به گزارش مشرق یک کاربر در رشته توئیتی نوشت: سوال اول این است که شورا باید تشخیص صلاحیت افراد را مقدم کند یا تشخیص مصلحت را؟ تحلیلهایی که به اسم مصلحت مشارکت مردم، به بحث صلاحیت توجه نمیکنند، جالب توجهند. کسانی که قبلا میگفتند شورا مصلحت را لحاظ نکند و الان دم از مصلحت مشارکت میزنند جالب توجه ترند.
سوال دوم اینکه محاسباتی که فلانی تایید شده الان رد شده یا قبلا رد شده بوده الان تایید شده، معناش این نیست که کلا بررسی صلاحیت افراد را به ادوار قبل بسپاریم؟ اساسا وقتی شورا کسانی که خودش تایید میکرده الان رد صلاحیت کند، معنا دارد بگوییم یک دفعه نسبت به همه شان دشمنی پیدا کرده؟
سوال سوم اینکه ولو شفافیت و اقناع مردم لازم است اما آیا این درست است که شورا پرونده افراد و ملاحظات خود را علنی کند؟ ثمرات این کار به لحاظ آبروی افراد را کار ندارم اما آثار اجتماعی آن چیست؟ اگر هر شخص بخواهد جمع بندی خود را توضیح دهد چه خواهد شد و چه حواشی شکل خواهد داد؟
سوال چهارم اینکه دوازده نفر افرادی که بالاتر از قاضی های عادی هستند، اطلاعات مربوط به افراد را بررسی میکنند. من کاری به تحلیلهای بی بی سی چی ها ندارم. واقعا احتمال فساد و بی تقوایی یا گول خوردن دوازده نفر فقیه یا حقوق دان قضاوت کننده عادل چقدر است؟ خصوصا در امر خطیر ریاست جمهور
سوال پنجم اینکه رفقایی که میگفتند انتخاب روحانی به دلیل خطای شورای نگهبان در تایید صلاحیت او بوده که حداقلها را هم نداشته، الان تحلیل میکنند شورای نگهبان مصلحت مشارکت را ملاحظه کند، احساس تناقض نمیکنند؟
سوال ششم اینکه کسانی که میگفتند اساسا مردم برایشان دیگر این جناح و آن جناح مطرح نیست و مساله شان کارامدی مدیران است، الان چطور احساس کردند مشارکت به مخاطره افتاده؟ حالا اگر بحث در رد صلاحیت احمدی نژاد بود که پایگاه جدی مردمی دارد باز قابل قبول تر بود، اما علی لاریجانی واقعا؟ جهانگیری؟ اینها نباشند مشارکت کم میشود؟
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.