قتل دكتر داروساز توسط سارقان خودرو،دستبرد اينترنتي به حساب 36 مشتري بانك، حکم قصاص قاتل جوان پيانيست پس از۱۰ سال تاييد شد، خواب احمقانه دزدان داخل نیسان، قتل هولناک دختربچه‌ دانش‌آموز در میگون از مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته است.

*قتل دكتر داروساز توسط سارقان خودرو

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، اعضاي يك باند كه با سرقت خودرو آزرا مبلغ صد ميليون تومان از عابربانك‌هاي مالك آن برداشت كرده بودند، در بازجويي‌هاي تازه به كشتن يك دكتر داروساز نيز اعتراف كردند.

ماموران كلانتري تهرانپارس ساعت 2:30 روز 29 آذر از طريق مركز فوريت‌هاي پليسي در جريان زورگيري يك دستگاه خودرو تويوتا كمري قرار گرفتند.

با حضور ماموران كلانتري در محل و انجام بررسي‌هاي مقدماتي مشخص شد، مالك 46 ساله خودرو به نام «حسين» حين درگيري با سارقان از ناحيه شكم به شدت دچار آسيب و جراحت شده است. اين دكتر داروساز يك ساعت بعد از سرقت به علت پارگي عروق در بيمارستان جان باخت و به اين ترتيب كارآگاهان جنايي مسووليت تحقيق در اين خصوص را برعهده گرفتند.

 آنها ابتدا به تحقيق از اهالي محل وقوع دزدي پرداختند و آنها توضيح دادند، حدود ساعت 1:30 بامداد روز حادثه، ناگهان با شنيدن صداي دزد ـ دزد از خانه بيرون آمدند و مقتول را در حالي ‌كه از در سمت راننده آويزان و با سارقان درگير بود، مشاهده كردند. همچنين مشاهده كردند يكي از سارقان كه پشت فرمان خودرو تويوتا كمري قرار داشت، با افزايش سرعت و زدن مقتول به خودروهاي پارك شده در كنار خيابان، باعث پرت شدن وي روي زمين شد. هيچ يك از اين شاهدان چهره دزدان را نديده بودند و فقط متذكر شدند، سارقان پس از سرقت با رها كردن يك پرايد از محل متواري شدند.

مشخصات خودرو پرايد كه در نزديكي محل جنايت متوقف شده بود، توسط ماموران مورد بررسي قرار گرفت و مشخص شد اين اتومبيل همان شب حادثه، در اتوبان شهيد محلاتي ـ خيابان غياثي از مقابل خانه مالك آن به سرقت رفته است.

در شرايطي كه تحقيقات مقدماتي براي شناسايي و دستگيري قاتلان در دستور كار كارآگاهان قرار داشت و مشخصات خودرو مسروقه نيز در اختيار تمامي واحدهاي انتظامي سراسر كشور قرار گرفته بود، اطلاعات تازه‌اي به دست آمد و افسران جنايي متوجه شدند، يكي از اشرار سطح يك تهران كه جواني 27 ساله به نام «محسن» است، با يك دستگاه خودرو تويوتا كمري سفيد رنگ براي خريد و فروش ماده مخدر شيشه به خيابان 17 شهريور رفته است. با بررسي مشخصات خودرو مشخص شد، اين اتومبيل همان تويوتا كمري سرقت‌شده در منطقه تهرانپارس است. اطلاعات به دست آمده از سوابق محسن فاش كرد، اين متهم از مجرمان سابقه‌داري است كه در سال‌هاي گذشته بارها به اتهام ارتكاب جرايم مختلف شرارت، مزاحمت، رابطه نامشروع، درگيري با ماموران، حمل و استفاده از سلاح سرد و... دستگير و روانه زندان شده است و در حال حاضر نيز تحت تعقيب پليس آگاهي و پليس اطلاعات و امنيت عمومي قرار دارد.

سرانجام محسن ساعت 15 روز هفتم بهمن در منطقه سرچشمه و در زمان سوار شدن به يك دستگاه خودرو پژو پارس سفيد رنگ، طي درگيري با ماموران دستگير و از وي يك قبضه چاقوي شكاري كشف شد. محسن ابتدا مدعي شد، در سرقت تويوتا هيچ نقش و مشاركتي نداشته و خودرو توسط دو برادرش به اسامي «علي» و «عباس» به سرقت رفته و در اختيار او قرار گرفته است.

در همان حال كه ماموران درباره علي و عباس تحقيق مي‌كردند، خبر رسيد مجرم 26 ساله‌اي به نام «حامد» معروف به سياساكتي در ميدان فردوسي دستگير شده است. حامد سوار بر يك آزراي مسروقه با 15 اتومبيل تصادف كرده و در حال فرار از دست آنها بود كه ماموران سر رسيدند و وي را بازداشت كردند. اين متهم در بازجويي‌ها اعتراف كرد، آزرا را با همدستي عباس و علي در يك تصادف صوري سرقت كرده است. او همچنين اعتراف كرد در منطقه نياوران با يك پرايد مسروقه با آزرا تصادف كردند و سپس خودروي مدل بالا را ربودند و چون عابربانك‌هاي مالباخته نيز در ماشين بود، ظرف يك ساعت با استفاده از آنها صد ميليون تومان طلا و انواع لوازم صوتي و تصويري خريدند.

اين متهم در ادامه به سرقت تويوتا كمري در تهرانپارس اعتراف كرد و گفت در اين دزدي نيز از شگرد تصادف صوري استفاده كردند.

با توجه به اطلاعات به دست آمده در خصوص علي و عباس، كارآگاهان درصدد دستگيري اين دو برادر درآمدند. اين در حالي بود كه علي پيش از اين، به اتهام شرارت و ايجاد درگيري در داخل قهوه‌خانه‌اي در چهارراه دروازه دولاب و استفاده از سلاح سرد تحت تعقيب پليس قرار داشت و در نهايت ساعت 15:15 روز پنجم اسفند در خيابان خضرايي دستگير شد. او در زمان دستگيري تلاش كرد، از طريق پشت‌بام خانه‌هاي اطراف متواري شود اما در يك تعقيب و گريز و با تيراندازي هوايي ماموران به دام افتاد.

با انتقال علي به اداره ويژه مبارزه با قتل پليس آگاهي، وي در اظهارات خود گفت به هيچ عنوان در سرقت تويوتا كمري نقشي نداشته و برادر 25 ساله‌اش به همراه حامد اين دزدي را انجام داده. با توجه به اعترافات علي، مخفيگاه برادر وي شناسايي و او دو روز بعد دستگير شد. او حضورش در سرقت تويوتا را قبول كرد و گفت راننده اين خودرو در زمان فرار و كسي كه مالباخته را به اتومبيل‌هاي پارك شده، كوبيد حامد بود.

حامد وقتي بار ديگر پشت ميز بازجويي نشست، به قتل دكتر داروساز اعتراف كرد و گفت: « بعد از سرقت يك پرايد، در حال گشت‌زني در سطح شهر بوديم كه به حوالي تهرانپارس رسيديم. در محل حادثه به عمد با يك تويوتا كمري كه راننده آن در حال پارك خودرو بود، تصادف كرديم و زماني‌كه راننده تويوتا پياده شد، من نيز از ماشين پياده شدم و پس از كمي جر و بحث با وي ناگهان پشت فرمان تويوتا كمري نشستم و قصد فرار داشتم در همين زمان عباس نيز به دليل آنكه خودرو پرايد خاموش شده بود، به سرعت سوار تويوتا كمري شد و در حالي ‌كه راننده تويوتا همچنان مقاومت مي‌كرد و از مردم و همسايگان كمك مي‌خواست و از سمت در راننده نيز آويزان شده بود شروع به حركت كردم تا اينكه پس از چند ده متر مقتول به زمين افتاد و ما نيز از آنجا به سمت چهارراه پارك وي رفتيم و فرداي آن روز ماشين را به علي (برادر عباس) تحويل داديم و او نيز خودرو را به محسن داد.»

بنابر اين گزارش در حال حاضر متهمان در بازداشت به سر مي‌برند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.

*دستبرد اينترنتي به حساب 36 مشتري بانك

اعضاي يك باند كه با نفوذ به سامانه اينترنتي يك بانك توانسته بودند به حساب 36 نفر دستبرد بزنند، دستگير شدند.

اين پرونده دي ماه سال‌جاري با مراجعه شهروندي به دادسراي ويژه مبارزه با جرايم رايانه‌اي تهران به جريان افتاد و شاكي گفت فرد يا افرادي به حساب بانكي او دستبرد زده‌اند.

اين مرد گفت: «چند روز قبل وقتي حساب بانكي‌ام را كنترل كردم فهميدم مبلغ زيادي از موجودي‌ام كسر شده است، براي همين به بانك رفتم و در آنجا به من گفتند خودم به صورت اينترنتي اين مبلغ را برداشت كرده‌ام در حالي كه من چنين كاري را انجام نداده‌ بودم.»

با طرح شكايت از سوي اين مرد پرونده در اختيار ماموران پليس فتا قرار گرفت و آنها تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كردند. بررسي‌هاي صورت گرفته فاش كرد فرد يا افرادي با هك كردن سايت يك بانك به حساب اين كاربر دسترسي پيدا كرده و دست به دزدي زده‌اند. اطلاعات موجود گوياي آن بود كه سارقان مبلغ دزديده شده را به حساب ديگري انتقال داده‌اند اما اين حساب جعلي بود و تبهكاران خودشان آن را از طريق اينترنت ايجاد كرده بودند.

در شرايطي كه تلاش‌ها براي رديابي متهمان ادامه داشت، افراد ديگري نيز شكايت‌هاي مشابهي را طرح كردند و همگي از مشتريان يك بانك بودند. پليس در ادامه تجسس‌هاي خود دريافت متهمان با استفاده از پول‌هاي سرقتي از يك صرافي مبلغ زيادي دلار خريده‌اند. تحقيقات گام‌به‌گام كارآگاهان آنها را به اصفهان رساند و فاش شد متهمان در اين شهر سكونت دارند و از آنجا سرقت‌ها را هدايت و اجرا مي‌كنند. اين اطلاعات در حالي فاش شد كه تعداد شاكيان به 36 نفر و مبلغ مسروقه به 150 ميليون تومان رسيده بود.

در نهايت اعضاي اين باند در عملياتي غافلگير كننده دستگير شدند و در بازجويي‌ها به سرقت بزرگ اعتراف كردند. متهمان در حال حاضر با قرار وثيقه دو ميليارد توماني در بازداشت به سر مي‌برند و تحقيقات از آنها ادامه دارد.

*حکم قصاص قاتل جوان پيانيست پس از۱۰ سال تاييد شد

جواني که با همدستي دوستش يک پيانيست را با ضربات چکش از پا درآورده بود، پس از چند دور محاکمه در دادگاه جزايي تهران، سرانجام با تاييد حکم قصاصش در دادگاه تجديد نظر در يک قدمي چوبه دار قرار گرفت.

اين جنايت روز ۲۹ ارديبهشت ماه سال ۸۰ به کارآگاهان جنايي پايتخت گزارش شد و آن ها بلافاصله تحقيقات خود را براي رازگشايي از اين معماي پليسي آغاز کردند. مقتول، جوان پيانيستي به نام شاهرخ بود که به تنهايي در ساختمان شماره ۶۸ خيابان نياوران زندگي مي کرد. تماس شاهرخ با خانواده اش از چند روز پيش از مرگ قطع شده و همين بي خبري خانواده او را به محل جنايت کشانده بود. زماني که ماموران وارد خانه مقتول شدند جنازه او در گوشه اي از اتاق افتاده بود و بررسي هاي اوليه نشان مي داد او بر اثر ضربه مهلکي که به سرش اصابت کرده جان باخته است.

در همين حال آثاري مبني بر سرقت از خانه شاهرخ به چشم مي خورد. به طوري که تحقيق در اين باره نشان داد ويدئو و تلفن همراه مقتول سرقت شده است.در چنين شرايطي همتيار قاضي وقت جنايي دستور رديابي تلفن همراه مسروقه را صادر کرد چند روز بعد همين سرنخ باعث دستگيري دو مظنون به نام هاي علي و سعيد شد. دو متهم در جريان بازجويي ها اتهام قتل شاهرخ را پذيرفتند و جزئيات آن را شرح دادند.

به اين ترتيب علي و سعيد به حکم شعبه ۱۶۰۸ دادگاه جنايي تهران به قصاص محکوم شدند اما اين راي در ديوان عالي کشور نقض شد و ابهام درباره اين که چه کسي ضربه کشنده را به مقتول زده است سبب شد دو متهم چندين مرتبه محاکمه شوند.سرانجام با گذشت سال ها از اين ماجرا علي و سعيد در شعبه ۱۱۵۶ دادگاه جزايي تهران محاکمه شدند.

در اين جلسه سعيد، علي را عامل اصلي قتل شاهرخ معرفي کرد و گفت: من و علي براي خريد پيانو به خانه شاهرخ رفته بوديم. در حالي که شاهرخ پشت يکي از پيانوها نشسته بود ناگهان علي با يک چکش ضربه محکمي به پشت سرش زد و او را نقش زمين کرد. من نمي دانستم بايد چه کار کنم و فقط به علي در جابه جا کردن جسد کمک کردم.

 در ادامه اين جلسه علي نيز اتهام قتل شاهرخ را پذيرفت و گفت: من سه چهار ضربه به سر شاهرخ زدم و او را کشتم. من تصميمي براي کشتن شاهرخ نداشتم و همه چيز در يک لحظه اتفاق افتاد و بعد از قتل جوان پيانيست وسايلش را هم دزديديم.

به دنبال اين اظهارات و در حالي که خانواده مقتول خواستار قصاص قاتل فرزندشان شده بودند قاضي محمدرضا گيوکي به بررسي محتويات پرونده از جمله نظريه پزشکي قانوني پرداخت و از آن جا که نظر متخصصان اين سازمان نشان مي داد علت تامه مرگ مقتول ضربه چکش علي است او را قاتل تشخيص داد و به قصاص محکوم کرد.راي صادره با اعتراض علي روبه رو و پرونده به شعبه ۱۹ دادگاه تجديدنظر ارسال شد. قضات دادگاه تجديدنظر پس از بررسي موشکافانه حکم صادره را مطابق موازين قانوني تشخيص دادند و برحکم قصاص علي صحه گذاشتند.

*خواب احمقانه دزدان داخل نیسان

دزدان وقتی وانت نیسان را شکار کردند آن‌قدر خسته بودند که در گوشه‌ای پارک کرده و خوابیدند.

هنوز دقایقی نگذشته بود که پلیس وانت‌نیسان را شناسایی و دزدان را در خواب غافلگیر کرد.

صبح 30 آذر‌ماه سال‌جاری مرد جوانی هنگامی که از خانه خارج شد تا سوار نیسان خود شود با تعجب دید که خودرویش سرجایش نیست و با نگرانی همه خیابان را جست‌وجو کرد شاید كه خودروی آبی‌رنگش را جای دیگری پارک کرده باشد. ولی تلاش وی نتیجه‌ای نداشت و با 110 تماس گرفت و سرقت خودرویش را گزارش کرد. مرد جوان پس از اینکه به کلانتری مراجعه کرد، متوجه شد برای تشکیل پرونده مدارک خودرویش را فراموش کرده از خانه بردارد به همین منظور در راه بازگشت به خانه‌اش بود که اتفاقی چشمش به آن‌سوی خیابان قلعه‌مرغی افتاد و با تعجب دید خودرویی شبیه خودروی خودش پارک شده است. وی به آن سوی خیابان رفت و دور خودرو چرخید و متوجه شد اشتباه نمی‌کند ولی 3 جوان داخل آن به خواب عمیقی فرورفته‌ بودند.

در ادامه مرد متعجب به خاطر اینکه بتواند خودرویش را از چنگ دزدان جوان درآورد با داد و فریاد از مردم و مغازه‌داران کمک خواست که دزدها پس از اینکه با فریاد‌های وی از خواب بیدار شدند و خود را در حلقه مردم دیدند، قصد داشتند با روشن کردن نیسان فرار کنند ولی خودرو روشن نشد و آنها با پای پیاده فرار کردند اما تنها یکی از آنها موفق شد از دست مردم بگریزد.

با غافلگیر شدن 2 دزد جوان، موضوع به 110 گزارش شد و دقایقی بعد تیمی از گشت کلانتری خود را به خیابان قلعه‌مرغی رساند و دزدان جوان را دستگیر کرد. 2 دزد جوان که «منصور» و «علی» 23 ساله بودند در بازجویی‌ها ادعا داشتند به اشتباه دستگیر شده‌اند و اطلاعی از دزدی بودن نیسان نداشته‌اند. آنها گفتند یکی از دوستانمان به نام «قاسم» ساعت 5 صبح دنبال ما آمد و پس از خوردن صبحانه در کله‌‌پزی، کنار خیابان چرت می‌زدیم که صدای دزد، دزد را شنیدیم. قاسم می‌خواست نیسان را روشن کند و فرار کنیم که ما گرفتار شدیم و او فرار کرد. قاسم وقتی دنبال ما آمد گفت خودرو متعلق به دایی‌اش است.

با ادعاهای 2 دزد جوان، ‌ماموران تجسس با راهنمایی‌ آنها موفق شدند پاتوق قاسم را در خانی‌آباد شناسایی و در یک عملیات ضربتی وی را که در حال مصرف شیشه بود دستگير کنند. در بازرسی از پاتوق وی چندین پلاک خودروی مختلف کشف شد.

قاسم به صورت ویژه بازجویی شد و معلوم شد وی دارای چند سابقه سرقت دیگر نیز هست و چند سالی در زندان بوده است. بر این اساس افسر تحقیق با ادعایی زیرکانه به وی گفت دوستانش به سرقت نیسان اعتراف کرده‌اند که قاسم با شنیدن این ادعا لب به اعتراف گشود و گفت: من، منصور و علی بچه‌محل هستیم و اعتیاد به شیشه داریم. پس از اینکه از زندان آزاد شدم و چند ماهی بیکار بودم. با بچه‌محل‌ها شیشه می‌کشیدیم و به فکر سرقت افتادیم، به همین منظور نیمه‌های شب گشتی در خیابان‌ها زدیم و این نیسان را که بدون قفل و زنجیر بود سرقت کردیم و پس از اینکه از محل سرقت دور شدیم، صبحانه‌ای خوردیم و ناخواسته کنار خیابان خوابمان برد.

قاسم در ادامه به پلیس گفت: قصد داشتیم نیسان را به مرزهای جنوب‌شرقی ببریم و به قیمت 2 یا 3 میلیون بفروشیم، آنجا دوستی دارم که از زندان با هم آشنا بودیم و پیشنهاد داده بود پیکان‌وانت و نیسان را به قیمت خوبی می‌خرد. با اعترافات قاسم، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار تیمی از پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

*قتل هولناک دختربچه‌ دانش‌آموز در میگون

دختر 8 ساله‌ای که در مسیر مدرسه گم شده بود در یک جنایت آتشین به کام مرگ فرورفت.

پلیس جنایی تهران با پیدا شدن جسد سوخته این دانش‌آموز دختر در میگون خود را با یک معمای پیچیده روبه‌رو دیده است.

ساعت 7 صبح روز سه‌شنبه 9 اسفندماه سال جاری 2 خواهر دبستانی خود را آماده می‌کردند که به مدرسه‌شان در محله میگون اوشان بروند، خواهر بزرگتر که کلاس پنجم بود وظیفه داشت هر روز صبح برای خواهر کوچکترش به نام حدیث خوراکی بخرد، این دختر وقتی به داخل مغازه سرکوچه رفت تا برای حدیث کوچولوی 8 ساله کیک و ساندیس بخرد وقتی بیرون آمد اثري از خواهرش ندید.

خواهر بزرگتر به گمان اینکه خواهر بازیگوشش به مدرسه رفته است به راهش ادامه داد و به مدرسه رفت پس از زنگ نخست معلم حدیث سراغ وی را از خواهرش گرفت، این دختر که فکر می‌کرد خواهرش در مدرسه بوده است بعد از این خبر سریع به خانه برگشت و موضوع ناپدید شدن خواهرش را به پدرش که برای عمل جراحی مادرش به تهران رفته بود اطلاع داد.

پس از یک ساعت پدر و مادر حدیث کوچولو خود را به میگون رساندند و برای پیدا کردن دخترشان دست به دامان اهالی محل و پلیس شدند و به هرجا که به فکرشان می‌رسید رفتند ولی اثری از دخترشان نبود. خانواده حدیث کوچولو از نبود دخترشان شوکه شده بودند و عصر همان روز خبری را شنیدند که هیچگاه انتظار آن را نداشتند، جسد دختري سوخته شده در یکی از استخر‌های این محله کوهستانی پیدا شده بود.

پلیس اوشان کشف جسد را تأیید کرد و پدر حدیث برای شناسایی جسد دختر سوخته به آنجا رفت. بدن این دختر بر اثر سوختگی شدید قابل شناسایی نبود و تنها چیزی که از آن سالم به جامانده بود. گوشواره‌ای بود که برای چشم پدر آشنا بود و وی آن را سال قبل برای تولد دخترش خریده بود. پدر این دختر که با دیدن این صحنه حاضر نبود که قبول کند با جسد دختر کوچکش روبه‌رو شده از شدت ناراحتی از هوش رفت.

با شناسایی شدن جسد سوخته حدیث کوچولو تیمی از اداره تشخیص هویت برای بررسی جسد پا در قتلگاه این دختر گذاشتند و پس از چندین آزمایش متوجه شدند وی ابتدا به قتل رسیده است و سپس بدنش سوزانده شده و پس از آن به استخر آب انتقال داده شده است.

بازپرس کشیک قتل دادسرای امور جنایی تهران پرونده را برای رسیدگی در اختیار تیمی از اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار داد.

کارآگاهان با بررسی مقدماتی در محل حادثه احتمال می‌دهند که قتل این دختر کوچک به دلیل یک اختلاف خانوادگی باشد و هم اكنون آنان در حال رسیدگی به زوایای مختلف این پرونده هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس