کد خبر 111321
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۹

مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران گفت: بیماری که در انسان می‌ماند، بیماری روحی است - این سرّی است که اولیاء افشا کرده‌اند ـ آن عملی که بیشتر از همه روح را بیمار می‌کند؛ «ریا»ست.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیت‌الله روح‌الله قرهی در دومین جلسه درس اخلاق در سال جدید 1391 در محل مهدیه القائم المنتظر (عج) برگزار شد که مشروح آن در پی می‌آید:

ظاهر زیبا و باطن زشت

یکی از علل ناله و فغان حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین)، تالی‌تلوهای معصومین، اولیاء خدا، ابرار، اخیار، مردان الهی و انسان‌های ضمیرپاک، این است که نکند عمل آن‌ها برای غیر خدا هم باشد. آنها به قدری در این راه وسواس به خرج می‌دهند که از تعریف و تمجید و اعمال بسیار خوب خودشان وحشت دارند. نگرانند که ولو به لحظه‌ای عمل آن‌ها، عندالله تبارک و تعالی و نزد ملائکه الهی، بوی ریا بدهد.

در مقابل آنچه که راجع به مخلصین عالم عرض کردیم، ریا است. ریا به معنای رؤیت عمل و به رخ کشاندن عمل، برای غیر از خدا است.

اولیاء الهی از تعریف و تمجید وحشت دارند، می‌ترسند نکند عملی را که انجام دادهاند باعث ریا شده است و می‌ترسند از این که ظاهر آن‌ها عندالله خوب است، امّا باطن آن‌ها عندالله تبارک و تعالی، یک باطن خبیث باشد. لذا دائم در اضطرابند از این که نکند عمل آن‌ها ولو به لحظه‌ای بوی غیر خدا بدهد. این حال خاص اولیاء خداست.

آن‌ها وحشت دارند از این که خدای ناکرده ظاهرشان برتر از باطنشان باشد. لذا همیشه باطن اولیاء خدا برتر از ظاهرشان است. در باطن و خلوتگاه آنها غوغایی است. وقتی آنها به خلوتگاه رفتند، چنان با پروردگارشان به نجوا می‌پردازند که به قول آن عارف بزرگوار آسیّد هاشم حدّاد(اعلی اللّه مقامه الشّریف) ناخودآگاه جلب ملک می‌کنند. چنان صفا دارند، چنان حال خوشی دارند که به واسطه حال خوش آن‌ها که بوی عطرش فضای عرش و ملکوت را پر کرده و نور عبادت آن‌ها، تمام ملکوت را جذب کرده، ملائکه الله به مقام هبوط کشیده می‌شوند که در محضر این اولیاء خدا بیایند.

وقتی آیت‌الله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف بزرگوار به ملّا حسینقلی همدانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، استاد بزرگوارشان، عارف عظیم‌الشّأن و بی‌بدیل عرضه می‌دارند: آقا جان! چه کنیم که ریا در عمل ما نباشد؟ می‌فرمایند: هر موقع در خلوت رفتی و با خدای خود شروع به مناجات کردی، فغان کن، فریاد بزن بگو: خدا! عاجزانه از تو می‌خواهم باطنم را افضل از ظاهرم قرار بدهی. لذا دائم دعای خصّیصین، اولیاء و مردان خدا در خلوت همین است.

در حقیقت دعای آنها همین روایت شریف حضرت باقرالعلوم، امام محمّد باقر(صلوات اللّه و سلامه علیه) است که فرمودند: «مَنْ کَانَ ظَاهِرُهُ أَرْجَحَ مِنْ بَاطِنِهِ خَفَّ مِیزَانُهُ»  آن کسی که ظاهرش بهتر و ارجح از باطنش باشد، صددرصد نتیجه‌اش این است: «خَفَّ مِیزَانُهُ» ترازوی اعمال او سبک است.

اولیاء وحشت بسیاری دارند از این که این روایت شامل حالشان شود. حضرت نمی‌فرمایند: این‌ها عملی ندارند، ظاهرشان خوب نیست. نمی‌فرمایند: باطنشان خراب است، بلکه می‌فرمایند: ظاهر نسبت به باطن برتر باشد؛ یعنی در باطنشان هم خوبی و نیکی هست؛ امّا اگر ظاهر برتر از باطن بود، «خَفَّ مِیزَانُهُ».

لذا اولیاء می‌ترسند، وحشت دارند. سرّ آنچه که اولیاء خدا در خلوت بیان می‌کنند و آن چیزی که ملّا حسینقلی همدانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) به آیت‌الله قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف عظیم‌الشّأن و بزرگ می‌فرمایند که در خلوت فریاد بزن: خدایا! باطنم را افضل از ظاهرم بدار و نکند ظاهرم از باطنم برتر باشد، برای این است که این یک نوع بیماری است.

ظاهر اهل ریا

مولی‌الموالی(صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند: «الْمُرَائِی ظَاهِرُهُ جَمِیلٌ وَ بَاطِنُهُ عَلِیلٌ» آن که اهل ریا شد، ظاهرش زیباست امّا وای چه باطن مریضی دارد. کدام مریضی بدتر از مریضی روحی؟

به حاج شیخ جعفر مجتهدی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) گفتند: شما این همه به بیماریها، رنج و مصیبت گرفتار شده‌اید، آیا به پروردگار عالم شکوه کرده‌اید؟. دیدند ایشان با کمال تعجّب فرمودند: بله شکوه کردم، منتها از مریضی درونی خودم شکوه کردم، فرموده بودند: اگر تمام عمرم لحظه به لحظه‌اش در بستر باشم و تمام بیماریهای ناشناخته شده به سمت من بیایند، ولی به من تضمین بدهند که تو مریضی روحی نمی‌گیری، به خودش قسم همه بیماریها را می‌پذیرم؛ چون مریضی روحی و مریضی باطن دردآور است.

اولیاء خدا مریضی‌های روحی را به خوره یعنی همان سرطان تمثیل زدند که به جان انسان می‌افتد. دیدید گاه کسی از سرطان خود خبر ندارد، مدّتی وجودش را سرطان می‌گیرد و آنقدر پیش می‌رود که یک موقعی می‌گویند: فلانی بیماری لاعلاج سرطان گرفته. دکترها به او می‌گویند: سه یا شش ماه دیگر باقی است.

اولیاء خدا می‌گویند: مَثَل ریا همان بیماری خوره است که به جان انسان می‌افتد و او را آرام آرام می‌برد، یک موقعی بلند می‌شود که می‌بیند دیگر روح طیّب، پاک و الهی ندارد و خباثت وجودش را گرفته است. اولیاء از این می‌ترسند.

حاج شیخ جعفر مجتهدی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف بزرگوار می‌فرمایند: حاضرم همه بیماریهای جسمی را بپذیرم امّا به شرط آن که مِن ناحیه الله تبارک و تعالی یا از ناحیه مولایم تضمین داده بشود که من به بیماری روحی دچار نیستم.

آن چیزی که بناست پرواز کند، به اعلی علییّن برود و مشمول «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»  شود، روح انسان است. اگر جسم چند صباحی هم مریض باشد، موقعی که انسان جان به جان آفرین تسلیم می‌کند همه دردها و همه گرفتاریهای جسمی از بین می‌رود.

بارها در مکاشفه یا در عالم خواب، اولیاء خدا یا حتّی انسانهای عادی را دیده‌اند که قبل مریض بوده‌اند، امّا الآن بشّاش هستند و دیگر مریضی ندارند؛ چون با قبض روح شدن بیماریهای جسمی می‌رود، امّا آن بیماری که در انسان می‌ماند، بیماری روحی است - این سرّی است که اولیاء افشاء کرده‌اند – وقتی انسان با این روح بیمار رفت، معلوم است کجا می‌خواهد برود! برای همین اولیاء می‌ترسند.

آن عملی که بیشتر از همه روح را بیمار می‌کند و بیماری اش هم محسوس نیست، ریا است. «الْمُرَائِی ظَاهِرُهُ جَمِیلٌ وَ بَاطِنُهُ عَلِیلٌ» شخص ریاکار خودش هم خبر ندارد، ظاهرش ظاهر خوبی است، امّا وامصیبت که باطن به خرابی رفته است. لذا اولیاء خدا می‌ترسند. این که همه دنبال عمل برای خدا هستند، به خاطر این است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس