به گزارش مشرق، «کشتن امید» نگاهی موشکافانه و منصفانه به تحولات سیاسی ۷۰ کشور بعد از جنگ جهانی از سالهای ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۴ به واسطه مداخله و سیاست خارجی و فشار نظامی و روحی و روانی ایالات متحده آمریکا بر این کشورها دارد و تحولات سیاسی و نظامی ۵۶ منطقه از مناطقی را که آمریکا با سیطره خود تحت تاثیر قرار داده، مورد بحث و حلاجی قرار میدهد.
ویلیام بلوم، فعال سیاسی و منتقد سیاستهای خارجی و از کارکنان سابق وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکاست که از منظری تاریخنگارانه کتابی در باب دخالتهای آمریکا و سازمان سیا اعم از نظامی و تروریستی و... در طول نیمه دوم قرن بیستم میلادی با نام « کشتن امید» نوشته است. این کتاب با ترجمه منوچهر بیگدلیخمسه و از نشر اطلاعات وارد بازار نشر شده است که خواندن این کتاب خالی از لطف نیست.
در جنگ جهانی دوم در حدود ۴۰۰هزار سرباز آمریکایی کشته شدند که در مقایسه با تلفات جنگی کشورهای دیگر نسبتا کم بود. در سال ۱۹۴۵ ایالات متحده آمریکا به یک ابرقدرت نظامی و اقتصادی در جهان تبدیل شد و جای انگلستان را گرفت. آمریکا با استفاده از استراتژی مهار، سلطه خود بر جهان را سرلوحه سیاستهای خارجیاش قرار داد.
«کشتن امید» نگاهی موشکافانه و منصفانه به تحولات سیاسی ۷۰ کشور بعد از جنگ جهانی از سالهای ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۴ بهواسطه مداخله و سیاست خارجی و فشار نظامی و روحی و روانی ایالات متحده آمریکا بر این کشورها دارد و تحولات سیاسی و نظامی ۵۶ منطقه از مناطقی را که آمریکا با سیطره خود تحت تاثیر قرار داده، مورد بحث و حلاجی قرار میدهد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم واژهای کلیدی به نام جنگ سرد وارد سیاستهای نظامی و خارجی دو ابرقدرت جهانی شد. ایالات متحده آمریکا دوست داشت که چارچوب و شالوده سیاسی کشورها را زیر نظر خود بگیرد و قدرت مطلق کشورها باشد و بالاخره آمریکا با تکیه بر قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی خود رهبری جهان غرب را بر عهده گرفت و سپس در تمام جهان این سیطره را گسترش داد. در کتاب کشتن امید از ویلیام بلوم میخوانیم که نقش آمریکا بر هر کدام از کشورها چگونه بوده و چه پیامدهای سیاسیای داشته است؛ پیامدهایی که خط کلی سیاستها را زیر لوای کمک و خیرخواهی جوامع و کشورها تغییر یا به انحطاط کشانده است.
بیشتر بخوانید:
در پیشگفتار این کتاب درباره نگاه و غلبه آمریکا در محو شوروی به عنوان یک سر دیگر جنگ سرد و قدرت بلوک شرق و تجسم روسیه شوروی به صورت تیمارستانِ مردمان بینوایش، میخوانیم که ایالات متحده آمریکا چه تمهیدات تبلیغاتیای را به کار بست تا دنیا قدرت بلوک شرق را جنایتکار بالفطره و یاغی سیاسی بشناسد و باور کند و آمریکا خود را چگونه بهعنوان ناجی و پدرسالار مردم دولتهایی معرفی میکند که ممکن است به کمونیستها بپیوندند و در پس این پدرسالاری چیزی جز کشتار و جنگ و نابودی نیست.
در ویکیپدیا میخوانیم که کمونیسم به جنبشی سیاسی-علمی-اقتصادی کلاسی گفته میشود که از قرن نوزدهم میلادی، بیشتر بر پایه اندیشههای کارل ماکس و مانیفست کمونیسم مطرح است. مارکس برای تعریف فاصله و اختلاف خود با سوسیالیسم غیرکارگری قرن نوزدهم عنوانی را که جنبش سوسیالیستی کارگری به خود داده بود، یعنی «کمونیسم» برگزید. به عبارتی دیگر طرفداران کمونیسم و سوسیالیسم به اقتصاد مطلق دولتی معتقد بودند و از اقتصاد آزاد ابا داشتند و اولین کشوری که از این طریق در روسیه شکل گرفت، شوروی سابق بود. مردان سیاسی آمریکا، مردم آمریکا و سپس مردم دنیا را در معرض تلقینات بیامان ضدکمونیستی قرار دادند.
سیاستمداران ایالات متحده آمریکا برای پاکسازی کشورها از کمونیسم و به نام رهایی و آزادی از کتابهای درسی و چاپ موضوع در روزنامهها با عناوین درشت و سخنرانی و خطبههای کشیشها و تصاویر برنامهریزیشده، هم سود جسته و هم مردم آمریکا را برای کمونیسمستیزی آماده کردند، به طوری که مردم آمریکا با موضع گرفتن در برابر کمونیست، جهان پیرامون خود را با این جمله: «ما» در مقابل «آنها » میشناختند و سوا میکردند. همچنین در پیشگفتار به تفصیل اطلاعاتی درباره تاریخچه جنگ سرد و کمونیسمستیزی آورده شده که کمک شایانی به درک مبسوطی از این دو واژه و کارکردش در نگاهی به تحولات سیاسی دیگر کشورها با رویکرد سیاستمداران و مداخلات ارتش ایالات متحده آمریکا در سراسر کتاب دارد.
نثر کتاب «کشتن امید» روان و لحن خوب و واژگان بیریا و در عین حال واقعی و ملموس و ساده نوشته شده است که هر خواننده و مخاطبی را با سطرسطر کتاب درگیر کرده و فهم او را از سیاستهای خارجی امپریالیسم جهانی بالا میبرد. در هر فصل با سابقه سیاسی هر کشور آشنا شده و تاثیر و کنش آمریکا و پیامدهای حضور و قدرت سیاسی و نظامی آمریکا را میبینیم و درک میکنیم.
نویسنده باسابقه سیاسی خود و مستنداتی که ارائه میدهد واقعی بودن و صحت مطالب را تصدیق میکند. تحسین «نوآم چامسکی» و «گور ویدال» و همچنین «الیور استون» از فعالان سیاسی وقت آمریکا به اهمیت و مستندبودن این کتاب، مهر تایید میزند.
کشتن امید در ۵۶ فصل تهیه و تنظیم شده که فصل نهمش نگاهی به تاریخ ایران در سال ۱۹۵۳ همزمان با دوره مصدق و بازگشت شاه به ایران دارد. در این فصل میخوانیم که با دخالت آمریکا و البته بریتانیا بر سر مصدق که خواهان ملی شدن نفت است، چه میآید و چگونه واقعه ۲۸ مرداد و توازن روانشناختی از سوی مردم و زندهباد و مردهباد در یک روز! علیه مصدق رقم خورده است. نقش سیا و تظاهرات حزب توده و رسانهها در این عملیات و پیامدهای این کودتا خواندنی است. برکناری محبوبترین سیاستمدار آن دوره ایران به عنوان یک وطنپرست شرافتمند با سیاستهای دخالتجویانه ایالات متحده آمریکا نقش مهمی در بازگشت شاه از رم به ایران و پرداخت غرامت سنگین به بریتانیا و دادن سهم قابل توجهی از نفتِ ملیشده به آمریکا با توجه به اظهارات مستند در کتاب، دارد.
در انتها تهنشین ذهنی و دستاورد فهمی که با خواندن این کتاب عایدمان میشود، محکومیت رفتار خشن آمریکا و طرز فکر سلطهطلبانه و بیمارگونه و امپراتوریطلبانه است که اکثر مردان سیاسی ایالات آمریکا در قبال جمهوریها و حاکمیتهای کشورهای دیگر با پایانگرفتن جنگ سرد دارند. با خواندن اثر ویلیام بلوم درمییابیم که آمریکا بیم این را دارد که دولتی خیال قدرت و نقش منطقهای شدن را داشته باشد و کابوس تساوی با قدرت ایالات متحده، خواب راحت را بر آمریکا حرام کرده است. قدرت سیاسی آمریکا بر مبنای همین تفکر در سراسر جهان پایگاههای نظامی علم کرده است تا از شکلگیری هر قدرت منطقهای پیشگیری کند. جالب توجه است که در کشورمان، پایگاه نظامی آمریکایی وجود ندارد و شاید به صراحت بتوان گفت که مهمترین عامل کابوسهای ایالات متحده آمریکا قدرتمند شدن کشور ایران در منطقه است.
منبع: صبح نو