سرویس جنگ نرم مشرق - اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی به قلم دکتر راز زیمت پژوهشگر و کارشناس مسائل ایران در مؤسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی و همچنین کارشناس سابق حوزه ایران در ارتش اسرائیل نوشت: پس از تصمیمگیری شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت هفت نفر از ۵۹۲ نامزدی که در انتخابات ریاست جمهوری روز ۲۸ خرداد ثبتنام کرده بودند، به نظر میرسد که مسیر برای انتخابات ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور بعدی ایران هموار شده است.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
دوره حساس برای احیای برجام
این اندیشکده مینویسد: در یک سناریوی بسیار محتمل که در آن رئیسی برنده انتخابات میشود، انتظار میرود که او در دوره حساسی از تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق هستهای ۲۰۱۵ که ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده بود، به قدرت برسد. در زمان نگارش این مقاله، با وجود پیشرفتهایی که تاکنون در مذاکرات هستهای در وین صورت گرفته است، هنوز مشخص نیست که آیا قبل از انتخابات ۲۸ خرداد یا حتی قبل از قدرت گرفتن رئیسجمهور جدید در مردادماه، احتمال رسیدن به توافقی که امکان بازگشت به برجام را میدهد وجود دارد یا خیر.
رویکرد ایران در قبال برجام تغییر نخواهد کرد
پیروزی مورد انتظار رئیسی خبر از بازگشت کنترل محافظهکارها بر تمام سه قوه میدهد و انتظار میرود که دولت بعدی رویکرد تندروتری را نسبت به امور داخلی و خارجی اتخاذ کند. در حالی که این تغییرات ممکن است بر سیاست هستهای ایران نیز تأثیر بگذارند، این لزوماً به آن معنا نیست که استراتژی کلی تهران و به ویژه رویکردش نسبت به آینده برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تغییر خواهد کرد.
اول اینکه، در حالی که رئیسجمهور نفوذ قابلتوجهی بر تصمیمگیری از جمله در زمینه سیاست هستهای دارد، قدرت برتر و نهایی در ایران در اختیار رهبر معظم است. ریاست شورای عالی امنیت ملی، انجمن کلیدی در سیاستگذاری، بر عهده رئیسجمهور است که تا حدودی در انتخاب اعضای آن نقش دارد. با این حال، تصمیمات در مورد مسائل استراتژیک اغلب به شیوه توافقی صورت میگیرد و نیازمند تأیید رهبر معظم است. بنابراین، آینده رویکرد ایران نسبت به برجام، بیشتر از رئیسجمهور بعدی به نظر آیتالله خامنهای بستگی خواهد داشت. حتی طی دورههایی که رئیسجمهور و وزیر امور خارجه به طور قابلتوجهی در مدیریت مذاکرات هستهای دخالت داشتهاند -مانند مذاکرات هستهای توسط محمدجواد ظریف بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵- تصمیمگیری نهایی با شورای عالی امنیت ملی بوده است. ظریف پس از اینکه روحانی به او اختیار داد تا مذاکرات هستهای را انجام دهد توضیح داد که سیاست و تصمیمگیری در مورد مسئله هستهای، به جای وزارت امور خارجه بر عهده شورای عالی امنیت ملی خواهد بود.
رئیسی مخالف بازگشت به برجام نیست
شورای آتلانتیک در ادامه تأکید کرد: دوم اینکه، اگرچه مواضع رئیسی در واقع تندروتر از روحانی هستند، اما او در اصل مخالف بازگشت به برجام نیست. از زمان خروج ترامپ از این توافق در سال ۲۰۱۸، رئیسی در انتقاد از سیاست سازشی روحانی در قبال آمریکا به مقامات ایرانی دیگر ملحق شده است. او همچنین دیدگاههای ضدآمریکایی آیتالله خامنهای را بازتاب داد و تصریح کرد که آمریکا نباید مورد اعتماد قرار گیرد و چاره بحران اقتصادی ایران در لغو تحریمها نیست، بلکه در اتخاذ یک "اقتصاد مقاومتی" با هدف تشویق خوداتکایی و تولید داخلی است. با این حال، رئیسی با خود توافقنامه هستهای مخالفت نمیکند. در یک مناظره تلویزیونی که در طی کارزارهای انتخاباتی سال ۱۳۹۶ برگزار شد، او تأکید کرد که هر دولتی که به قدرت برسد باید به برجام متعهد باشد. او گفت: "توافق هستهای، با وجود کمبودهایش یک سند ملی است. "
رئیسی و رهبر ایران تفسیر مشترکی از برجام دارند
در نهایت، به نظر میرسد که مواضع رئیسی تفسیر مشترکی از رهبری ایران را بازتاب میدهد، مبنی بر اینکه بازگشت به توافق هستهای در ازای لغو تحریمها برای رشد اقتصادی ضرورت دارد. علاوه بر این، او به عنوان رئیسجمهور، احتمالاً تمایل بیشتری به بهبود وضعیت اقتصادی خواهد داشت، که همواره عامل اصلی موفقیت یا شکست هر رئیسجمهوری در ایران بوده است.
علاوه بر این، ممکن است آیتالله خامنهای بیشتر از رؤسای جمهور پیشین ایران از رئیسی حمایت کند. ریاست جمهوری رئیسی ممکن است هماهنگی بیشتری با دفتر رهبر معظم داشته باشد، زیرا برخلاف رؤسای جمهور سابق، رئیسی مواضعی را بیان میکند که با دیدگاههای آیتالله خامنهای درباره مسائل داخلی و خارجی مطابقت بیشتری دارند.
احتمال منتفی شدن برجام موشکی و منطقهای
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: با این حال، ممکن است مواضع رئیسجمهور جدید بر لحن یا شیوه مذاکرات تأثیر بگذارد، به ویژه اگر تا زمانی که او در مردادماه به قدرت برسد توافقی حاصل نشده باشد. مذاکره با یک تیم مذاکرهکننده ایرانی که مواضع ضدآمریکایی و تهاجمی را ابراز میکنند برای تیمهای مذاکرهکننده غربی بسیار چالشبرانگیز خواهد بود، به ویژه اگر رئیسی یک فرد تندرو، مانند دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، سعید جلیلی، را به عنوان وزیر امور خارجه خود انتخاب کند. علاوه بر این، در حالی که دورنمای احیای برجام همچنان به دور از قطعیت است، احتمال حرکت به سوی یک توافق هستهای قویتر و طولانیتر با رئیسی به عنوان رئیسجمهور خیلی کمتر به نظر میرسد. با توجه به بیاعتمادی شدید
بین ایران و ایالات متحده، که پس از خروج ترامپ از برجام و بیمیلی آیتالله خامنهای برای بحث در مورد مسائل غیرهستهای مانند موشکهای دوربرد و سیاست منطقهای ایران بدتر شده است، حتی یک رئیسجمهور میانهرو نیز احتمالاً در پیشبرد مذاکرات مبتنی با برجام با مشکل بزرگی مواجه میشد.
مجهولات در مورد کابینه رئیسجمهور بعدی
هنوز مجهولات زیادی در مورد رئیسی و آینده برجام وجود دارند. اول و مهمتر از همه اینکه، هنوز کاملاً مشخص نیست که آیا ایران برای بازگشت به توافق هستهای جدیت دارد یا خیر. علاوه بر این، سؤالات بیشتری باید پاسخ داده شوند: آیتالله خامنهای تا چه حدی به رئیسی اختیار اداره سیاست خارجی را خواهد داد؟ آیا رئیسی علاقهمند است که با مسائل خارجی سروکار داشته باشد یا ترجیح میدهد بر روی مسائل داخلی تمرکز کند؟ آیا رئیسی یک وزیر امور خارجه تندرو مانند جلیلی را انتخاب میکند، یا یک وزیر میانهرو؟ چه کسی مذاکرات را انجام خواهد داد و آیا انجام مذاکرات بر عهده وزارت امور خارجه باقی خواهد ماند یا مسئولیت آنها به شورای عالی امنیت ملی سپرده خواهد شد؟ پاسخ به این پرسشها در هفتههای پس از تحلیف رئیسجمهور آشکارتر خواهد شد و مسیر دولت جدید در مورد مسئله هستهای را نمایان خواهد کرد.
ایران استراتژی خود را به طور ناگهانی تغییر نمیدهد
اندیشکده شورای آتلانتیک در پایان گزارش خود تصریح کرد: در هر صورت، لازم به یادآوری است که جمهوری اسلامی استراتژی فراگیر خود را به طور ناگهانی تغییر نمیدهد، حتی اگر با دیدگاههای رئیسجمهور تازه انتخابشده مطابقت نداشته باشد. آنچه در نهایت رویکرد ایران به مسائل کلیدی را تعیین میکند، این است که رهبری گسترده ایران منافع ملی ایران را چگونه مشخص میکند. با فرض اینکه ایران در واقع به دنبال احیای توافق هستهای -البته با شرایط خودش- است، میتوان ارزیابی کرد که این فقط آمریکا نیست که میخواهد پرونده هستهای ایران را پایان دهد، بلکه رهبری ایران هم میخواهد پرونده هستهای را برای چند سال آینده کنار بگذارد تا به سایر چالشهای مهم، به ویژه بحران اقتصادی رسیدگی کند.