آلفرد پادوک در مقاله اي در نشريه جنگهاي کوچک (small wars journal) درمورد مصوبه تغيير نام عمليات رواني در ارتش آمريکا ضمن اعتراض به اين اقدام نوشت: اين امر مي‌تواند رويدادي تلخ و خجالت‌آور براي واحد عمليات‌ رواني باشد.

به گزارش خبرنگار سرويس جنگ نرم مشرق،آلفرد پادوک مدير پيشين عمليات رواني دفتر وزير دفاع آمريکا نوشت: تغيير نام "عمليات‌ رواني" به "عمليات‌ پشتيباني اطلاعات نظامي" نه تنها از خط سير عمليات‌ رواني خارج مي‌شود بلکه معناي اين نوع عمليات‌‌ را نيز نمي‌رساند. واژه "اطلاعات"‌ چنان به طور گسترده‌اي در دولت آمريکا مورد استفاده قرار مي‌گيرد که متمايز ساختن هدف و مأموريت عمليات‌ پشتيباني اطلاعات نظامي بسيار سخت مي‌شود.
اين متخصص جنگ رواني تاکيد کرد: واژه "رواني" به مدت 70 سال بخشي از فرهنگ لغت ما بود. بسياري از مردم اين را مي‌دادند که هدف از عمليات‌ رواني، تأثيرگذاري بر مخاطبين، در جهت تأمين منافع آمريکا، است. اين امر نياز به تشريح و توضيح زيادي ندارد.
پادوک مي نويسد:اگر روزي روزنامه‌نگار متبحري از يک سرباز واحد "عمليات‌هاي پشتيباني اطلاعات نظامي" بپرسد که آيا واحد وي عمليات‌ رواني انجام مي‌دهد يا نه، وي چه پاسخي خواهد داد؟ چگونه مي‌توان صادقانه بدين پرسش پاسخ داد؟
با توجه به اهميت اين مقاله متن کامل ترجمه آن به همراه اصل مقاله به زبان انگليسي تقديم مي شود:

عمليات‌هاي رواني: تغييرات اساسي در سازمان‌دهي، عملکردها و دکترين آلفرد پادوک

در روز شنبه، 21 ژوئن 2010، درياسالار اريک تي. السون ، فرمانده قرارگاه فرماندهي عمليات‌هاي ويژه ارتش آمريکا، اعلام نمود که عبارت "عمليات‌ رواني" (PSYOP) به "پشتيباني اطلاعات نظامي" و "عمليات‌ پشتيباني اطلاعات نظامي" (MISO) تغيير خواهد يافت. وي در ادامه افزود که از اين پس ارتش آمريکا از عبارت "عمليات‌ رواني" استفاده نخواهد کرد.
درياسالار السون فرماندهي تمام قرارگاه‌هاي فرماندهي عمليات‌هاي ويژه ارتش را بر عهده دارد. او و ژنرال جرج کيسي ، رئيس ستاد مشترک ارتش، موافقت خود را با اين تصميم اتخاذ شده از جانب وزارت دفاع اعلام نمودند. درياسالار السون اظهار داشت که اين رويداد "تغييري اساسي در سازماندهي، عملکرد و دکترين خواهد بود."
نيروهاي عمليات‌ رواني ما در ارتش قرار دارند و تنها سازمان فعال ارتش در اين حوزه، گروهان چهارم عمليات‌ رواني است که در پادگان برگ در کاروليناي جنوبي مستقر است. فرمانده اين گروهان که يک سرهنگ است گزارشات خود را مستقيما به "فرمانده عمليات‌ ويژه ارتش آمريکا" با درجه سپهبدي ارسال مي‌کند. علاوه بر اين، دو گروهان عمليات‌ رواني نيز در بخش نيروهاي ذخيره ارتش آمريکا قرار دارند.
اظهارات درياسالار السون درباره اين تصميم، نشان مي‌دهد که نيروهاي فعال در حوزه عمليات‌ رواني تمايل بسياري براي اعمال اين تغييرات دارند. در اينجا لغت "بسيار" از اهميت زيادي برخوردار است. بر اساس گفتگو‌ها و مباحثاتي که در چند سال گذشته با پرسنل فعال در اين حوزه داشته‌ام، فکر نمي‌کنم که واقعيت چنين باشد. البته همه آنها مي‌دانستند که من در حال نگارش مقاله‌اي براي انتشار هستم و همه درخواست مي‌کردند که اشاره‌اي به نام آنها نکنم.
وضعيت در ميان نيروهاي ذخيره عمليات‌ رواني چگونه است؟ اگرچه آنها ديگر منتسب به فرماندهي عمليات‌هاي ويژه ارتش آمريکا نيستند اما با اين حال دو سوم ساختار نيروهاي عمليات‌ رواني را آنها تشکيل مي‌دهند. ژنرال السون اشاره‌اي به پرسنل ذخيره نکرد. من اغلب با نيروهاي ذخيره عمليات‌ رواني در ارتباط هستم و مي‌دانم بسياري از آنها مخالف اين تغيير نام هستند.
عبارت "عمليات‌ رواني" از زمان جنگ ويتنام مورد استفاده قرار مي‌گرفت. قبل از اين جنگ و در زمان جنگ جهاني دوم و جنگ کره، عبارت "جنگ‌افزار رواني" مورد استفاده قرار مي‌گرفت. به بيان ديگر، واژه "رواني" به مدت 70 سال بخشي از فرهنگ لغت ما بود. بسياري از مردم اين را مي‌دادند که هدف از عمليات‌هاي رواني و يا جنگ‌افزار رواني تأثيرگذاري بر مخاطبين، در جهت تأمين منافع آمريکا، است. اين امر نياز به تشريح و توضيح زيادي ندارد.
تغيير نام "عمليات‌ رواني" به "عمليات‌هاي پشتيباني اطلاعات نظامي" نه تنها از خط سير عمليات‌ رواني خارج مي‌شود بلکه معناي اين نوع عمليات‌‌ را نيز نمي‌رساند. واژه "اطلاعات"‌ چنان به طور گسترده‌اي در دولت آمريکا مورد استفاده قرار مي‌گيرد که متمايز ساختن هدف و مأموريت عمليات‌هاي پشتيباني اطلاعات نظامي بسيار سخت مي‌شود. البته شايد هدف نيز همين است؛‌ يعني استتار. در نظر برخي عبارت عمليات‌ رواني از نظر سياسي بسيار حساسيت برانگيز بود.
چندي پيش از دوستي در انگلستان به نام پرفسور فيليپ ام. تيلور ،‌ يکي از معتبرترين تاريخ‌نگاران تبليغات، ايميلي دريافت کردم. وي در مورد رويدادي نوشته بود که چند سال پيش رخ داده و موجبات رسوايي "گروه 15 عمليات‌ رواني" انگلستان را فراهم آورده بود. آنها که تحت فشار شديد قرار گرفته بودند نام خود را به صورت "گروه 15 پشتيباني اطلاعات" تغيير دادند [آيا آشنا به نظر مي‌رسد؟]
پس از اينکه تغييرات لازم براي اعمال اين تصميم انجام گرفت، روزي روزنامه‌نگاري سؤالاتي در مورد گروه اطلاعات 15 از اعضاي گروه پرسيد و مشخص گشت که گروه 15 هنوز هم همان فعاليت‌هاي مربوط به عمليات‌ رواني را انجام مي‌دهد. به گفته فيليپ تيلور، روزنامه‌نگار مذکور اين سؤال را مطرح کرده بود که آيا گروه 15 سعي دارد چيزي را پنهان نمايد؟ و بدين ترتيب "اعتبار گروه بسيار پايين آمد." پس از اين واقعه بود که گروه 15، به قول فيليپ: "باهزينه‌اي بسيار زياد"، بار ديگر نام سابق خود يعني گروه 15 عمليات‌هاي رواني را بازيافت. اگر روزي روزنامه‌نگاري متبحر از يک سرباز واحد "عمليات‌ پشتيباني اطلاعات نظامي" بپرسد که آيا واحد وي عمليات‌ رواني انجام مي‌دهد يا نه، وي چه پاسخي خواهد داد؟ چگونه مي‌توان صادقانه بدين پرسش پاسخ داد؟
تصميم گرفته شده است. اما اين امر مي‌تواند رويدادي تلخ و احتمالا خجالت‌آور براي واحد عمليات‌هاي رواني باشد.
*********
آلفرد پادوک، بين سال‌هاي 1957 تا 1988 در ارتش آمريکا خدمت نمود وي به همراه نيروهاي ويژه در سه عمليات جنگي در لائوس و ويتنام شرکت کرد. وي در دفتر وزير دفاع، رئيس عمليات‌هاي رواني بود. پادوک در سال 2009، به خاطر خدمات ارزنده‌اي که در هنگ عمليات رواني از خود نشان داده بود مفتخر به دريافت نشان طلاي رابرت اي. مک‌کلور شد.


نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس