به گزارش مشرق، محسن مهرعلیزاده ۶۵ ساله یکی از سیاستمدارانی است که پا به عرصه کاندیداتوری ریاستجمهوری گذاشته است؛ عرصهای که با آن غریبه نیست و ۱۶ سال پیش برای نخستین بار آن را تجربه کرده است؛ در آن سال صلاحیت او به تائید شورای نگهبان نرسید، اما رهبر انقلاب با صدور حکمی به شورای نگهبان دستور تجدید نظر در مورد بررسی صلاحیت مهرعلیزاده و یکی دیگر از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ دادند و به این ترتیب بود که او پا به عرصه رقابت انتخاباتی گذاشت.
در ادامه بخش های مهم گفتگوی مهرعلیزاده با ایسنا را می خوانید:
** بعنوان فردی که هم در زمینههای اقتصادی کار کرده و ۴۲ سال تجربه در بنگاهداریهای بزرگ و مسائل توسعهای دارم، میتوانم بگویم آنچه ظرفیت کشور در زمینههای آبی، معادن، نیروی انسانی جوان و ظرفیتهای بازار در کشورهای همسایه بوده است را استفاده نکرده ایم. اکنون که عمده مردم از شرایط ناراضی بوده و در رنج هستند، باید عمده تلاشها را با برنامهریزی دقیق در جهت رفاه عمومی مردم انجام دهیم.
** الان میزان فقر و تنگدستی به حدی بالا رفته است که ما در مقطعی از زمان باید برای دهکهای جامعه، حداقل ۵ دهک پایین، ۳ تا ۵ برابر به همین میزان یارانه نقدی کنونی اضافه کنیم، زیرا مردم بسیار پایینتر از خط فقر قرار گرفتهاند. اکنون حدود ۴۵ هزار تومان یارانه برای مردم در نظر گرفته میشود، رسیدن این رقم به حدود ۲۳۰ هزار تومان، باز هم در مقایسه با افزایش قیمتها جبران هزینه زندگی مردم را نخواهد کرد؛ با این حال اگر به این سمت حرکت کنیم که همواره سوبسید بده باشیم و نگذاریم مردم خودشان رشد کنند، سودی ندارد. باید راه را باز کنیم تا مردم خودشان فعالیت و تولید کنند. یک راهکار همین برنامه مشخص توسعه اقتصادی است که باید به مسائل اجتماعی نیز توجه داشته باشد.
** مسئله تحول و عدالت یک شعار نیست و از برنامه من نشات میگیرد. من برنامه بسیار منظمی را تحت عنوان الگوی حکمرانی اقتصاد اجتماعی به صورت پیش نویس آماده کردهام؛ این برنامه تحت عنوان «زندگی برازنده ایرانی، سرافرازی جامعه ایرانی» است؛ این الگو هم تحول در وضعیت اقتصادی کشور را به دنبال دارد و هم به مسئله عدالت اجتماعی توجه کرده است. در نتیجه نام این برنامه را تحول و عدالت قرار دادم، زیرا تحولی توام با رعایت حقوق انسانها اعم از تامین معیشت و حداقل زندگی است. نام دولت، شعار نبوده و منطبق با طرز تفکر این برنامه است.
** من ۴۲ سال کار کردهام و از کف کارخانه کار را آغاز کرده ام. در ۲۵ سالگی در شرکت سایپا مدیر تولید شدم. مهندس مکانیک با مدرک لیسانس بودم. پس از آن مدیر کارخانه، عضو هیات مدیره، قائم مقام و مدیر عامل بودهام. پس از این مدیر صنعتی و بهرهبرداری و در زمینه صنایع سنگین شدم. در ۲۹ سالگی معاون وزیر صمت شدم. با تمام کارخانهها و ظرفیتهای آن آشنا هستم. از آنجا به ایجاد مناطق آزاد رسیدم و فعالیت من ایجاد، احداث و حاضر کردن بخش خصوصی برای ایجاد تجارت آزاد در کیش بود که ایجاد کردم. هواپیمایی کیش ایر را ایجاد کردم. سپس معاون امور نیروگاههای سازمان انرژی اتمی شدم، زیرا نیروگاه اتمی بوشهر رها شده بود؛ تا سال ۷۱ این نیروگاه رها شده بود و اقدام کردم تا آن را راه اندازی کنم. این اقدام نیز به مذاکره با خارجیها دارد. از همین رو من ۲ سال با خارجیها مذاکره کردم. پس کار عمرانی را بلدم، مذاکره خارجی را بلدم و کار صنعت را بلدم.
** روحیه تک روی در انتخابات سال ۸۴ در گروههای اصلاحطلب مشاهده میکردیم، بسیار وحشتناک بود و در مقایسه با بندهای که آن زمان زانوی ادب زدم و در مقابل بزرگترها که آقایان هاشمی و کروبی و دوستان دیگری که به عنوان گروه دوم خرداد پر قدرت مطرح بودند، صحبت کردیم، قابل قیاس نیست؛ من گفتم احساس خطر میکنم و ظاهراً من از همه شما کوچکتر هستم؛ شما دسته دارید و میتوانید جریان راه بیاندازید اما اگر اینگونه پیش برویم، قطعاً شکست خواهیم خورد. با این حال محاسبات دوستان این بود که بعضیها هیچ وزنی ندارند. مثلا آقای کروبی را نیز وزنی حساب نمیکردند. غیر از من، دو گروه دیگری که باقی میماندند نیز یکدیگر را به حساب نمیآوردند.
** امیدوارم که در این انتخابات، با توجه به ایجاد نهاد اجماعساز، آن مشکلات ایجاد نشود. اتفاقات آن سال، این نگرانی را ایجاد کرده است که نهادی ایجاد شود تا نگذارد آن اتفاقات رقم بخورد.
** با روندی که من میبینم، اصلاحطلبان به گزینه اجماعی نمیرسند.
**