کد خبر 501947
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۴ - ۰۱:۵۴

زیست‌جهان اصلی ایران، جبهه مقاومت است. حال اگر به هر دلیل، دولت جدید قصد نزدیکی به غرب را داشته باشد، نباید نشانه‌هایی از بی‌توجهی به اصلی‌ترین مواردی که موجب تفکیک این زیست‌جهان با غرب شده است، مشاهده شود.

به گزارش مشرق، موضوع فلسطین اشغالی در بیش از سه دهه گذشته، به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین موضوعات سیاست خارجی کشورمان معرفی‌شده است و امروزه نیز مقام معظم رهبری مسئله انتفاضه فلسطین و غزه را جزو اصلی‌ترین مسائل جمهوری اسلامی ایران برمی‌َشمارند. این سیاست هم توانسته برای فلسطینیانی که زیر سلطه ظالمانه رژیم غاصب صهیونیستی قرار دارند امیدبخش باشد و هم وجهه انقلاب اسلامی به‌عنوان حامی مستضعفان و مظلومان را در جهان اسلام حفظ کند و اعتبار دیگری به جمهوری اسلامی ایران در میان حکام سرسپرده و مرتجع عربی منطقه بخشد. در این میان، انتفاضه سوم فلسطین از آنجایی آغاز شد که نیروهای اشغالگر اسرائیل در «حی المصراره» واقع در مجاورت «باب العامود» در قدس اشغالی به سمت یک جوان فلسطینی که دو شهرک‌نشین را با چاقو زخمی کرده بود، تیراندازی کرده و وی را به شهادت رساندند. بعد از این موضوع، مجدداً از ورود مسلمانان به قدس شریف جلوگیری شد و درگیری‌های نظامی را با مردم بی‌گناه فلسطین به وجود آورد و در این میان نظامیان رژیم صهیونیستی چندین تن از جوانان فلسطینی را به شهادت رساندند. از همین رو، با گذشت چهل روز از انتفاضه، شاهد برخی اظهارنظرات حول این موضوع بوده‌ایم. برخی این را یک فرصت برای جمهوری اسلامی می‌دانستند و برخی اصلاً این اتفاقات را گذرا و بی‌فایده نامیده‌اند. در همین راستا نیز شاهد انتقادات زیادی به دولت و دیپلماسی رسمی آن به دلیل عدم موضع‌گیری جدی در موضوع انتفاضه و دفاع از فلسطینیان بوده‌ایم. از همین رهگذر سؤالاتی به شرح زیر مطرح می­شود:

1- واکنش رسانه‌ها و مسئولین ایران به انتفاضه چست؟

2- واکنش و بازخورد رسانه‌ها و مسئولین کشورهای منطقه‌ای به نوع برخورد ایران به این موضوع چگونه است؟

3- آیا واکنش علنی در سطح سیاسی و اجتماعی به سود جمهوری اسلامی است؟

4- آیا این انتفاضه فرصتی برای ترمیم روابط افکار عمومی و روابط جمهوری اسلامی با گروه‌های فلسطینیان قلمداد می‌شود؟

5- راه‌کارهای نوع برخورد ایران در سطح رهبری، دیپلماسی رسمی دولت و دیپلماسی عمومی رسانه‌ای کدامند؟

در ادامه ذیل محورهایی به‌صورت مجزا به هرکدام از سؤالات پاسخ داده می­شود.

1- واکنش رسانه‌ها و مسئولین ایران به انتفاضه

همان‌طور که اشاره شد، در ایران واکنش­ها نسبت به مسئله فلسطین متفاوت است. به‌عنوان مثال، رهبر معظم انقلاب می­فرمایند که کرانه‌‌ باخترى هم مثل غزه باید مسلح بشود. او صراحتاً بیان می­دارد که تنها چیزى که ممکن است از محنت فلسطینى‌‌ها بکاهد، «عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرت‌‌نمایى بکنند؛ والّا با برخورد رام و مطیع و سازش‌‌کارانه، هیچ کارى به نفع فلسطینى‌‌ها انجام نخواهد گرفت[1]». البته در چهارچوب فکری مقام معظم رهبری، این حرکت جمهوری اسلامی در مسلح کردن گروه‌های فلسطینی نه یک حرکت پنهانی ‌بلکه اقدامی علنی است به‌گونه‌ای­ که ایشان در قامت دفاع از آرمان فلسطین می­فرمایند: «ما آنجایی که دخالت کنیم، صریح می‌گوییم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم، نتیجه‌اش هم پیروزی جنگ 33روزه و پیروزی جنگ 22روزه بود. بعد از این هم هرجا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش می‌کنیم و هیچ ابایی هم از گفتن این حرف نداریم.[2]» همچنین رهبر معظم انقلاب اخیراً نیز در واکنشی انقلابی نسبت به رژیم‌صهیونیستی فرمودند: «برخی صهیونیست‌ها گفته‌اند با توجه به نتایج مذاکرات هسته‌ای، 25 سال از دغدغه ایران آسوده شده‌ایم اما ما به آن‌ها می‌گوییم شما 25 سال آینده را، اصولاً نخواهید دید و به‌فضل الهی، چیزی به‌نام رژیم‌صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت[3].»

این درحالی است که تاکنون دولت یازدهم واکنش سردی نسبت به انتفاضه سوم نشان داده است. به‌عنوان مثال، تنها حسین امیرعبداللهیان معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه با تأکید به این‌که «انتفاضه سوم فلسطین جدی است»، به صهیونیست­ها به‌صورت غیر ملموس هشدار داد که اگر رفتار خود را عوض نکنند، باید منتظر روزها و هفته‌های سخت و بد باشند. در همین راستا، توماس فریدمن تحلیلگر آمریکایی می­گوید: «آقای حسن روحانی خواهان مذاکره است و هولوکاست را قبول دارد.[4]»

به نظر می­رسد این تحلیل­ها بخاطر این است که از سوی دولت روحانی، کم‌توجهی خاصی نسبت به موضوع انتفاضه سوم فلسطین که همه نگاه‌ها را به خود جلب کرده است و تحولات مهمی در این عرصه به وجود آورده، دیده می‌شود. با نگاهی به اظهارات مسئولان بلندپایه دولتی می‌توان به‌سادگی پی­برد که در این زمینه کم‌ترین واکنش و اظهارنظر از سوی دولتی‌ها در مورد موضوع انتفاضه جدید فلسطین رخ‌داده است؛ اگر نگاهی به مضمون سخنان رئیس‌جمهور از زمان سخنرانی وی در نیویورک تا به امروز بیندازیم، متوجه می‌شویم که موضوع فلسطین در سخنان حسن روحانی بسیار کم‌رنگ است و تا به امروز به موضوع فلسطین به آن شکل که می­باید پرداخته نشده است و تنها وی از رژیم صهیونیستی به‌عنوان رژیمی غاصبی که با برجام و توافق هسته‌ای مخالف است، نام‌برده و در این سخنان اشاره‌ای به تحولات فلسطین نشده است. حتی در این سخنان موضوع سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران آمریکایی مطرح‌شده که رئیس‌جمهور مشکل را از جانب آمریکایی‌ها دانسته نه کشورمان[5]. اگر چه رئیس‌جمهور در دیدار با سفیر لبنان بیان می‌کند که «امروز کشورهایی که در خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی و تروریسم هستند، در اولویت حمایت از سوی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند[6]»، اما در سخنان وی خبری از حمایت از مردم فلسطین و انتفاضه سوم سرزمین‌های اشغالی دیده نمی‌َشود. علاوه بر این، محمدجواد ظریف نیز که با صلاح‌الزواری دیدار و گفت‌وگو داشته است، بدون اشاره به موضوع انتفاضه تنها در چند کلمه بیان داشته که «قدرت جمهوری اسلامی ایران به‌غیراز رژیم صهیونیستی برای کسی ضرر ندارد[7]»؛ اما این موضوع در نازل‌ترین سطح وزارت خارجه ایرانی یعنی از سوی مرضیه افخم سخنگوی این وزارتخانه محکوم‌شده است؛ بنابراین، شاید ناصواب نباشد که بگوییم سیاست خارجی در دولت یازدهم خلاصه در سه واژه «توافق هسته‌ای، برجام و پسابرجام» شده است.

2- واکنش و بازخورد رسانه‌ها و مسئولین کشورهای منطقه‌ای به نوع برخورد ایران به این موضوع

به‌طور کلی، رسانه­ها در ارتباط با رویکرد ایران در مورد انتفاضه سوم واکنش­های متفاوتی نشان می­دهند. به‌عنوان مثال با حمایت­های مقام معظم رهبری از انتفاضه مردم مظلوم فلسطین، این روزها برخی رسانه‌ها و به‌ویژه اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور بارها نظام جمهوری اسلامی را به خاطر حمایت از مردم فلسطین در برابر تجاوزات رژیم‌صهیونیستی مورد سرزنش قراردادند. تمامی این روند در حالی است که لازم به نظر می‌رسد وزارت امورخارجه در لابه‌لای تمامی تحولاتی که این روزها منطقه غرب آسیا را درگیر خود کرده است، ‌ توجه ویژه‌ای نیز در موضوع فلسطین داشته باشد و با فشارهای دیپلماتیک مانع از ادامه روند کشتار ماشین نسل‌کشی رژیم‌صهیونیستی شود؛ زیرا به نظر می­رسد موضع­گیری سرد دولت روحانی نسبت به فلسطین و انتفاضه اخیر آن، گمانه‌زنی­هایی را به دنبال داشته است. به‌گونه‌ای که برخی می­گویند دولت یازدهم با توافق هسته­ای انجام شده، در ارتباط با موضوع فلسطین تحت فشار بین‌المللی قرار دارد.

3- مزایای واکنش علنی ایران در سطح سیاسی و اجتماعی

دشمنی ایران و رژیم صهیونیستی، نه صرفاً بر اساس جغرافیای فلسطین که به دلیلی دایره اعتقادی حاکم بر اصلی‌ترین موضوع جهان اسلام یعنی فلسطین شکل گرفته است؛ بنابراین، عدم پیگیری کانون مرکزی نزاع میان ایران و رژیم صهیونیستی یعنی فلسطین با همه‌ جوانب اعتقادی، انسانی، حقوقی و سیاسی‌اش می‌تواند آثاری منفی‌ برای ایران به ارمغان بیاورد. زیست‌جهان اصلی ایران، جبهه مقاومت است. حال اگر به هر دلیل دولت جدید قصد نزدیکی به غرب را داشته باشد، نباید نشانه‌هایی از بی‌توجهی به اصلی‌ترین مواردی که موجب تفکیک این زیست‌جهان با غرب شده است، مشاهده شود. به نظر در شرایط کنونی، فلسطین در میانه‌ دیپلماسی صهیونیست‌ستیزانه دولت روحانی (در چارچوب همان اظهارنظرات رسانه‌ای) جایگاه قابل توجه و اصلی را دارا نیست. در حالی که مدام گفته می‌شود «اسرائیل حالا منزوی شده است، نتانیاهو در سازمان ملل تنها مانده و...»، اما سیاست‌های رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین به همان شدت سابق بلکه بیشتر از قبل در حال انجام است. این روزها مسجدالاقصی دوباره مورد هجوم پیاپی سربازان و افراطیون رژیم صهیونیستی واقع شده، شهرک‌سازی‌ها با همان شدت سابق در حال پیگیری است، فشار بر غزه تشدید شده است و.... اما دستگاه سیاست خارجی دولت به انزوای بین‌المللی نتانیاهو دل‌خوش کرده است.

علاوه بر این، باید بیان داشت که انسان آزاده، مدنی و برخوردار از عواطف انسانی نمی‌تواند در قبال کشتار بی‌رحمانه‌ هم‌نوعان خود بی‌تفاوت باشد که این بی‌تفاوتی، نوعی همراهی با ظالمان بین‌المللی است و امروزه شاهدیم که بسیاری از انسان‌ها که مسلمان هم نیستند، از حقوق آنان دفاع می‌کنند. از همین رو، به نظر می­رسد امروزه مسئله‌ فلسطین و اشغال سرزمین‌های اسلامی در قلب این منطقه، توسط رژیم اشغالگر و صهیونیسم بین‌الملل و نسل‌کشی بی‌رحمانه و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان و فروش اعضای خردسالان به سرمایه‌داران آمریکایی و اروپایی، دیگر یک مسئله ملی که به یک کشور یا یک ملت مربوط باشد نیست، بلکه به یک مسئله‌ بین‌المللی مبدل گردیده است. لذا تمامی کشورهای جهان از خاور دور مانند ژاپن، چین و کره گرفته تا همه کشورهای آسیایی،‌ اروپای غربی تا روسیه و آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی و...، در مقابل این مسئله‌ مهم سیاسی، موضع‌گیری «له یا علیه» دارند. ایران نیز برپایه آرمان­های اسلامی خود خواهان دفاع مسئولانه از فلسطین و انتفاضه آن‌ها است. علاوه بر این، حضور فعال و مؤثر در تعاملات و تحولات سیاسی جهان و منطقه، از شاخص‌ترین و بدیهی‌ترین اصول و ضروریات یک رفتار سیاسی است که اگر ایران خواهان کنشگری در سطح منطقه و بین‌المللی است، باید مواضع خود را نیز مشخص سازد.

4- انتفاضه و ترمیم افکار عمومی و روابط جمهوری اسلامی با گروه‌های فلسطینی

به نظر می­رسد یکی از فرصت­های مهم جهت ترمیم روابط جمهوری اسلامی ایران با گروه­های مقاومت در فلسطین، انتفاضه سوم است. این انتفاضه از یک‌سو تضعیف تشکیلات خودگردان و جایگاه محمود عباس را در پی خواهد داشت و این مسئله برای رژیم صهیونیستی، همواره زنگ خطری بزرگ بوده است؛ زیرا در تضعیف گروه‌های معتقد به راه‌حل سیاسی، گفتمان مقاومت و انتفاضه بیشتر خودنمایی کرده است. از طرف دیگر، در شرایط کنونی، تضعیف تشکیلات خودگردان ضمن آنکه کنترل فلسطینی- فلسطینی انتفاضه را دچار مشکل می‌کند، فرصت حضور و قدرت‌یابی گروه‌های دیگری چون حماس و جهاد اسلامی در قدس و کرانه‌ی باختری را فراهم می‌کند. این مسئله بهترین فرصت برای ترمیم افکار عمومی و روابط جمهوری اسلامی با گروه‌های فلسطینی است[8].

5- راه‌کارها و پیشنهادات در خصوص نوع برخورد ایران در سطح رهبری، دیپلماسی رسمی دولت و دیپلماسی عمومی رسانه‌ای

به نظر می­رسد همبستگی و اتحاد راهبردی در عرصه سیاست خارجی، برترین راه‌کار در نوع برخورد ایران در سطوح مختلف، با مقوله انتفاضه سوم است. توضیح آنکه آنچه در اینجا اهمیت ویژه­ای دارد این است که فلسطین کلید حل بسیاری از مشکلات منطقه و وحدت اسلامی است. در همین راستا، اتحاد داخلی مقامات ایران در برخورد صریح با اقدامات صهیونیست­ها، کمک شایانی به پیشرفت انتفاضه و عدم سرکوب آن می‌نماید. این مسئله آنجا اهمیت بیشتری می­یابد که بدانیم انتفاضه‌‌ مردم‌ فلسطین،‌ موجودیت‌ رژیم‌ صهیونیستی را نشانه‌ رفته ‌و چهره‌ی‌ واقعی‌ غاصبان‌ بیت‌المقدس‌ را برای‌ جهانیان‌ بر ملا نموده‌ و حیات‌ دوباره‌ای‌ در روح‌ و کالبد مسلمانان‌ فلسطین‌ دمیده‌ است. بنابراین،‌ باید عرصه‌ را هر چه‌ بیشتر بر دشمنان‌ اسلام‌ تنگ‌ و زمینه‌ی‌ رهایی‌ سرزمین‌ مظلوم‌ فلسطین‌ را فراهم‌ نمود.

فرجام سخن

به نظر می­رسد در شرایط کنونی دولت روحانی تمام تلاشش را می‌کند تا از تنش‌زایی با غرب پرهیز کند. این پرهیز دیپلماتیک موجب شده است تا اهمیت برخی مسائل در اظهارنظرات و اتخاذ تاکتیک‌ها کم‌رنگ‌تر شود. بر این اساس کانون تنش‌های حاکم میان ایران و رژیم جعلی صهیونیست، کمتر فلسطین و حتی «مقاومت» بوده است. البته این به معنای تغییر نگرش یا عدم پایبندی دستگاه خارجه جدید به آرمان فلسطین نیست، بلکه سایه سنگین نگاه به غرب این دولت، چنین خروجی‌ای را فراهم ساخته است. همین مسئله باعث شده تا مردان سیاست خارجی دولت جدید و خود رئیس‌جمهور از هر اظهارنظری که امکان تنش میان ایران و غرب را بیشتر کند، پرهیز نمایند. این مسئله به‌خصوص در پاسخ دکتر روحانی به سؤال‌هایی که از او در مورد هولوکاست پرسیده می‌شود خود را به‌روشنی نشان می‌دهد. روحانی صرفاً با بیان این‌که «من تاریخ‌دان نیستم» سعی می‌کند تا با پرش از این مسئله خود را درگیر این بحث نکند. در حالی‌که او می‌تواند به‌گونه‌ای دیگر پاسخ دهد. هیچ الزامی نیست که او موضع اولیه احمدی‌نژاد در خصوص هولوکاست که به انکار آن می‌انجامید را تکرار کند اما او می‌تواند از این سؤال استفاده کند و بگوید که اگر این واقعه تاریخی است، چرا مردم فلسطین باید تاوانش را بدهند و اگر هم تاریخی نیست که... اما روحانی حتی این سؤال کاملاً منطقی را نیز نمی‌پرسد چرا که اساساً هولوکاست را آن‌گونه که در دیدار با نمایندگان مجلس نیز به آن اشاره کرد، بی‌ارتباط با ایران می‌داند. دکتر ظریف وزیر خارجه دولت یازدهم اما به‌گونه‌ای دیگر عمل می‌کند. او هولوکاست را به‌عنوان یک واقعه تاریخی می‌پذیرد اما می‌گوید که این واقعه نباید مبنایی برای اشغالگری رژیم صهیونیستی قرار بگیرد که به نظر نسبت به موضع منفعلانه روحانی منطقی‌تر است اگرچه انتقاداتی نیز نسبت به آن وارد است.

علاوه بر هولوکاست، سخنرانی روحانی در سازمان ملل هم قابل توجه است. با این‌که نوبت سخنرانی اوباما زودتر از روحانی بود و این مسئله امکان تغییر متن سخنرانی بر اساس سخنرانی اوباما را فراهم می‌ساخت، اما آن‌قدر که اوباما از رژیم صهیونیستی در صحبت‌هایش حمایت کرد، روحانی از فلسطین نگفت. فارغ از این مسئله، پس از سخنرانی روحانی، بی‌بی‌سی در گزارشی نوشت که احمدی‌نژاد در سخنرانی اولش در سازمان ملل از «جهان» گفت و روحانی از «ایران». مورد دیگر در خصوص گفتگوی تلفنی اوباما و روحانی بود. چند ساعت پس از این گفتگو، آمریکا اعلام کرد که رژیم صهیونیستی را از این گفتگوی تلفنی مطلع کرده بوده است. در حالی که ایران هم می‌توانست مشابه چنین اظهارنظری را باکیفیت و شکل متفاوت رسانه‌ای کند که مثلاً در خصوص این گفتگو، روحانی با بشار اسد گفتگو کرده است و یا چیزی شبیه این، اما عملاً چنین اتفاقی نیفتاد.

پی نوشت:

1. دفتر حفظ و نشر اثار مقام معظم رهبری، (1/5/1393)، بیانات در دیدار دانشجویان، نقل شده در سایت:

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=27046

2. پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب، ( 14/11/1390)، نقل شده در سایت:

http://farsi.khamenei.ir

3. خبرگزاری تسنیم، ( 18/6/1394)، در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم، امام خامنه‌ای: رژیم صهیونیستی 25 سال آینده را نخواهد دید، نقل شده در سایت:

http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/06/18/854170

4. خبرگزاری نواندیش، (18/10/1392)، تحلیل توماس فریدمن از منازعه فلسطین و رژیم صهیونیستی، نقل شده در سایت:

http://noandish.com/fa/news/7447

5. پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور، (18/7/1394)، رییس جمهوری در همایش بین المللی صنعت و تجارت: مسیر ایران اسلامی، مسیر رونق پایدار، اشتغال زایی و توسعه است، نقل شده در سایت:

http://www.president.ir/fa/89878

6. پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهور، (26/7/1394)، رییس‌ جمهوری در دیدار وزیر امور خارجه لبنان: تهران مصمم به فعالیت در مسیر ثبات و امنیت منطقه ای است:

http://www.president.ir/fa/90102

7. خبرگزاری اینسا، ( 27 مهر 1394)، در دیدار سفیر فلسطین، ظریف: آن‌هایی که قدرت‌ ایران را در بوق و کرنا می‌کنند آب به آسیاب صهیونیست‌ها می‌ریزند، نقل شده در سایت:

www.isna.ir/fa/news/94072717949

8. فایضی، محمد محسن، (21/ 7/ 1394)، انتفاضه سوم، پایان سراب امنیت رژیم صهیونیستی در آشوب منطقه‌ای، نقل شده در سایت:

http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-5/انتفاضه-سوم،-پایان-سراب-امنیت-رژیم-صهیونیستی-در-آشوب-منطقه‌ای

 

  دکتر محسن شفیعی سیف‌آبادی/ کارشناس مسائل منطقه

منبع: اندیشکده تبیین