
بر اساس اين گزارش، سير صعودي و به عبارتي نقطه عطف اسلام هراسي در آلمان را شايد بتوان انتشار کتابي از "تيلو سارازين " وزير اقتصاد پيشين آلمان با عنوان "آلمان از هويت خود دور ميشود " ارزيابي کرد که در آن وي به پيشبيني آينده کشورش ميپردازد و به طور ويژه اسلام و مهاجرت کنترل نشده مسلمانان به آلمان را هدف انتقاد قرار داده است.
اما چندي پس از اين کتاب و افشاي عقايد سارازين در آلمان است که "کريستين ولف " رئيس جمهور اين کشور در مراسم بيستمين سالگرد اتحاد 2 آلمان با اشاره به جايگاه مسلمانان در اين کشور، اختلاف ديدگاهها در اين زمينه را آشکار کرد. ولف در اين مراسم گفته بود که مسلمانان امروز بخشي از جامعه آلمان هستند.
بايد گفت سخنراني ولف در واقع آغاز چالشي جديد در دولت و جامعه آلمان بود به طوري که به موضع گيري شخص مرکل مبني بر اينکه اسلام در آلمان اعتبار ندارد و واکنش تند تني چند از همپيمانان وي منجر شد.
بحران تا حدي پيش رفت که شبکه يک تلويزيون آلمان اقدام به پخش برنامهاي ضداسلامي کرد و برخي از جمله "هورست زيهوفر " رئيس حزب سوسيال مسيحي خواستار ممنوعيت مهاجرت مسلمانان به آلمان شدند.
به موازات اين اظهارات بود که "زابينه لويتهويسر " وزير دادگستري آلمان، "توماس پاور " استاد علوم اسلامي دانشگاه مونستر آلمان، پروفسور "هيلمر کروگر " حقوقدان، "ماتياس روهه " کارشناس امور اسلامي و حقوقدان و پرفسور " ماتياس لوتس باخمن " معاون رئيس دانشگاه گوته در فرانکفورت آلمان به اين رويکرد در جامعه آلمان واکنش نشان دادند.
اين اقدامات اگر چه به اين منجر شد که مرکل به اينکه اسلام جزئي از آلمان است اذعان کند اما اين موضوع نيز نتوانست در حل بحران به وجود آمده تاثيري داشته باشد.
در اين مورد بد نيست به نتيجه تحقيقات موسسه "فردريش ابرت " که نشريه "ريپورت ماينتس " اقدام به انتشار آن کرده است، اشاره شود که نشان ميدهد، روند اسلامستيزي در آلمان رو به رشد است.
"اليور دکر " که مديريت اين پروِژه تحقيقاتي را بر عهده داشت اعلام کرده که 34 درصد از افرادي که در نظرسنجي شرکت کردند به وضوح گفتند که آلمان بدون اسلام (شرايط) بهتري خواهد داشت و 44 درصد نيز با اشاره به مباحث صورت گرفته توسط سارازين به انتقاد صريحتر از اسلام اذعان کردند.
علاوه بر اين 35 درصد از اين افراد نيز از قدرت گرفتن اسلام در جامعه آلمان ابراز نگراني کردند.
"مايل بونس " استاد جامعه شناسي دانشگاه "اوزنابروک " بر خلاف سيستمداران کشورش معتقد است که شکل گيري چنين مباحثي درباره اسلام در جامعه نشان ميدهد که آلمانيها همچنان از درک اين موضوع که کشورشان مدتها است به کشوري مهاجر پذير مرکب از ارزشها و ديدگاه هاي گوناگون تبديل شده است، ناتوان هستند.
وي ضمن اينکه از مسلمانان ميخواهد تا خود را با جامعه آلمان وفق دهند بر اين باور است که سياست، قانون و مذهب بايد با هم آشتي کنند و اسلام اين امکان را فراهم کرده است.