به گزارش مشرق به نقل از پایگاه اطلاع رسانی انصار حزب الله، حسین فدایی نماینده مجلس هشتم در نشست هفتگی انصار حزب‌الله گفت: از ابتدای انقلاب، کسانی که بنیان آرایش سیاسی را مبتنی بر تضاد بین نیروهای وفادار به نظام قرار دادند به ملت خیانت کردند؛ چرا که این خط همچنان مبنای فکری بسیاری از سیاسیون است که همچنان آثار مخرب آن وجود دارد

 متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:

 

 

 

آموزه‌های دینی ما سرشار از توصیه به وحدت است و آنچه هم که از روش و سیره حضرت امام(ره) تجربه کرده و شاهد بودیم و خوانده و می‌خوانیم، جایی را سراغ نداریم که حضرت امام توصیه و دعوت به اختلاف کرده باشند. تمام تلاش ایشان توصیه به وحدت بود، حضرت آقا هم توصیه و سفارش به وحدت فرموده‌اند. هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری کسانی را که چه به لحاظ مبنای فکری و چه به لحاظ روش و مواضع سیاسی اختلاف داشتند تا آن اندازه‌ای که امکان داشت به ایشان فرصت می‌دادند و بنایشان براین بود که از ظرفیت‌های آنها برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی استفاده کنند و اگر اختلاف به جایی می‌رسید که موجبات خطر و زاویه گرفتن از اصول انقلاب را فراهم می‌آورد، قاطعانه موضع می‌گرفتند و امت هم به تبع ایشان موضع‌گیری می‌کردند.

 

 

 

یکی از اشتباهات بزرگی که به سیاستمداران و اثرگذاران تحمیل شد، ترسیم آرایش دروغین و تضاد محور بین نیروهای وفادار به نظام انقلاب اسلامی است. از ابتدای انقلاب، کسانی که بنیان آرایش سیاسی را مبتنی بر تضاد بین نیروهای وفادار به نظام قرار دادند به ملت خیانت کردند؛ چرا که این خط همچنان مبنای فکری بسیاری از سیاسیون است که همچنان آثار مخرب آن وجود دارد.

 

 

این مسأله که اوایل انقلاب تحت عنوان چپ و راست خود را نمایش داد، استمرارش در دهه 70 تبدیل به اشکال دیگری شد و به تبع آن از بسیاری از ظرفیت‌های درون نظام کمتر استفاده شد؛ چرا که عده‌ای نادیده گرفته شدند آن هم به دلیل اینکه طرفین تحلیل ‌کننده خود را محور قرار می‌دادند و در یک دایره بسته‌ای از عناصر سیاسی و مدیریتی، نظام اجرایی کشور را ترسیم می‌کردند.

 

این نوع نگاه دیالکتیکی و تضاد محور و تعمیم آن به درون نیروهای وفادار به نظام یک راهبرد انحرافی و وارداتی بود که متأسفانه شکل گرفت که در پرتو آن تهمت‌ها، افتراها، دروغ‌ها و بداخلاقی‌ها شکل گرفت و در نتیجه فضای منطقی، کمرنگ و فضای احساسی تقویت شد. این تحلیل را نه حضرت امام پذیرفتند و نه مقام معظم رهبری بلکه با هدایت‌های داهیانه ایشان، گفتمان انقلاب اسلامی پس از تیرماه 88 بازسازی و حاکم شد که بعدها بین ما معروف به گفتمان اصولگرایی شد.

یکی از شاخصه‌های مهم این گفتمان، وحدت‌گرایی بود یعنی همه ظرفیت‌های نیروهای انقلاب تجمیع و برای پیشبرد کشور و خدمت به مردم آماده شوند.

 

در دهه 80 با پشت سر گذاشتن دو تز توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی که مبنای آنها با تحلیل تضاد محور همخوانی داشت، امید می‌رفت که سمت و سوی وحدت‌گرایی میان نیروهای انقلاب تقویت شود که امید داریم برخی از دوستان انقلاب که مدافع گفتمان اصولگرایی هستند نگذارند دوباره چنین تحلیل‌هایی ورود پیدا کند و با حرف‌های واهی و توهمات، اختلافات درون انقلاب شکل یابد و تنازع بوجود آید.

 

ماهیت نظام سلطه نفی نظام جمهوری اسلامی است از ابتدای شکل‌گیری و حتی قبل از دوران نهضت تمام تلاش اردوگاه شرق و غرب این بود که این انقلاب سامان نیابد ولی موفق نشدند و انقلاب پیروز شد. لذا توطئه کردند و گروهک‌های تجزیه‌طلب را به راه انداخته و تقویت کردند و با طراحی کودتا و ترور برای جلوگیری از نهادینه شدن انقلاب اسلامی تلاش کردند و اگر کاری هم نکردند برای این بود که نمی‌توانستند نه اینکه نخواسته باشند. ملت ایران با مقاومت و ایستادگی انقلاب را تثبیت کرد و آرام آرام به سمت و سوی نوآوری و نهضت نرم‌افزاری روی آورد. وقتی آثار اولیه کار ظهور و بروز پیدا می کرد، فشارهای غرب و شرق زیاد شد؛ به طوری که در زمان دولت آقای خاتمی و توسعه سیاسی تلاش زیادی می‌کردند تا از پیشرفت هسته‌ای جمهوری اسلامی جلوگیری کنند، به طوری که در یک مقطعی هم موفق شدند و تأسیسات هسته‌ای پلمپ شد.

 

با رهنمودهای مقام معظم رهبری و مطالباتی که مردم داشتند در اواخر دولت آقای خاتمی پلمپ مراکز هسته‌ای شکسته شد و در دولت آقای احمدی‌نژاد پشتیبانی و حمایت‌های فراوانی شکل گرفت که در انتها از افتخارات تحسین برانگیزی برخوردار شدیم که به دست جوانان دانشمند این ملت شکل گرفت. نظام سلطه ابتدا می‌خواست، هسته علمی کشور ما شکل نگیرد، ایستادگی ملت ایران این شگرد دشمن را خنثی کرد. ولی باز هم دشمن دست بردار نبود و به دنبال این بودند که اساساً ما تولیدات هسته‌ای نداشته باشیم و در کشور هیچ گونه غنی‌سازی صورت نپذیرد که باز مقاومت ملت ایران این ترفند دشمن را خنثی کرد. وقتی کشور ما وارد مرحله غنی‌سازی شد و اورانیوم با غنای 5/3 درصد تولید شد، اینها آن را برنتافته و در پی جلوگیری بودند و خواستند که ما را در همین حد متوقف کنند ولی موفق نشدند. لذا به سمتی رفتند که منتهی به غنی‌سازی 20 درصد کشور شد.

 

 

ابزار اینها فشار بین‌المللی بود. آنچه که می‌توانست به اینها کمک کند وادادگی درونی یا اختلاف و همسو شدن جریانی از داخل با راهبرد نظام سلطه بود. البته تلاش‌های زیادی کردند تا صدایی هماهنگ با خودشان پیدا کنند و جریانی همسو با خویش از داخل بیابند. ملت ایران با بصیرتی که داشت این فرصت را برای دشمن پدید نیاورد و اگر کسی هم ساز جدایی زد، خودش رسوا شد. نظام سلطه در راهبرد ایران هراسی، اسلام‌هراسی و شیعه هراسی تلاش زیاد و گسترده‌ای کرد ولی به لطف و عنایت الهی موفق نشد، بلکه قضیه برعکس شد و بیداری اسلامی شکل گرفت تا جایی که کشورهای آزاده آرام آرام نسبت به نظام تک‌قطبی جهان معترض می‌شوند و واکنش نشان می‌دهند.

 

 

جبهه‌ای از مقاومت در سراسر دنیا در حال شکل‌گیری است. با این که صد، دویست و سیصد سال مبتنی بر اندیشه لیبرال دمکراسی، بدترین ظلم‌ها در جهان شکل گرفته و با بدترین نوع خشونت و فرعونیت این اندیشه خودش را معرفی کرده باز می‌خواهند نظام تک‌قطبی را در جهان حاکم کنند!

در این شرایط ما در گوشه‌ای از جهان به نام اسلام بحث از حق و مبارزه با ظلم را مطرح می‌کنیم، پس سزاوار است که همه ظرفیت‌ها‌ کمک کنند تا صدای انقلاب اسلامی صدای واحدی باشد و خدای ناکرده کسی از درون نظام موضعی نگیرد که با موضع رهبری زاویه داشته باشد و برای دشمن امید ایجاد کند.

 

دشمن فکر می‌کرد می‌تواند در مذاکرات از ایران امتیاز بگیرد ولی ملت ایران ایستادگی کرد و لذا خط و نشان‌های استکبار یکی پس از دیگری شکست خورد و الان در شرایطی قرار گرفته‌ایم که حق مسلم ملت ایران را پذیرفته‌اند و این پیروزی بزرگ است که با تدبیر حاصل شده است و این‌گونه نیست که تصور شود خود به خود ایجاد شده است. الان کشور ما در موضعی از قدرت قرار گرفته که حتی کانون مذاکرات را کشور ما تعیین می‌کند و نظر خودش تأثیرگذار است.

 

پرسش و پاسخ:

 

بنده معتقدم باید حداقل به سمت و سویی گام برداریم که ملت ما نگرانی و مشکلی برای درمان نداشته باشند. از جهت اینکه تبعیض درمانی و فاصله خدمات درمانی بالاست باید تلاش شود نظام قابل قبول و استاندارد سلامت به صورت رایگان برای همه آحاد جامعه بوجود بیاورید. ولی آنچه که دغدغه و نگرانی بعضی از افراد است، وضعیت کمپانی‌های داروسازی است که تحقیق و تحلیل بعضی حاکی از این است که ریشه‌های این کمپانی‌ها صهیونیستی است و اساساً به دنبال بازار هستند و از این‌رو به دنبال کاسبی کثیفی هستند که البته باید جلوی این کار هم گرفته شود. ولی اینکه بتوانیم خدمات آبرومندی برای آحاد ملت در بحث درمان بوجود بیاوریم، ضروری است و باید تلاش کرد که چنین اتفاقی بیفتد.

 

هر کسی حمله ناجوانمردانه کند چه به دولت چه مجلس و چه قوه قضائیه و چه به یک شخص محکوم است و قابل قبول نیست. اگر کسی از منظر قانونی از من نماینده یا آقای وزیر، یا رئیس‌جمهور مطالبه‌ای داشته باشد و البته هوچی‌گری نکرده و بی‌انصافی هم نکند، این خوب است ولی آنچه که مذموم است، نقد غیرمنصفانه و تخریب است. هر کسی که خدمت می‌کند، دستبوس او هستیم و از او تقدیر می‌کنیم ولی هر کسی از موقعیت و پست و جایگاهش عدول کند و بخواهد غیرقانونی کاری را انجام دهد باید به او متذکر شد؛ چرا که بنای بر دعوا نیست و بنابر اصلاح است و با نیت اصلاح تنازع شکل نمی‌گیرد.

 

مگر آقا نفرمودند که تذکر دادیم ولی گوش ندادند و مگر ایشان نفرمودند مجلس هفتم از دل سنگلاخ مجلس ششم بیرون آمد. آنها تذکرات آقا را در آن زمان گوش ندادند. چنانکه در این زمان هم کسانی هستند که گوش نمی‌دهند. سخن ما با مسئولین این است که آنها نیز مثل مردم حرفهای آقا را بفهمند و به آن عمل کنند. اشکالی که وجود دارد این است که برخی خواص درک صحیحی از رهنمودهای رهبری ندارند که اگر چنین نبود، خیلی از مشکلات امروز را نداشتیم.

 

مگر کسی شک داشت که راهبرد حضرت امام جنگ جنگ تا پیروزی است، چه کسانی این را مخدوش کردند؟ همین برخی خواص، مصلحت‌اندیشی کردند و سخن امام را درک نکردند. ولی خط روشن و شفاف بود. امروز خط رهبری هم شفاف و روشن است متأسفانه بعضی‌ها به دنبال این هستند که سلیقه خودشان را به نام رهبری تمام و تبلیغ کنند. یک جمله از رهبری نمی‌توان یافت که ایشان گفته باشند مقابل دشمن کوتاه بیاییم. این حرف خانم جلودارزاده جفا به رهبری و تهمت به ایشان است. اینکه منفعل و مرعوب نظام غرب شدن خود را به پای رهبری بنویسند، خیانت به ملت است.

 

ما در تمامی مسائل خصوصاً مسائل دیپلماسی بین‌المللی بویژه آنجایی که با نظام سلطه مواجه هستیم باید از درون نظام صدای واحدی به دنبال صدای رهبر بیرون آید. هر کسی در هر جایگاه و منزلتی تلاش کند که این موضع و صدای واحد را تضعیف کند و شعاع آن را کم فروغ کند یا ساز دیگری بزند حتماً غیرقابل قبول و محکوم است. قطعاً بعضی از جریاناتی که در پوشش رسانه کار می‌کنند و با دشمن هم‌صدا هستند و به آنان خدمت می‌کنند به دنبال این هستند که این‌گونه مواضعی که باید قاطع و شفاف باشند را در درون نظام توسط برخی افراد مخدوش کنند و ما باید بصیرت و توجه داشته باشیم.

 

این حرف درستی است چرا که ماهیت انقلاب ما فرهنگی است. اینکه ما چقدر توانسته‌ایم پاسدار این ماهیت باشیم و آن را به نظام آموزشی تبدیل کنیم که خروجی آن در واقع پاسداری از ارزش‌ها باشد، سوالی جدی است که وجود دارد. این درست است که کار فرهنگی، کاری زمان‌گیر است ولی این نباید توجیهی باشد برای فاصله گرفتن از این مهم؛ چرا که یکی از آثار اختلافات در جامعه کم‌توجهی به چنین مسائلی است.

 

راه‌حلی که به نظر بنده می‌رسد یکی اصلاح نظام آموزشی کشور است و باید آن را از ابتدا تا انتها منسجم و هماهنگ کنیم تا بر ارزش‌ها و مبانی دینی ما مبتنی باشد. وقتی که معلم ما برای امرار معاش و تأمین زندگی روزمره‌اش مجبور می‌شود مسافرکشی کند یا هندوانه‌فروشی کند، دیگر او چندان به فکر فرزندان ما نیست و زمانی که بعضاً معلم و مربی ما آموزه‌هایی را فرا گرفته که ماهیت لائیکی و سکولاری دارد چه خروجی می‌تواند داشته باشد؟! این کاری که از آن به عنوان مهندسی نقشه علمی و فرهنگی کشور یاد می‌شود و اجمالاً به سرانجام رسیده است را باید بتوانیم عملیاتی کنیم. از طرف دیگر در حوزه فرهنگی مدیریت‌های ما در خیلی جاها از کارآمدی لازم برخوردار نبوده‌اند.

 

مثلاً یک جوان مؤمن و متعهد که به عرصه هنر کشور پا می‌گذارد توقع این است که تحولی در آن عرصه ایجاد کند ولی بعد از 6 ماه یا دو سال بعد متوجه می‌شویم که برعکس آنچه تصور می‌کردیم اتفاق افتاده است و او در یک سیستم در هم تنیده شده از عناصر و جریانات ناصحیح هضم یا حذف می‌شود. متأسفانه دعواهای کاذب سیاسی در جامعه هم باعث کم‌توجهی به مقوله فرهنگ شده است.

 

این سوال دو بخش دارد یکی اینکه مسئولین انجام وظیفه نمی‌کنند یعنی اینکه باید تولید و اشتغال و کارآمدی و بهره‌وری را مدیریت کنند و ما هم در این زمینه باید تلاش کنیم. اما در حوزه نظارت حتماً نظارت‌های مقطعی جوابگو نیست و البته نظارت باید فراگیر باشد و از طرفی ناظر هم باید اهلیت داشته و سالم باشد. اگر نظارت از طرف انسان پاک و با استمرار صورت گیرد، حتماً از سوء استفاده کسانی که برای منافع خویش در بازار التهاب ایجاد می‌کنند، جلوگیری می‌شود.

 

البته باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از اقتصاد ما دولتی است و مجموعه‌های دولتی خودشان بعضاً منشأ گرانی می‌شوند که باید از این کار بی‌ضابطه آنها هم جلوگیری شود.

 

من به آقای احمدی‌نژاد به طور خصوصی گفتم ما امید داشتیم بعد از اینکه دولت شما سرکارآمد اقداماتی اساسی انجام دهید و صد البته شما می‌توانستید ده‌ها برابر آنچه که عمل کردید، عمل کنید و هنوز هم دیر نشده است. در دولت آدم‌های زحمتکش بسیار زیاد هستند و خدمات زیادی هم صورت گرفته است و بعضی از خدمات بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است. از طرف تعامل دولت با مردم قابل تقدیر است. حضور دولتمردان در استان‌ها و شهرستان‌ها و حتی روستاهای کشور، انصافاً منشأ اثر و تحول است. جدیّت دولت در کار و تلاش و خدمت قابل تقدیر است ولی حتماً بهتر از این هم می‌توانست باشد.

 

کسانی که تلاش کردند آقای لاریجانی رئیس مجلس هشتم بشود و بخشی از آنها دولتی‌ها و شخص آقای احمدی نژاد بودند، حرفشان این بود که اگر آقای لاریجانی بیاید تعامل مجلس و دولت بهبود می‌یابد و در ثانی اقتدار مجلس بالا می‌رود.

 

 

این را باید مردم قضاوت کنند. همان کسانی که تلاش کردند آقای لاریجانی ریاست مجلس هشتم را به عهده بگیرد به سرعت و ظرف دو سه ماه نظرشان صددرصد تغییر کرد. من معتقدم در حوزه سیاسی اگر با دلایل قوی و منطق ورود نکنیم و تصمیم نگیریم، تصمیمات به سرعت متزلزل می‌شود و به زیان تمام می‌شود. حتماً بنده مدیریت عقلانی و برخوردار از خرد جمعی و شفاف آقای حداد عادل را ترجیح می‌دهم و البته این به معنای نفی دیگران نیست؛ چرا که در مجلس هفتم و دوران ریاست ایشان ما توفیقات خوبی داشتیم. ایشان در جامعه آرامش ایجاد می‌کنند و چالش‌های دولت و مجلس را به حداقل می‌رسانند، از طرفی تعامل را عقلانی می‌کنند. البته جبهه پایداری به دنبال این هستند که اولاً از میان خودشان کسی را پیدا کنند و اگر نشد به سراغ آقای حداد خواهند آمد. این حرف خودشان است.

 

سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور از برخی جریانها مانند فراماسونری غفلت کرده و شبکه فراماسونری تقریبا دست نخورده باقی مانده است و فراماسونری ریشه خباثت ها ، جاسوسی ها و همه حقه بازیها است و آنها فرقه هایی مانند بهائیت و وهابیت را بوجود آورده اند و خیانت‌های آنها در حوزه اقتصاد و حتی ورزش قابل مشاهده است. پشت صحنه آنها نیز صهیونیست ها قرار دارد.

شبکه اطلاعاتی باید به شبکه فراماسونرها مسلط و اهداف آنها را ریشه یابی کند. البته چون آنها تجربه زیادی دارند باید کار اطلاعاتی و امنیتی دقیقی درباره آنها صورت بگیرد.