به گزارش مشرق، حکایت داوران فوتبال ما، حکایت مرغ عروسی و عزاست! داوران اگر خوب و کم اشتباه قضاوت کنند، هیچ نامی از آنها در رسانهها برده نمیشود. هیچکس به داوری که بدون اشتباه قضاوت کرده، توجه نمیکند. کارشناسان او را به نقد نمیکشند و مجری برنامههای تلویزیونی هم با لبخندی شیک میگوید این مسابقه هیچ صحنه داوری نداشت. حالا بماند که تعداد این بازیهای کم اشتباه در لیگ برتر بیستم خیلی خیلی محدود بود اما داوران بی اشتباه در رسانهها دیده نمیشوند و مربیان هم نامی از آنها در نشستهای خبری بر زبان نمیآورند.
از سوی دیگر، اگر داوری مرتکب اشتباه تاثیرگذار شود، حداقل یک هفته نامش بر سر زبان هاست. رسانههای نوشتاری، دیداری و شنیداری به طور ویژه به عملکردش میپردازند و بارها و بارها نامش را در رسانهها میبینیم، می شنویم و میخوانیم. حالا اگر شما داور بودید، ترجیح می دادید چگونه در لیگ برتر قضاوت کنید؟
البته دغدغه اصلی دیده نشدن داوران خوب نیست. مشکل ریشهای تر از این حرفهاست. اولین مساله، اشتباههای حیرت انگیز و تاثیرگذار آنها در لیگ برتر بیستم بود. اشتباههایی که گاهی به سختی میتوان باور کرد، سهوی و رنگی نبوده است. به همین دلیل برخی کارشناسان معتقدند نمره قضاوت و عملکرد فنی داوران در لیگ بیستم زیر 10 است.
شاخص ترین و عجیبترین اشتباه داوری لیگ برتر بیستم هم نه در بازیهای مهم و حساس بلکه در بیحاشیهترین دربی تاریخ رقم خورد. جایی که یک تیم به جای پنج تعویض قانونی، شش تعویض انجام داد و انگار نه تنها داور وسط، بلکه داور چهارم و مسئول برگزاری مسابقه و ... نیز خواب بودند و این اشتباه حیرتانگیز را ندیدند. مگر میشود داور چهارمی که گاهی 40 متر دورتر از صحنه به داور وسط توصیه میکند فلان صحنه را پنالتی بگیرد، وظایف خودش را در کنار خط و بیرون از زمین به درستی انجام ندهد؟ شمردن یک تا 5 هم کار سختی نیست که داور چهارم به یک تیم اجازه تعویض ششم و غیرقانونی را میدهد. بر فرض محال، سرمربی و سرپرست پیکان میخواستند تعویض غیرقانونی انجام بدهند،داور چهارم و داور وسط زمین حواسشان کجا بوده؟ این اتفاق بدون تعارف فاجعه داوری لیگ بیستم بود. حالا حکایت ندیدن پنالتیها و آفسایدهای واضح بماند.
بیشتر بخوانید:
داوران خستهتر از گذشته و شکنندهتر شدهاند
در واقع، نیمی از جنجالها در لیگ برتر بیستم ریشه در اشتباههای تاثیرگذار داوری داشته است. گاهی در برخی مسابقات هم تیم بازنده و هم تیم برنده از قضاوت شاکی و ناراضی بودند. چرا داوری فوتبال باشگاهی ما به این حال و روز افتاده؟ چرا مدام شاهد بیانیه نویسی باشگاهها علیه داوریها، فدراسیون و سازمان لیگ هستیم؟ چرا میخواهیم مردم را از سالمترین تفریح خانوادگی بیزار کنیم؟ چرا باشگاهها در این فصل، از هفته اول شروع به بیانیه نویسی کردند؟ ذوب آهن در همان هفته اول علیه داوریها موضع گرفت. اکنون که هفتههای حساس و پایانی لیگ برتر است که دیگر نمیتوان انتظار داشت باشگاهها خوددار و صبور باشند. در مسابقاتی که شاید حتی یک امتیاز یا یک گل زده باعث قهرمانی یا سقوط یک تیم شود. به همین دلیل شاهدیم که در این هفتههای آخر لیگ حتی در جریان مسابقه یک تیم بیانیه علیه اشتباه داور منتشر میکند. در چنین فضای متشنجی، گاهی باید از کرونا ممنون باشیم که بازیها را بدون تماشاگر کرده؛ وگرنه مشخص نبود چه فاجعهای در ورزشگاهها در پی این اعتراض باشگاه ها، مربیان و بازیکنان رخ میداد؟
شاید بهترین توجیه برای قضاوتهای بد و پر اشتباه داوران، همان دلایل قدیمی و تکراری است. البته، کرونا باعث شده که داوران ما تمرینات خوب و منظمی نداشته باشند. کرونا باعث شده حتی تست های آمادگی جسمانی در شروع فصل با دقت و وسواس زیاد گرفته نشود. حتی تعطیلی باشگاهها باعث شده داوران در روزهای کرونایی محل مناسبی برای تمرین نداشته باشند.
از سوی دیگر، دستمزد ناچیز داوری نسبت به اهمیت و حساسیت این شغل، شاید باعث می شود که دل به کار ندهند! مگر میشود داوری که 22 بازیکن با دستمزد میلیاردی را در زمین قضاوت و مدیریت میکند، رقمی در حدود یک میلیون تومان دستمزد بگیرد؟ برخی داوران برای امرار معاش حتی به مشاغل سختی چون مسافرکشی رو آوردهاند.
با وجود همه این وضعیت بدی که داوران برای فوتبال باشگاهی ما رقم زدهاند، برخی کارشناسان معتقدند که اشتباه عمدی و رنگی ندارند. سیدرضا غیاثی رئیس اسبق کمیته داوران میگوید: "داوران با عشق و علاقه کار میکنند؛ حتی با وجود این شرایط سختی که آنها پیدا کردهاند، در تلاشند که وظیفهشان را به خوبی انجام بدهند. مشکلاتی نظیر ناآمادگی، معضلات مدیریتی، تعداد زیاد داوران، دیر به دیر قضات کردن آنها، شرایط کرونا و آموزش را می توان از مهمترین دلایل قضاوت ضعیف دانست."
حالا داوران آموزش کم یا بد دیدهاند، در این هفتههای پایانی لیگ برتر فرصتی برای اصلاح این مساله نیست. البته، مدیران داوری فدراسیون هم تغییر کرده و در واقع مدیران جدید، از حسن کامرانی فر رئیس دپارتمان گرفته تا خداد افشاریان رئیس کمیته، نقشی در آموزش این فصل نداشتهاند اما سکان در دستان آنهاست و باید در چیدمان داوری دقت لازم را داشته باشند تا بهترین ها را برای حساسترین و مهمترین مسابقات انتخاب کنند. برخی کارشناسان میگویند که چیدمان اشتباه یکی از عوامل بروز مشکلات است.
البته باشگاهها نیز نباید در انتخاب و چیدمان داوریها دخالت کنند اما متاسفانه در این هفتهها خیلی راحت در مورد داوران موضع گیری میکنند و بیانیه مینویسند و حتی به صراحت میگویند این داور و آن داور را نمیخواهند. کار اشتباهی که باعث فشار روانی مضاعف روی داوران در روز مسابقه میشود. مسئولان جدید فدراسیون و داوران هم باید برای فصل آینده در آموزش و کشف استعداد جدی باشند و در این روزهای سخت و حساس فقط به داوران روحیه بدهند و در انتخاب دقت لازم را داشته باشند.
تعداد زیاد داوران در لیگ برتر یکی از عوامل ضعف این حوزه محسوب میشود. متاسفانه تعداد داوران حاضر در لیگ برتر ما چند برابر لیگهای معتبر است. همین یکی از نقاط ضعف اساسی در داوری فوتبال است که باید به آن بیش از گذشته توجه شود. برخی داوران مجبور بودند 4 هفته یک بار در لیگ برتر سوت بزنند و همین باعث دوری از مسابقات شده است. حالا باید تعداد را کاهش و دستمزد آنها را افزایش داد تا با انگیزه بیشتر در میادین حاضر شوند.
سیدرضا غیاثی رئیس اسبق کمیته اما به نکتهای حیرت انگیز اشاره میکند که تا به حال هیچ مسئول داوری در موردش صحبت نکرده است. غیاثی به فارس گفت: "نمیتوان منکر مشکلات مختلف در داوری شد؛ از عدم آمادگی جسمانی تا هجمه به این قاضیها و کم بودن دستمزد ولی یک بحث مهمی که از دیرباز تاکنون وجود داشته که میتواند ریشه برخی از مشکلات اصلی باشد. حتی در فدراسیون قبلی هم این اشکال را شاهد بودیم؛ اینکه دبیرکل در کار چیدمان دخالت میکند. حتی گاهی دیده شده که دبیرکل با داوران تماس میگیرد و میگوید برخی تیمها از شما ناراحتند؛ درحالیکه به هیچ عنوان چنین حق و اجازهای ندارد."
در محافل فوتبالی معمولا عنوان میشود که دبیرکل فدراسیون بعد از رئیس همه کاره فدراسیون است و در اساسنامه هم آمده که تمامی مکاتباتی باید با امضای وی انجام شود. به همین دلیل این قدرت را در خود میبیند که حتی بتواند از چیدمان ایراد بگیرد اما سیدرضا غیاثی با نکوهش این رویه به فارس گفت: "دبیرکل یک حقوقبگیر در فدراسیون است و رئیس کارمندان است؛ نه رئیس داوران و رئیس دپارتمان و حق دخالت در داوری ندارد اما چون معمولا دبیرکلها از گذشته تا به امروز با مدیران و مربیان باشگاهها ارتباط دارند، گاهی شاهدیم که در چیدمان دخالت میکنند. در حالیکه حتی رئیس فدراسیون هم حق دخالت در این موضوعات را ندارد."
همه اینها نشان می دهد که این مردان سیاه پوش مستطیل سبز، روزهای خوبی را پشت سر نمی گذارند. البته، باید تدبیری کرد تا هر چه زودتر این مشکلات و آسیب ها از بین برود تا بار دیگر اوضاع در این حوزه به سامان شود.