کد خبر 129919
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۱ - ۱۹:۵۷

برنامه‌هاي كودك و نوجوان علاوه بر سرگرمي، براي ديگر اعضاي خانواده هم جذاب بوده‌اند. جذابيت برنامه‌هاي كودك و نوجوان به دوره‌اي برمي‌گردد كه تلويزيون جمهوري اسلامي تنها دو كانال بيش‌تر نداشت و بيشتر برنامه‌هاي آنها به قدري محدود بودند كه حتي اجرا و پخش برنامه كودكان نيز به نوعي تفريح و سرگرمي را علاوه بر كودكان براي بزرگترها به همراه داشت.

به گزارش مشرق به نقل از روزنامه «ملت ما» با افزايش شبكه‌هاي تلويزيوني و ساخت و ساز برنامه‌هاي متنوع، برنامه كودك و نوجوان به سمت جذب مخاطب براي كودكان رفت.
 
در همين دوره بود كه اغلب برنامه‌هاي كودك به صورت تك مجري و يكنواخت اجرا مي‌شد و تنوع در اين برنامه‌ها كمتر بود. تا اين‌كه با طراحي‌هاي صحنه و نيز حضور عروسك‌هاي نمادين، موجوداتي خلق شدند كه توجه بچه‌ها به آنها بيش‌تر شد و محبوبيت‌هاي عروسكي شكل گرفت. همين محبوبيت عروسك‌ها در بين عامه مردم باعث شد رسانه‌هاي جمعي چون سينما و تلويزيون نيز به خلق شخصيت‌هاي عروسكي توجه ويژه‌اي داشته باشند.
 
اگرچه امروز شخصيت‌هاي انيميشني جاي عروسك‌ها را گرفته‌اند اما نمايش‌هاي عروسكي در تمام دنيا هنوز هم طرفداران خاص خود را دارند. تلويزيون بيش‌تر از هر رسانه‌ ديگري در زنده نگه داشتن اين هنر كه گفته مي‌شود نخستين بار در هند رواج يافت، نقش داشته است.
 
اغلب نمايش‌هاي عروسكي همه را به خود جذب مي‌كند و لبخند را بر لب‌ها مي‌نشاند. عروسك‌ها نمي‌ميرند و پير نمي‌شوند در نتيجه تا زماني كه حرفي براي گفتن داشته باشند روي آنتن باقي مي‌مانند؛ عروسك‌هايي مانند عروسك‌هاي مجموعه «مدرسه موشها»، «خونه مادربزرگه»، «هادي و هدا»، «زي زي گولو»، عروسك معروف «چرا» و نيز مجموعه‌هاي موفق «كلاه قرمزي و پسرخاله» از جمله عروسك‌هاي مشهوري هستند كه در طول سال‌هاي متوالي محبوبيت خود را حفظ كرده‌اند.

 
اگرچه تعداد عروسك‌هايي كه در ايران براي برنامه‌ها و فيلم‌ها ساخته شده‌اند خيلي بيش‌تر از آنچه در اين گزارش نام مي‌بريم، است اما نكته قابل توجه اين است كه كدام عروسك‌ها در ميان مخاطبان ديگر، فرقي نمي‌كند كودك يا بزرگسال، محبوب هستند؟
 
خلق عروسك‌هاي شيرين و دلچسب با خصوصيات اخلاقي و رفتاري باورپذير از مهم‌ترين اتفاقات دو سه دهه گذشته تلويزيون بود، اما اين روزها اكثر برنامه‌هاي عروسكي به يك مجري و چند عروسك محدود شده و تعداد برنامه‌هاي موفق كودك ديگر مثل گذشته نيست. اين گزارش با توجه به نزديك شدن فصل تابستان و تنوع برنامه‌هاي كودك و نوجوان، مروري بر عروسك‌هاي خاطره‌انگيز از دوران كودكي تا بزرگسالي هر كدام از هم نسلان ما خواهد بود.

«مي‌رم مدرسه. جيبام پره فندق و پسته»...

«مدرسه موشها» اول بخشي از يك جنگ بود، يك جنگ 11- 10 قسمتي كه سال 60 پخش مي‌شد و قرار بود بچه‌ها را تشويق كند كه بروند مدرسه. وحيد نيكخواه بهرامي‌ كه آن زمان مسئول گروه كودك شبكه یک بود، طرح ساخت اين بخش را به مرضيه برومند سفارش داد. البته آن موش‌ها با موش‌هايي كه توي ذهن ماست خيلي فرق دارند، خيلي بي‌رنگ و رو بودند و غير از كپل و عينكي بقيه شخصيت‌ها شكل نگرفته بودند.

آن زمان سعيد پورصميمي‌، مسئول گروه نمايش تلويزيون بود و خيلي مشتاق بود تا اين مجموعه، كار خوبي از آب در بيايد. براي درآوردن شخصيت خيلي تمرين كردند. مرضيه برومند با كمك رضا پرنيان‌زاده كه دوست صميمي ‌جبلي و طهماسب بود شروع كردند به عروسك ساختن و رنگ‌آميزي صورت‌هايشان. لباس‌هايشان را هم خود برومند دوخت.
 
اين طور بود كه 11 قسمت اول مدرسه موش‌ها ضبط شد. خانم برادر مرضيه برومند – صوفيا محمودي – شعر «مي‌رم مدرسه. جيبام پره فندق و پسته» را گفت و زنده‌ياد محمد رضا عليقلي موسيقي آن را ساخت. آن قدر از اين مجموعه استقبال شد كه مردم كوچه و بازار شعر آن را مي‌خواندند. به‌خاطر همين سري دوم مدرسه موش‌ها ساخته شد و تا 105 قسمت روي آنتن رفت و تا سال 63 جمعه ظهر‌ها، موش‌ها مهمان ما بودند.
 
خيلي‌ها با مدرسه مو ش‌ها پايشان به كار عروسكي باز شد، مثلا فاطمه معتمدآريا و آزاده پورمختار فعاليت خود را با مدرسه موش‌ها شروع كردند. طهماسب و جبلي هم توي كار بودند. عروسك‌ها را همان كساني مي‌گرداندند كه به جايشان حرف مي‌زدند. سال 63 درست در دوره اوج مدرسه موش‌ها، فيلم سينمايي «شهر موش‌ها» ساخته شد. كار سختي بود چون بايد عروسك‌ها را مي‌بردند توي فضاي آزاد. قصه‌اش را همه يادمان است، يك گربه سياه كه موش‌ها به آن مي‌گفتند «اسمشو نبر» (حتي وقتي اسمش را مي‌آوردند همه مي‌ترسيدند) حمله مي‌كرد به شهر موش‌ها. به‌خاطر همين موش‌ها مي‌روند به يك شهر ديگر.
 
فيلم با بودجه يك ميليون و 200 هزار تومان ساخته شد و صف‌هاي طولاني جلوي سينماها در سال 64، براي يك فيلم كودك فقط يك بار ديگر تكرار شد، براي «كلاه قرمزي و پسرخاله.» اما مدرسه موش‌ها هنوز آبروي سينماي كودك به حساب مي‌آيد. هنوز كه هنوز است كودكان يكي دو دهه پيش عروسك‌هاي نخودي و حسني را به ياد دارند، تمام رفتار و نوع گفتار عروسك‌هاي مدرسه موش‌ها را به‌خاطر سپرده و بعد با ياد ماندگار شخصيت‌هاي عروسكي هادي و هدي، خونه مادربزرگه، زي زي گولو، كلاه قرمزي و پسر خاله و... بزرگ شده‌اند.
 
«خونه مادر بزرگه هزارتا قصه داره»...
 
«خونه مادربزرگه» مجموعه تلويزيوني عروسكي بود كه از سال ۱۳۶۶ و به كارگرداني مرضيه برومند ساخته شد. اين مجموعه در ۲۴ قسمت ۱۵ تا ۲۵ دقيقه‌اي ساخته و چندين بار از شبكه ۲ سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شده است. متن «خونه مادر بزرگه» را هم مرضيه برومند نوشت كه موسيقي فيلم را هم زنده‌ياد محمدرضا عليقلي ساخت.

 در مجموعه «خونه مادربزرگه» نيز عوامل حرفه‌اي سينما و تلويزيون حضور داشتند، آدم‌هايي كه حالا اسم هركدامشان كافيست تا به فيلمي ‌اعتبار بدهد چه برسد به اين‌كه همه با هم باشند. هنگامه مفيد گوينده شخصيت مادربزرگه بود و رئيس خانه و تكيه كلامش «جان قربان». مراد فرزند همسايه در اين مجموعه بود كه به مادربزرگه سر مي زند.

گويندگي اين شخصيت را راضيه برومند بر عهده داشت. «مخمل» شخصيتي جذاب و قابل باور براي كودكان بود كه گويندگي او را بهرام شاه‌محمدلو بر عهده داشت. مخمل با خانواده «آقاحنايي» دشمني داشت اما پس از به دنيا آمدن «نبات» به آنها علاقه‌مند شد. آقا حنايي و «گل باقالي خانوم» را رضا بابك و فاطمه معتمدآريا جان دادند. در ادامه مجموعه خونه مادربزرگه، شخصيت «هاپوكومار» به سري دوم برنامه اضافه شد. او با لهجه هندي صحبت مي‌كرد و گوينده اين شخصيت «هرمز هدايت» بود.
 
«چاق و لاغر، كله‌پوك‌ها»

دهه فجر براي بچه‌ها حال و هواي خاصي داشت. 10 روز جشن و شادي، 10 روز برنامه و مراسم و مسابقه و در كنار همه اين‌ها، برنامه‌هاي ويژه تلويزيون كه براي پرشدن تمام كودكي كافي بود. يكي از اين برنامه‌ها مجموعه «چاق و لاغر» بود. داستان دو كارآگاه عروسكي كه به خيال خودشان مدام دنبال خراب كردن حال و هواي انقلاب بودند. ولي هميشه خودشان ضايع مي‌شدند و هيچ كاري نمي‌توانستند از پيش ببرند.
 
اين دوكارآگاه احمق و به قول خودشان «كله پوك» جز موضوعات خاص آن دوره از برنامه‌هاي كودك و نوجوان بود كه مورد توجه نيز قرار گرفت. از برنامه كودك‌هاي دهه 60 و 70 تقريبا محال است برويد سراغ برنامه موفق و رد و نشاني از زوج «بيرنگ» و «رسام» پيدا نكنيد. « چاق و لاغر » هم يكي از همان‌هاست، در نتيجه زوج چاق و لاغر هم از جمله زوج‌هاي موفق برنامه تلويزيوني آن دوره به شمار مي‌رود.

« عروسكا، عروسكا، كجاييد كجاييد؟ مادر بزرگ، ‌هادي، هدي بياييد، بياييد!»
 
هادي و هدي با آن عروسك گردان‌هاي سياه پوش پر از پند و پيام اخلاقي بودند. « عروسكا، عروسكا، كجاييد، كجاييد؟ مادربزرگ، ‌هادي، هدي بياييد، بياييد!» اين شروع قصه بود. بعد عروسك‌ها يكي يكي ظاهر مي‌شدند و ما را با خودشان مي‌بردند به دنياي سياه خودشان كه حالا مي‌فهميم اين سياهي زمينه بخاطر شيوه عروسك گرداني سريال بوده. چند نفر با لباس‌هاي سياه پشت سر عروسك‌ها قرار مي‌گرفتند و آن‌ها را حركت مي‌دادند؛ چون پشت صحنه هم سياه بود و نور روي عروسك‌ها بود ما آن‌ها را نمي‌ديدیم.»

هادي و هدي را نخستين بار سال 64 شبكه 2 پخش مي‌كرد. اين مجموعه بيش‌تر پندآموز بود تا مفرح و سرگرم‌كننده و اين براي برنامه كودك جمعه صبح‌ها خيلي خوشايند نبود. ظاهر كار خيلي شبيه «حسني و خانم حنا» بود. كارگردان‌ هادي و هدي «اردشير كشاورز» بود كه سبكي نو در عروسك گرداني با زمينه سياه را وارد تلويزيون كرد.
 
عرضه عروسك‌هاي هادي و هدي در بازار و دهان به دهان چرخيدن اصطلاح «قلي جون اين يه ضرب‌المثله بين مردم»، از جمله تكيه كلام معروف اين مجموعه بود. اين وسط فقط انيميشني عروسكي بدفرم روي اعصاب بود. آن هم بعد از ظهر جمعه كار و انديشه با آن پلان آخر تيتراژش كه اين دو تا يكي مي‌شوند و با سر ضرب‌هاي آهنگ، دست‌هايشان را به طرفين پرتاب مي‌كردند.

«هادي و هدي» اگر چه مجموعه‌اي متفاوت در ميان عروسك‌هاي آن دوره به شمار مي‌رفت اما آن چنان كه بايد مورد توجه واقع نشد.

دارا و سارا كمرنگ اما...
 
ايده ساخت عروسكهاي ملي دارا و سارا از سال ۱۳۷۵ توسط كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان مطرح شد. اما پنج سال طول كشيد تا اين دو خواهر و برادر ايراني، با لباسهاي محلي اقوام مختلف ايراني، با هدف آشناسازي و انس كودكان ايراني با فرهنگ كهن ايراني، اسلامي، در سال ۱۳۸۰ متولد شوند.

كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان تنها به توليد عروسك اكتفا نكرد، بلكه وسايل جنبي عروسك‌هاي دارا و سارا مثل لوازم التحرير، نوار سرود، تقويم، پوستر و جوراب نيز توليد و عرضه كرد. به گفته «محسن چيني‌فروشان» مديرعامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، به دليل كيفيت نامرغوب عروسك‌هاي ايراني، ساخت اين عروسك‌ها به چين واگذار شد.
 
وي مي‌گويد: « البته چين تنها مجري طرح توليد است و هيچ نظارتي بر طراحي و ساخت اين عروسك‌ها نداشته است.»

«زي‌زي گولو آسي پاسي دِرا كوتا تا به تا »

در آن دوران كه مجموعه‌هاي عروسكي و كارتون‌ها به سمت تكراري شدن پيش مي‌رفتند، مجموعه تلويزيوني «زي زي گولو» وارد پخش تلويزيون شد و مورد استقبال كودكان و خانواده‌ها قرار گرفت. زي زي گولو شخصيت محوري سريال عروسكي بود كه از سياره ناشناخته‌اي به زمين آمده و مهم‌ترين توانايي او اين بود كه با خواندن ورد« زي‌زي گولو آسي پاسي دِرا كوتا تا به تا »، كارهاي خارق‌العاده انجام مي‌داد.
 
سريال در ميان كودكان و نوجوانان ايران و حتي رده سني بزرگسال شهرت و محبوبيت زيادي پيدا كرد، به گونه‌اي كه واژه زي‌زي گولو به فرهنگ گفتاري مردم نيز راه يافت... سريال قصه‌هاي تابه تا (زي زي گولو) به كارگرداني مرضيه برومند و بازي ليلي رشيدي و اميرحسين صديق مورد توجه قرار گرفت.
 
«سنجد»، خاطره مشترك خيلي از نوجوان‌ها
 
نگار استخر، نامي آشنا براي كودكان و نوجوانان است. بچه‌هاي زيادي كودكي و نوجواني خود را با ديدن برنامه‌هاي او در تلويزيون گذرانده‌اند و كودكي و نوجواني‌شان با شيرين‌كاري‌هاي عروسك‌هاي شيطان و زيبايي كه او ساخته، سپري شده است. اين هنرمند جوان بيش‌ترين شهرت خود را از بابت عروسك گرداني و بازيگري در كنار عروسك‌ها دارد.
 
او جز شخصيت عروسكي «سنجد» (كه يكي از معروف‌ترين شخصيت‌هاي عروسكي تلويزيوني 20 سال اخير است)، عروسك‌هاي مطرح ديگري مثل «تربچه» و «جيقيل» را هم خلق كرده و در كنار آنها به اجراي برنامه و نمايش پرداخته است. سنجد عروسك آشناي گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيماست كه برنامه‌هايش از سال‌هاي 73 تا 80 از اين شبكه پخش مي‌شد، اين عروسك دوباره پس از سال‌ها به تلويزيون برگشته است. سنجد با آن دستان بلند و تكيه كلام «هه» نيز در ميان بچه‌ها خود را جا كرد.
 
«آهويي دارم خوشگله...»
 
در همين دوران كه عروسك‌ها يكي يكي از راه مي‌رسيدند تا در كنار مجريان با بچه‌ها ارتباط برقرار كنند، برنامه‌اي به نام « رنگين كمان» از شبكه تهران پخش مي‌شد كه گروهي از بچه‌ها در پخش مستقيم در استوديو حاضر مي‌شدند و عروسك با اجرا شعر مو سيقي فضاي شادي براي بچه‌ها ايجاد مي‌كرد. آن عروسك به نام «چرا» در بين بچه‌ها جا افتاد و شعرهاي او جزو شعرهاي دوست داشتني براي گروه سني 5 تا 10 سال شد.
 
«برم نون بخرم...»

سمبل اين نوع برنامه‌ها، صندوق پست است. همان كلاه قرمزي! ايرج طهماسب شايد تصور اين را هم نمي‌كرد كه با خلق اين شخصيت كودكانه بازيگوش كار خراب كن سمج و در عين حال دوست داشتني، اسمش به عنوان كارگردان پر تماشاگرترين فيلم تاريخ سينماي كشور ثبت شود. اما اين آقاي قرمز كلاه و پسر خاله‌اش كه صداي حميد جبلي هر دو را به سخن گفتن وا مي‌داشت، ناممكن را ممكن كردند!
 
شايد يكي از دلايل محبوبيت و اقبال برنامه به اين دليل باشد كه كلاه قرمزي و ديگر عروسك‌ها به كودكان امروزي شبيه شده‌اند، در واقع مي‌توان گفت كه سازندگان برنامه شناخت مناسبي نسبت به كودكان امروز دارند و سعي كرده‌اند عروسك‌هاي جديد را با توجه به اين خصايص بروزرساني كنند. كلاه قرمزي و پسرخاله همچنان عروسك‌هاي محبوبي هستند كه در اين دوره نيز بادوستان تازه خود همانند،
 
«هم ساده» و «فاميل دور» و «ببعي» به خانه‌ها مي‌آيند. اما در اين ميان عروسك‌هاي ديگري هم هستند كه كم كم جاي خود را در ميان دل‌هاي كوچك بچه‌ها و كودكان باز مي‌كنند. به عنوان مثال عروسك «استاد همه چي دون» به كارگرداني و تهيه‌كنندگي كيهان شادور براي سومين دوره از حضورش از ابتداي تابستان به روي آنتن مي‌رود.
 
«استاد همه‌چي‌ دون» يك برنامه سرگرمي آموزشي است كه توسط يك شخصيت عروسكي به نام «استاد همه‌چي دون» همراه با يك مجري بازيگر با نام پيمان اجرا مي‌شود و در هر قسمت از اين برنامه يكي از پرسش‌هاي علمي كودكان از طريق يك داستان پاسخ داده مي‌شود. اين برنامه در 52 قسمت 10 دقيقه‌اي براي پخش از شبكه دو در فصل تابستان آماده خواهد شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس