن، اعلام کرده که برنامه هستهای ایران در مقابل حملات دیجیتال «آنگونه که باید محافظت شده نیست» و ایران به احتمال زیاد برای مقابله با نرمافزارهای آلودهای که غنیسازی اورانیوم این کشور را هدف قرار دادهاند، با مشکلات زیادی روبهرو است.
وی با اشاره به حمله بدافزار «استاکسنت» به مرکز غنیسازی نطنز، افزود : حمله سایبری بعدی احتمالا میتواند «خشنتر» باشد و «انفجارهایی» را به همراه داشته باشد.
خبرگزاری فرانسه همچنین در این گزارش مدعی شده است که بدافزار استاکسنت که کامپیوترهای مرکز غنیسازی نطنز را هدف قرار داده بود، موجب شد تا چرخش سانتریفیوژهای این مرکز از کنترل خارج شود و این در حالی بود که این کرم رایانهای، به مسئولان این مرکز پیامی را مبنی بر عادی بودن شرایط سانتریفیوژها ارسال میکرد.
این گزارش همچنین در ادامه ادعاهای خود نوشته است: زمانی که در سال 2010، ایران از آلوده شدن کامپیوترهای این مرکز به بدافزار استاکسنت آگاهی پیدا کرد، «دستکم هزار سانتریفیوژ» این مرکز به دلیل آسیبدیدگی باید متوقف میشدند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز در خردادماه بر اساس اظهارات مقامهای پیشین و فعلی در دولتهای آمریکا و اسرائیل و دولتهای اروپایی، حمله سایبری استاکسنت را به آمریکا نسبت داد و خبرگزاری فرانسه نیز میگوید بر پایه گزارشها «آمریکا و اسرائیل» پشت این حمله سایبری قرار داشتهاند.تا به این ترتیب اظهارات مقامات ایرانی در این خصوص تایید شود.
حال کارشناسان از دوام این حملات سایبری سخن به میان آوردهاند.
دیوید لیندال، محقق در «آژانس تحقیقاتی دفاع سوئد» نیز در این باره گفته است: امکان آن وجود دارد که تیمی به ایران فرستاده شود تا با ایجاد تغییر در سیستم کامپیوتری مراکز هستهای ایران، این مراکز را آسیبپذیر کند و پس از آن به مراکز هستهای در ایران حمله سایبری ترتیب داده شود.
به گفته آقای لیندال، موج جدید حملات سایبری میتواند همچنین شامل جاسازی سختافزاری آلوده در فعالیتهای صنعتی این مراکز باشد.
وی توضیح داده است که قطعات سختافزاری آلوده را میتوان از طریق جاسوس یا یکی از کارمندان مراکز هستهای ایران که حاضر به همکاری شده است، جاسازی کرد یا حتی میتوان با استفاده از نرمافزارهایی غنیسازی اورانیوم و دیگر فعالیتهای هستهای ایران را تحت نظر قرار داد.
جیمز لوئیس، از اعضای ارشد «مرکز تحقیقات استراتژیک و بینالمللی» در واشینگتن، نیزدر این خصوص گفت: مزیتی که حملات سایبری دارند این است که بانیان آن میتوانند دست داشتن در حمله سایبری را انکار کنند.
در همین زمینه، شان مکگرک، که پیشتر در حوزه امنیت سایبری در «وزارت میهن» آمریکا کار میکرد، در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه، استاکسنت را طرحی موفق خواند و گفت: آنچه استاکسنت را ویژه میکند، این است که استاکسنت، بدافزاری بود که از بعد «ایجاد اختلال» فراتر رفت و نقش «مخرب» داشت.
دیوید لیندال نیز در این خصوص ادامه داد: استاکسنت برخلاف بدافزارهای پیش از خود یک هدف مشخص را مورد حمله قرار میداد و حوزههای دیگر را دستنخورده باقی میگذاشت.
این محقق «آژانس تحقیقاتی دفاع سوئد» توضیح داده است: «تقریبا تمام حملات سایبری تمامی بخشهای یک حوزه را مورد حمله قرار میدهند، اما استاکسنت گلولهای بود که نام شخصی که باید هدف قرار میگرفت، بر روی آن نوشته شده بود.»
جیمز لوئیس معتقد است که تنها محاسبه اشتباهی که در حمله سایبری استاکسنت صورت گرفت، این بود که نقش روسیه در مقابله با این بدافزار مد نظر قرار نگرفته بود.
بر اساس این گزارش، برخی کارشناسان امنیت سایبری میگویند ایران برای مقابله با ویروس استاکسنت از روسیه کمک گرفته است.
لوئیس که پیشتر نیز مقامهای ارشدی را در وزارتخانههای کشور و تجارت آمریکا عهدهدار بوده معتقد است که ایرانیها به تنهایی هیچگاه نمیتوانستند از پس این حمله سایبری برآیند.
بنا بر ادعای تحلیلگران غربی، حمله سایبری استاکسنت برنامه هستهای ایران را «دستکم یک سال» عقب انداخت.
گفتنی است، پیش از این نیز اما در تایید هدفمند بودن این حملات، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی خبر داد: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از روزهای آغازین صدرات بر ریاست جمهوری آمریکا، دستور حملههای سایبری پیشرفته علیه تأسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران را داده است.
این روزنامه به نقل از کارشناشان مشارکتکننده در این برنامههای تهاجمی، دستور حملههای سایبری به تأسیسات هستهای ایران را اولین تسلیحات دامنهدار سایبری آمریکا عنوان کرد.
نیویورکتایمز نوشت تصمیم اوباما برای سرعت بخشیدن به دامنه این حملههای سایبری در واقع تداوم تهاجماتی بود که در دولت جورج دبلیو بوش با رمز «بازیهای المپیک» آغاز شده بود و اوباما حتی پس از آنکه برنامه تهاجمیاش بر اثر یک اشتباه در برنامهنویسی در تابستان سال 2010، رایانههای سرتاسر جهان را آلوده کرد، از این حملات نکاست.
به این ترتیب، جنگ در فضای سایبری به میدان رقابت جدیدی برای ایران و غرب، به خصوص آمریکا تبدیل شده است ، هرچند که متخصصان ایرانی تا کنون اجازه صدمات اساسی را نده اند و تلاش آمریکا بی نتیجه مانده است.
با وجود تحریم های گسترده ایران که این روزها تحریم های نفتی نیز به آن افزوده شده است باز هم تحرکات آمریکا و غرب نشان می دهد که به دلیل تاثیر نه چندان مثبت این اقدامات، گزینه حملات سایبری همچنان روی میز غرب است.
در آخرین اظهارات مقامات آمریکایی اما در خصوص جنگ سایبری علیه ایران، مدیر «موسسه علم و امنیت بینالمللی» در آمریکا به همراه شماری از کارشناسان گفته است : «جنگ سایبری آمریکا» علیه برنامه هستهای ایران تازه آغاز شده است و در ادامه میتواند ابعاد گستردهتری پیدا کند و به انفجار در مراکز هستهای ایران منجر شود.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دیوید آلبرایت، مدیر و بنیانگذار «موسسه علوم و امنیت بینالملل» در واشینگتن، اعلام کرده که برنامه هستهای ایران در مقابل حملات دیجیتال «آنگونه که باید محافظت شده نیست» و ایران به احتمال زیاد برای مقابله با نرمافزارهای آلودهای که غنیسازی اورانیوم این کشور را هدف قرار دادهاند، با مشکلات زیادی روبهرو است.
وی با اشاره به حمله بدافزار «استاکسنت» به مرکز غنیسازی نطنز، افزود : حمله سایبری بعدی احتمالا میتواند «خشنتر» باشد و «انفجارهایی» را به همراه داشته باشد.
خبرگزاری فرانسه همچنین در این گزارش مدعی شده است که بدافزار استاکسنت که کامپیوترهای مرکز غنیسازی نطنز را هدف قرار داده بود، موجب شد تا چرخش سانتریفیوژهای این مرکز از کنترل خارج شود و این در حالی بود که این کرم رایانهای، به مسئولان این مرکز پیامی را مبنی بر عادی بودن شرایط سانتریفیوژها ارسال میکرد.
این گزارش همچنین در ادامه ادعاهای خود نوشته است: زمانی که در سال 2010، ایران از آلوده شدن کامپیوترهای این مرکز به بدافزار استاکسنت آگاهی پیدا کرد، «دستکم هزار سانتریفیوژ» این مرکز به دلیل آسیبدیدگی باید متوقف میشدند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز در خردادماه بر اساس اظهارات مقامهای پیشین و فعلی در دولتهای آمریکا و اسرائیل و دولتهای اروپایی، حمله سایبری استاکسنت را به آمریکا نسبت داد و خبرگزاری فرانسه نیز میگوید بر پایه گزارشها «آمریکا و اسرائیل» پشت این حمله سایبری قرار داشتهاند.تا به این ترتیب اظهارات مقامات ایرانی در این خصوص تایید شود.
حال کارشناسان از دوام این حملات سایبری سخن به میان آوردهاند.
دیوید لیندال، محقق در «آژانس تحقیقاتی دفاع سوئد» نیز در این باره گفته است: امکان آن وجود دارد که تیمی به ایران فرستاده شود تا با ایجاد تغییر در سیستم کامپیوتری مراکز هستهای ایران، این مراکز را آسیبپذیر کند و پس از آن به مراکز هستهای در ایران حمله سایبری ترتیب داده شود.
به گفته آقای لیندال، موج جدید حملات سایبری میتواند همچنین شامل جاسازی سختافزاری آلوده در فعالیتهای صنعتی این مراکز باشد.
وی توضیح داده است که قطعات سختافزاری آلوده را میتوان از طریق جاسوس یا یکی از کارمندان مراکز هستهای ایران که حاضر به همکاری شده است، جاسازی کرد یا حتی میتوان با استفاده از نرمافزارهایی غنیسازی اورانیوم و دیگر فعالیتهای هستهای ایران را تحت نظر قرار داد.
جیمز لوئیس، از اعضای ارشد «مرکز تحقیقات استراتژیک و بینالمللی» در واشینگتن، نیزدر این خصوص گفت: مزیتی که حملات سایبری دارند این است که بانیان آن میتوانند دست داشتن در حمله سایبری را انکار کنند.
در همین زمینه، شان مکگرک، که پیشتر در حوزه امنیت سایبری در «وزارت میهن» آمریکا کار میکرد، در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه، استاکسنت را طرحی موفق خواند و گفت: آنچه استاکسنت را ویژه میکند، این است که استاکسنت، بدافزاری بود که از بعد «ایجاد اختلال» فراتر رفت و نقش «مخرب» داشت.
دیوید لیندال نیز در این خصوص ادامه داد: استاکسنت برخلاف بدافزارهای پیش از خود یک هدف مشخص را مورد حمله قرار میداد و حوزههای دیگر را دستنخورده باقی میگذاشت.
این محقق «آژانس تحقیقاتی دفاع سوئد» توضیح داده است: «تقریبا تمام حملات سایبری تمامی بخشهای یک حوزه را مورد حمله قرار میدهند، اما استاکسنت گلولهای بود که نام شخصی که باید هدف قرار میگرفت، بر روی آن نوشته شده بود.»
جیمز لوئیس معتقد است که تنها محاسبه اشتباهی که در حمله سایبری استاکسنت صورت گرفت، این بود که نقش روسیه در مقابله با این بدافزار مد نظر قرار نگرفته بود.
بر اساس این گزارش، برخی کارشناسان امنیت سایبری میگویند ایران برای مقابله با ویروس استاکسنت از روسیه کمک گرفته است.
لوئیس که پیشتر نیز مقامهای ارشدی را در وزارتخانههای کشور و تجارت آمریکا عهدهدار بوده معتقد است که ایرانیها به تنهایی هیچگاه نمیتوانستند از پس این حمله سایبری برآیند.
بنا بر ادعای تحلیلگران غربی، حمله سایبری استاکسنت برنامه هستهای ایران را «دستکم یک سال» عقب انداخت.
گفتنی است، پیش از این نیز اما در تایید هدفمند بودن این حملات، روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در گزارشی خبر داد: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از روزهای آغازین صدرات بر ریاست جمهوری آمریکا، دستور حملههای سایبری پیشرفته علیه تأسیسات غنیسازی اورانیوم در ایران را داده است.
این روزنامه به نقل از کارشناشان مشارکتکننده در این برنامههای تهاجمی، دستور حملههای سایبری به تأسیسات هستهای ایران را اولین تسلیحات دامنهدار سایبری آمریکا عنوان کرد.
نیویورکتایمز نوشت تصمیم اوباما برای سرعت بخشیدن به دامنه این حملههای سایبری در واقع تداوم تهاجماتی بود که در دولت جورج دبلیو بوش با رمز «بازیهای المپیک» آغاز شده بود و اوباما حتی پس از آنکه برنامه تهاجمیاش بر اثر یک اشتباه در برنامهنویسی در تابستان سال 2010، رایانههای سرتاسر جهان را آلوده کرد، از این حملات نکاست.
به این ترتیب، جنگ در فضای سایبری به میدان رقابت جدیدی برای ایران و غرب، به خصوص آمریکا تبدیل شده است ، هرچند که متخصصان ایرانی تا کنون اجازه صدمات اساسی را نده اند و تلاش آمریکا بی نتیجه مانده است.