در حالي كه ورود قوه قضائيه به فوتبال در تمام كشورها مرسوم است، در ايران جنجالي برپا شده كه گمانه انحرافي تعليق را ترويج مي كند.

به گزارش خبرنگار ورزشي مشرق، چند روزي از انتخابات رياست فدراسيون فوتبال مي گذرد و هر روزش نيز با اخبار و تحولاتي همراه بوده است. در اين بين، تمام راه ها به علي كفاشيان مي رسد كه در اقدامي غيرقانوني، در انتخابات حضور يافت و در مجمعي پر ابهام كه آن نيز با تخلفات گوناگوني همراه بود، به عنوان رئيس انتخاب شد.
در اين بين، بازنشسته بودن كفاشيان كه با ايراد سازمان بازرسي كل كشور همراه بوده، تذكري قانوني بود كه مطرح شد و تا امروز نيز پاسخي نداشته به غير از، احتمال تعليق ايران. در حقيقت، به قدري تخلف صورت گرفته آشكار بود كه علي كفاشيان و حاميانش پاسخي نداشته و به يك مستمسك بين المللي روي آورده اند. البته، آنها نيز مي دانند كه فوتبال ايران در چه مقطعي است و مردم روي آن حساس هستند و اين موضوع، موجب انفعال نهادهاي حقوقي و قضايي مي شود. اما به نظر مي رسد اين بار، قضيه متفاوت است و قرار است در اين موضع قانوني، ايستادگي شود.

* با بي قانون ها در جهان چه مي كنند؟
نگاهي به موضوع تعليق چندي قبل فوتبال ايران، حكايت از ماجرايي دارد كه تلفيقي از دخالت دولت در فوتبال و ضعف مديران وقت دستگاه ورزش بود. اينكه ماجراي امروز با آن ماجرا مقايسه مي شود، ريشه در مسائلي دارد كه شايد روزي، پرده ور افتد و سيه روي شود هر كه در او غش باشد ...
اما پرسش اين است كه وقتي بي قانوني مبرهني در سطح مديريتي فوتبال يك كشور روي مي دهد، واكنش ها به چه شكل است؟ آيا بايد سكوت كرد و از كنار آن گذشت؛ به اين دليل كه مبادا فيفا وارد پرونده شده و آن را مصداق دخالت سياست در فوتبال كند يا بايد تيغ عدالت را به سمت متخلفات گرفت؟ كدام رويه در جهان مورد توجه قرار مي گيرد و مورد توجه است؟
مروري بر همين روزهاي فوتبال كشوري مانند برزيل مي توان راهگشا باشد. رئيس فدراسيون اين كشور كه مورد اتهام پرونده اي حقوقي قرار گرفته، وقتي متخلف بودنش محرز شد، استعفا كرد چرا كه فاقد صلاحيت براي ادامه كار بود. اين مورد، فقط مختص اين كشور امريكاي جنوبي نيست. در هفته هاي اخير، مورد مشابه اين را در چين، آلمان و تركيه ديده ايم كه وقتي بي قانوني در فوتبال ديده مي شود، نهاد قضايي وارد شده و برخورد تندي مي كند؛ اما چرا در ايران چنين واكنش هاي عجيبي روي مي دهد؟ چه چيز باعث مي شود تا موضوعي به اين مشخصي، مشابهت سازي با واقعه اي شود كه تفاوت آنها با هم از زمين تا آسمان است؟

* راه تعليق فوتبال ايران چيست؟
در اين بين، انگاره سازي از سوي برخي رسانه ها و حتي برنامه نود كه از سوي رسانه ملي پخش مي شود، چه واقعيت نهفته اي دارد؟ آيا استعفاي علي كفاشيان در پي بررسي حقوقي تخلف صورت گرفته، مي تواند منجر به تعليق فوتبال ايران شود؟ اساسا مگر مورد چند ساله قبل كه دخالت دولت در اين رشته به شمار مي رفت، مشابهتي با مورد اخير دارد و مي تواند نتيجه اي مانند آن داشته باشد؟
براساس آنچه از رويه هاي اخير به نظر مي رسد، به غير از فعاليت برخي رسانه هاي داخلي و وابستگانشان در خارج از كشور براي ورود فيفا به چنين موردي، نقش علي كفاشيان نيز حايز اهميت است. نوع گزارش وي به فيفا نقش اصلي را در هر واكنشي خواهد داشت. بي ترديد، تعليق پيش نيز بدون چراغ سبز برخي در ايران، نمي توانست منجر به چنان اتفاقاتي شود. اكنون نيز، نقش رئيس هميشه خندان محوري و اصلي است.
اكنون كه در قبال بي قانوني صورت گرفته، عواطف مردم را تحريك مي كند، بايد ديد چه خواهد كرد. او تلاش داشت با كمك رسانه هاي نزديك به خودش و با طرح مسائلي واهي، افكار عمومي را مقابل اقدامي قانوني از سوي سازمان بازرسي كل كشور قرار دهد؛ اما وقتي اين نهاد قضايي تحت تاثير چنين القاسازي هايي قرار نگرفت، اكنون شاهد آخرين فاز هستيم. بايد ديد كفاشيان چه خواهد كرد؛ تن به قانون خواهد داد يا براي حفظ اين سمت، اقداماتي خواهد كرد كه نامش در تاريخ به گونه اي ثبت خواهد شد كه موجب افسوس همگان خواهد شد.
مرد ناكام فوتبال و بي قانون امروز، چه خواهد كرد؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • صادق ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۳
    0 0
    چه میکته این صندلی ریاست و مدیریت... یکی نیست بگه اين بازنشسته تو انتخابات مجمع شرکت کرد شما چرا به او رای دادید؟!!!!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس