به گزارش مشرق، این انذار، نه صرفا از باب فرا رسیدن موعد برگزاری انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بلکه تذکری است که باید پیش از برگزاری هر انتخابات در کشورمان به تکرار و تبلیغ آن پرداخت چراکه مروری بر سخنرانیها، نوشتهها و تبلیغات برخی کاندیداهای فعال در روزها و هفتههای گذشته، حکایت از شیوع یک ترفند و تاکتیک خطرناک دارد.
اگرچه ممکن است این تاکتیک که به طور کلی میتوان نام آن را تخریب و تضعیف نهاد مهم و تاثیرگذار مجلس دانست در کوتاهمدت باعث دیده شدن و جلب توجه بخشی از افکار عمومی، شبکههای اجتماعی و حتی رسانههای رسمی شود و علیالقاعده روی رأیآوری محدودی از این افراد نیز اثر مثبت بگذارد اما در آیندهای نه چندان دور، کارکردی به شدت علیه امنیت ملی و جو روانی جامعه خواهد داشت.
طبیعتا نمیتوان اکثر کاندیداها یا حامیان این تفکر و اعتقاد را افرادی مخالف با نظام یا انقلاب معرفی کرد اما تکیه و مانور بر مطالب و کنایههایی که عمدتا مضامینشان فاسد توصیف کردن ساختار مجلس و بالتبع آن تاثیر منفی گذاشتن روی نمایندگان ضعیف النفس، ناکارآمد یا فلج دانستن نهاد قانونگذاری همچنین کم اثر بیان کردن مجلس در ساختار قدرت، همه و همه کمک خواهد کرد یک «نهاد» موثر، خوشنام و مقتدر نظام، تبدیل به مرکزی شود که در چشم اکثر جامعه، «نماد» لابی، کسب ثروت غیرحلال و رانتبازی به شمار رود.
نباید فراموش کرد بهمن ماه، سالگرد اتفاق بزرگی است که نشان داد، میتوان تحولی عمومی در نگاه اقشار اجتماعی به حاکمیت و قدرت داشت و عملا و علنا به مردم اثبات کرد که میتوانند در مراکز تصمیمسازی همچون مجلس حضور یابند.
این دگرگونی عمیق در بنیادهای سیاسی و فکری جامعه با ایجاد نهادهای تماما منتخب مردم همچون مجلس شورای اسلامی در افکار عمومی ماندگار شده و با وجود ضعف سازوکارهای حزبی و سازمانی مدرن، این نهاد با توفیق در بسیج منابع محلی و مقابله با بحرانهای متنوع منطقهای در سالهای گذشته نقش چشمگیری در پیوند مردم با ارکان قدرت نظام داشته است.
اما اکنون مصادیقی بعضا مشهور از طیفهای مختلف سیاسی که در تکاپوی ورود به بهارستان هستند بر تضعیف این قوه متفقالقول شدهاند اما به این رهاورد توجه نمیکنند که اگر چسبندگی قلبی و علقه ذهنی مردم با مجلس را تقویت نکنیم و با این رویه بر خلاف چنین ضرورتی بکوشیم از دست دادن و مایوس شدن آحاد جامعه از نهادها، تبدیل به واکنشهای مغایر با امنیت ملی خواهد شد؛ همچنانکه مایوس شدن مردم از دستگاه قضایی باعث تقویت رفتارهای خودسرانه و غیرقانونی میشود.
بر این اساس، تحلیل کارشناسی در خصوص نوشتهها و سخنانی که در آینده اقتدار یا کارآمدی مجلس را هدف میگیرند، چیزی جز کاهش مشارکت و از بین بردن امید به اصلاح و پیشرفت را نشان نمیدهد که نتیجه مستقیم روی امنیت ملی کشورمان دارد.
تفکیک آراء و رفتار رأیدهندگان در انتخاباتهای کشورمان نشان میدهد، بخش قابل توجهی از این افراد همان کسانی هستند که اصطلاح طیف خاکستری به آنها اطلاق میشود و یکی از مهمترین خصایص آنها، نداشتن پیشداوری درباره جناحهای سیاسی متعارف کشور است.
همان طور که این طیف بیشترین درصد رایدهندگان را به خود اختصاص میدهند، تحلیل جامعهشناسی و امنیتی چنین قشری حاکی از آن است که بر خلاف مدافعان دو جناح مشهور به اصولگرا و اصلاحطلب-که انگیزههای مختلفی برای شرکت در انتخابات دارند- این درصد اصلی از چنین تبلیغات و محکوم کردن مجلس به طور کلی و بیقاعده، تصمیم بر بیتفاوتی و حاضر نشدن پای صندوقهای رای میگیرند.
به همین خاطر، فارغ از توجه به اینکه گوینده چنین تحلیلها و تخریبهایی، چپ، راست، طیف سوم یا پرچمداران بر هم زدن مجلس هستند اگر پیامد ورودشان به تبلیغات انتخاباتی، سرکوب انگیزههای محلی، اجتماعی یا سیاسی در هر منطقه و استانی باشد قطعا به بهبود هیچ روندی حتی اقتصادی در کشور-که شاید در نگاه اول کمارتباط به نظر برسد- کمک نکرده است.
لذا به نظر میرسد، هر آنکس یا گروهی که قلبا به دنبال تقویت مهمترین «مولفههای امنیتساز» در انتخابات مجلس است باید به سراغ افزایش اعتماد، رجوع و در نتیجه مشارکت مردم در تعیین نمایندگان خود برود و بدینسان به چسبندگی مردم با یک نهاد مهم در حاکمیت یاری رساند.
کمترین تاثیر این چسبندگی و مشارکت بالا قطعا تشکیل مجلسی مقتدر خواهد بود که علاوه بر اقتدار، «کارآمدی اقتدار» را نیز خوب میفهمد. همان فرد یا گروهی که با فرض جمعآوری رأیهای سیاه و نه خاکستری به دنبال در هم کوبیدن اقدامات و رفتارهای همه نمایندگان سابق و فعلی هستند، یادشان نرود در حقیقت نهادی را از دسترس مردم خارج میکنند که توانایی برگرداندن این اعتماد را حتی با رأی آوردن خودشان نخواهند داشت.
منبع: روزنامه اعتماد