حجت‌الاسلام سيدجواد شهرستاني -داماد و رئيس دفتر آيت الله سيستاني- با دو پسر نوجوانش خدمت رهبري مي‌رسند. پدر، فرزندان خود را که معرفي مي‌کند همه به ذهن‌شان مي‌رسد که اين دو نوه آيت‌الله‌ سيستاني هم هستند. يکي از آنها که زرنگ‌تر است چفيه رهبري را مي‌گيرد.

مشرق: هرکس با نگاه خود از سفر رهبري مي‌نويسد.عده‌اي هم سعي مي‌کنند حاشيه‌ها را بنويسند. تا حالا هم اغلب از استقبال در خيابان و حواشي ديدا‌رهاي عمومي نوشته‌اند. سايت رهبري هم که همان حاشيه‌نگاري‌ها را کار کرده است.
کنجکاو شدم که چند جلسه رهبر که با علما و بزرگان حوزه برگزار شده، آيا حاشيه‌نگاري هم داشته يا نه؟ از دو دوستي که در اين ديدارها حضور داشتند پرس‌و‌جو مي‌کنم. مثل هميشه گلايه مي‌کنند از ناهماهنگي در ثبت اين برنامه‌ها و …
به هرحال از اين دو دوست و چند نفر از علمايي که در اين چند جلسه حضور داشتند مي‌پرسم چه خبر؟ مطالبي را مي‌گويند که براي آنها بسيار عادي است، اما براي من با نگاه روزنامه‌نگاري و وبلاگي محشر است!

- جلسات بعد از نماز مغرب و عشاء علمائي‌تر از جلسات بعد از نماز ظهر است. به هر حال علما به بعد از نماز عشاء عادت دارند و نمي‌شود از استراحت قيلوله گذشت.

- جلسات علمائي بعد از نماز که اصطلاحا «گعده‌هاي طلبگي» گفته مي‌شود به قدري سنگين و پرحاشيه است که چند نفر حاضر براي ثبت آنها جا مي‌مانند، بخصوص که برخي از آنها جوان تهراني باشند و هرچقدر هم پز حرفه‌اي بودن را بدهند در اين يک مورد کم مي‌آورند.

- دو ساعت زمان خوبي است براي گعده‌ي طلبگي بين رهبر و علماي حوزه. از احوالپرسي گرفته تا پرس‌وجو از درس و بحث و تاليفات.عده‌اي کتاب تازه خود را هديه مي‌دهند و برخي از وضع تدريس خود مي‌گويند. برخي ديگر هم که ديگر کهولت سن اجازه تدريس و تاليف نمي‌دهد با رهبر از گذشته خود صحبت مي‌کنند.

- ساعتي از جلسه که مي‌گذرد به ذهن خطور مي‌کند که اصلا اين ديدار ِ رهبر بود با ديگران يا آيت الله سيدعلي خامنه‌اي با دوستان قديمي خود؟ رهبري به قدري با علما به احترام و تکريم برخورد مي‌کند که فراموش مي‌کنيم آن که در راس نشسته رهبر است.

- ديدار بسيار خودماني و صميمي برخي از علما و مراجع با رهبري مورد توجه همه حاضران است.آيت الله جوادي آملي کنار رهبري مي نشيند و چند جمله اي رد و بدل مي شود و تبسم خنده گونه آيت الله جوادي نظر همه را جلب مي کند. دوستان خبرنگار بيشتر از همه کنجکاو مي شوند که چه جملاتي بين رهبر و آيت الله جوادي رد و بدل شد؟

- برخي از بزرگان که چهره رسانه‌اي هم ندارند، به ديدار رهبري مي‌آيند. همکاران حاضر از گرم گرفتن رهبري متوجه جايگاه افراد مي‌شوند و از ديگران به آرامي و اشاره مي‌پرسند: «ايشان کي بودند؟» باخودم فکر مي‌کردم کاش نرم‌افزاري تهيه مي‌کرديم که با گرفتن تصاوير افراد به هنگام ورود، بلافاصله بيوگرافي آنها را مي‌داد تا همکاران ژورناليست و بقيه اين‌گونه کم نياورند.

- حجت‌الاسلام سيدجواد شهرستاني -داماد و رئيس دفتر آيت الله سيستاني- با دو پسر نوجوانش خدمت رهبري مي‌رسند. پدر، فرزندان خود را که معرفي مي‌کند همه به ذهن‌شان مي‌رسد که اين دو نوه آيت‌الله‌ سيستاني هم هستند. يکي از آنها که زرنگ‌تر است چفيه رهبري را مي‌گيرد.اين ماجراي گرفتن چفيه رهبري به دانشجوها و بسيجي‌ها خلاصه نمي‌شود. بيت آيت‌الله‌ سيستاني هم چفيه آقا را با خود مي‌برند.

- بعد از ده سال، رهبري به قم آمده‌اند و طلاب جوان در حسرت يک برنامه عمامه‌گذاري. اين وسط نوه مرحوم آيت‌الله شهيد سعيدي از پارتي پدر استفاده مي‌کند و عمامه‌ مشکي به دست‌مي‌رود پيش رهبر و ايشان هم با دعا و تفقدي، نوه شهيد سعيدي را معمم مي‌کنند. هزاران طلبه جوان مانده اند با حسرتشان.


-احمد نجمي

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس