کد خبر 124607
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۷

به گزارش مشرق، کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت:

آنان که مشکل بینایی ندارند هم صحنه را تار می بینند!

روزنامه «مردم سالاری» در شماره مورخه 9/3/1391 خود ضمن بازتاب مفصل سخنان شهردار تهران با حروف درشت این گفته ایشان را به عنوان تیتر انتخاب کرده است:

«هرکس شفافیت مالی شهرداری را نمی بیند چشمانش تار است»!! اکنون به عنوان کسی که دچار هیچگونه مشکل بینایی نیست باید از جناب شهردار پرسید: آیا به گونه ای شفاف اعلام می فرمائید که سرجمع چقدر بابت تولید فیلم های تاویل برانگیز «طهران-تهران» و «نارنجی پوش» از کیسه بیت المال خرج کرده اید و ساخت این فیلم ها با کدام بخش از وظایف تعریف شده و قانونی شهرداری قابل توجیه است؟! و این پرسش نیز جای طرح دارد که آقای مهرجویی کارگردان دو فیلم یاد شده که حتی یک فریم از فیلم های پس از انقلاب او در همدلی و همراهی با انقلاب و ارزش های برآمده از آن نبوده است چگونه از چنته شهرداری تهران سر درمی آورد؟

در پایان نیز ای کاش دلیل انعقاد قرارداد میلیاردی با این فیلمساز را نیز اعلام می کردند تا مردم بدانند در زمانه ای که بسیاری از فیلمسازان ارزشی متاسفانه با مشکلات مالی روبرو هستند، شهرداری تهران چه فضیلتی را در این فیلمساز یافته است که دیگران نیافته اند؟!

لقمان حکیم را گفتند؛ ادب از که آموختی؟ گفت: از...

روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود- 9/3/91- علیه دولت و نمایندگان مجلس دست به اهانت شرم آور و رکیکی زده است. این روزنامه در ستون «کاناپه» و در قالب به اصطلاح «طنز» نوشته است؛ «همزمان با مشخص شدن نتیجه رای گیری برای انتخابات رئیس مجلس نهم در مجلس، یک روباه و یک بزمجه در تهران دستگیر شدند. کارشناسان احتمال هرگونه ارتباط بین بزمجه و روباه را با هر چیز دیگر رد کردند اما ابراز خوشحالی کردند این بزمجه و این روباه مسیر حرکتشان مشکوک بوده و ماموران این دو عنصر را پیش از نزدیک شدن به مجلس یا هیئت دولت دستگیر کرده اند.»

گفتنی است روزنامه اعتماد نقاط سیاه فراوانی در کارنامه خود دارد که دریافت مبالغ کلان از شهرام جزایری، چاپ مقالات و گزارش های بی بی سی با تغییر امضای آن به نام های جعلی و... از جمله آنها بوده است. از این روزنامه در میان روزنامه های زنجیره ای وابسته به مدعیان اصلاحات نیز به عنوان یک «روزنامه زرد» و اهل زد و بند یاد می شود.

رویترز: اسرائیل بعد از مذاکرات بغداد دچار استرس شده است!

وضعیت متزلزل و شکننده رژیم صهیونیستی در این روزها چنان است که خبرگزاری انگلیسی رویترز نیز نتوانست آن را پنهان کند و صریحاً نوشت که اسرائیل دچار انزوا و اضطراب شده است.

مقامات صهیونیستی که هر از چندگاهی بلوف می زدند حمله احتمالی به ایران گزینه مدنظر تل آویو است و اگر مذاکرات بغداد طبق خواسته آنها به نتیجه نرسد آن را عملیاتی می کنند؛ اکنون به گزارش رویترز با شرایط ناگواری روبرو هستند. رویترز می نویسد؛ «اسرائیل که پیش از این تهدید به جنگ علیه ایران کرده بود در حال حاضر مضطرب در حاشیه مذاکرات نشسته است.»

از سوی دیگر، موشه یعلون معاون نتانیاهو در گفت وگو با رادیو ارتش اسرائیل اعتراف کرده است که ما نتوانسته ایم در مذاکرات بغداد به خواسته مان برسیم.

دویچه وله درباره اظهارات موشه یعلون گزارش داده است که او دولت های غربی را مقصر دانسته و آنها را به تعلل در این سری از مذاکرات متهم کرده است.

معاون نخست وزیر رژیم صهیونیستی اظهار داشته که ایران توانسته با دیپلماسی فرصت ها را به نفع خود رقم بزند. آنچه بیش از هر چیزی در مواضع مقامات رژیم صهیونیستی پس از مذاکرات بغداد به چشم می آید عصبانیت آنها از صلابت ایران و ناکامی 1+5 در تحمیل نظرات خود به تیم هسته ای کشورمان است. این در حالی است که رجزخوانی اسرائیل درباره احتمال حمله به ایران نیز بیش از پیش با تمسخر روبرو شده است، تا آنجا که پیش از مذاکرات بغداد ایندیپندنت، تهدید اسرائیلی ها برای حمله به ایران را، بلوف قرن ارزیابی کرد.

این را که دیگر کیهان ننوشته است!

«نرخ رشد علمی ایران 11 برابر بقیه کشورهای دنیاست و این مرا آزار می دهد. نه این که از پیشرفت های علمی در وطنم آزرده خاطر باشم. نه، نه، نه، آزردگی خاطر من از دوستان خودم در پهنه اپوزیسیون است.»

یکی از کاربران سایت ضد انقلابی بالاترین بعد از مقدمه فوق می نویسد: «چرا خودمان را فریب می دهیم؟ من از خودفریبی بیزارم و تصور می کنم همه انسان های آزاده و دموکرات باید از خودفریبی بیزار باشند، اما بدتر از خودفریبی، تلاش دوستان برای فریب بقیه دوستان خود است.»

این کاربر سایت بالاترین که خود را «رامین شیرزاد» معرفی کرده است می نویسد: «هر روز سایت های گویانیوز، نوروز، کلمه، امروز، جرس و تقریبا همه سایت هایی که در زیرمجموعه اپوزیسیون رژیم ایران فعالیت می کنند، از عقب افتادگی علمی ایران خبر می دهند و این که اگر جنبش سبز پیروز شده بود یا رژیم اسلامی شکل نگرفته بود، امروز ایران در عرصه های علمی، پیشرفت های محیرالعقولی کرده بود. حرف من این است که نرخ رشد علمی ایران را که شورای نگهبان یا کیهان و سپاه اعلام نکرده اند. این نرخ رشد را رسانه های آمریکایی و اروپایی و سایت های معتبر علمی مثل سایت «ساینتست» در لندن که اعتبار جهانی دارد اعلام کرده. لندن که عاشق چشم و ابروی آخوندها نیست.»

رامین شیرزاد خطاب به اپوزیسیون می نویسد «اگر بدتان نیاید و اخم نکنید، اجازه بدهید بگویم که بی سواد و عقب افتاده خود ما هستیم. اگر باور نمی کنید نگاهی به ایران از چشم آمریکایی ها و اروپایی ها بیندازید و نگاهی هم به خودمان. آقای مزروعی و امیرارجمند و باطبی و گنجی و شیرین عبادی و کروبی و موسوی و خاتمی چه ویژگی علمی دارند؟ تقریبا هیچ! به قول کیهان در طنز معروف گفت و شنودش که خود ما را هم کلی به خنده انداخت، سواد بسیاری از ما یک کمی بیشتر از سواد خواندن و نوشتن است، اما، در آن طرف، برنامه هسته ای ایران، داد آمریکا و اسرائیل را بلند کرده است. خوب اگر پیشرفت هسته ای نداشتند که اینهمه سر و صدا بلند نمی شد. نانو تکنولوژی و ساخت موشک و زیردریایی و سفینه فضایی و ماهواره هم که دروغ نیست. همه مجامع علمی دارند اعتراف می کنند.»

«رامین شیرزاد» در ادامه آورده است؛ «چرا خودمان را فریب می دهیم. بی سواد ما هستیم نه کارگزاران رژیم.»

مادرم سر نماز همه شما را نفرین می کند!

یک عضو گروهک موسوم به «ملی-مذهبی»! نامه ای را که خطاب به برخی از سران و عوامل فتنه 88 نوشته در صفحه «فیس بوک» خود منتشر کرده است.

«بهرام-ق» در این نامه با عنوان «لطفا سوال مرا بی پاسخ نگذارید» می نویسد؛ «آقایان رهبران جنبش سبز و اصلاح طلبان زندانی خواهش می کنم مرا متهم نکنید که در آمریکا به عامل کیهان تبدیل شده ام. در کتاب های مرحوم مهندس بازرگان خوانده ام که از نظر اسلام حرف حق را باید پذیرفت هر چند از زبان دشمن باشد. بنابراین برای شما چه فرقی می کند که من عامل شریعتمداری کیهان باشم یا نباشم. من سوال خود را خیلی واضح و روشن می پرسم و از شما انتظار پاسخ روشن و قانع کننده دارم.» بهرام-ق بعد از این مقدمه می نویسد «شما آقایان خاتمی و موسوی و کروبی و حجاریان و تاجزاده و بقیه که اسم همه تان را به خاطر ندارم به من و امثال من گفتید که در انتخابات 88 تقلب شده است و ما را برای گرفتن حق خود و با شعار «رأی من کو؟» به خیابان ها کشیدید. اما چند ماه بعد وزارت اطلاعات رژیم یک کلیپ ویدیویی از آقای تاجزاده پخش کرد که با دوربین مخفی از درون زندان گرفته شده بود. آقای تاجزاده در این کلیپ ویدیویی اعتراف کرده بود که تقلب در انتخابات ریاست جمهوری 88 امکان نداشته و دلیل می آورد که در قالب معاون سیاسی وزارت کشور چند انتخابات برگزار کرده و می داند که تقلب در مقیاس ده میلیون رأی امکان پذیر نیست. سوال من این است که اگر تقلب نشده چرا من و چند تن دیگری را که می شناسم و تعداد خیلی بیشتری را که نمی شناسم با ادعای تقلب به خیابان ها کشیدید و از ترس دستگیری مجبور به فرار از کشور و زندگی پناهندگی کردید؟ و اگر تقلب شده، چرا اعتراف کردید که تقلب نشده؟ در آن کلیپ نشانه ای از فشار و اجبار به اعتراف دیده نمی شود و تا آنجا که من در این گوشه دنیا از طریق گشت و گذار در سایت های اینترنتی باخبرم، آقای تاجزاده هم آن اعتراف و موضوع آن کلیپ را تکذیب نفرموده اند . سوال من فقط همین است و فکر نمی کنم سوال مبهم یا پیچیده ای باشد. بالاخره تقلب شده یا نشده. آقای خاتمی هم که دم از تقلب می زد، در انتخابات مجلس ایران شرکت کرد. منظورم این است که آقای خاتمی هم با شرکت در انتخابات مجلس اعتراف کرد که تقلب نشده است، پس از ایشان هم همین سوال را دارم». نویسنده این نامه در ادامه آورده است؛ «باور کنید وقتی خبر پیشرفت های علمی جوانان کشورم را می شنوم چیزی نمانده که از غصه دغ (عین متن) کنم. چرا من و جوانان دیگری مثل من را فریب دادید و از بقیه جوانان وطنم جدا کردید و آواره کردید»؟ بهرام-ق در پایان نامه خود می نویسد «مادرم می گوید، سر هر نماز آقای موسوی و آقای کروبی و آقای خاتمی و آقای امین زاده و آقای حجاریان و آقای تاجزاده و چه می دانم، بقیه دوستان شما را نفرین می کند و از خدا می خواهد، فرزندان شما هم به سرنوشت فرزند خودش یعنی من، گرفتار شوند. منتظر جواب سوالم هستم. آدرس ایمیلم را در همین صفحه آورده ام.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس