*6گلوله عاقبت دزد میلیاردی
به گزارش گروه خواندنی های مشرق، فردي روز 18بهمن سال گذشته با مراجعه به كلانتري بهارستان به ماموران اعلام كرد مغازهاش در خيابان فردوسي مورد سرقت قرار گرفته و سارقان پس از تخريب قفل كركره صدها لباس و شلوار را به ارزش چندميليون تومان غارت كردهاند. درحاليكه تحقيقات پيرامون اين ماجرا آغاز شده بود مرد ديگري كه او هم در خيابان فردوسي بوتيك داشت خبر داد به مغازهاش با همين شيوه دستبرد زده شده و تمامي اجناساش را سرقت كردهاند.
كارآگاهان پايگاه هفتم پليس اگاهي با اطلاع از دومين سرقت در تحقيقات ميداني اطلاع پيدا كردند كه تعدادي از مغازههاي اطراف محل دزدي به دوربينهاي مداربسته مجهز است به اين ترتيب تصاوير دوربينها بررسي شد و كارآگاهان يك خودرو «جنسيز» را شناسايي كردند كه تمامي البسه مردانه در آن گذاشته شد و افرادي سوار بر اين اتومبيل فرار كردند. ماموران با بررسي شماره پلاك خودرو دريافتند اين ماشين مسروقه است. سرقت به اين شيوه صورت گرفته كه مالك خودرو از طريق انتشار آگهي در يكي از روزنامهها قصد داشت آن را بفروشد كه در روز دومبهمن فردي طي تماس تلفني با او قرار ملاقات گذاشت و پس از حضور در محل فروش خودرو در غرب تهران، به بهانه امتحان كردن اتومبيل پشت فرمان نشست و در يك لحظه با استفاده از غفلت مالك فرار كرد.
بعد از روشن شدن اين موضوع، پليس كه احتمال ميداد سارقان، البسه مسروقه را در بازار بفروشند تحقيقات خود را روي اين موضوع متمركز كرد تا اينكه روز هفتمفروردين سالجاري خبر رسيد تعداد زيادي از اموال مسروقه توسط راننده خودرو به تعدادي از فروشندگان لباس در بازار تهران تحويل داده شده است. كارآگاهان با حضور در محل، ضمن توقيف مقدار زيادي از اموال مسروقه، راننده آژانس را نيز به پليس آگاهي منتقل كردند.
بازجويي از راننده آژانس فاش كرد زن جواني كه خود را با هويت «خانم شريفي» معرفي ميكرد، چند روز پيش به بازار تهران رفته و پس از مراجعه به تعدادي از مراكز و فروشندگان عمده لباس مدعي شد تعداد زيادي شلوار و لباس خارجي دارد كه ميخواهد آنها را با قيمت مناسب بفروشد و پس از توافق بر سر قيمت، راننده آژانس اجناس را به بازار برد. كارآگاهان با پي بردن به اين جزييات همان روز به محل سكونت «خانم شريفي» در لويزان رفته و اين زن 24ساله را كه نام واقعياش «ميترا-خ» است دستگير كردند. سپس مشخص شد ميترا از مجرمان سابقهدار در زمينه فروش اموال مسروقه است و در سالهاي گذشته نيز به اتهام فروش بيش از 2000 روسري مسروقه دستگير شده بود. اين زن در حاليكه مقداري از اموال مسروقه در خانهاش پيدا شده بود به جرم خود اعتراف كرد و گفت لباسها را يكي از مجرمان سابقهدار به نام عليرضا در اختيار وي قرار داده است تا او آنها را بفروشد.
عليرضا كه سوابق متعددي در زمينه سرقت و همچنين حريق عمدي خودرو دارد بنا به اطلاعات درجشده در پروندهاش در منطقه ميدان سپاه - خيابان سرباز زندگي ميكرد و به همين دليل ماموران اين مكان را به صورت نامحسوس تحت پوشش قرار دادند. در ادامه با توجه به اطلاعات بهدستآمده درخصوص مسلح بودن متهم به سلاح گرم و احتمال ايجاد درگيري كارآگاهان تصميم گرفتند اين مرد را داخل مخفيگاهش به دام بيندازند. آنها بعد از محاصره محل، وارد عمل شدند. در اين بين عليرضا با استفاده از افشانه اشكآور و درگيري با پليس سعي كرد از طريق پشتبام منازل اطراف فرار كند،
او كه با توجه به اينكه به دستور ايست ماموران و تيراندازي هوايي اعتنايي نداشت و سرانجام هدف سه گلوله قرار گرفت اما با اين وجود همچنان تلاش داشت از محل متواري شود كه باز هم مورد اصابت سه گلوله ديگر قرار گرفت و در نهايت دستگير شد. بعد از آن كارآگاهان در بازرسي از مخفيگاه متهم مقدار زيادي اموال مسروقه را به ارزش بيش از يكميليارد تومان كشف كردند. انواع فرشهاي دستباف و ابريشم، انواع لاستيكهاي خودرو، انواع ساعت، انواع كت و شلوار و پيراهن، وسايل صوتي، وسايل داخل خودرو، كولرهاي گازي، انواع اسباببازيهاي گرانقيمت، وسايل زينتي و عطر و ادكلنهاي گران و... از جمله اموال كشفشده در اين محل بود.
ماموران همچنين خودروي «جنسيز» مسروقه را نيز در يكي از كوچههاي اطراف پيدا و همسر 28ساله عليرضا به نام نسيم را هم بازداشت كردند. پس از مداواي متهم در بيمارستان و انتقال وي به پليس آگاهي، او ضمن اعتراف به دهها فقره سرقت از مغازههاي مناطق شمال، شمالغرب و مركز تهران ديگر همدست خود در زمينه فروش اموال مسروقه را كه زني 28ساله به نام مرضيه است، معرفي كرد و اين زن نيز چند روز قبل در خانهاش در قيطريه دستگير و در بازرسي از مخفيگاهش مقدار ديگري از اموال مسروقه از قبيل فرشهاي ابريشم، لباس، عطر و... كشف شد.
سرهنگ عباسعلي محمديان، رييس پليس آگاهي تهران ضمن اشاره به شناسايي 15مالباختهاي كه مغازههاي آنها به شيوه قفلبري مورد سرقت قرار گرفته است، گفت: «با توجه به اسناد و مدارك شناسايي كشفشده متعلق به مالباختگان و همچنين تجميع پروندههاي سرقت مشابه، شناسايي و دعوت از مالباختگان در دستور كار قرار گرفته است لذا از كليه مالباختگاني كه در طول چند ماه گذشته به اين شيوه مورد سرقت قرار گرفتهاند يا وجوه و مدارك شناسايي داخل گاوصندوقهاي آنها به شيوه تخريب دزديده شده دعوت ميشود براي پيگيري شكايات و شناسايي اموال مسروقه خود به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران مراجعه كنند.»
*اعتراف تلخ خواهر و برادر به قتل مادر
خواهر و برادر جواني که ۵ سال قبل مادر خود را در مشهد به قتل رساندند و جسد او را در بيابان هاي اطراف چناران به آتش کشيدند، به ارتکاب اين جنايت فجيع اعتراف کردند.
فرمانده انتظامي شهرستان چناران گفت: جسد سوخته زني روز پانزدهم مردادماه سال ۱۳۸۵، در بيابان هاي اطراف اين شهرستان کشف شد و پس از انجام اقدامات قانوني لازم، جسد به پزشکي قانوني انتقال يافت. سرهنگ جواد اصغري عنبران افزود: با اعلام کشف اين جسد، خانواده خانمي که مفقوديت او را در مشهد به پليس آگاهي استان اعلام کرده بودند، براي شناسايي جسد کشف شده معرفي شدند. اما آن ها در پزشکي قانوني جسد را شناسايي نکردند که در نتيجه با انجام معاينات کارشناسي و DNA مشخص شد جسد متعلق به مادر اين خانواده است.
وي خاطرنشان کرد: تحقيقات پليسي در رابطه با اين پرونده ادامه يافت اما هيچ گونه سرنخي از عامل يا عاملان اين جنايت به دست نيامد و پي گيري کارآگاهان پليس آگاهي درباره اين پرونده همچنان ادامه يافت. فرمانده انتظامي شهرستان چناران افزود: کارآگاهان پليس آگاهي پس از گذشت ۵ سال پسر جوان مقتول را براي دومين بار به عنوان مظنون احضار و با توجه به تناقض گويي هاي اين جوان ۲۸ساله او را بازداشت کردند.
متهم در تحقيقات پرونده در برابر شواهد و ادله موجود ناچار به بيان حقيقت شد و گفت: به دليل بدبيني به مادرش با همدستي خواهر خود، مادرشان را به وسيله شال گردن خفه کردند و پس از انتقال او به بيابان هاي اطراف چناران، جسد را به وسيله بنزين به آتش کشيده اند. آن ها سپس با خودروي سواري پرايد مادرشان به مشهد بازگشتند و همراه پدرشان که از موضوع بي اطلاع بوده است، اعلام مفقوديت کرده اند و خودشان نيز شاکي پرونده بوده اند. وي افزود: در پي اين اعترافات، دختر نوجوان که ۱۷ سال سن دارد نيز دستگير و صراحتا به قتل مادرش با همدستي برادر خود اعتراف کرد.
*نجات دختر جوان از دست خواستگار قبلی دوستش
ساعت 9 شب دهم اسفند سال گذشته مأموران پلیس هنگام گشتزنی در برابر
بیمارستان بهارلو به یک پراید سفید که در خیابان یکطرفه خلاف جهت در حال
حرکت بود مشکوک شده و به سرنشینان آن که یک زن و مرد بودند، دستور ایست
دادند. راننده خودرو با دیدن گشت پلیس سرعتش را زیاد کرد. پلیس خیلی زود
راننده مضطرب پراید را مجبور به توقف کرد و وی که در یکی از خیابانهای
اطراف میدان راهآهن در ترافیک سنگین گرفتار شده بود به ناچار تسلیم شد.
همزمان دختر 19 سالهای از خودرو پیاده شد و با داد و فریاد پرده از یک
گروگانگیری برداشت و به مأموران که تعجب کرده بودند، گفت: راننده پراید با
تهدید چاقو وی را ربوده است. امیر 23 ساله در همان صحنه دستگیر شد و
مأموران به تجسسهای ویژهای دست زدند. دختر جوان در حالی که آشفته و
پریشان بود به پلیس گفت: دقایقی پیش در برابر بیمارستان بهارلو منتظر تاکسی
بودم تا به خانه برگردم که این پسر با بوق زدنهای پیدرپی برایم ایجاد
مزاحمت کرد. ابتدا برای دقایقی وارد مغازهای که در آن حوالی بود شدم.
لحظاتی بعد وقتی وارد پیادهرو خیابان یکطرفه شدم دیدم که باز هم این جوان
به دنبالم آمد و از خودرو پیاده شد و ناگهان با تهدید چاقو مرا به زور سوار
خودرویش کرد. وقتی از او خواستم که مرا رها کند، گفت باید در برابر
خواستههای وی سکوت کنم که در همین هنگام گشت پلیس از راه رسید و مرا نجات
داد.
پسر شرور وقتی دید که دستش برای کارآگاهان پلیس رو شده است به ناچار
لب به اعتراف باز کرد. جوان گروگانگیر در شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه
11 به بازپرس زکیپور گفت: حدود دو سال پیش با دختر جوانی به نام سپیده
دوست شدم. بعد از مدتی بین ما به هم خورد و با دختر یکی از بستگانم ازدواج
کردم. زمانی که سپیده متوجه شد من با دختر دیگری ازدواج کردهام از طریق
تماس تلفنی برایم ایجاد مزاحمت میکرد بهطوری که زندگی مشترکمان در آستانه
فروپاشی قرار گرفت. از آنجا که ترانه دوست صمیمی سپیده است، وی را سوار
خودرویم کردم تا نشانی سپیده را از وی بگیرم و از وی بخواهم از زندگی من
بیرون برود که گشت پلیس سر رسید و من از ترس با سرعت زیاد پا به فرار
گذاشتم. اکنون نیز بشدت از عملکرد خود پشیمان هستم و تقاضای عفو و بخشش
دارم. بنابه این گزارش؛ این پسر جوان که باور نمیکرد اتهام سنگین
آدمربایی را یدک خواهد کشید با قرار وثیقه روانه زندان شد و تحقیقات در
این زمینه ادامه دارد.
*اعدام براي عاملان جنايت در آتشگاه اصفهان
عاملان آزار و اذيت مادر و دختر و سرقت ميليوني از خانه قربانيان با تاييد
حكم اعدامشان از سوي قضات ديوان عالي كشور بهزودي پاي چوبهدار ميروند.
ساعت شش صبح شنبه چهارم مهر سال 88، زني هراسان با مركز فوريتهاي پليسي
اصفهان تماس گرفت و راز جنايتي را فاش كرد. دقايقي پس از اين تماس، گروهي
از ماموران خود را به خانه مورد نظر منطقه آتشگاه اصفهان رساندند. مريم
40ساله و دختر 19سالهاش، شبنم با چهرهاي وحشتزده به ماموران گفتند:
نيمههاي شب دو مرد با ورود به خانه، آنها را با تهديد، مورد آزار و اذيت
قرار دادهاند. با توجه به حساسيت موضوع، دو تيم از كارآگاهان مبارزه با
جرايم جنايي و كارشناسان بررسي صحنه جرم با حضور در محل جنايت سياه و
نمونهبرداري از آثار بهجامانده در خانه به تحقيق از مريم – زن صاحبخانه –
پرداختند.
وي گفت: كارمند يكي از ادارات اصفهان هستم كه چند سال قبل به
دليل اختلافهاي خانوادگي از شوهرم جدا شدم. از آن پس نيز همراه دخترم شبنم
در اين خانه زندگي ميكنيم. حدود ساعت دو بامداد با شنيدن صدايي از خواب
پريده و ناگهان دو مرد نقابدار را بالاي سر خود ديدم. آنها تهديد كردند در
صورت هرگونه سروصدا ما را ميكشند. مردان ناشناس سپس دست، پا و دهان ما را
بسته و به جستوجوي خانه پرداختند. آنها پس از جمعكردن لوازم باارزش خانه
نقشه سياه و شيطانيشان را نيز اجرا كرده و حدود ساعت پنجصبح فرار كردند.
از سوي ديگر كارآگاهان در بازرسي خانه دريافتند دزدان خشن از بالاي ديوار
وارد شده و با سرقت دو دستگاه خودرو سواري، لوازم صوتي و تصويري، مقداري
پول نقد و مدارك متواري شدند. تيم تحقيق براي كشف سرنخي در بررسيهاي محلي
به پسر 24سالهاي به نام فرشيد مشكوك شدند و وي را تحت نظر داشتند پس از
چند روز متوجه رفتوآمدهاي او به باغي در اطراف شهر شدند و پس از بازرسي
باغ يكي از خودروهاي سرقتي را كه به شكل حرفهاي پنهان شده بود كشف كردند.
با اين وجود پس از شناسايي باقر- همدست متهم – كه از اشرار سابقهدار منطقه
بود سرانجام عمليات دستگيري جداگانه هر دو كليد خورد. ماموران براي
دستگيري باقر وارد باغي شده بودند كه كفتار فراري با مشاهده پليس پا به
فرار گذاشت و بهطور ناگهاني ناپديد شد.
كارآگاهان كه ميدانستند او از باغ
خارج نشده به بازرسي دقيق پرداختند و به چاه متروكهاي رسيدند. سپس با كمك
آتشنشانان، مجرم مجروح را از عمق 15متري چاه خارج كردند اما او صدمه جدي
نديده بود. فرشيد به كارآگاهان گفت: شش ماه قبل با باقر آشنا شدم. يك روز
باقر موضوع سرقت از خانه مادر و دختر تنها و آزار و اذيتشان را مطرح كرد.
ابتدا مخالفت كردم اما سرانجام وسوسه شدم. در ادامه با توجه به حساسيت
ماجرا و ايجاد فضاي رعب و وحشت در منطقه رسيدگي به اين پرونده در دستور كار
قضات دادگاه كيفري استان اصفهان قرار گرفت. قاضي محمدرضا حبيبي - دادستان
عمومي و انقلاب اصفهان- در اينباره گفت: متهمان با تكميل تحقيقات، پاي ميز
محاكمه قرار گرفتند كه قضات دادگاه كيفري پس از محاكمه دو پسر شيطانصفت،
آنها را با توجه به اعترافاتشان، شواهد كشف شده در صحنه جرم و اظهارات
شاكيان به اعدام محكوم كردند.
وي افزود: با اعتراض دو متجاوز، پرونده براي
بررسي حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد كه قضات ديوان عالي هم حكم را
تاييد كرده و براي اجرا به اصفهان بازگرداندند. با انجام مقدمات اجراي حكم
دو پسر شرور، آنها به زودي پاي چوبهدار قرار ميگيرند.
کد خبر 113851
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۹
- ۰ نظر
- چاپ

6گلوله عاقبت دزد میلیاردی، اعتراف تلخ خواهر و برادر به قتل مادر، نجات دختر جوان از دست خواستگار قبلی دوستش، اعدام براي عاملان جنايت در آتشگاه اصفهان از جمله مهریتن احبار حوادث در روز گذشته است.