به گزارش مشرق، خداداد عزیزی همواره در خصوص فوتبال و اتفاقات حاشیهای که در آن رخ میدهد حرفهای شنیدنی دارد. با او درباره انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال همصحبت شدیم تا نظرش درباره کاندیداها را بدانیم. گفتوگوی اختصاصی قانون با خداداد عزیزی را میخوانید.
-این روزها بحث انتخابات فدراسیون فوتبال خیلی داغ شده است. شما چه دیدگاهی دارید؟
من آرزو دارم که فردی رئیس آینده فوتبال ایران باشد که بتواند تغییراتی اساسی به وجود آورد. همچنین امیدوارم که انتخابات جنبه سیاسی به خودش نگیرد. اینکه فردی به روسای هیئتها معرفی شود و تاکید کنند که همه باید به آن فرد رای بدهند. این درست نیست و به نظرم آینده فوتبال را به خطر میاندازد.
-در دوره قبلی انتخابات فدراسیون فوتبال این اتفاق رخ داد؟
درباره دوره قبل حرف نزنیم بهتر است اما واقعا امیدوارم در این دوره اتفاقی بیفتد که فوتبال ایران از آن سود ببرد نه اینکه بیشتر در مشکلات و بحران فرو برویم. امیدوارم روسای هیئتها با آزادی کامل به کاندیدایی که فکر میکنند بودنش در فوتبال مفید و موثر است رای بدهند و تحت فشار قرار نگیرند.
-آقای عزیزی! برخی از مقامات دولتی در محافل خصوصیشان میگویند چه اشکالی دارد که دولت در انتخابات ریاست فدراسیونها گزینه داشته باشد چون هزینه ورزش را دولت میدهد. نظر شما چیست؟
این استدلال اصلا منطقی نیست. مگر در کشورهای دیگر دولت به ورزش کشورش کمک نمیکند؟ این حرفها کدام است؟ قرار نیست دولت برای وظیفهای که در قبال مردم انجام میدهد طلبکار شود و یا منت بگذارد. دولت برای ورزش هزینه میکند که به مردم خدمت کند. خدمت میکند که جوان این مملکت دنبال اعتیاد و فساد و تباهی نرود خدمت نمیکند که خودش آدمهای خودش را در راس کار قرار دهد. دولت برای ورزش هزینه میکند دستش درد نکند اما باید بستری را فراهم کند که انتخابات فدراسیونها بخصوص انتخابات فوتبال کاملا کارشناسانه و از روی دلسوزی کارشناسان و اهالی واقعی فوتبال برگزار شود چون این ورزش به مردم تعلق دارد. هدف این است که مردم ما راضی باشند. بنابراین من از وزارت ورزش میخواهم که طوری عمل کند که این شایعات را کنار بزند و این فضا را عوض کند. شما به کشورهای عربی همسایه نگاه کنید و ببینید برای ورزش خود چه هزینههای سرسام آوری دارند.
-به نظر شما کدام کاندیدا برای تکیه زدن به صندلی ریاست فدراسیون فوتبال مناسبتر است؟
من از شخص خاصی نام نمیبرم.
-چرا؟
نام ببرم که چه بشود؟ که دو تای دیگر از دستم ناراحت شوند!
-اما شما چهره صریحی هستید.
صراحت با پیشداوری فرق میکند. هر سه این آقایان در فوتبال ما چهرههایی هستند که کارنامه دارند و شناخته شده هستند. قریب در دورهای در باشگاه استقلال بود. کفاشیان و عزیز محمدی هم در فدراسیون فوتبال زحمتهایی کشیدهاند. خب هر کدام از آنها اشتباهاتی هم داشتهاند.
-اما قبول کنید که بالاخره یکی از اینها بهتر از بقیه کاندیداها است. این طور نیست؟
راستش را بخواهید من اصلا این طور فکر نمیکنم.
-چطور؟
چون معتقدم این سه نفر تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. فوتبال ما از بی برنامگی رنج میبرد. به جای اینکه در مورد نامها حرف بزنم از فردی که بالاخره به این پست میرسد عاجزانه میخواهم که به دنبال تغییرات و تحولات اساسی باشد. دانسته یا نادانسته چشم خود را نبندد. از فردی که میآید خواهش میکنم قبل از هر چیز به اتفاقات لیگ دسته یک نگاه کند. لیگی که پر از حاشیه است. پر از اتفاقاتی که باعث خجالت فوتبال ما است. اگر قرار است کسی که میآید به برنامه ریزی، مبارزه با فساد و دلالی، کاهش اشتباهات داوری و خلاصه خیلی از مشکلات دیگر کاری نداشته باشد همان بهتر که اصلا انتخاباتی نداشته باشیم. به خدا اتفاقی هم نمیافتد بگذارید همین طور دور خودمان بچرخیم.
-آیا فدراسیون کفاشیان نمره قبولی میگیرد؟
معیارها فرق میکند. اما با معیار و خط کشی من باید بگویم فدراسیون کفاشیان عملکرد ضعیفی داشت. خودش آدم خوبی است. من دوستش دارم اما فدراسیون او ناکام بود. ما در همه ردههای سنی تیم ملی ناکام بودیم. خب این دلیل من است.
-محمد دادگان گفته است هیچ از این کاندیداها برای خدمت نیامدهاند. نظر شما چیست؟
من مخالف حرف دادگان هستم. این حرفها یعنی چه؟ اصلا چه معیاری داریم که فلان اقا خدمت میکند و دیگری خیانت؟ حرف دادگان یک نوع پیشداوری است و من با آن موافق نیستم. به نظرم درست نیست که ما درباره نیت آدمها این قدر مطمئن حرف بزنیم. چه معنی دارد من به خودم اجازه بدهم درباره عزیز محمدی که به هر حال علیرغم همه اشتباهاتش زحماتی هم کشیده است این طور دست به پیشداوری بزنم. عزیز محمدی نه هر فرد دیگر. من این حرف ها را نمیپسندم.
-شما همیشه در مورد علی دایی هم حرفهای جالبی زدهاید. درباره اتفاقی که برای این چهره در جشنواره تاتر فجر افتاد خبر دارید؟
بله، متاسفانه خبر دارم و باید بگویم که با همه حرفهای دایی موافقم چون عدهای فقط آدمهای درست را درمیآورند اما عملشان بسیار نادرست است. من همیشه کنار دایی بودهام و به این موضوع افتخار میکنم. چون کنار کسی بودم که سرش برای تیم ملی شکست. آقایانی که جاهلانه دنبال خراب کردن دایی هستند یادشان رفته که تاریخ فوتبال این مملکت روزهای خیلی دور که نه روزهای نزدیکی را یادش میآید که میلیونها ایرانی با گلهای علی دایی به هوا میرفتند و دلشان شاد میشد و غرور داشتند که چنین بازیکن با غیرتی در تیم ملی دارند. اما این رسم فوتبال ما است. اگر روزی سر من برای خدمت به این فوتبال بشکند فردا باید دلم بشکند. حالا هم حق دایی همین است، آن روزها سرش شکست حالا باید دلش را بشکنند. چرا باید به یک گروه خارجی اجازه بدهند که بیایند در کشورمان علی دایی را مسخره کنند. من مطمئنم که عدهای دنبال خراب کردن دایی هستند اما همیشه خودشان خراب میشوند. دایی خراب که نمیشود هیچ بلکه در دل این مردم جایش محکمتر شده است. خدا را شکر میکنم که بارها به حق از دایی دفاع کردهام و حتی یک گونی برنج هم نصیبم نشده است. چون همه میدانند که من به خاطر سود و ضرر درباره آدمها حرف نمیزنم و همیشه حرف دلم را زدهام. دایی که هیچ اگر این اتفاق درباره باقری و عابدزاده هم میافتاد باز هم همین طور حرف میزدم.
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 1
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 0
-
علی ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۳0 0کجا خداداد گفته دادکان را قبول ندارم گفته حرفش رو قبول ندارم شما مشکلتون با خدااد چیه که حرفش را تحریف می کنید