کد خبر 613640
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۵

«رد پایی در رمل» کتابی است که نویسنده سعی کرده تا بخش دیگری از تفحص را به مخاطب نشان بدهد و او را با سلوکی که تجربه کرده است همراه کند.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، تا به حال کتاب‌های متعددی راجع به تفحص شهدا نوشته شده که اکثرا راجع به پیدا شدن پیکر شهدا و کرامات این عزیزان بوده و کمتر به اعضای گروه تفحص پرداخته شده است. در حالی که جای خالی چنین کتاب‌هایی احساس می‌شود.

«رد پای رمل» کتابی است که به این بخش از تفحص می‌پردازد. این کتاب چنان که «محمدحسن منافی» نویسنده آن می‌گوید در واقع به زندگی روزمره گروه تفحص در مناطق جنگی پرداخته و از طرفی یادنامه‌ای برای شهیدان «علی محمودوند» و «مجید پازوکی» فرماندهان گروه تفحص است.

این روزنگاری‌ها که شامل خاطرات سال‌های 1376 تا 1380 «محمدحسن منافی» است با جزییات فروان و به‌دور از تکلف‌های ادبی و احساس‌گرایی صرف نگاشته شده است. نویسنده به جای آنکه ما را در این کتاب بدون واسطه با حال و هوای تفحص آشنا کند، از زوایه دید خود ما را به مناطق جنگی می‌برد. در واقع ما سلوک نویسنده را تجربه می‌کنیم.

قسمتی از متن کتاب

«خرداد ماه 79 فکه‌ی شمالی

در یکی از پاسگاه‌های ارتش در منطقه‌ی والفجر1 به وسیله مخبرها خبر دادند عراقی‌ها دو پیکر شهید پیدا کرده‌اند و می‌خواهند تحویل دهند. آقا مجید با دوتا از بچه‌ها رفت به منطقه والفجر1 (پاسگاه ربوط) حرکت کردند تا با هماهنگی پاسگاه ارتش، به سمت پاسگاه عراقی‌ها بروند و دو شهیدی را که گفته بودند، تحویل بگیرند. ولی بعد از چند ساعت برگشتند. علی الظاهر هماهنگی‌های لازم انجام نشده بود و قرار را به فردا موکول کرده بودند. آقا مجید تعریف می‌کرد «وقتی عکس امام را به آن ها نشان دادیم، زود از دستمان گرفتند و بوسیدند. همه‌اش می‌گفتند انا مرید... انا مرید»

دوباره صبح روز بعد آقا مجید به پاسگاه ربوط برگشت تا قضیه‌ی شهدا را پی‌گیری کنند. چند ساعتی گذشت ولی از او خبری نشد. ما هم موقع ظهر، کارها را تعطیل و به طرف مقر حرکت کردیم. در بین راه صدای آژیر آمبولانس را از دور شنیده شد. دیگر همه چیز مشخص بود...»

«رد پایی در رمل» نوشته «محمدحسن منافی» در 312 مصور توسط نشر 27 بعثت در 2000 جلد منتشر شده است.