کد خبر 11294
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۸۹ - ۰۸:۲۰
سيدحسام الدين زندوي در جديدترين مطلب وبلاگ "يک+يک" نوشت: مي گفت که ده سال است ازدواج کرده 20 بار اسباب کشي کرده يک بار هم صاحبخانه مي زند توي دماغ همسرش واو خون آلود مي آيد به خانه. بچه ي هفت ساله اش دچار مشکل ريوي شده بود وبراي عملش با نامه ي يکي از مسئولين توانسته بودند پول عمل را از 37 مليون به 14 مليون برسانند والان 7،8 مليوني مقروض هستند. الان هم هفته اي يک بسته قرص 10 هزار توماني بايد بخرند .
يکي ديگر از دوستانم با 250 پول که 150 تومانش را براي اجاره مي دادند و با احتساب اينکه هر روز پذيراي مهمان بودند 5 نفر آدم را با آن پول مي گرداندند.
از کسي شنيدم که همسايه شان بچه اش تشنج داشت اما پول نداشت بچه اش را ببرد دکتر آخر مجبور شده براي اينکه بچه اش نميرد از آنها کمک بخواهد.
آن نفر اولي که گفتم همان کسي بود که در مطلب قبلي نوشته بودم که مي گفت خوب شد بچه اش را براي استقبال آقا نبرد مگر نه از شلوغي خفه مي شد ،اين خانواده همسرش درس خارج مي خواند و آنقدر براي رفتن به استقبال آقا ذوق داشتند که ساعت 6 صبح رفته بودند در مسير استقبال .
کسي را مي شناسم که سه طبقه خانه در يکي از مناطق خوبه تهران دارند به علاوه ي خانه در جاي ديگر با دوتا ماشين اما هميشه حرص 100 200 تومان بالا آمدن گوجه فرنگي و... را مي زند . آن سه مثالي که آوردم خانواده ي روحاني بودند اما روحاني وغير روحاني ندارد ، شهري يا روستايي ندارد خيلي از کساني که هيچ ندارند وجزو قشر مستضعف جامعه هستند آن قدر دغدغه ي پول ودنيا را ندارند که آن کسي که دارد حرصش را مي زند و پرچمدار حمايت از قشر مستضعف مي شود. و براي ادعايي به نام حمايت مي خواهد انقلاب جديد راه بيندازد!
امام راست ميگفت که انقلاب ماانقلاب پا برهنگان است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس