به گزارش سرویس بورس مشرق، بورس تهران یک ماه است وارد فاز اصلاحی شده است و شاخص کل با کاهش ۷۵۰ هزار واحدی طی این مدت اصلاح تا ۵۰ درصدی برخی نمادها را سبب شده است. اما با بررسی علل این اصلاح می توان به مشکل همیشگی کشور در بخش مدیریت دولت در عرصه های مختلف اشاره کرد.
تصمیمات خلق الساعه و اشتباه دولت از ماجرهاای عرضه دارا دوم گرفته تا سیگنالدهی رئیسدفتر رئیسجمهور طی چند ماه گذشته سبب ایجاد نوعی بی اعتمادی به بازار سرمایه شده است. این بی اعتمادی سبب شکل گیری صف های فروش در ۸۰ درصد نمادها شده و دولت همچنان با ادامه روندهای قبلی تنها از بورس حمایت زبانی می کند و در عمل هیچ یک از این حمایت ها صورت نگرفته است.
بیشتر بخوانید:
دلایل بنیادین سقوط شاخص بورس +نمودار
حمید میرمعینی کارشناس بازارهای مالی معتقد است سهامداران هنوز به بلوغ تحلیلی نرسیده اند و برای عبور از وضعیت فعلی باید در بخش عرضه و تقاضا تعادل ایجاد شود.
در ادامه گفت و گو با میرمعینی را می خوانید:
به نظر شما چه زمانی را می توان برای پایان اصلاح در نظر گرفت؟
میرمعینی: در وضعیت فعلی بازار، در صورتی که صف فروش برخی نمادها جمع شوند، می توان امیدوار بود که بازار برگردد. البته نباید انتظار داشت بسیاری از سهم ها بازگردند؛ زیرا بسیاری از سهم ها در ماه های گذشته بدون پشتوانه رشد کرده اند که با اصلاح ۴۰ درصدی فعلی نیز هنوز به قیمت حقیقی خود نرسیده اند و گران معامله میشوند.
یعنی باید تعداد خاصی از نمادها که اصطلاحا شاخص ساز هستند، برگردند تا بازار برگردد؟
میرمعینی: باید سهم های بنیادی و شاخص ساز برگردند تا بتوان به بازگشت بازار امیدوار بود. با رشد هیجانی ماه های گذشته و استقبال گسترده مردم طی این مدت و ورود نقدینگی به بازار انتظار چنین ریزشی از سوی کارشناسان داده می شد.
* با روند فعلی خشک و تر باهم می سوزند
یعنی شما می گویید برخی نمادها بیش از ارزش واقعی رشد داشته اند؟
میرمعینی: البته باید ریزش فعلی، در نمادهایی که بیش از ارزش واقعیشان رشد داشته اند و سهم های غیر ارزنده، رخ می داد. اما در همه سهم ها این اصلاح شکل گرفت و برخی از سهم های ارزنده هم که در حالت عادی از قیمت واقعی و ارزش ذاتی خود عقب بودند، نیز دچار اصلاح شدند و باصطلاح خشک و تر باهم سوخت.
در عین حال برخی از این نمادها آن قدر رشد داشته اند که حتی با اصلاح فعلی نیز بیشتر از ارزش ذاتی ارزشگذاری شده اند و روند سوددهی آنها نیز اصلا روند رشد آنها را در آینده تائید نمی کند.
آینده نمادها با این وضعیت چه خواهد بود؟
میرمعینی: با این اصلاح می توان انتظار داشت بازار به دو بخش تقسیم شود. یک بخش مربوط به سهم های ارزنده خواهد بود که عوامل بنیادی مانند قیمت های جهانی کالاها، سیاست گذاری داخلی و... به کمک آنها آمده و رشد خود را دوباره شروع خواهند کرد. دسته دوم هم مربوط به سهم های غیر ارزنده است که شاید تورم و تغییر قیمت کالاها در ابعاد جهانی و داخلی و سیاست گذاری اقتصادی و کاهش ریسک های سیاسی هم به کمک آنها نیاید و نتوانند رشد خوبی داشته باشند. به نظر می رسد بازار در بخش سهم های ارزنده و بنیادی بر خواهد گشت و به صورت نوسانی رشد خواهد کرد. البته باید گفت بازار دیگر به کانال هایی که قبلا وارد شده بود، نمی تواند ورود کند و اساسا رسیدن به آن کانال ها تا حدود زیادی در کوتاه مدت و حتی میان مدت دست نیافتنی خواهد بود.
این روندی که پیش بینی می کنید تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
میرمعینی: این روند ادامه دار خواهد بود تا زمانی که خبرهای جدیدتری از داخل شرکت ها بیاید. سهام شرکت های کوچک که بسیار زیاد رشد داشته اند و از ارزندگی خاصی نیز برخوردار نیستن، در آینده نیز با کاهش مواجه خواهند شد.
* در کوتاه مدت نباید انتظار رشد نمادهای کوچ را داشت
روندهای شاخص کل و هم وزن نیز این صحبت شما را تائید می کند؟
میرمعینی: می توان با تحلیل شاخص کل و شاخص هم وزن این مساله را مشاهده کرد. شاخص کل در برخی روزها مثبت است و شاخص هم وزن منفی است که نشان می دهد بیشتر نمادها در حالت خوبی به سر نمی برند و دوران اصلاح را تجربه می کنند. اکثر نمادها در وضعیت فعلی منفی بوده و برخی نمادهای شاخص ساز مثبت هستند که این مساله به خوبی نشان می دهد افت در نمادهای کوچک بیشتر از نمادهای بزرگ است و می توان این گونه تفسیر کرد که در کوتاه مدت نباید انتظار رشد نمادهای کوچک در بازار سرمایه را داشته باشیم. ولی نمادهای ارزنده بازار در حال رسیدن به تعادل هستند و تقسیم بازار به زودی به ۲ بخش گفته شده تقسیم خواهند شد.
* ورود قوه قضائیه به ماجرای بورس فایده ای نخواهد داشت
ورود نهادهایی مانند قوه قضائیه می تواند مشکلات فعلی برخی سهامداران را برطرف کند؟
میرمعینی: فکر نمی کنم ورود قوه قضائیه نتیجه ای در برداشته باشد. قوه قضائیه دلیلی برای ورود در این شرایط بازار را ندارد. بازار طبق قوانین بازارهای مالی در حال حرکت به سمت رشد و کاهش قیمت است. مگر اینکه در برخی نمادهای خاص تخلفاتی صورت گرفته باشد که ناظران معاملات آن را نفهمیده باشند و ورود قوه قضائیه بتواند مشکل را حل کند. در صورتی که تخلف یا جرمی در بازار رخ نداده است، ورود قوه قضائیه به ماجرای بورس فایده ای نخواهد داشت. بازار سرمایه هم مانند هر بازار دیگری مکانیزم عرضه و تقاضای خود را دارد که خریدار و فروشنده در یک قیمت به توافق می رسند و بازار در این شرایط به تعادل می رسد. اینکه به چه دلایلی قوه قضائیه به مساله بورس ورود کند باید شفاف شود.
برخی از سهامداران تخلفات در بورس را فراتر از نظارت درون سازمان می دانند. این موضوع چه واکنشی را باید به همراه داشته باشد؟
میرمعینی: برای ظن دستکاری قیمت و یا خرید و فروش های صوری و یا بالا و پایین کردن قیمت و معامله بر اساس اطلاعات نهانی باید مستنداتی وجود داشته باشد که ناظرین بازار آن را تشخیص نداده اند که باید قوه قضائیه به ماجرا ورود کند. ولی در بازار سرمایه ایران رشد روزانه و ۵ درصدی ۹۰ درصد نمادها این اصلاح را نیاز داشت تا وضعیت به یک حالت تعادلی برسد.
* دولت برای حمایت بدون برنامه از بورس پاسخگو باشد
دولت در بخش مدیریت بازار توانسته است موفق عمل کند؟
میرمعینی: واقعیت امر آن است که مدیریت بازار و مدیریت جریان نقدینگی که وارد بورس شده است، با توجه به تبلیغاتی که از سوی دولتمردان برای حضور بیشتر افراد در بازار سرمایه انجام شده، درست نبوده است. دولت برای حمایت بدون برنامه از بورس پاسخگو باشد. متهمین اصلی وضعیت فعلی بازار همین افرادی هستند که برنامه میان مدت و بلندمدت برای مدیریت بورس نداشتند و حال که بازار به یک اصلاح عمیق دچار شده است، از هر روشی که برخی از این روش ها وضعیت را بدتر می کند، استفاده می کنند تا بگویند در حال حمایت از بازار هستند.
برخی گسترش تعداد سهامداران را علت وضعیت فعلی می دانند، این اصلاح نتیجه حضور سهامداران جدید است؟
میرمعینی: دعوت عمومی از همه آحاد جامعه برای حضور در بورس و حمایت های کلامی بدون در نظر گرفتن عمق و ظرفیت بازار و اینکه آیا بازار ما اصلا کشش این میزان نقدینگی و سهامدار را دارد یا خیر، توسط مسوولین امر، این مساله را به شکل حاد فعلی درآورده است. آماده نبودن زیرساخت ها از بعد نرم افزاری و سخت افزاری از دیگر دلایلی است که رفتار اشتباه دولتمردان را نشان می دهد که با توجه به آماده نبودن این نوع زیرساخت های بورس در کشور دایم بر طبل ورود افراد بیشتر به بورس کوبیدند. موضوع بعدی که باید به آن اشاره کرد به مساله قوانین معاملاتی بر می گردد که اصلا قوانین بورس در ایران توانایی جلوگیری از شیوع رفتار توده وار را دارد یا خیر.
* عدم تقارن اطلاعات باعث ضرر عده ای خواهد شد
مساله عدم دسترسی همه افرادی که کد بورسی گرفته اند به اطلاعات متقارن نیز مطرح است. این مساله می تواند زمینه شکل گیری رانت باشد؟
میرمعینی: کارآیی بازار طوری نیست که اطلاعات بازار به صورت متقارن به همه ذی نفعان برسد. یعنی اطلاعاتی را برخی دارند و برخی دیگر بدون اطلاع از وقایع اتفاق اقتاده در شرکت ها دست به معامله می زنند که در چنین مواقعی وضع افرادی که اطلاعات کمتری دارند تا حدود زیادی با ضرر همراه است. در واقع سالیان سال است که بازار با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند و در شرایطی که این همه کد بورسی جدید وارد بازار شده است این مشکلات حادتر نیز شده است. زمانی که فردی مهمانی دعوت می کند باید تمام نیازهایی فرد دعوت شده را فراهم کند تا بتواند در یک محیط امن به درستی از او پذیرایی کند. دولت همه مردم را به حضور در بورس دعوت کرده است، ولی هنوز بسیاری از مقدمات این دعوت را نتوانسته فراهم کند. این مساله هم تا حدود زیادی باعث شده، افراد وارد شده به بورس با ضرر مواجه شوند که نارضایتی هایی را به همراه داشته است.
در شرایط فعلی یکی از اصلی ترین موضوعاتی که مطرح می شود، حمایت دولت از بورس است؛ این حمایت باید صورت گیرد؟
میرمعینی: نفس حمایت دولت از بورس باید ریشه یابی شود، یعنی دولت چه باید بکند. دعوت بدون برنامه ریزی و برنامه ناهماهنگ و بدون حساب و کتاب دولتی ها برای تامین کسری بودجه از بازارسرمایه اشتباه از آب درآمده. نه تامین مالی برای دولت صورت گرفته و نه سهام عدالت به روش درست و کارآمدی به فروش رفته است. دولت نتوانست مالکیت خود را از طریق صندوقهای ETF واگذار کند. همه اینها نشان می دهد دولت نتوانسته است بهره ای از رشد بورس ببرد و الان هم که بازار با اصلاح مواجه است، متهم ردیف اول خود دولت است.
هدایت جریان نقدینگی به سمت بازار سرمایه هیچ عایدی برای دولت نداشته است. بازار سرمایه نیز نتوانست از این میزان نقدینگی که وارد بورس شده، جهت منافع شرکت های بورسی استفاده کند. یعنی عدم آمادگی زیرساخت ها از سوی دولت تنها چند مدتی سبب هدایت نقدینگی به بورس شد و حال که این بازار با اصلاح مواجه شده است، دوباره این نقدینگی در حال سرک کشیدن به بازارهای دیگر است. حمایت هایی هم که گفته شده تاکنون اجرایی نشده است.
* حمایت در هر قیمتی بی معناست
این حمایت ها باید چگونه باشد؟
میرمعینی: حمایت در هر قیمتی بی معنی است و نباید از برخی سهم ها حمایت شود. بازار را باید رها کنند تا عرضه و تقاضا راه خود را پیدا کنند و قیمت به بازار تعادل بدهد. ارزندگی سهم ها را نباید با حمایت از برخی نمادها نشان داد. تا زمانی که قیمت جذابیتی برای خریدار و فروشنده نداشته باشد، حمایت معنی نمی دهد و باعث از بین رفتن سرمایه ها خواهد شد.
طی ماه های گذشته دولت به شکل های مختلف از برخی نمادها حمایت کرده است، این حمایت ها نتیجه داشته است؟
میرمعینی: برخی از حمایت ها بیشتر شبیه دستکاری قیمت در بازار سرمایه است. یعنی نه تنها حمایت درستی از بازار صورت نگرفته است، بلکه بازار را نیز به انحراف کشانده است. قیمت سازی مصنوعی و تصنعی، دخالت های بیجا در عرضه و تقاضا بیشتر از این که از بازار حمایت باشد، خراب کردن بازار است و در صورتی که همین رویه ها ادامه داشته باشد، باید منتظر ریزش هایی مانند یک ماه گذشته باشیم.
نقش سهامداران خرد در این بازار چیست؟
میرمعینی: بازار و بازیگران آن علی الخصوص سهامداران خرد باید به بلوغ تحلیلی برسند که هر نمادی را در هر قیمتی نخرند. البته هنوز سهامداران در ایران به این پختگی نرسیده اند. یعنی به دلیل رفتار هیجانی که در بازار موج می زند الان نمی توان برای رسیدن به این بلوغ تلاش زیادی کرد. ریسک اصلاح شاخص نیز هم جزئی از بازار بوده و ریسک هایی مانند چنین ریزش هایی برای بازار غیر قابل تحمل است و باید این مساله به نحوه بهتری مدیریت می شد.
* تاثیر برخی از قوانین بر ریزش بورس
برخی قوانین موجود در بازار سرمایه ایران را دلیلی بر چنین ریزش هایی می دانند. این مساله را قبول دارید؟
میرمعینی: در بازار سرمایه ما به دلیل وجود حجم مبنا و محدودیت دامنه نوسان که به دلیل ناقص بودن قوانین در این زمینه وجود دارد، باید منتظر چنین ریزش هایی باشیم. مشکل روانی بازار که در حال حاضر دلیل اصلی تشکیل صف های فروش در بازار است را باید با ایجاد تعادل در عرضه و تقاضا از بین برد.
حمایت دولت در این شرایط کارآیی دارد؟
میرمعینی: اگر دولت بخواهد در این قیمت ها از بازار حمایت کند، فشار فروش تخلیه نخواهد شد و باز هم صف های فروش تشکیل خواهد شد. روزانه ۶۰ هزار میلیارد تومان پول نیاز است برای جمع شدن صف های فروش روزانه که هیچ نهاد، ارگان و یا بانکی این مقدار پول ندارد که به بازار تزریق کند.
اگر بانک ها هم بخواهند به طور جدی وارد شوند در آینده سبب خواهد شد دیگر مبلغی برای ارائه تسهیلات دیگر وجود نداشته باشد و این مساله مشکلات دیگری را برای سیستم بانکی و کشور ایجاد خواهد کرد. دقیقا همین روند در سال های ۹۲ و ۹۳ رخ داد که با حمایت غیرمنطقی بازار با چالش جدی مواجه شد.
* افزایش پایه پولی یک اشتباه مرگبار است
تصمیم دولت درباره افزایش پایه پولی برای حمایت از بازار سرمایه چقدر می تواندخطرناک باشد؟
میرمعینی: افزایش پایه پولی یک اشتباه مرگبار از سوی دولت است. اگر دولت برای حمایت از بازار از این روش استفاده کند یعنی منافع ۸۵ میلیون ایرانی را فدای منافع عده خاص و کوچکی کرده است. با بازار سرمایه باید از ابتدا درست برخورد می شد نه مانند سایر بازارهای کالایی که دولت از طریق بخشنامه و دستور می خواهد بازار را کنترل کنند.