انگار دوره نهم مجلس شورای اسلامی می خواست رقابتی ترین دوره انتخابات مجلس از ابتدا تاکنون باشد. رقابتی میان اصولگرایان سنتی، اصولگرایان تحول خواه ، منتقدین دولت، طرفداران دولت و حتی اصلاح طلبان.

گروه سیاسی مشرق؛ تا پیش از برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دغدغه بیشتر مسوولان و مردم میزان مشارکت واجدین شرایط در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود.

در شرایطی که دشمنان دست به تهدیدات بی سابقه ای علیه کشور زده و حتی در حال تعیین مسیر حمله خود به ایران بودند همه نگاه ها به روز دوازدهم اسفند دوخته شده بود. پیش بینی ها و نظرسنجی های مختلف خبر از مشارکت 30 درصدی در تهران و  53 درصدی در کل کشور خبر می داد و این مساله در کنار برخی تحلیل ها مبنی بر تحریم انتخابات از سوی جریانات سیاسی داخل کشور، دشمنان ایران را شادمان تر می کرد.

در کنار مشکلات اقتصادی و سیاسی، چند دستگی میان گروه های اصولگرا نیز دلسوزان نظام را سخت به تکاپو انداخت و بودند افرادی که احساس می کردند این انشعاب منجر به کم شدن رای اصولگرایان و همچنین کاهش مشارکت در انتخابات می شود.

این تحلیل ها در مورد عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز وجود داشت. در اینجا برخی معتقد بودند عدم حضور اصلاح طلبان در انتخابات موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات تا پائین50 درصد می شود؛ ولی در فاصله دو ماه مانده به انتخابات دو تشکل اصلاح طلب به صورت نیمه جدی وارد انتخابات شدند و تعدادی دیگر نیز ترجیح دادند به صورت مستقل و بدون حضور نامشان در میان لیست ها جرگه انتخابات را تجربه کنند.

به طور کلی تلاش برای قرار گرفتن در لیست میان اردوگاه اصلاح طلبان کم رنگ تر از اصولگرایان بود. در اردوگاه اصولگرایی دو لیست جبهه متحد اصوگرایی و جبهه پایداری با دقت و وسواس در حال جمع کردن افراد مورد تائید خود بودند. این گروه ها با در نظر گرفتن میزان رای آوری و اصلح بودن اشخاص آنها در لیست قرار دادند.

اما نکته قابل توجه آنجا بود که افراد شاخص حاضر در این دو لیست نسبتا کسانی بودند که مردم آنها را در دوره قبل در لیستی واحد دیده بودند، ولی امروز به دلیل گرایش ها و اندیشه های مختلف، آنان را در دو گروه متفاوت مشاهده می کردند. همین موضوع باعث شد که مردم کشور که سلایق آنها پس از وقایع سال 88 و فتنه تغییراتی کرده بود، قدرت انتخاب خود را بازیابد و "دوباره همه چیز به رای مردم بستگی پیدا کند."

بدون شک تعدادی از مردم کشور و به ویژه تهران از برخی مدعیان اصولگرایی و کسانی که در سال 88 مواضع مناسبی نداشتند اعراض کرده و به سمت کسانی می رفتند که عملکرد بهتری داشتند. تعدادی دیگر نیز از حمله ها و انتقاد های پیاپی به دولت دلزده بودند و به سمتی می رفتند که از دولت حمایت های بیشتری داشته است.

همین موضوع باعث شد که تعدادی از مردم که عملکرد گروه های اصولگرا را برای رای دادن به نامزدهای معرفی شده توسط آنان مطلوب نمی دانستند، با وجود گروه دیگر اصولگرا به سمت آنها رفته و در روز 12 اسفند سر صندوق ها حاضر شدند.

از سوی دیگر اما افرادی در میان مردم کشور و تهران بودند که از عملکرد گروه های اصولگرا در مجلس دل خوشی نداشتند و تصمیم خود را برای عدم حضور در انتخابات گرفته بودند، ولی روزهای پایانی نزدیک به انتخابات وقایع مهمی را با خود به همراه داشت.

" صدای ملت " این عنوان گروهی بود که اعضای آن پس از قرار نگرفتن در فهرست نهایی اصولگرایان، خود را از بدنه اصولگرای جدا کرده و با پرچم منتقدان دولت وارد کارزار شدند تا رای کسانی که از دولت محمود احمدی نژاد دل خوشی نداشتند را از آن خود کنند.

افراد شاخص این گروه ماننده علی مطهری تمام وقت خود را صرف حضور در مناظرات دانشجویی و سیاسی کرده و اصولگرایان دیگر نیز که تفکرات این گروه را قبول نداشتند به نقد آن پرداخته و در نتیجه مناظره های تند و تیزی در میان گروه های سیاسی در گرفت.

از سوی دیگر رسانه های بیگانه نیز با شدت بیشتری در طبل تفرقه میان اصولگرایان می کوفتند و آنرا موجب از دست رفتن جایگاه مردمی اصولگرایی دانسته و کاهش مشارکت مردمی را پیش بینی می کردند. این رسانه ها حتی ترجیح می دادند خود را از این اختلاف خوشحال نشان دهند و نتیجه آنرا را به ضرر نظام معرفی کنند.

اما این رسانه ها از مساله ای بزرگ غافل بوده و شاید دوست داشتند که خود را غافل نشان دهند. البته نتیجه گیری  رسانه ها غربی نیز می توانست به دلیل عدم اطلاع دقیق آنها از ویژگی های اجتماعی مردم ایران باشد. کسانی که در روزهای پیش از انتخابات از عدم رقابتی بودن و نبودن قدرت انتخاب برای سلایق مختلف دم می زدند، دیدند که مردم ایران و به ویژه تهران در زمان حضور سر صندوق های رای انتخاب های گسترده ای را داشتند، چیزی که در دوره قبل انتخابات زیاد به چشم نمی آمد.

در انتخابات مجلس هشتم دو گروه مطرح اصولگرا ( 5+6) و اصلاح طلب (یاران خاتمی) در انتخابات حاضر بودند و مردم نیز باید از میان این دو گروه انتخاب خود را انجام می دادند. ولی در این میان کسانی که به دنبال تفکری جز این دو می گشتند از انتخاب باز مانده و شاید در روز 24 اسفند 86 در منزل ماندند.

ولی انگار دوره نهم مجلس شورای اسلامی می خواست رقابتی ترین دوره انتخابات مجلس از ابتدا تا کنون باشد. رقابتی میان اصولگرایان سنتی، اصولگرایان جدید، منتقدین دولت، طرفداران دولت و حتی اصلاح طلبان. بدون شک بالا رفتن دیدگاه های مختلف در این دوره باعث رقم خوردن مشارکتی 48 درصدی در تهران و 64 درصدی در کل کشور شد.

حال گروه های سیاسی کشور باید درک کرده باشند که خاموش کردن صدای طرف مقابل نتیجه ای جز کم شدن قدرت انتخاب مردم و در نتیجه عدم حضور فعال آنان در عرصه سیاسی کشور خواهد شد.

بدون شک تائید صلاحیت نمایندگانی که گاهی اوقات انتقاد های تندی از عملکرد مجموعه هایی در نظام داشتند، نشان داد که نظام جمهوری اسلامی از وجود چندین جریان سیاسی در کشور استقبال می کند، موضوعی که چندی است در میان هیاهوهای دو گروه شاخص کشور مغفول مانده بود.

البته در انتها نیز نمی توان نقش بی بدیل دولت محمود احمدی نژاد را در ایجاد این چند وجهی، نادیده گرفت. بی تردید اگر برخی سیاست های شخص رییس جمهور و مجموعه دولت نبود چنین اتفاقاتی در عرصه سیاسی کشور رخ نمی داد و باید تا مدت ها به تماشای جنجال گروه های سنتی کشور می نشستیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس