عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان: اگر اصلاح‌طلبان پای روحانی و دولت بمانند؛ اعتماد مردم را از دست می‌دهند.

سرویس سیاست مشرق -  «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت ۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

درباره عذرخواهی مزوّرانه عبدالله نوری

«عبدالله نوری»، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی طی اظهاراتی گفته است:

من گاهی به این فکر می‌کنم که آیا برای مسئولیت‌هایی که در ‏مقاطعی بعد از انقلاب به عهده داشتم، شایسته‌ترین فردی که می‌توانست این ‏مسئولیت را داشته باشد، من بودم؟ آیا من به وظایفم ‏درست عمل کردم یا ممکن بود فرد ‏دیگری بتواند بهتر از من به مردم و کشور ‏خدمت کند؟ من بابت اشتباهات و قصورهایم مکرر از مردم عذرخواهی ‏کرده و می‌کنم.

به گزارش فرارو، او در توضیح این عذرخواهی می‌افزاید:

در دوره‌ای که زندان بودم، فهمیدم ‏که در دوران ‏مسئولیتم معمولا به حقوق محکومان فکر نمی‌کردم و همیشه به فکر مصالح ‏حاکمیت ‏بودم. در ‏جلسات و تصمیم‌گیری‌ها، چون حفظ نظام را از اوجب واجبات می‌دانستم، به ‏آن‌سوی ‏داستان که مردم ‏و منافع آنان بود، کمتر فکر می‌کردم.[1]

*درباره عذرخواهی عبدالله نوری، بیان چند نکته ضروریست:

یکم_ مخاطب اصلی این عذرخواهی، پیش از مردم؛ «نظام اسلامی» است که برآمده از انقلاب مردم، مسئولیتی را به امانت به آقای نوری داده اما او امانت کامل را ادا نکرده است.

فلذا همانطور که واضح است؛ نوری با مخاطب قرار دادن مردم و حذف مخاطب اصلی، تلاش کرده است تا از عذرخواهی خود یک بهره‌برداری سیاسی داشته باشد.

دوم_ «عذرخواهی» در سلوک رجال سیاسی امری ممدوح است اما بشرطها و شروطها!

و از جمله اینکه عذرخواهی اگرچه بعنوان سطحی‌ترین بخش از فرایند «توبه در سیاست» یک امر ضروریست اما کافی نیست و اصلاح امر و تبیین کردن مسئله نیز بخش‌های مهمتری هستند که بایستی در توبه در سیاست مد نظر باشد.

بخشی از فرایند توبه در سیاست نیز گاهی «کناره‌گیری همیشگی» است که در اشتباهات بزرگ و برای رجال پر اشتباه توصیه می‌شود.

نگاهی به این بایسته‌ها در هنگام عذرخواهی مردان سیاست، شاقول بهتری درباره راستی یا ناراستی رفتار آنها به دست می‌دهد.

و سوم_ بدیهیست شخصی که 3 جرم و گناه قتل، دزدی و پاسخ ندادن سلام! را مرتکب شده؛ در وهله اول بواسطه جرم اول مؤاخذه و محاکمه می‌شود.

آقای نوری و دوستان ایشان هم این روزها بواسطه مسئولیت‌های دهه شصتشان در مظان سؤال و انتقاد نیستند بلکه به دلیل حمایت‌ از آقای روحانی و داشتن مسئولیت اصلی در پدید آمدن وضع موجود و مشکلات کنونی است که مورد مؤاخذه و سؤال افکار عمومی قرار دارند.

به سخن دیگر اینکه اگر هم قرار است از ستاد اصلاحات صدای «عذرخواهی» به گوش برسد؛ این عذرخواهی بایستی در وهله اول مربوط به بحث نگاه اشتباه اصلاح‌طلبان در سیاست و اجرا و پدید آوردن وضع موجود باشد.

***

شعارهای ما مقرون به شعور نیست

تأکید پدر همسر حسن خمینی بر تغییر شعار «مرگ بر آمریکا»!

«محمد موسوی بجنوردی»، پدر همسر حسن خمینی و عضو مجمع اصلاح‌طلب روحانیون مبارز به تازگی طی اظهاراتی در مراسم تجلیل از خود در جایی به نام پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی گفته است:

«ما نقص تبلیغات داریم و فقط فحش می‌دهیم، که بهترین سخنان را هم از بین می‌برد. به جای فحش مسائل اسلام و تشیع را بگوییم. چرا مرگ؟ ما برای زندگی آمده‌ایم؛ با مرگ چیزی درست نمی‌شود. باید این فرهنگ را عوض کنیم. اگر می‌خواهیم آمریکا را زمین بزنیم مسائل خود را مطرح کنیم. شعار اگر مقرون به شعور باشد ارزش دارد. اما نوعا شعارهای ما مقرون به شعور نیست.»[2]

این اظهارات در سایت جماران منتشر شده‌اند.

*ما قضاوت درباره اظهارات موسوی بجنوردی که در کنایه به شعار «مرگ بر آمریکا» بیان شده‌اند را به عهده مخاطبان محترم وامی‌گذاریم...

پیش از این مرحوم هاشمی نیز در بیان برخی خاطرات خود ادعا کرد که امام خمینی(ره) هم مخالف شعار مرگ بر آمریکا بوده‌اند!

ادعایی که البته هیچ سندی دالّ بر آن ارائه نشد.

همچنین لازم به اشاره است که عبارت «فحش» که موسوی بجنوردی به آن اشاره کرده، به معنی کلمه‌ای است که نسبت فحشا می‌دهد! و ربط و ارتباط آن به شعار مرگ بر آمریکا مشخص نیست.

موسوی بجنوردی پیش از این در خاطراتی گفته بود که یک کف‌بین لبنانی به او گفته است دریا پایان دارد ولی علم تو پایان ندارد.[3]

این فرد زمانی درباره حسن خمینی، داماد خود نیز گفته است: حاج سیدحسن آقا چراغ ایران است. ایشان آینده درخشانی دارد.[4]

گفتنیست، اطلاق کلمه «مرگ» در شعار مرگ بر آمریکا به معنی قطع تنفس مقامات کاخ سفید و نرسیدن اکسیژن به اندام حیاتی آنها نیست! چون آنها بصورت طبیعی نیز می‌میرند اما شاهدیم که سیاست‌های شیطانی آمریکا تمام نمی‌شود.

بلکه معنی این شعار، ابراز مخالفت انقلاب اسلامی با سیاست‌های امپریالیستی آمریکا و جهد مسلمانان برای پایان دادن به این سیاست‌های غلط است.

لازم به اشاره است که مقام معظم رهبری، زمانی درباره مقوله مهم شعارهای مردم ایران علیه آمریکا فرمودند:

«این شعار ضدّ آمریکایی، این فریاد کشیدن بر سر آمریکا از روی تعصّب نیست، از روی جهالت نیست، از روی لجبازی نیست؛ از روی منطق است؛ متّکی به یک پشتوانه و عقبه‌ی منطقی و فکری است. پس هم جوانهای عزیز ما، هم کسانی که مینویسند و میگویند و دارای منبر هستند برای گفتن -منبر مطبوعات، منبر دانشگاه، منبر کلاس درس، منبرهای گوناگون- بدانند و توجّه کنند که اگر امروز ملّت ایران شعار ضدّ آمریکا میدهد و قبلاً هم در این سی و چند سال شعار میداده است، به خاطر یک منطق محکم است.»[5]

***

عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان:

اگر اصلاح‌طلبان پای روحانی و دولت بمانند؛ اعتماد مردم را از دست می‌دهند

«علی صوفی»، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز که با تیتر «اصلاح‌طلبان با دولت روحانی خواهند رفت اگر...» منتشر شد، نوشته است:

«اصلاح‌طلبان باید تاوان این حمایت خود –از روحانی- را بپردازند. اصلاح‌طلبان در این وضع باید رویکردهای خود و مردمی بودن این جریان را حفظ کنند و درصدد احقاق حقوق حقه مردم باشند. حقوق اساسی مردم و رهیافت‌هایی برای تحقق این حقوق، باید مجددا در دستور کار اصلاح‌طلبان قرار گرفته و روی آن پافشاری کنند تا اعتماد مردم را به سمت خود جلب و با توده مردم احساس همدردی کنند. اگر اصلاح‌طلبان بخواهند پای آقای روحانی و دولت ایشان بمانند، با دولت خواهند رفت و در آینده بساط‌شان تهی خواهد شد و اعتماد و نظر مردم را از دست خواهند داد.»[6]

*تحلیلگران اصولگرای کشور و از جمله مرحوم حسن شایانفر، سال‌ها قبل تأکید کرده بودند که اصلاح‌طلبان یک روز آقای روحانی را طلاق می‌دهند و صدای «عبور از روحانی» از اردوگاه اصلاحات به گوش خواهد رسید.[7]

بنابراین طرح این مسئله از سوی اصلاح‌طلبان هرگز برای مردم چیز عجیبی نخواهد بود و افکار عمومی پیش‌زمینه لازم را برای «مأموریت غیر ممکن» ستاد اصلاحات در اختیار دارد.

از طرفی باید مشفقانه به آقای صوفی گفت که عبور از روحانی ممکن است اما به این شرط که خاتمی تَکرار نکرده بود، به این شرط که رسول منتجب‌نیا نگفته بود ما فدائیان روحانی هستیم و به این شرط که محمدرضا خاتمی در شب انتخابات 96 نگفته بود ما اصلاح‌طلبان تضمین روحانی هستیم![8]

و ایضاً روا نیست آقای صوفی از یاد ببرد روزهایی را که اصلاح‌طلبان با طمطراق می‌گفتند اساساً اصلاحات و اعتدال یکی هستند و روحانی حتی بهتر از ما اصلاح‌طلبان نیز عمل کرده است.

بدیهیست که این ماه عسل طولانی و این عاشقانه‌ها موجب یک درهم‌تنیدگی سرنوشتی میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شد که دیگر هرگز قابلیت انفکاک در آن نیست.

به سخن دیگر اینکه چپ‌ها صرفاً زمانی می‌توانند از روحانی عبور کنند که صدای «تَکرار می‌کنم» محمد خاتمی را از ذهن مردم پاک کنند و البته تضمینی را هم که به مردم قول داده بودند؛ بپردازند. البته اگر جز با اذعان به درستی حرف‌های منتقدان، قابل پرداخت باشد...

یگانه آلترناتیو موجود برای ادامه حیات اجرایی جریان اصلاحات نیز نه عبور از روحانی! که به ترتیب «پذیرش مسئولیت وضع موجود، توبه رسمی و دسته‌جمعی و اشاره به مثبتات رقیب برای انتخابات آینده» است تا شاید به مشام رسیدن رایحه مدیریت جهادی از قِبل انتخابات آینده، بتواند بخش کوچکی از زخم رفوزگی اصلاح‌طلبان در اجرائیات کشور در دو دولت اصلاحات و اعتدال را مرهم بگذارد.

از باب رندی باید بیان کرد که اصلاح‌طلبان از همان روزی که آقای روحانی از مردم خواست از دریافت یارانه انصراف دهند و کسی این کار را نکرد! اعتماد مردمی را از دست داده بودند...

***

1_ https://fararu.com/fa/print/384076

2_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1075918

3_ https://www.farsnews.com/news/13920813001368

4_ http://www.farsnews.com/news/13940331001511

5_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34815

6_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/242116

7_ http://fna.ir/KGO1S5

8_ https://www.isna.ir/news/96021206977/

برچسب‌ها