بر اساس ابلاغيه روزهاي اخير يک مسئول ارشد اجرايي به تعدادي از اعضاي کابينه، اعلام شده حسب تصميم وزيران عضو کميسيون لوايح دولت مقرر شده است تصميم سال 87 نمايندگان ويژه رييس جمهور سابق لغو شود.

گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌ها در لابه‌لای گزارش‌ها و سرمقاله‌ها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می‌کند.

** کیهان

پیچیده‌سازی برجام برای طفره از بررسی مجلس!

وزیر خارجه می‌گوید برجام، توافق بین‌المللی نیست که نیاز به تصویب مجلس داشته باشد.
محمدجواد ظریف در مصاحبه با سایت الف گفته است: من معتقد هستم برجام یک توافق بین‌المللی نیست که نیاز به تصویب مجلس داشته باشد. به عنوان یک فردی که چند وقتی حقوق درس داده است عرض می‌کنم که «برجام» در واقع نحوه مدیریت تعدادی از قطعنامه‌های شورای امنیت است که توسط یک قطعنامه دیگر، قطعنامه‌های قبلی را لغو کرده و نشان می‌دهد که الان باید چه کاری صورت گیرد.

وی می‌افزاید: برجام در واقع همان‌طور که اسمش مشخص است، برنامه جامع اقدام مشترک است به این دلیل که شما تعدادی قطعنامه دارید که حالا می‌خواهید آنها را کنار بگذارید، چگونه؟ به این روش که یک قطعنامه جدید آمده که بسیاری از قبلی‌ها را کنار گذاشته است و یک قسمتی از این روش‌ها که در برجام آمده مورد توافق هست و خود قطعنامه هم که خارج از این توافق است. ولی روشی است که این توافق را اجرایی می‌کند. لذا از نظر حقوقی یک توافق نیست. به همین دلیل است که همین دوستانی که می‌گویند این توافق بین‌المللی است، همان‌ها می‌گویند چرا این ترجمه فارسی ندارد! اول فرض کرده‌اند که این یک توافق بین‌المللی است. بله شما وقتی که یک معاهده دوجانبه دارید یک نسخه فارسی و یک نسخه به زبان دیگر دارید اما این که آن‌گونه نبوده. این یک معاهده نبوده که شما یک نسخه فارسی و یک نسخه انگلیسی داشته باشید. این برنامه‌ای بوده که شما با شش کشور خارجی دیگر نشستید و به تفاهم رسیدید مشکلی که در اجرای تعهدات قبلی شما به عنوان عضو سازمان ملل متحد و عضو ان‌پی‌تی وجود داشته (که ما آن مشکلات را غیرقانونی و نامشروع می‌دانیم) در قالب یک چارچوب حل کنیم. این چارچوب در واقع چارچوبی است برای حل مشکلات گذشته و یک توافقنامه بین‌المللی نیست که نیاز به تصویب مجلس داشته باشد.

ظریف همچنین در پاسخ این سؤال که «اگر درباره وضعیت موشک‌های بالستیک و آزمایش‌های موشکی در برجام و قطعنامه بفرمایید و این که اگر ایران بخواهد موشک‌های بالستیک را آزمایش کند امکان دارد با بهانه‌جویی‌های غربی‌ها مواجه شود؟ گفت: بسیاری از این حرف‌ها با مزه است! موشک‌های بالستیک مگر تازه ابداع شده است؟ قطعنامه 1929 در بند 9 را بروید بخوانید در مورد موشک بالستیک چه می‌گوید و همچنین ماده 3 نامه ضمیمه در مورد اعضای دائم موشک‌های بالستیک را بخوانید. در قطعنامه 1929 تحت فصل هفت، با عبارت فصل هفتی، آمده: «ایران نباید هیچ موشک بالستیک که قابلیت حمل سلاح هسته‌ای داشته باشد طراحی یا آزمایش بکند»؛ اما در اینجا که اولاً خود قطعنامه تحت تأثیر فصل هفت نیست و عباراتی هم که می‌گوید از ایران خواسته می‌شود نه ایران باید و عبارات الزام‌آور بکار نمی‌برد.

این اظهارات در حالی است که مقامات وزارت خارجه بارها تصریح کرده‌اند که ضمن صدور بیانیه، بر عدم اجرای قطعنامه 2231 (جمع‌بندی 6 قطعنامه قبلی) تأکیدکرده‌اند و در عین حال اکنون می‌گویند برجام برای «نحوه مدیریت تعدادی از قطعنامه‌های شورای امنیت است» و «با آمدن قطعنامه جدید، قطعنامه‌های قبلی کنار گذاشته می‌شود». به عبارت دیگر مسئله این است که قطعنامه 2231 و برجام (به عنوان پیوست الف قطعنامه)، تعهداتی برای اجرا هست یاخیر؟ روشن است که هم برجام و هم قطعنامه‌ای که طبق توافق در برجام، به تصویب رسیده، برای اجرا می‌باشد و حاوی تعهدات مهمی برای کشورمان هست. بنابراین طبق اصل 77 قانون اساسی و استفساریه آن از شورای نگهبان، هر توافق خارجی که متضمن تعهد برای کشور باشد، باید در مجلس مورد بررسی و تصویب قرار گیرد.

درباره بند موشکی (بند 3 پیوست ب قطعنامه) نیز هر چند 2 تفسیر وجود دارد، اما تعبیه عبارت «تا 8 سال» معلوم می‌کند کدام تفسیر درست است. منتقدان معتقدند که بند موشکی شامل هر نوع موشک دوربرد می‌شود اما تیم مذاکره کننده می‌گویند ممنوعیت پرتاب موشکی، صرفاً مربوط به موشک‌های طراحی شده برای نصب و پرتاب کلاهک‌های هسته‌ای می‌باشد. اما آنچه نظر منتقدان را تأیید می‌کند «ممنوعیت 8 ساله» است. روشن است که اگر موشک‌های طراحی شده برای حمل کلاهک هسته‌ای مد نظر بود، این ممنوعیت دایمی بود و نه 8 ساله که پس از 8 سال مجاز باشد!

اعتراف وزیر اقتصاد فرانسه به نمایشی بودن سفر فابیوس
چند هفته پس از سفر نمایشی فابیوس به تهران، وزیر اقتصاد فرانسه از شرکت‌های این کشور خواست برای رفتن به ایران عجله نکنند.
به گزارش پایگاه اینترنتی نشریه لزاکو، امانوئل ماکران روز پنجشنبه تأکید کرد نباید ضعف نشان داد اما با توجه به شرایط موجود، شرکت‌های فرانسوی برای انعقاد قرارداد به شرکت‌های ایرانی عجله نکنند.
وزیر اقتصاد فرانسه تأکید کرد: «من نمی‌خواهم موضوع بانک ب.ان.پ پاریباس یک بار دیگر تکرار شود.» آمریکا سال 2014 این بانک فرانسوی را به علت نقض تحریم‌های ایران هشت میلیارد و 900 میلیون دلار جریمه کرد.
لزاکو در ادامه نوشت: هیئتی متشکل از نمایندگان 80 شرکت فرانسوی به ویژه در بخش‌های انرژي و خودروسازی قرار است اواخر ماه سپتامبر به ایران سفر کند.
لزاکو می‌افزاید: تعجیل در عزیمت شرکت‌های فرانسوی به ایران اشتباه است.

ماجرای بازدید فائزه هاشمی از مزار(!) شاه در مصر
فائزه هاشمی می‌گوید درحوادث تیرماه 78 به شکل خانوادگی در کوی دانشگاه حضور داشت. او همچنین می‌گوید برای آموزش زبان انگلیسی به انگلیس رفته و حضورش بر سر قبر شاه نیز در حاشیه سفر ورزشی‌اش به مصر بوده است.
وی در مصاحبه با یک روزنامه زنجیره‌ای درباره آشوب تیرماه 78 و ماجرای کوی دانشگاه می‌گوید: یادم است که ما هر شب خانوادگی به کوی می‌رفتیم. یکی از درگیری‌های گروه‌های فشار با من هم، همان‌جا بود. یادم است هر بار که به کوی دانشگاه می رفتیم، جمعیتی از موافق و مخالف، جمع می‌شدند و بحث در می‌گرفت. یادم است گروه‌های فشار آن‌قدر عصبانی بودند که وقتی در ماشین نشستیم، آنها دور ماشین را گرفته بودند و می‌خواستند ماشین را بلند کنند. ماشین را تکان می‌دادند و حالت  حمله داشتند. شرایطی بود که بچه‌های من از ترس زیر صندلی پنهان شده بودند. همه ترسیده بودند. یادم است یک بار که من رفتم، شلوار جین به پا داشتم.

عضو مرکزیت کارگزاران درباره سؤال خبرنگار مبنی بر «بازدید از مزار ]![ شاه» - که پس از توقیف روزنامه زن به خاطر چاپ پیام فرح پهلوی صورت گرفت- می‌گوید: من یک سفر ورزشی به مصر داشتم. یک سمینار درباره زنان بود و من هم یکی از سخنرانان آن بودم. به هر جای دنیا که سفر کنید، بالاخره به آثار تاریخی هم سری می‌زنید؛ مثلا مزار مائو در میدان تیان‌آن من چین یا مزار لنین در میدان سرخ مسکو. همه را رفته‌ام یا معابد در نپال و هند و... آن وقت شاه و تاریخ خودمان را نبینیم؟ این به معنی ارزش‌گذاری نیست. همان‌گونه که تائید مائو یا لنین هم نیست و بودایی هم نیستیم که به دیدن معابد می‌رویم. اما این موضوع برای آن زمان خیلی حرکت تندی بوده است. تاریخ زمان ندارد. جریان این بود که بازدید ما از مسجد رفاعی چند روز قبل از یکی از مراسم‌هایی که مربوط به شاه می‌شد؛ حالا یا تولد یا فوت او بود. یکی از افراد سلطنت‌طلب هم آمده بود تا آنجا را برای مراسم آماده کند.

فائزه هاشمی با بیان اینکه ترجیح می‌دهد درباره انتخاب نشدنش در انتخابات مجلس ششم صحبت کند و «به نحوی به خاطر رأی ندادن به من رنجیدم و تصمیم گرفتم فعالیت سیاسی را کنار بگذارم»، به نامزدی موسوی و حمایت از وی اشاره می‌کند و می‌گوید: احساس وظیفه و تکلیف بود. فکر کردم که دیگر جای قهر کردن و دل‌شکستگی نیست.»

او سپس در پاسخ این سؤال که «در مورد سفرتان به انگلیس توضیح دهید. شما آنجا مسکن ثابتی دارید؟ خیلی در این مورد حرف و حدیث هست» می‌گوید: نه؛‌ من در انگلیس جایی ندارم. جریان این بود؛ هنگامی که من در انتخابات مجلس ششم رأی نیاوردم و از بسیاری فعالیت‌ها کناره گرفتم. فرصت خوبی بود تا به خودم برسم. مسئولیتی نداشتم و فعالیت‌هایم کم شده بود. یکی از نیازهایی که همیشه احساس می‌کردم، یادگیری خوب زبان انگلیسی بود. به دلیل فعالیت‌هایم در فدراسیون اسلامی ورزش زنان که یک تشکیلات بین‌المللی بود خیلی نیاز داشتم. در ایران هم خیلی معلم خصوصی و کلاس زبان داشتم. ولی مفید نبود. فکر کردم فرصت خوبی است که به انگلیس بروم تا زبانم تقویت شود. علاوه بر این خواستم تا خارج از کشور در یک مقطع تحصیلی درس بخوانم و تجربه جدیدی کسب کنم. به این دلایل رفتم. هیچ جایی هم نداشتم. چهار سال و نیم بیرمنگام بودم. شش ماه کلاس زبان رفتم و بعد هم یک سال، فوق‌لیسانس حقوق بشر خواندم. خانه هم اجاره‌ای بود.

فائزه هاشمی ادامه می‌دهد: با پسرم رفتم. دختر و همسرم هم می‌آمدند و می‌رفتند. ما هم در رفت‌و آمد به ایران بودیم. بعد از آن وارد مقطع دکترا در رشته حقوق بشر شدم. اما نمی‌خواستم به لندن بروم. در لندن، ایرانی زیاد بود. رسانه‌ها فعال بودند و شناخته می‌شدم و نمی‌شد راحت زندگی کرد. بعد از اینکه پسرم دانشگاه قبول شد، لندن را انتخاب کرد. من باید بیرمنگام تنها می‌ماندم و لندن را هم دوست نداشتم. در ضمن، چیزی را که از انگلیس می‌خواستم، کسب کرده بودم. زبانم راه افتاده بود. فوق لیسانس را گرفتم و چون قابلیت انتقال رشته به ایران را هم داشتم، به ایران بازگشتم و دکترا گرفتم.

وی درباره  حضور مهدی هاشمی در انگلیس نیز گفت: مهدی مأموریت داشت برای سرزدن به دانشگاه‌های آزاد خارج از کشور، یعنی با این هدف از ایران خارج شد. وقایع بعد از سال 88 بود. شرایط حاد شد و حملات زیادی به او صورت می‌گرفت. بزرگان مشورت دادند که برنگردد. مهدی وقتی دید که قرار است برخلاف میل خودش بماند، از فرصت استفاده کرد و برای گرفتن دکترا وارد دانشگاه آکسفورد شد.

سقوط قیمت نفت به خاطر لفاظی نسنجیده مقامات مسئول
یک روزنامه اصلاح‌طلب اذعان کرد برخی لفاظی‌های بی‌جای مقامات دولتی عامل سقوط قیمت نفت بوده است.
روزنامه شرق دریادداشتی به قلم سیدمحمد علی خطیبی (نماینده سابق ایران در اوپک) نوشت: در نشست اوپک، همه اعضا سقف تولید روزانه 30 میلیون بشکه را پذیرفتند؛‌ اما عملا با اضافه تولید هم مخالفتی نشد. این در شرایطی است که نفت ایران هنوز به بازار عرضه نشده است و اعضا نیز قرار بود تلاش کنند جا برای ورود نفت ایران باز شود، اما دسته دوم از عواملی که بر قیمت نفت تاثیر زیادی دارند، عوامل روانی هستند. در اوضاع فعلی که عوامل بنیادین بازار نفت در شرایط نامساعدی به سر می‌برند، اظهارات مقامات نفتی کشورمان هم می‌تواند به روند نزولی قیمت نفت در بازارهای جهانی کمک کند. افزایش عرضه نفت ایران در حالی به عنوان یک عامل روانی مؤثر بر بازار نفت جهانی ظاهر شده است که هنوز نه تحریم‌های ایران لغو شده و نه تولید افزایش یافته، اما ساز آن کوک شده است.

خطیبی می‌افزاید: اظهارنظرهای پی‌درپی پیرامون ورود نفت ایران به بازار، اعلام اینکه هرچه شود و قیمت نفت به هر کجا برسد، به تولید نفت ایران اضافه خواهد شد و مسائلی از این دست هم به جو روانی موجود دامن می‌زند. چرا باید چند ماه جلوتر از اینکه این عامل بخواهد اثرگذار شود، بر آن اصرار کنیم تا بازار متأثر شود؟ این در حالی است که موعد لغو تحریم‌ها و اضافه‌شدن تولید نفت ایران، احتمالا به اواخر پاییز و اوایل زمستان می‌رسد و در آن زمان مطمئنا افزایش تقاضای فصلی، به راحتی می‌تواند اضافه تولید ایران را جذب کند. پس دلیلی برای این حجم اظهارنظر وجود ندارد. فراموش نکنیم نفت ایران هر سنت ارزان‌تر فروخته شود، برخلاف منافع ملی و به زیان مردم و کشور است. پس در شرایطی که همه عوامل بنیادین و روانی دست به دست هم داده‌اند تا قیمت نفت هر روز پایین‌ بیاید، حتما باید برای موضع‌گیری‌های کارشناسی مبتنی بر شناخت فضای روانی موجود، تدبیر داشت.

در همین حال وبسایت الف در تحلیلی خاطرنشان کرد: در حالی که قیمت نفت به 41 دلار رسیده و چشم‌انداز کاهش بیشتر قیمت آن نیز بر بازار سایه افکنده، خطر تشدید رکود اقتصادی بیش از گذشته احساس می‌شود. کاهش تقاضای جهانی، کاهش رشد چین، ورود ایران به بازار و بهبود تکنولوژی فرکنیگ که هزینه استخراج نفت شل را تا دامنه 30 دلار و کمتر از آن کاهش داده، خطر جدیدی را به وجود آورده است.

از سوی دیگر روزنامه صهیونیستی تایمز اسرائیل در گزارشی نوشت: کاهش بهای نفت به نفوذ بیشتر غرب در خاورمیانه و اجرای سیاست‌های خود که در این منطقه منجر می‌شود. بسیاری از کارشناسان معتقدند که با برداشته‌شدن تحریم‌های ایران و عرضه نفت‌های انبارشده ایران، بهای نفت تا اندازه بسیار زیادی نیز کاهش یابد.
این روزنامه می‌نویسد: تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه تنها کسانی نبودند که از افزایش بهای نفت در چند سال اخیر سود می‌بردند. اقتصاد روسیه پس از چند سال رکود روند افزایشی به خود گرفت و سبب شد ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه برای تحولات اقتصادی در کشور با دست باز عمل کند. اقتصاد دیگر کشورهایی که اقصاد آنها بر پایه فروش نفت استوار است مثل ونزوئلا نیز روند صعودی به خود گرفت.

در ادامه این گزارش آمده است: مدتی است که جامعه جهانی شاهد نقش کمرنگ کشورهای تولید و صادرکننده نفت درتعیین قیمت طلای سیاه هستند و این کاهش نفوذ، دست کشورهای غربی را برای ایفای نقش بیشتر در تنش‌های منطقه‌ای باز می‌گذارد. کاهش بهای نفت همزمان با تحریم‌های اقتصادی که غربی‌ها در نتیجه تنش‌ها درباره اوکراین سبب شده است اقتصاد روسیه وارد رکود شود. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران اقتصادی پیش‌بینی می‌کنند که سال 2016 میلادی نقطه عطفی در رکود اقتصادی روسیه به شمار می‌رود.
این نشریه در پایان مدعی شد: کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا نیز که اقصاد آنها به صادرات نفت خام گره خورده است، دوران سختی را پیش‌رو خواهند داشت.

** خراسان

ابلاغيه دولت براي لغو تصميم نمايندگان ويژه احمدي نژاد

بر اساس ابلاغيه روزهاي اخير يک مسئول ارشد اجرايي به تعدادي از اعضاي کابينه، اعلام شده حسب تصميم وزيران عضو کميسيون لوايح دولت که به استناد ماده 69 قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت اتخاذ شده، مقرر شده است ضمن لغو تصميم سال 87 نمايندگان ويژه رييس جمهور سابق، زمين 21 هزار متر مربعي موجود در بوشهر براي رفع نيازهاي اداري و توسعه شهري در اختيار استانداري قرار بگيرد.

دستور ويژه به زنگنه براي توسعه ميدان گازي کيش

بر اساس ابلاغيه روزهاي اخير دولت به وزير نفت، مقرر شده حق بهره برداري از 447 هکتار از اراضي واقع در منطقه گرزه و کلات شهرستان بندرلنگه استان هرمزگان، با رعايت قوانين و مقررات مربوط جهت احداث تأسيسات پالايشگاهي طرح توسعه ميدان گازي کيش به اين وزارتخانه واگذار و وزارت نفت مکلف است ضمن اجراي طرح مذکور در اسرع وقت، نسبت به اختصاص بخشي از زمين هاي مذکور براي تأمين فضاهاي سبز و آب شرب روستاهاي واقع در محدوده اين ميدان گازي اقدام کند.

** وطن امروز

نفت در مرز کانال 30 دلاری

گروه اقتصادی:‌ در روزهای سکوت اعضای اوپک بویژه ایران، نفت ارزان و ارزان‌تر می‌شود و اگر این روند ادامه داشته باشد ممکن است غول‌های نفتی از ایران دور و دورتر شوند. قیمت نفت روز گذشته برای اولین‌‌بار از زمان بحران مالی سال 2009 به کمتر از 40 دلار در هر بشکه سقوط کرد.  نفت خام سبک آمریکا روز گذشته برای ساعاتی برای تحویل در ماه اکتبر با 78 سنت کاهش 39 دلار و 86 سنت (پایین‌ترین قیمت 6-5 سال اخیر) معامله شد اما در ادامه به 40 دلار و 45 سنت رسید. نفت برنت نیز با یک دلار و 16 سنت کاهش به 45 دلار و 7 سنت رسید و این نگرانی وجود دارد که برای اولین‌بار از مارس 2009 به کمتر از 45 دلار سقوط کند.  این درحالی است که وزارت نفت ایران با وجود زیان هنگفت از کاهش قیمت نفت همچنان منفعل است و قطعا این انفعال همان چیزی است که عربستان می‌خواهد؛ پایین نگه‌داشتن قیمت نفت برای رسیدن به مقاصد سیاسی. نفت ارزان ممکن است موجب شود شرکت‌های بزرگ نفتی به سرمایه‌گذاری در میادین ریسک‌پذیری چون میادین ایران تن ندهند. نفت خام آمریکا تا نرخ 39 دلار کاهش یافته که این پایین‌ترین نرخ طلای سیاه از ابتدای سال 2009 و 60 درصد پایین‌تر از قیمت این محصول در ماه ژوئن سال گذشته است.  

نیروی انسانی وزارت نفت
انفعال در موضوع قیمت نفت تنها عملکرد منفی زنگنه نبوده بلکه سیاست‌های قهری و غیرکارشناسی در بخش نیروی انسانی طی دو سال اخیر موجب نابسامانی‌هایی در صنعت نفت شده است؛ از پیری مدیران ارشد که منجر به استخدام دستیار برای آنها شد تا منفعل شدن مدیریت نیروی انسانی وزارتخانه. به‌گزارش تسنیم،‌ درحالی که شرایط فعلی کشور برای برون‌رفت از مشکلات ناشی از تحریم‌های ظالمانه و جلوگیری از خدعه و نیرنگ‌های پساتحریم مستکبران عالم و تحقق سیاست‌های راهبردی اقتصاد مقاومتی نیاز مبرم به حرکات مدبرانه و متعهدانه، هم‌فکری عمیق و همدلی صمیمی و  برنامه‌سازی‌های مناسب، منسجم، کارشناسی شده و دلسوزانه دارد، متأسفانه در مهم‌ترین دستگاه و بنیاد اقتصادی کشور و خط مقدم تقابل اقتصادی با دشمن یعنی وزارت نفت نه تنها در جهت حل مشکلات، ابتکار عملی مشاهده نمی‌‌شود بلکه در جهت خواست دشمن که همانا کمک به تاثیر‌گذاری و دستیابی به اهداف تحریم‌ها و فلج کردن بخش انرژی کشور است، قدم برداشته شده است به طوری که رویاهای پساتحریم و رویکردهای اخیر وزارت نفت در راستای ناتوان نشان دادن  توان داخل و دانش متخصصان داخلی و در محاق بردن اقتصاد مقاومتی است.بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت حتی این ذهنیت خود را مخفی نمی‌کند به طوری که در برنامه زنده تلویزیونی «نگاه یک» به صراحت از ناتوانی کشور در سرمایه‌گذاری و تأمین مالی جهت اجرای طرح‌های توسعه صنعت نفت سخن گفته و ناتوانی مدیریت کشور را به مستکبران و تحریم‌کنندگان ایران اسلامی اعلام کرد. این در حالی است که طی سال‌های 90 و 91 یعنی در اوج اعمال تحریم‌ها هر سال بالغ بر 20 میلیارد دلار در شرکت ملی نفت سرمایه‌گذاری می‌شد، اما طی 2 سال ‌اخیر سرمایه‌گذاری در وزارت نفت به یک‌چهارم تقلیل پیدا کرده است. امروز جسم نحیف و رنجور بزرگ‌ترین نهاد اقتصادی کشور، نیاز مبرم و فوری به درمان دارد.

انتقاد از زنگنه در رسانه‌های حامی
انفعال و عملکرد منفی زنگنه تا جایی پیش رفته که حتی رسانه‌های حامی دولت و وزارت نفت هم تاب بی‌تدبیری‌ها را نیاورده و به انتقاد از زنگنه پرداختند. زنگنه در زمان نشست اوپک اعلام کرده بود که ایران با افزایش تولید سهم خود را می‌خواهد. چندی پیش روزنامه اصلاح‌طلب شرق در یادداشتی به قلم سیدمحمدعلی خطیبی، نماینده سابق ایران در اوپک، به انتقاد از اظهارات زودهنگام مسؤولان وزارت نفت پرداخت و نوشت: در آخرین نشست سازمان کشورهای صادرکننده نفت- اوپک- سقف تولید روزانه ٣٠ میلیون بشکه با توافق اعضا تثبیت شد؛ اما با وجود این مساله، هیچ تدبیری برای کنترل این میزان تولید اندیشیده نشد و در شرایطی که حتی همان ٣٠ میلیون بشکه نیز بیش از تقاضای اقتصاد جهانی بود، راه برای اضافه‌تولید اعضا باز گذاشته شد. براین‌اساس، شاهد هستیم گاهی تولید اوپک تا حدود ٣٢ میلیون بشکه در روز هم افزایش یافته است. در نشست اوپک، همه اعضا سقف تولید روزانه ٣٠ میلیون بشکه را پذیرفتند؛ اما عملا با اضافه‌تولید هم مخالفتی نشد. این در شرایطی است که نفت ایران هنوز به بازار عرضه نشده است و اعضا نیز قرار بود تلاش کنند جا برای ورود نفت ایران باز شود اما دسته دوم از عواملی که بر قیمت نفت تأثیر زیادی دارد، عوامل روانی است. در اوضاع فعلی که عوامل بنیادین بازار نفت در شرایط نامساعدی به‌سر می‌برند، اظهارات مقامات نفتی کشورمان هم می‌تواند به روند نزولی قیمت نفت در بازارهای جهانی کمک کند. افزایش عرضه نفت ایران در حالی به عنوان یک عامل روانی مؤثر بر بازار نفت جهانی ظاهر شده است که هنوز نه تحریم‌های ایران لغو شده و نه تولید افزایش یافته اما ساز آن کوک شده است. اظهارنظرهای پی‌درپی پیرامون ورود نفت ایران به بازار، اعلام اینکه هرچه شود و قیمت نفت به هرکجا برسد، به تولید نفت ایران اضافه خواهد شد و مسائلی ازاین‌‌دست هم به جو روانی موجود دامن می‌زند. چرا باید چند ماه جلوتر از اینکه این عامل بخواهد اثرگذار شود، بر آن اصرار کنیم تا بازار متأثر شود؟ این در حالی‌ است که موعد لغو تحریم‌ها و اضافه‌شدن تولید نفت ایران، احتمالا به اواخر پاییز و اوایل زمستان می‌رسد و در آن زمان مطمئنا افزایش تقاضای فصلی، به‌راحتی می‌تواند اضافه‌تولید ایران را جذب کند، پس دلیلی برای این حجم اظهارنظر وجود ندارد. فراموش نکنیم نفت ایران هر سِنت ارزان‌تر فروخته شود، برخلاف منافع ملی و به زیان مردم و کشور است.

زنگنه استیضاح می‌شود؟
طرح استیضاح وزیر نفت یکشنبه یا سه‌شنبه تحویل هیات رئیسه مجلس می‌شود. شکرخدا موسوی، رئیس کمیته نفت، گاز و پتروشیمی مجلس گفت: در رابطه با استیضاح زنگنه تا به‌حال ۴۰ امضا از نمایندگان مجلس جمع‌آوری شده است که مطمئنا تعداد امضاها در روزهای جاری به عدد ۵۰ خواهد رسید. وی افزود: احتمالا طرح استیضاح وزیر نفت امروز یکشنبه یا حداکثر تا پایان جلسه روز سه‌شنبه، تحویل هیات رئیسه مجلس خواهد شد. پرونده کرسنت یکی از محورهای استیضاح است.

واردات بنزین فاقد یورو۴ از شمال

بالا رفتن مصرف بنزین کشور علاوه بر اینکه حجم واردات این فرآورده نفتی را افزایش داده، موجب ازسرگیری واردات بنزین از همسایگان شمالی شده است؛ بنزینی که فاقد استانداردهای یورو۴ است. به گزارش تسنیم، هم‌اکنون حجم تولید بنزین پایه در کشور روزانه حدود 65 میلیون لیتر در روز است. این در حالی است که متوسط مصرف این فرآورده در روزهای اخیر 77 میلیون لیتر در روز را نشان می‌دهد. دولت برای جبران اختلاف 12 میلیون لیتری میان تولید و مصرف بنزین اقدام به واردات بنزین از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و همسایگان شمالی کرده است؛ البته برخلاف ادعای وزارت نفت بنزین وارداتی فاقد استانداردهای یورو4 است. پیش از این گزارش‌هایی از آنالیزهای بنزین وارداتی منتشر شد. در این میان روزانه حدود 380 هزار لیتر بنزین از کشورهای شمالی از طریق پایانه نفتی نکا وارد کشور می‌شود؛ نکته قابل‌توجه این است که بنزین تولید شده در کشورهای مورد نظر فاقد استاندارد یورو4 است و این برخلاف مصوبه دولت در ابتدای سال 1393 مبنی بر واردات بنزین براساس استاندارد یورو4 است. واردات بنزین از کشورهای حاشیه دریای خزر در حالی است که سال گذشته از این منطقه بنزین خریداری نمی‌شد اما به دلیل افزایش مصرف داخلی و کاهش سطح تولید، واردات بنزین از این منطقه دوباره از سر گرفته شد.

مخالفت دولت آمریکا با درخواست بانک مرکزی ایران

به گزارش روزنامه وال‌استریت‌ژورنال، یک مقام وزارت دادگستری آمریکا از دیوانعالی این کشور خواسته است که با درخواست تجدیدنظر بانک مرکزی ایران درباره 2 میلیارد دلار پول مسدود شده آن مخالفت کند. دونالد ویریلی، مقام وزارت دادگستری آمریکا، روز پنجشنبه ۲۹ مرداد از دیوانعالی این کشور خواست که با درخواست تجدید نظرخواهی بانک مرکزی ایران مخالفت کند. خبرگزاری رویترز روز ۱۷ فروردین گزارش داده بود که دیوانعالی آمریکا از دولت باراک اوباما خواسته بود درباره درخواست تجدیدنظر بانک مرکزی ایران اظهارنظر کند که آیا برای رسیدگی به این درخواست جلسه رسیدگی تشکیل دهد یا نه.

طبق این گزارش، درخواست تجدیدنظر بانک مرکزی ایران به حکمی مربوط می‌شود که دادگاه تجدیدنظر نیویورک در سال ۲۰۱۴ صادر کرد که براساس آن یک میلیارد و ۷۵۰ میلیون دلار سپرده ایران در «سیتی بانک» آمریکا باید به عنوان غرامت به بازماندگان قربانیان انفجار سال ۱۹۸۳ در مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت پرداخت شود. در آن انفجار ۲۴۱ تن از نظامیان آمریکایی کشته شدند.

پول ایران هم‌اکنون در حسابی به امانت گذاشته شده و در صورت تصمیم دیوانعالی به رسیدگی نکردن به تقاضای بانک مرکزی ایران، باید به خانواده‌های قربانیان پرداخت شود. موضوع درخواست غرامت خانواده‌های قربانیان با رای دادگاه در سال ۲۰۰۷ وارد مرحله تازه‌ای شد. در این تاریخ، دادگاه رای به پرداخت 2 میلیارد و ۶۵۰ میلیون دلار به بازماندگان و قربانیان داد. در سال ۲۰۱۰ دولت آمریکا از وجود اموال مرتبط با بانک مرکزی ایران در حسابی در «سیتی بانک» نیویورک اطلاع یافت. پس از آن درخواست برای پرداخت غرامت از طریق دارایی‌های بانک مرکزی ایران مطرح شد و دادگاه فدرال در نیویورک به نفع خانواده‌های قربانیان رای داد.
این در حالی است که بانک مرکزی ایران می‌گوید براساس معاهده سال ۱۹۵۵ بین 2 کشور، آمریکا حق ندارد به این پول دست بزند.

** قانون

یکشنبه سفید تهران و لندن

ایران و انگلیس در مسیری تازه؛ از امروز یکشنبه، تهران و لندن روابطی جدید و تازه را تجربه خواهند کرد. روابط سرزمین پارس با «جزیره» به قرن سیزدهم میلادی بر می گردد. یعنی چیزی حول و حوش 800 سال پیش. در آن دوران، ارغوان شاه، نواده هلاکو خان در ایران و ادوارد اول در انگلستان ، قدرت را در دست داشتند. جالب است بدانید اولین هیأت نمایندگی ثابت بریتانیا در تهران، در سال ۱۸۲۱ میلادی (۱۲۰۰ خورشیدی) در باغ ایلچی در تهران مستقر شد.
در برخی دوران، روابط دوجانب میان دو کشور در بالاترین سطح قرار داشت. اما پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، این روابط دچار بحران و تشنج بوده‌است.
در زمان دولت پیشین، روابط دو کشور نسبت به سال‌های پیش از آن، بیش از پیش به سردی گرایید. مناقشه هسته‌ای و موضع‌گیری‌ها در مقابل بهار عربی از مهم‌ترین دلایل بود. به باور برخی تحلیلگران، حمله به سفارت بریتانیا در تهران که در سال ۲۰۱۱ رخ داد، موجب وخیم تر شدن روابط دوجانبه از زمان انقلاب ۱۳۵۷به این سو شد. اما روابط دوجانبه از زمان روی‌کار آمدن دولت تدبیر و امید به مرور زمان مورد بازسازی قرار گرفت و دو دولت مایل به عادی‌سازی روابط شدند. شاید مهم‌ترین نوع تعامل دو کشور، در جریان دیدار نخست وزیر انگلیس با رئیس جمهور ایران اتفاق افتاد. دیداری که در نوع خود کم‌نظیر بود.
با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم ایران، وزارت امور خارجه بریتانیا همراه با وزارتخانه‌های امور خارجه اغلب کشورهای اروپایی، ضمن تبریک این پیروزی ابراز امیدواری کرد که روابط دو جانبه بهبود پیدا کند. حتی در روزهای نخستین ریاست جمهوری حسن روحانی، دیوید کامرون با ارسال نامه‌ای به وی ابراز امیدواری کرد روابط تهران ـ لندن در دولت جدیدتوسعه یابد.
همزمان با بروز نشانه‌هایی مبنی بر گرم‌شدن تنور روابط ایران و بریتانیا، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با برقراری تماس‌هایی با مقامات بریتانیا سعی کرد به آنها بقبولاند برقراری مجدد رابطه دیپلماتیک با ایران به نفع بریتانیا نیست و باید از این کار منصرف شوند اما لندنی ها آب پاکی را روی دست تل آویوی ها ریختند و حتی بیش از پیش در جهت بهبود روابط گام برداشتند. گام هایی که امروز به بازگشایی سفارت انگلیس و از همه مهم تر، حضور وزیر خارجه انگلیس بعد از 12 سال در ایران منتهی شد. 
کمی به عقب برگردیم؛ به روزهایی پیش از یکشنبه سفید شهریورماه 1394. پس از گذشت بیش از یک دهه از آخرین تماس تلفنی یک نخست وزیر بریتانیا (تونی بلر) و محمد خاتمی، در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۲ (۱۹نوامبر‌۲۰۱۳) دیوید کامرون و حسن روحانی با هم صحبت کردند. در ۲ مهر ۱۳۹۳ (۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴) برای نخستین بار از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷، رئیس جمهور ایران (حسن روحانی) و نخست وزیر بریتانیا (دیوید کامرون) روبه‌روی همدیگر نشستند و برای بهبود روابط چانه زنی کردند. ملاقات حسن روحانی و دیوید کامرون در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک رخ داد. یک روز پیش از این وب‌سایت تایمز بریتانیا، انگیزه آقای کامرون از این دیدار را فراهم کردن «تضمین بیشتر» برای‌شکل دهی ائتلافی فراگیر در نبرد با داعش عنوان کرد.
حالا امروز یکشنبه، وزیر خارجه انگلیس در این هوای گرم تابستانی خود را به تهران رسانده تا خط تهران - لندن را داغ کند.  اما وزیر خارجه انگلیس، آقای فیلیپ هَموند، پیش از این مرد اول وزارت دفاع بریتانیا بود و بعد از کناره گیری ویلیام هیگ، جایگزین او شد. فیلیپ، متولد روز دوشنبه 13 آذر 1334است.
او که از سیاستمداران حزب محافظه کار بریتانیاست از ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۴ پست وزارت خارجه بریتانیا را به عهده گرفته است.همان‌طور که گفتم، آقای هموند از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ وزیر دفاع بریتانیا بود.
به هر حال، او چهره ای ناشناخته برای ایرانیان محسوب نمی شود و ظرف یکی دو سال گذشته و در جریان مذاکرات هسته ای ایران، چهره او را در میتینگ های دیپلماتیک
 بارها و‌بارها دیده ایم. 
طبق اخباری که از لندن به تهران رسیده، گویا قرار است که  روسای شرکت‌های انرژی و مدیران گروه‌های لابی در زمینه روابط تجاری، «فیلیپ هاموند»، را در سفر امروز یکشنبه به تهران همراهی کنند. 
«اسکای‌نیوز» هم در گزارشی نوشت با توجه به فرصت‌های ناشی از منابع نفتی ایران، نمایندگان بخش انرژی، عمده اعضای حاضر در هیأت همراه وزیر خارجه انگلیس را تشکیل خواهند داد.
مطابق این گزارش، «ادارد دانیلز»، معاون مدیر اجرایی شرکت نفتی «شل»، یک مدیر ارشد شرکت مدیریت پروژه‌های نفتی «آمک» که نامش فاش نشده و «ویکاس هاندا»، مدیر اجرایی شرکت «ویر گروپ»، ارائه‌دهنده خدمات نفت و گاز برخی از نفرات هیأت همراه «هاموند» هستند.


تهران جايي براي هنيه نداشت!

هفته گذشته خبرگزاري تسنيم، رسانه نزديك به سپاه پاسداران خبري را مبني بر سفر اسماعيل هنيه به تهران منتشر كرد.درخبرآمده بود روسیا الیوم گزارش داد که هیات عالیرتبه حماس متشکل از اسماعیل هنیه، فوزی برهوم و خلیل الحیه فردا سه‌شنبه به قاهره سفر خواهد کرد تا در دیدار با رئیس دستگاه اطلاعات مصر بهبود روابط بین دو طرف را بررسی كند.برخی منابع رسانه ای نیز گزارش دادند که هیات حماس پس از قاهره به تهران سفر خواهد کرد تا مفاد توافق آتش بس را به اطلاع مقامات مصر و ایران برساند. با اعلان اين خبر، همگي منتظر بودند تا شايد هنيه را در تهران ببينند ولي نزديك به يك هفته گذشت و از حضور او در ايران خبري منتشر نشد. به نظر مي‌رسد بعد از اختلاف سليقه‌هايي كه ميان ايرن و حماس بر سر مسئله سوريه پيش آمده است، ديگر جمهوري اسلامي جايگاهي براي اين گروه فلسطيني قائل نيست و به احتمال زياد رويكرد حمايتي خود را از حماس به سمت فتح تغيير دهد. برخي مدعي هستند،عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس از تلاش های حماس برای دستیابی به توافق آتش بس طولانی مدت با رژیم صهیونیستی حمایت می کنند تا به این ترتیب این جنبش را از ایران دور كنند ولي برخوردهايي كه اين گروه از خود در قبال جمهوري‌‌اسلامي‌نشان مي‌دهد، خود عاملي براي دوري است.
 محمودعباس مي‌آيد،خالد خير!
 از سوي ديگر يورونيوز از سفر محمود عباس به ايران خبرداد. به گفته یکی از مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین به شین هوا، این سفر در راستای تحکیم روابط با جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.اعلام این خبر همزمان با حضور احمد مجدلانی، عضو کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در تهران منتشرشد. 
 سردي با حماس،نزديكي با فتح
تصمیم سفر عباس به تهران و دیدار با مقامات ارشد جمهوری اسلامی در حالی‌صورت می گیرد که روابط تهران با سازمان سیاسی-  نظامی حماس، به عنوان مهم‌ترین رقیب تشکیلات خودگردان به سردی گراییده است. آقای عباس سه سال پیش از این، با شرط دعوت نشدن اسماعیل هنیه یا فرد دیگری از مقامات حماس به منظور شرکت در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد به تهران سفر کرده بود. در این سفر محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری وقت از وی خواست تا مذاکرات تشکیلات خودگردان با حماس در تهران برپا شود؛ خواسته ای که بر سر آن توافق نشد. يورونيوز‌مدعي‌مي‌شود،برنامه سفر خالد مشعل، رهبر حماس به ایران توسط مقامات جمهوری اسلامی لغو شد. به نوشته نشریه «اسرائیل هایوم» دلیل لغو این سفر نزدیکی تازه حماس به عربستان سعودی بوده است. خالد مشعل در قطر اقامت دارد و عربستان سعودی نیز رقیب ایران در سیاست منطقه‌ای است.
 تلاش‌براي قيام عليه حماس
با اين حال خالد مشعل،رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با تأکید بر تلاش این جنبش برای برقراری روابط خوب با همه کشورهای عربی و اسلامی اعلام کرد: مقاومت تا پایان اشغالگری و شهرک سازی اسرائیل ادامه خواهد یافت . به گزارش شبکه العالم، "خالد مشعل" در مصاحبه با سایت خبری "العربی الجدید" گفت : حماس برای حل مسئله فلسطین خواهان برقراری روابط خوب با همه کشورهای عربی و اسلامی است. مشعل روابط حماس و ایران را تاریخی توصیف کرد و افزود : روابط تاریخی حماس و ایران همچنان ادامه دارد هر چند در سال های گذشته به علت اختلاف درباره بحران سوریه فرازو نشیب‌هایی داشته است . رئیس دفتر سیاسی حماس اعلام کرد: روابط حماس با عربستان نیز قدیمی است .  ما اواخر ماه رمضان به عربستان سفر کردیم و ابهاماتی را که وجود داشت ، برطرف کردیم و برای بازکردن صفحه ای جدید در روابط دو جانبه تلاش می کنیم. مشعل اظهار داشت: من به صراحت می گویم که برخی طرف ها تلاش کردند که مشکلات غزه حل نشود تا فلسطینی ها علیه حماس قیام کنند ولی سرانجام فهمیدند که حماس از پشتوانه مردمی برخوردار است و نمی توانند کاری از پیش ببرند .

«ندا» به آغوش بزرگان پناه برد

ندا يا همان نسل دوم اصلاحات از زماني كه روي كار آمد هياهوي فراواني را وارد عرصه سياسي ايران كرد. ندا با رياست صادق خرازي رويكردي در ابتدا از خود نشان داد كه اغلب اصلاح‌طلبان مواضع سختي در قبال اين حزب گرفتند و با رويه اين حزب تازه تاسيس مخالفت كردند. رويكردها و رويه اين حزب نه تنها عامل حاشيه‌ساز نبود، بلكه اظهارات مسئولان آن نيز سبب شد تا آشفتگي‌هايي در عالم سياسي ايران به وجود آيد. براي مثال صادق خرازی مؤسس حزب ندای ایرانیان، در مصاحبه با هفته نامه مثلث گفته بود: «كساني را يادم هست كه در دوراني كه سفير بودم با خارجي‌ها مذاكره مي‌كردند و به دشمن گرا مي‌دادند. من آنها را به عنوان اصلاح‌طلب قبول ندارم، ليست‌شان را هم دارم و اگر قرار باشد، روزي به مردم ارائه خواهم داد».
این اظهارات پس از چندی به تیتر یک روزنامه جوان تبدیل و پس از آن، این سخنان در هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا با واکنش هایی همراه شد. این اظهارات به خصوص در میان اصلاح طلبان با واکنش‌های تندی روبه رو شد.
در همین راستا، احمدپورنجاتی، نماینده اصلاح طلب مردم تهران در مجلس ششم در واکنش به سخنان خرازی در پست فیس بوکی خود نوشت: شوخی با یک فقره «آقا صادق» که این روزها توی بورس سرسره‌بازی روی پوست خربزه «اونا»ست!»همچنین عبدا... رمضان‌زاده، فعال سیاسی اصلاح طلب طی مطلبی در صفحه فیس‌بوکش نوشت: «به نظر شما لیست دیپلمات‌های قاچاقچی نسخ خطی کتاب های قدیمی در جیب کیست؟!».
در ادامه محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور دولت اصلاحات نيز واكنش‌نشان داد و در صفحه شخصی فیس‌بوکش نوشت: «صادق خرازی در ادامه حرف‌های شیرین و متناقضش گفته لیست اصلاح طلبانی را که به دشمن گرا می‌دادند، در جیبش دارد. از این شیرین زدن ها قبلا هم در گفته‌هایشان بود.
 كي‌بود،كي بود،من نبودم
 اين پايان ماجرا نبود و صادق خرازی در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد، سخنانش را تقطیع و تیتر یک هفته نامه مثلث را تحریف شده خوانده و توضیح داده که چرا برخي دوستان اصلاح‌طلب پس از بازنشر تقطيع‌شده با تيتر تحريف شده مصاحبه ام با روزنامه جوان، فرياد وااصلاحاتا سر دادند؟ چرا در اين 10 روز به اين كشف و شهود نرسيده بودند كه هدف من خيانتكار نشان دادن اصلاح‌طلبان بود؟! و چرا صبر كردند تا جوان اين ‌طور تيتر بزند و آنها تازه فهميدند كه منظور من چه بوده است؟ چرا در زمین رسانه های اصولگرا بازی می خورند.
 پناه درآغوش بزرگان
 حال بعد از اين همه هياهو پژمان گرامی، رئیس کمیته اطلاع رسانی حزب ندای ایرانیان مدعي است: اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در هفته جاری با آقایان هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و محمدرضا عارف دیدار خواهند کرد و این دیدار در ادامه دیدارهایی است که با شخصیت ها و مسئولان انجام گرفته مثل دیدارهایی که اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان پیش از این با آقایان خاتمی و سید حسن خمینی داشته اند. وی همچنین بیان کرد: نیاز به استفاده از چهره های ملی و مشورت با آنان دیده می‌شود و این دیدارهای اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان برای مشورت گرفتن از بزرگان و استفاده از نظرات آن‌هاست است که در همه احزاب یک کار مرسوم به حساب می آید. با وجود اينكه آنها مدعي‌هستند براي مشورت گرفتن  به حضور مقامات سياسي ايران مي‌روند، ولي برخي معتقدند آنها براي حواشي كه در طول چند مدت اخير برايشان ايجاد شده و براي آرام كردن جو سياسي عليه ‌آنها به چهره‌هايي مانند
 آيت ا... هاشمي‌رفسنجاني و ناطق نوري پناه برده‌اند.
 هاشمي تهران را ترك كرد
 البته ناگفته نماند با وجود اينكه ندا مدعي ديدار با آيت ا... هاشمي رفسنجااني شده است، مدیر کل روابط عمومی و تبلیغات مجمع تشخیص مصلحت نظام از سفر آیت ا... هاشمی رفسنجانی به مشهد مقدس خبرداد و گفت: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ديروز برای زیارت مضجع شریف هشتمین امام شیعیان حضرت علی ابن موسی‌الرضا(ع) به مشهد مقدس عازم شد.
رضا سلیمانی در گفت و گوي خبری با جماران، با اشاره به سفر آیت ا... هاشمی رفسنجانی به مشهد مقدس، اظهار کرد: این سفر معمولا هرساله همزمان با ایام ولادت با سعادت امام رضا(ع) انجام می شود که امسال هم طبق سنوات گذشته عصر ديروز این سفر انجام شد و تا 4 روز آینده به طول خواهد انجامید. بايد منتظر ماند و ديد كه مسئولان حزب ندا كه يد طولايي در رد اظهارات خود دارند اين ديدارها را نيز در صورت كنسل شدن، تكذيب‌خواهند كرد ياخير!

** آرمان

ناگفته‌های «ظریف» از وزارت تا پرونده هسته‌ای
 
شاید تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1392 کسی از مردم عادی، محمدجواد ظریف را نمی‌شناخت و شناخت عمده سیاسیون از وی هم برمی‌گشت به دوران مسئولیتش در سازمان ملل؛ اما با روی کار آمدن دولت روحانی و معرفی وی به عنوان وزیر امور خارجه نگاه بسیاری از افراد به ظریف دقیق‌تر شد. نطق محکم وی در مجلس و پاسخ‌های مستدل وی به نمایندگان که بعضا همراه با آیاتی از کلام‌ا... مجید و احادیث اهل‌بیت(ع) همراه بود، در جلسه رأی اعتماد کابینه، توجه‌ها را به سمت وزیر پیشنهادی برای پست وزارت امور خارجه بیشتر جلب کرد. محمدجواد ظریف گویا در پیشبرد اهداف مورد نظر جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماسی از همان ابتدا حساب ویژه‌ای روی خبرنگاران و رسانه‌ها بویژه در فضای مجازی باز کرده بود. این موضوع باعث شده بود وی تا چندین ماه ابتدایی دوران وزارتش بر خلاف رویه گذشتگان به صورت تلفنی پاسخگوی خبرنگاران باشد و از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی نیز به خوبی استفاده کند؛ در حقیقت وزیر امور خارجه کشورمان از آنجا که بر اهمیت دیپلماسی رسانه‌ای به خوبی واقف است، توانست از این حوزه بهترین استفاده را در جهت پیشبرد اهداف وزارت امور خارجه انجام دهد. او اکنون برخلاف ماه‌های پیش وقت آزاد بیشتری دارد بنابراین ترجیح می‌دهد پای صحبت‌های اهالی رسانه بنشیند. ظریف در گفت‌وگو با جماران به پرسشهایی پاسخ داد که در ادامه آمده است:

  ریسک می‌کنم
وزیر خارجه در پاسخ به این سوال که در چه اموری ریسک می‌کنید، گفت: برای تصمیم‌گیری درست حاضرم خطر کنم.  درست است که در خیلی از موارد ریسک پذیر هستم، اما نه به قیمت منافع ملی، من برای موفق شدن، حتی در مواردی که خیلی خودم هم راحت نیستم، ریسک‌پذیرم. محمدجواد ظریف در واکنش به اینکه وقتی که آقای روحانی، رئیس‌جمهور مسئولیت پرونده هسته‌ای را پیش از برگشت از اولین سفرشان به نیویورک به شما سپردند چه احساسی داشتید، افزود: دکتر روحانی خیلی قبل از مکالمه تلفنی‌شان با آقای اوباما و حتی قبل از قبول مسئولیت وزارت خارجه، طی حکمی مسئولیت این پرونده را به من واگذار کردند. اگر خاطرتان باشد گفت‌وگوی تلفنی آقای دکتر روحانی و باراک اوباما در مسیر برگشت به تهران اتفاق افتاد، درصورتی که مذاکرات من با آقای جان کری و 1+5 قبلا تصویب شده بود و همچنین رشته تحصیلی من در همین راستا است برای دانشجویانم در کلاس درس توضیحاتی درباره پرونده هسته‌ای می‌دادم...

وزیر خارجه کشورمان ادامه داد: رشته تحصیلی من در همین راستاست، برای دانشجویانم در کلاس درس توضیحاتی درباره پرونده هسته‌ای می‌دادم لذا ناآشنا با پیچیدگی این کار نبودم و می‌دانستم که در چه وادی خطرناکی وارد شده‌ام. محمدجواد ظریف افزود: من حتی برای پذیرش کار وزارت خارجه هم زیاد تمایلی نداشتم، اما به من اصرار کردند که اگر الان مسئولیت را نپذیرید، شاید نتوانید پاسخ بدهید. آن وقت که همه باید روز قیامت پاسخ بدهند، که چرا از مختصر توانایی‌تان که دیگران فکر می‌کردند در شما هست در جهت منافع مردم استفاده نکردید. وی در مورد افزایش آمد و شد‌ها به کشور بعد از توافقی که صورت گرفت، توضیح داد: آنچه همه طرف‌های مذاکره اعتقاد دارند و بیش از هر چیز می‌تواند باعث تضمین این توافق شود، این است که منافع گسترده‌ای از اجرای این توافق هم برای جمهوری اسلامی ایران و هم برای سایر کنش گران مهم این عرصه ایجاد می‌شود و لذا روابط اقتصادی گسترده، یکی از حوزه‌هایی است که می‌تواند به پیدایش اعتماد منجر شود تا طرفین مطمئن شوند که با این حجم روابط برای هر یک از طرفین، خارج شدن از توافق مقرون به صرفه نیست.

ظریف تاکید کرد: اگر شما به وضعیت کنونی نگاه کنید برای طرف مقابل فشار آوردن به جمهوری اسلامی ایران هیچ هزینه‌ای ندارد به خاطر اینکه هیچ منفعتی در جمهوری اسلامی ایران دیده نمی‌شود. همین طور برای جمهوری اسلامی ایران، چون هیچ ارتباطی با کشورهای غربی تقریبا از نظر اقتصادی ندارد هزینه بسیار کم است. این واقعیت باید ایجاد بشود که با ایجاد یک ارتباط متقابل بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل شرایط به گونه‌ای شود که طرفین احساس کنند برایشان مقرون به صرفه است به توافقی که کردند متعهد بمانند و از آن تخطی نکنند. وی در مورد بازگشایی سفارت انگلیس هم تصریح کرد: ما از ابتدا گفت‌وگوهایی داشتیم و تصمیم گرفتیم که کاردار غیرمقیم تبادل کنیم و الآن تقریبا بیش از یک سال است که کاردار غیرمقیم داریم. مرحله بعدی بازگشایی سفارت‌هاست و مرحله بعدی هم ارتقای روابط. ما بر اساس احترام متقابل و بر اساس مقررات کشور این مسیر را طی می‌کنیم. وی مهم‌ترین کاری که باید پس از پرونده توافق هسته‌ای پیگیری شود را توسعه روابط با همسایگان دانست. وزیر خارجه کشورمان در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: در جریان این مذاکرات، فهمیدم که اگر این مردم نبودند، اگر این مردم مقاومت نمی‌کردند، اگر آنها حمایت نمی‌کردند و بیش از همه اگر لطف خدا نبود؛ هیچ کدام‌مان به هیچ جایی نمی‌توانستیم برسیم. ظریف در پاسخ به اینکه در جریان مذاکرات وقتی کاریکاتورهایتان را در مجلات مختلف با آن شکل و شمایل می‌دیدید، چه حسی به شما دست می‌داد؟ گفت: من اصولا از اینکه مردم دستم بیندازند، خوشحال می‌شوم. کاریکاتورهایی که از من کشیده اند را نگه می‌دارم. وی در مورد واکنشی که یکی از منتقدان در مجلس و از اعضای جبهه پایداری داشت و بر سر او داد کشید، اظهار داشت: فکر نمی‌کنم آن نماینده قصد توهین داشت ولی خب این برداشت برای خیلی‌ها ایجاد شد که این اتفاق افتاد ولی هرچه بود گذشت، این گونه مذاکرات حساس است، آدم باید یک مقدار تحملش را بالا ببرد.بعضی وقت‌ها از پذیرش مسئولیت وزارت پیشمان شده‌ام.

قمه‌کشی 50 نفره در پارک تهران!
 
گروهي از اراذل و اوباش كه اقدام به رعب و وحشت در يكي از پارك‌هاي شهر تهران كرده بودند با حضور پليس در محل متفرق شده و ۱۰ تن از آنان نيز دستگير شدند. به گزارش باشگاه خبرنگاران، در راستاي اجراي طرح امنيت و آرامش در محلات پايتخت كه بر اساس درخواست‌هاي شهروندان و با هدف پاسخگوئي به مطالبات بحق شهروندان و نيازهاي مردم صورت مي‌گيرد، ساعت 1 بامداد ۲۶مردادماه ماموران كلانتري ۱۱۰ شهدا حين گشتزني در سطح حوزه استحفاظي بودند كه در پي اعلام مركز فوريت‌هاي پليسي ۱۱۰ تهران بزرگ مبي بر درگيري دسته جمعي و قمه كشي و تجمع اراذل و اوباش در خيابان پاسدار گمنام پارك هفت تير بلافاصله سه اكيپ از ماموران تخصصي اين يگان با توجه به اهميت موضوع به محل اعزام شدند.

ماموران به محض ورود به پارك مشاهده نمودند تعداد حدود ۵۰ نفراز اراذل و اوباش در وسط پارك جمع شده‌اند و همه بلا استثنا قمه و چاقو و چوب به دست دارند كه با توجه به زياد بودن تعدادشان و از آنجاييكه اقدام به عربده كشي کرده  و هياهو در پارك به راه انداخته بودند، ماموران با هماهنگي مركز پيام كلانتري نسبت به دستگيري نفرات اقدام كردند. باتوجه به وضعيت موجود ابتدا تعداد ۲تير هوايي با اسلحه سازماني شليك كردند كه همه نفرات متفرق و اقدام به فرار نمودند كه ماموران ضمن تعقيب وگريز نفرات به صورت پياده موفق شدند تعداد ۳نفر با اسامي حميد معروف به حميد افغان، فرخ و احسان را درمحل دستگير كنند و يك كارد سلاخي از حميد افغان كه بركمرش بود كشف گرديد. ماموران يكي از اراذل اوباش به نام عادل كه قمه يك متري در دست داشت و با ديدن مامورين قمه را به زمين پرت كرده و متواري شد را دستگير و در ادامه افرادي به نامهاي كرامت، پيمان و افراد شرور ديگر به هويت اصغر، احسان حيدر، داريوش و خليل كه در درگيري حضور داشتند، شناسايي، دستگير و به كلانتري منتقل شدند. در حين انتقال نيز تعدادي از شهروندان كه در محل جمع شده بودند از حضور پليس و دستگيري نفرات با توجه به ايجاد ناامني در محل تقدير و تشكر نمودند.

ماجراي پيش‌خريد كودك!
 
روز گذشته مديركل اجتماعي وزارت كشور به جمعيت ۱۸ ميليوني ساكن در سكونت‌گاه‌هاي غيررسمي در كشور اشاره كرد. اين اظهارنظر بحراني بودن وضعيت حاشيه‌نشيني را به خوبي نشان مي‌دهد. اما زماني قضيه جدي‌تر مي‌شود كه اظهارنظر معاون توسعه روستايي و مناطق محروم رياست‌جمهوري را مبني بر اينكه نپرداختن به خدمات عمراني و زيرساختي روستاها سبب مهاجرت به شهرها و گسترش حاشيه‌نشيني مي‌شود، مي‌شنويم.

حاشيه‌نشين‌ها افرادي هستند كه به دليل عوامل رانش زادگاه خود و كمتر به دليل عوامل جاذب شهري، زادگاه خويش را ترك مي‌كنند و به شهر‌ها روي مي‌آورند. آنها به دليل ​ تطبيق نيافتن با محيط شهري از يك سو و بر اثر عوامل پس‌ران شهري از سوي ديگر از محيط شهري پس زده مي‌شوند و به تدريج در كانون‌هاي به هم پيوسته يا جدا از يكديگر در قسمت‌هايي از شهر سكني مي‌گزينند به صورتي كه محل سكونت و نوع مسكن آنها با محل سكونت متعارف شهري مغاير بوده و مالكيت آنها غالبا غصبي است و همچنين اين افراد از نظر وضع فرهنگي و اقتصادي ​ با جمعيت شهري تمايز دارند.

 آمارهايي كه واقعي و ترسناك هستند
جلسه كارگروه اجتماعي استان تهران ماهي يك‌بار يا هر ۴۵ روز يك‌بار با حضور اعضاي جلسه كه بيش از ۲۵ تا ۳۰ نفر هستند، تشكيل مي‌شود. گاهي مصوباتي دارد و گاهي هم بدون مصوبه و تنها با بحث و گفت‌وگو به پايان مي‌رسد. در آخرين جلسه اين كارگروه نيمي از اعضاي جلسه نبودند؛ از مديركل ارشاد گرفته تا معاون اجتماعي استاندار اما رضا محبوبي مديركل اجتماعي وزارت كشور ميهمان ويژه اين جلسه بود. مديركل اجتماعي وزارت كشور به جمعيت ۱۸ ميليوني ساكن در سكونت‌گاه‌هاي غيررسمي در كشور اشاره كرد و گفت: اين آمارها واقعا نگران‌كننده است. من نمي‌توانم بسياري از آمارها را ارائه كنم چون خبرنگار در جلسه حضور دارد اما آمار يك ميليون و ۳۵۰ هزار نفري مصرف‌كنندگان الكل در جامعه غيرواقعي نيست. رضا محبوبي افزود: در تهران و اصفهان ما با كاهش سرمايه‌هاي اجتماعي روبه‌رو هستيم كه البته براي ساير استان‌ها همچنين است كه پارامترهاي ارزيابي اين كاهش، شامل خدمات‌رساني، اعتماد سازماني، وجود عدالت، وظيفه‌شناسي، احساس امنيت، صيانت خانواده و غيره بوده است. در ادامه اين جلسه آقاي دكتر چيت‌چيان استاد دانشگاه، طرحي را به استانداري ارائه كرد و گفت: اين طرح ۹ جلد كتاب بوده و وضعيت مناطق حاشيه استان تهران را ترسيم كرده است. بنده خودم چند شب در ميان كارتن‌خوابها زندگي كردم تا توانستم اين طرح را تدوين كنم. شما يك سري به منطقه ۱۲ تهران بزنيد كه ۱۳ محله دارد از محله اودلاجان تا دروازه غار. متاسفانه در اين محلات شاهد خريد و فروش بچه بودم. آنقدر وضعيت بحراني است كه بچه را در شكم مادر يك ميليون و ۷۵۰ هزار تومان پيش‌خريد مي‌كنند. به گزارش مهر، در ادامه جلسه لطفي‌نژاد، مديركل رفاه و كار استان تهران با ارائه آماري گفت: 15/2 ميليون كارگر در تهران داريم كه مي‌شود ۶ ميليون جمعيت كارگري كه با وضعيت نظام بانكي نبايد انتظار توليد و اشتغال داشت. آمارهاي ۶۸ بنگاه كاريابي تهران نشان مي‌دهد كه ۳۰ هزار فرصت شغلي داريم اما ۱۰ هزار نفر علاقه به كار دارند.

 حاشيه‌نشين شدن روستاييان در شهرها
معاون توسعه روستايي و مناطق محروم رياست‌جمهوري با طرح اين پرسش كه اگر در روستاها صرفا به خدمات عمراني و زيرساختي بپردازيم، سرنوشت‌شان چه مي‌شود، گفت: اين مساله تا به حال سبب مهاجرت روستاييان به شهرها و حاشيه‌نشيني شده است و اين حاشيه‌نشيني نيز سبب مشكلات و معضلات فراوان اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي براي كشور شده است. براي حاشيه‌نشيني نمي‌توانيم هيچ اثر مثبتي مترتب باشيم چرا كه در ساخت‌وساز و هم در رفتار نظم‌پذير و قانون‌پذير نيستند و هم از طرفي قانون‌گريزند، اما اگر به روستاها توجه كنيم، سبب رشد اقتصادي و توسعه فرهنگي كشور خواهيم شد. به گزارش ايلنا، ابوالفضل رضوي با طرح پرسش ديگري مبني بر اينكه چگونه بايد به روستاها توجه كرد و اينكه آيا روستا را بايد با سرمايه‌گذاري دولت به توسعه رساند يا روستا و روستايي را با مشاركت مردم و ايجاد تسهيلات و حمايت‌هاي قانوني توسعه داد، گفت: فكر نمي‌كنم در دنيا، تفكري از اين موضوع حمايت داشته باشد كه دولت راسا اقدام به توسعه روستاها كند، زيرا بزرگ شدن دولت را در پي دارد و از طرف ديگر با بزرگ شدن دولت، حق مردم ضايع مي‌شود و هزينه تحميلي بر مردم افزايش مي‌يابد. پس هيچ چاره‌اي نداريم، جز اينكه بگوييم دولت بايد يك تسهيل‌گر و حامي خوب براي توسعه روستاها باشد.

** ایران

سرنوشت خانه مدرس به کجا رسید؟

شاید ‌آن روز که یکی از سرمایه‌داران بزرگ و سرشناس تهران حاضر شد این خانه را بخرد و مرمت کند، خیلی‌ها در اداره میراث فرهنگی پنداشتند که بالاخره پرونده جنجالی خانه مدرس بسته خواهد شد.

پس از معرفی خانه نصیرالدوله بدر به عنوان خانه مدرس و اختصاص همه بودجه خرید خانه مدرس به این خانه، بخشی از خانه مدرس که طبق گفته «محسن مدرس»، نوه پسری سید حسن مدرس، محل سکونت و اندرونی او بوده است در سال 1386 تخریب شد. اما بخش غربی خانه یا همان بیرونی که طی هفتاد سال اخیر دچار تغییرات فراوان و گاه پیچیده شده است، در مالکیت خانواده کتابچی باقی ماند. شکایت این خانواده به مراجع مختلف برای خرید خانه مدرس به جایی نرسید و این خانه حتی در فهرست آثار ملی نیز ثبت نشد. این در حالی است که در 31 خردادماه سال 1381 مدیرکل وقت میراث فرهنگی استان تهران که نقش عمده‌ای در الحاق خانه نصیرالدوله به پرونده خانه مدرس داشت، در نامه‌ای به رئیس سازمان میراث فرهنگی، خواهان ثبت فوری و خارج از نوبت خانه مدرس شده بود. این خواسته پس از 13 سال هنوز تحقق نیافته است.

در تمام این مدت، رسانه‌ها پیگیر پرونده خانه مدرس بودند و در چند نوبت بازدیدهای دسته جمعی از این خانه را سامان دادند. آخرین بازدید، در خلال جمعه گردی‌های سال گذشته احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران بود که با همراهی خبرنگاران و تعدادی از مسئولان سازمان میراث فرهنگی صورت گرفت. از آن پس، مسجد جامعی نقش فعال‌تری در پیگیری وضعیت خانه مدرس عهده‌دار شد تا اینکه سال گذشته پس از رایزنی‌هایی میان اداره میراث فرهنگی استان تهران و یکی از سرمایه‌داران سرشناس، خانه مدرس با هدف ایجاد دارالقرآن و موزه خریداری شد.

احمد رضا حشمتی که طراحی و نظارت بر پروژه مرمت خانه مدرس را برعهده دارد، می‌گوید که مرمت خانه از اسفندماه سال گذشته آغاز شده و اکنون در مراحل پایانی است. او تأکید دارد که در شهریورماه جاری می‌توان شاهد بهره‌برداری از خانه مدرس بود. بدین ترتیب، خانه‌ای که دولت جمهوری اسلامی 11میلیارد و 500 میلیون ریال برای خرید و مرمت آن تخصیص داده بود، درنهایت به همت بخش خصوصی خریداری شد؛ آن هم پس از تخریب نیمی از آن! 

بازار داغ وام‌های یک‌روزه

این شرکت‌ها وام مورد نظر را با نرخ سود 30 درصد به متقاضیان پرداخت می‌کنند بر اساس گزارش توسعه مالی بانک جهانی در سال 2014، ایرانی‌ها رتبه نخست وام‌گیرندگی را داشته‌اند رئیس کل بانک مرکزی بارها به مردم هشدار داده است فعالیت شرکت‌های مشاوره وام بانکی به هیچ عنوان مورد تأیید بانک مرکزی نیست و مردم نباید فریب این شرکت‌ها را بخورند

نیم نگاه

این شرکت‌ها وام مورد نظر را با نرخ سود 30 درصد به متقاضیان پرداخت می‌کنند
سخت‌گیری بانک‌ها برای پرداخت وام به متقاضیان زمینه فعالیت شرکت‌های خصوصی پرداخت‌کننده وام را مهیا کرده است
بر اساس گزارش توسعه مالی بانک جهانی در سال 2014، ایرانی‌ها رتبه نخست وام‌گیرندگی را داشته‌اند
رئیس کل بانک مرکزی بارها به مردم هشدار داده است فعالیت شرکت‌های مشاوره وام بانکی به هیچ عنوان مورد تأیید بانک مرکزی نیست و مردم نباید فریب این شرکت‌ها را بخورند

گروه اقتصادی این روزها سخت‌گیری بانک‌ها برای پرداخت وام به متقاضیان، زمینه فعالیت شرکت‌های خصوصی پرداخت‌کننده وام را مهیا کرده است. به طوری که علاوه بر صفحات نیازمندی‌های روزنامه‌ها، آگهی‌های آنها روی دیوارهای سطح شهر به وفور دیده می‌شود.
گزارش نهادهای بین‌المللی نشان می‌دهد، ایرانی‌ها در دریافت وام و قرض از تمام کشورها سبقت گرفته‌اند و همین خصلت باعث شده است تا برخی از شرکت‌ها از نیاز بالای خانوارهای ایرانی برای تأمین نیازهای خود از طریق وام سوء‌استفاده کنند و با دریافت سودهای بالا پول کلانی به جیب بزنند. بر اساس گزارش توسعه مالی بانک جهانی در سال 2014، ایرانی‌ها رتبه نخست وام گیرندگی (شاخص کل)، رتبه نخست وام گیرندگی از مؤسسات مالی، رتبه 2 وام یا قرض گیرندگی از صاحب کار، رتبه ۶ قرض گیرندگی از خانواده و دوستان و رتبه 28 وام گیرندگی از اشخاص خصوصی را داشته‌اند.
اما با وجود کسب این رتبه‌های حیرت آور میان کشورها، همچنان ایرانی‌ها در دریافت وام از بانک‌های مجاز کشور با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستند، چراکه اغلب بانک‌ها ترجیح می‌دهند به جای تقبل دردسرهای پرداخت وام‌های خرد، سود انتظاری خود را با پرداخت چند فقره وام کلان به دست آورند.  این درحالی است که هرچه به سختگیری بانک‌ها برای پرداخت وام افزوده می‌شود، جولان شرکت‌های خصوصی که هیچ‌گونه نظارتی روی آنها نیست، بیشتر می‌شود.

پرداخت وام در یک ساعت!
برهمین اساس هرروز بر تعداد شرکت‌های خصوصی که اقدام به پرداخت وام می‌کنند اضافه می‌شود و انواع و اقسام شرکت‌هایی که سود را در فعالیت‌های بانکی و پرداخت وام دیده‌اند، طی سال‌های اخیر شکل گرفته‌اند. به طوری که تعدادی از شرکت‌ها به عنوان کارچاق کن فعالیت می‌کنند و از طریق سند ملکی یا خودرو  و با استفاده از روابط برای متقاضیان وام دریافت می‌کنند و برخی از شرکت‌ها نیز خود رأساً به جای بانک نشسته‌اند و با دریافت سود‌های بالا اقدام به پرداخت وام می‌کنند.  برای اطلاع از جزئیات و نحوه پرداخت وام خصوصی با یکی از شرکت‌هایی که این روزها آگهی آن در سطح شهر دیده می‌شود، تماس می‌گیریم. در آگهی این شرکت با فونت درشت جمله«پرداخت وام به بازنشستگان و کارمندان دولت با چک» توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کند که البته همان‌طوری که در این آگهی درج شده مدت زمان پرداخت این وام تنها در یک ساعت انجام می‌شود.

اشغال بودن طولانی خط‌های تلفنی که در آگهی این شرکت درج شده نشان می‌دهد تعداد متقاضیان یا حداقل کنجکاوان این نوع وام خیلی زیاد است. سرانجام خانمی پاسخ تماس‌های مکرر ما را می‌دهد، اما از آنجا که تعداد زنگ‌های تلفن زیاد است تنها به گفتن چند جمله کوتاه بسنده می‌کند. بدین ترتیب پس از چند بار تماس از جزئیات و شرایط دریافت این وام مطلع می‌شویم.  براساس گفته‌های منشی این شرکت تنها کارکنان رسمی دولت که دارای دسته چک باشند می‌توانند از این وام استفاده کنند. همچنین 5 برابر خالص دریافتی هر کارمند شاغل و بازنشسته وام پرداخت می‌شود. یعنی در صورتی که فردی ماهانه یک میلیون تومان حقوق دریافت می‌کند، می‌تواند 5 میلیون تومان وام دریافت کند.
شرایط و مدارکی که برای دریافت این وام باید ارائه کرد نیز جای سؤال بسیاری دارد، چرا که تنها با ارائه چک(هرفقره چک به ازای دو قسط) و حکم کارگزینی کار تمام می‌شود و پس از امضای قرارداد در همان محل وام به متقاضی پرداخت می‌شود.  اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که این شرکت خصوصی که به گفته منشی یک سرمایه‌گذار خصوصی است، چگونه از این محل سود دریافت می‌کند. وقتی از منشی درباره نرخ سود این وام سؤال می‌کنیم، نرخ سود را ماهانه 5/2 درصد اعلام می‌کند که پس از اصرارهای فراوان سود سالانه را 30 درصد اعلام می‌کند. یعنی نرخ سودی که از شبکه بانکی بالاتر است. درواقع کمتر کسب و کاری در کشور وجود دارد که سالانه 30 درصد سود خالص داشته باشد.

نظارت بانک مرکزی الزامی است
براساس قوانین و مقررات هر شرکت و مؤسسه‌ای که در زمینه بازار پول و پرداخت تسهیلات فعالیت کند باید تحت نظارت بانک مرکزی باشد، این درحالی است که این گونه شرکت‌ها به دور از هرگونه نظارتی به فعالیت می‌پردازند.  به نظر می‌رسد پس از شکل‌گیری مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز که دردسرهای بسیاری برای نظام بانکی و اقتصاد ملی ایجاد کرده‌اند، اکنون نوبت به شرکت‌های مشاوره بانکی و مؤسسات خصوصی پرداخت‌کننده وام رسیده است که البته این نوع سوم هم بدون هیچ مجوزی اقدام به فعالیت می‌کنند.
ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی البته بارها به مردم هشدار داده است فعالیت شرکت‌های مشاوره وام بانکی به هیچ عنوان مورد تأیید بانک مرکزی نیست و مردم نباید فریب این شرکت‌ها را بخورند، اما با وجود این کماکان شرکت‌های مشاوره وام بانکی به فعالیت خود می‌پردازند و براحتی در روزنامه‌های کثیرالانتشار و سطح شهر تبلیغ می‌کنند.
این درحالی است که این شرکت‌ها بدون توجه به مقررات و قوانین به فعالیت خود ادامه می‌دهند و متأسفانه همواره کسانی نیز هستند که به دلیل نیاز به این شرکت‌ها مراجعه می‌کنند.

نگاه‌ها به جامعه پزشکی را با بدبینی آلوده نکنیم


یک بار دیگر سالروز تولد دانشمند حکیم و پزشک برجسته ایرانی ابوعلی سینا و یک بار دیگر روز پزشک، روزی که بهانه‌ای برای پاسداشت خدمات ارزنده جامعه پزشکی و فرصتی مناسب به منظور یادآوری جایگاه این قشر در جامعه است. تا از این مسیر قدری بیشتر با اهمیت حرفه پزشکی آشنا شویم؛ حرفه‌ای که نباید تنها به عنوان یک شغل به آن نگریست. تشخیص و درمان درد و کمک به بیماران برای التیام آلامشان، از حرفه پزشکی جایگاهی ساخته که شاید نتوان آن را با هیچ حرفه دیگری مقایسه کرد. روایات و احادیث اسلامی نیز حساسیت و اهمیت جایگاه و نقش پزشک و طبابت را به روشنی عیان می‌سازد؛ چنانکه در اسلام، علم پزشکی همتای علم دین، ارزشمند شمرده شده است.

امام جعفر صادق(ع) در حدیثی، مردمان را از سه گروه بی‌نیاز نمی‌دانند؛ ایشان می‌فرمایند: اهل هیچ سرزمینی از وجود سه طایفه بی‌نیاز نیستند و اگر آنها را نداشته باشند، سرگردان می‌شوند: فقیه دانشمند پرهیزکار، زمامدار نیکوکار و مورد اطاعت و پزشک ماهر و مورد اعتماد. نکته جالب در این فرمایش گهربار، اینکه فقیه، امور آخرتی مردمان را عهده‌دار است؛ زمامدار، امور دنیایی آنها را سر و سامان می‌بخشد و پزشک با تأمین سلامت جسمانی مردمان، آنها را برای انجام امور دنیوی و اخروی آماده و سلامت نگه می‌دارد.

این نگاه از دیروز تاریخ تا امروز در مورد جایگاه پزشکان صادق است؛ این گروه به علت ماهیت تخصص خویش و افزون بر آن با توجه به سوگند حرفه‌ای که یاد کرده‌اند، همواره نزد مردم به عنوان افرادی معتمد و راز دار یاد می‌شوند. طی قرن‌ها این جایگاه نه تنها محفوظ مانده که امروز اعتماد به پزشک، نقشی پر رنگ‌تر از گذشته در زندگی مردم دارد. در طول زمان، عموم پزشکان با رعایت اصول انسانی و اخلاقی و عمل به وظیفه، به اعتلای جایگاه پزشکی کمک شایانی کرده‌اند و بی‌انصافی است اگر با چشمانی بسته و بدتر از آن با عینک بدبینی به تاریخ این حرفه بنگریم و زحمات و خدمات جامعه پزشکی را نادیده بگیریم.

به شهادت تاریخ، پزشکان همواره خدمتگزار مردم بوده‌اند. البته مانند هر صنفی نقص‌ها و ضعف‌هایی در این گروه از جامعه نیز وجود دارد که هیچ پزشکی آن را کتمان نمی‌کند، اما راه حل، تلاش برای اصلاح و بهبود نقص است یا فریاد و پرخاش و هجمه غیر منصفانه؟ واقعیت این است که کار در هیچ حرفه‌ای مصون از خطا و اشتباه نیست و همه افرادی که در یک صنف و شغلی خاص مشغول خدمت به جامعه هستند نیز پاکدست و درستکار نیستند؛ اما بی‌انصافی و غیراخلاقی است که عملکرد نادرست عده‌ای را به پای درستکارانی بنویسیم که بی‌دریغ و متعهدانه، روز و شب در خدمتگزاری به مردم تلاش می‌کنند.

درباره پزشکان و مسائلی که پیرامون این گروه مطرح شده، اما بسیار قصه‌ها ساخته‌اند؛ از درآمدهای چند صد میلیونی یا حتی میلیاردی تا... اما بواقع چند درصد جامعه پزشکی از چنین رفاهی برخوردار است یا زندگی‌اش دستخوش حوادثی شده که خوراک خبری رسانه‌ها شود؟ واقعیت آن است که در سراسر جهان، پزشکان از سرمایه‌های ارزشمند اجتماعی و جزو نخبگان جامعه هستند؛ آیا عجیب نیست که جامعه‌ای با بی‌تدبیری، سرمایه‌هایش را براحتی از دست بدهد؟ شاید گروهی بگویند، هجمه به جامعه پزشکی با نیت نکوهش رفتار شماری از این جمعیت صورت می‌پذیرد؛ اما آنچه در پس این رفتار دیده می‌شود، تنها سقوط اخلاقی و زایش بی‌اعتمادی در جامعه است که تبعات آن گریبان همه را خواهد گرفت و اغلب زمانی به خود می‌آییم که برای بازگرداندن اعتماد دیر است و متحمل هزینه‌هایی سنگین شده‌ایم. فراموش نکنیم هجمه‌های گسترده و بی‌محابا به جامعه پزشکی، بی‌احترامی به تمام پزشکانی است که هر یک بارها و بارها وسیله‌ای بوده‌اند تا لطف خداوند از طریق ایشان، شامل حال عزیزان‌مان شود، درد و بیماری از تن‌شان دور گردد و لبخند شیرین عافیت بر لبان‌شان بنشیند.

همچنین به یاد داشته باشیم، جامعه پزشکی ایران، طبیبان مجرب و حاذقی دارد که آوازه‌ای جهانی دارند. زنان و مردان گرانقدری که نه تنها موجب فخر و مباهات ایرانیان که مورد احترام هر انسانی هستند.

نتیجه آنکه بر یکایک ما فرض است که نگاه‌ها به جامعه پزشکی را با بدبینی آلوده نکنیم و رابطه بیمار و پزشک را که لازمه‌اش حفظ اعتماد بیمار به پزشک است با شایعه پراکنی و هجمه‌های ناجوانمردانه خدشه دار نسازیم. چنین باد.

** شرق

ناگفته‌هاي احمدي‌مقدم از احمدي‌نژاد

گروه سیاست، مهسا جزینی: «در فتنه هیچ روزی این‌قدر به من سخت نگذشت که در ایام مبارک رمضان در شهریور ماه گذشت. واقعا سخت بود. دوستان خودی می‌آمدند و می‌گفتند چرا این کارها را می‌کنید؟ وقتی می‌گفتیم ما این کارها را نمی‌کنیم، باور نمی‌کردند. به‌قدری جو شدید بود که کسی نمی‌توانست انکار کند. هر جا افطاری می‌رفتیم، کلی سؤال‌پیچ‌مان می‌کردند، وقتی جواب می‌دادیم، پوزخند می‌زدند و متوجه می‌شدیم حزب‌اللهی‌ها هم حرف‌مان را باور نمی‌کنند و فکر می‌کردند، داریم لاپوشانی می‌کنیم». این بخشی از گفت‌و‌گوی طولانی فرمانده سابق نیروی انتظامی با نشریه «رمز ‌عبور» متعلق به «کاوه اشتهاردی»، مدیرمسئول سابق روزنامه ایران و از نزدیکان «احمدی‌نژاد» است كه توسط خبرگزاري «فارس» هم بازنشر شده است. رمز عبور در دوران «احمدی‌نژاد» به عنوان ضمیمه روزنامه دولت منتشر می‌شد و یک‌بار هم پیش از عید امسال به علت انتشار مطلبی با عنوان «ناگفته‌های حصر» توقیف شد.

سردار «احمدی‌مقدم»، فرمانده نيروي انتظامي وقت که هربار خاطره‌ای از ٨٨ رو می‌کند، در این گفت‌و‌گو از نقش «احمدی‌نژاد» در ماجراهای آن سال گفته است. ناگفته‌های فرمانده سابق نیروی انتظامی از رئیس دولت سابق خواندنی است؛ مانند اینکه «احمدی‌نژاد» راه‌حل مشکلات نظام را اخراج نخبگان می‌دانسته یا اینکه به فرمانده نیروی انتظامی دستور می‌دهد رئیس‌جمهوری پیش از خود را دستگیر کند. احمدي‌مقدم، پیش‌تر هم در گفت‌و‌گو با «ایسنا»، «سعید مرتضوی» را مقصر ماجرای کهریزک دانسته و گفته بود: «در حادثه کهریزک من مخالفتم را به صراحت اعلام کردم و گفتم آنجا مکان خطرناکی است، اما مرتضوی اصرار داشت این افراد دستگیرشده چاقو، قمه و زنجیر دارند و اراذل و اوباش محسوب می‌شوند، اما مخالفت ناجا ثبت شد». احمدي‌مقدم اسفند ٩٣ از سمت فرماندهي نيروي انتظامي منفك و اكنون مسئول ستاد پشتيباني مردمي يمن است.     
نخبگان را بیرون کنیم مشکلات نظام حل می‌شود
فرمانده سابق نیروی انتظامی در اين گفت‌وگو از تصورات پیروزی «احمدی‌نژاد» پیش از انتخابات گفته است: «خودش را از پیش برنده می‌دانست. حتی به من گفته بود تلاش کنید خاتمی به میدان بیاید و یک بار برای همیشه پرونده‌اش جمع شود و برود پی کارش. نظرش این بود آنها باید یک بار شکست بخورند، تمام شوند و بروند. گفتم آقای احمدی‌نژاد انتخابات پیش‌رویمان پرچالش است. اول اینها را رقیب نمی‌دانست و باور نداشت... اما بعد دید قضیه دارد اوج می‌گیرد و خودش هیچ کاری نکرده است».
درباره شخصیت رئیس سابق دولت هم گفته است: «آدمی چالشی بود و حداقل دو جور شکاف درست کرده که یکی‌اش شکاف نخبه- توده بود. از اول هم اعتقادی به نخبگان خاص نداشت و بارها به من گفته بود اینها دو هزار نفرند که اگر بیرونشان کنیم، مشکلات نظام حل می‌شود. این کار را هم کرده بود و وزیر، معاون وزیر، استاندار و درشت‌ها را عوض کرده بود و می‌گفت اینها فرسوده و پوسیده‌اند و باید عوض شوند. بعد از سال ٨٨ و در دور دوم نگاهش عوض شد. دقیقا خاطرم نیست چه سالی بود، ولی بعد از ٨٨ بود با او که صحبت می‌کردم، متوجه شدم خیلی تغییر کرده است. آن سال‌ها به من می‌گفت اگر آن دوهزار نفر را بریزیم بیرون، بالا شهری‌ها، دانشگاهی‌ها و تریبون‌دارها همیشه از این حرف‌ها می‌زنند، باید ببینیم مردم چه می‌گویند، از دور دوم به بعد می‌گفت رأی در روستا و شهرستان است، ولی آنکه اثر می‌گذارد و بوق و بلندگو دارد، در تهران است». «احمدی‌مقدم» در ادامه می‌گوید: «از او پرسیدم چرا شما این‌قدر تغییر کرده‌ و دنبال هنرپیشه یا فلانی راه افتاده‌ای؟ چرا خطت را عوض کردی؟ گفت رأی را آنها می‌دهند، ولی کشور را اینها اداره می‌کنند و اداره کشور دست اینهاست. نمی‌توانیم اینها را نادیده بگیریم باید این‌طرف را هم در نظر بگیریم. درواقع تغییر راهبردی داشت. می‌خواست این شکاف را ترمیم کند، ولی کسی این را از ایشان نمی‌پذیرفت و دیگر تمام شده بود. دومین شکاف را با چپ‌ها داشت. همیشه تلاشش بر دوقطبی‌کردن بود. دوقطبی با چه کسانی؟ با همین‌ها، با نماد هاشمی- خاتمی مخصوصا هاشمی. مطرح‌کردن غارتگر، اشرافیت، اشرافیت سیاسی، فساد و... و بر این موضوع سوارشدن».
بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید
«احمدی‌مقدم» در ادامه به روز ٢٥ خرداد اشاره می‌کند و می‌گوید: «روز اول فتنه ٨٨ {احمدی‌نژاد} با آقای مشایی رفت مسکو و برگشت... از ساعت شش در دفترش جلسه بود. رفتم دیدم هیچ‌کس نیامده است و فقط من بودم. بعد از من، آقای حسین طائب رسید. قبل از آمدن آقای طائب، ایشان گفت: «چه خبر؟» گفتم: «خیابان‌ این جوری بود». گفت: «خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغال‌ها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید». گفتم: «مرد حسابی! چه می‌گویی؟ می‌روی مصاحبه و سخنرانی می‌کنی و می‌گویی خس‌وخاشاک و آت‌وآشغال. الان همه به خیابان‌ها ریخته‌اند و بحران است و نمی‌شود قضیه را به‌این‌سادگی جمع کرد و حالا می‌گویی بگیرید ببرید و تمام؟!» خیلی ناراحت و تند شدم و گفتم: «حالا اینها به کنار، برای چه می‌روی آنجا مشایی را با خودت می‌بری؟» پرسید: «چرا؟» گفتم: «علما نسبت به او موضع دارند و با این کارت، انگشت در چشم علما می‌کنی. چرا حالا که او را می‌بری وسط این فتنه، جلوی دوربین می‌بریش که همه او را ببینند؟ باید الان اوضاع را آرام کنیم و داری برعکس عمل می‌کنی».
نیروی انتظامی از همسایه فحش می‌خورد
«احمدی‌مقدم» از غافلگیری نیروی انتظامی و ضعف‌هایش در آن روزها  گفته است؛ شرایطی به تعبیر خودش سخت و خراب که عملیات جنگ روانی نیروی انتظامی در آن بی‌اثر بود:«شرایط بسیار سخت و جو خراب بود. روزهای اول بنده خداها به خانه‌شان هم که می‌رفتند همسایه‌ها به آنها فحش می‌دادند که شما، مردم را می‌زنید. این‌طور نبود که می‌گویید دست‌کم گرفتید، چون معلوم بود حلقه خارج و داخل به یک هم‌گرایی رسیده‌اند». فرمانده سابق نیروی انتظامی در ادامه گفته است: «البته بايد به نقطه ضعف‌مان اذعان کنم. خرداد ٨٢ و بسيج رسانه‌هاي لس‌آنجلسي خاطرتان هست که شبکه‌هاي ايراني عمليات را هدايت مي‌کردند و اتاق جنگ راه مي‌انداختند؟ کم‌کم اين استراتژي کنار رفت و سوخت. در سال ٨٨، فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي مثل فيس‌بوک، تویيتر و اسکايپ (Skype) که بعدا آمد، نقش مهمي داشتند. اصلا در نظام امثال فيس‌بوک و تویيتر را نشنيده بوديم و در اين باره توجيه نبوديم که اينها چگونه جمع مي‌شوند؟» او در ادامه گفته است:«سال ٨٨ مي‌ديديم آدمي جمع نمي‌شود و همه با هم مثل يک موج مي‌آيند. سؤال اين بود چگونه همه يکجا مي‌آمدند؟ هر چه تلاش مي‌کردي آدرس قلابي بدهي، کسي آدرس قلابي را نمي‌رفت. وقتي آدرس فرعي مي‌دادي، مي‌رفتي مي‌ديدي اين جنگ رواني اثري ندارد. نشان مي‌داد شبکه مطمئن‌تري دارند که پيام از آن شبکه مي‌آيد. وقتي پيامک مي‌داديم عده‌اي منحرف مي‌شدند، ولي اغلب منحرف نمي‌شدند. از فضاي مجازي غافل بوديم و نمي‌توانستيم وسعت کار را پيش‌بيني کنيم. فکر نمي‌کرديم مهدي هاشمي اتاق عمليات تخريب درست کند. به نظر ما تخريب‌هاي سال ٧٨ به دليل بي‌هنجاري‌ها بود نه طراحي‌ها، ولي در سال ٨٨ طراحي و برنامه‌ريزي‌شده بود».
رفتار شائبه‌آفرین
«احمدی‌مقدم» در این گفت‌وگو هم از «علی لاریجانی» نام برده و او را در آن روزها متهم به بازی دوگانه کرده است. واکنش «علی لاریجانی» را که از سوی اصولگرایان تندرو به ساکت فتنه ملقب شده مورد نقد قرار داده و گفته است: «آقای لاریجانی رفتارهای شائبه‌آفرین داشت، مثلا اجازه بدهید بروند فلان‌جا سخنرانی کنند یا چه اشکالی دارد در استادیوم آزادی جمع شوند؟... استدلال‌شان این بود که بد چیزی هم نشد. اگر این انتخابات ابطال شود، میرحسین به دلیل فتنه‌آفرینی‌اش و احمدی‌نژاد به خاطر رفتارهای سوءاش ردصلاحیت می‌شوند و هرکس رئیس‌جمهور شود، به نفع مملکت خواهد بود. از بین چه کسانی؟ سایر کاندیداهایی که باقی می‌مانند. کروبی، میرحسین و احمدی‌نژاد ردصلاحیت می‌شوند و این سه را اوت کنیم و رئیس‌جمهوری از بین باقی‌مانده‌ها انتخاب می‌شود. گفتیم این چه حرفی است که می‌زنید؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟ بعضی از دوستان خودی که با آن طرف هم نبودند، فکر می‌کردند الان فرصت خوبی است که از شر احمدی‌نژاد و بقیه با هم خلاص شوند. دعوای دوستانمان در مجلس با آقای لاریجانی از همین نقطه است، چون آقای لاریجانی با هر دو طرف موضع داشت».
سیم‌هایم با ناجا قطع نشده
درباره نقش وزارت اطلاعات در سال ٨٨ هم گفته است: «ضعفی که به وزارت اطلاعات وارد بود، این بود که شاکله وزارت اطلاعات جریان اصلاح‌طلب مثل عباس عبدی، حجاریان و دیگران از گذشته بود. در فتنه ٨٨ حس می‌کردیم کلیت وزارت اطلاعات دوستان بسیار خوبی هستند و مسئولان همراهی دارد، ولی در بدنه‌اش گرایش وجود دارد و اینها آن‌طور که شایسته و بایسته است در شناسایی فتنه و قطع سرانگشتان جریان عمل نمی‌کنند و توانایی وزارت بیش از اینهاست. شاید یک مقدار چنین گرایش‌های سیاسی در بدنه، وزارت اطلاعات را ناکارآمد می‌کرد تا بتواند از همه توانش استفاده کند. منظورم مدیریت میانی است. منظورمان رده‌های پایین که نیست. مقصودم کسانی است که هدایت پرونده دستشان است. چون متوجه می‌شدیم انحراف‌های اطلاعاتی داریم که بعضی‌ جاها که باید باشند نیستند، بعضی جاها هستند و اطلاعات غلط است، برخی جاها اخبار جلسات ما زودتر به آنها می‌رسد! نمی‌خواهم متهم کنم ولی به نظر می‌آمد در بدنه میانی وزارت اطلاعات از آن گرایش‌ها هنوز بودند. شاید اگر به دوستان بگویید قبول ندارند، ولی واقعیتی است. بسیاری از اطلاعاتی‌هایی که در ستاد موسوی بودند، به وزارت اطلاعات دسترسی داشتند. من چند ماه است از ناجا رفته‌ام، ولی رفقایم هنوز هستند و سیم‌هایم قطع نشده است. آن اطلاعاتی‌ها هم رفته بودند، ولی در این سه، چهار سال هنوز ارتباطاتشان را حفظ کرده‌اند. یکی از اعتراضات آقای احمدی‌نژاد به آقای اژه‌ای این بود که من گفتم این آدم‌ها را بریز بیرون، شما بیرون نریختی و محافظه‌کارانه برخورد کردی و در فتنه خودش را نشان داد. مدتی که سرپرست بود، تلاش کرد اینها را پاک‌سازی و حذف کند».
مداخله در انتخابات نهم
 او در بخشی از این گفت‌وگو هم نقبی به سال ٨٤ زده و گفته است: «یک بار به‌عنوان فرمانده نیروی انتظامی رفتم دیدن آقای خاتمی. انتخابات شده بود و آقای احمدی‌نژاد انتخاب شده بود ولی ایشان هنوز رئیس‌جمهوری بود و بدون اینکه حرفی بزنم و بی‌مقدمه دو موضوع را مطرح کرد که اولا از شما عذرخواهی می‌کنم، چون خدمت آقا رفتم و گلایه کردم چرا شما را به‌عنوان فرمانده نیروی انتظامی انتخاب کرده‌اند. دلیلش این است که شنیده بودم در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری مداخلات داشتید و این موضوع را به آقا عرض کردم. ایشان گفتند اشتباه می‌کنید آن کسی که شما می‌گویید آقای میراحمدی و ایشان احمدی‌مقدم است. قانع شدم. کمااینکه آقای هاشمی بابت انتخابات از من به دادسرای نظامی شکایت کرد. بعداً دادسرای نظامی به من منع پیگرد داد».
 آقای هاشمی زرنگی کرد
درباره سال‌های پایان جنگ هم گفته است: «نیروی انساني خيلي کم بود. نيروي انساني ما عمدتا شب عمليات مي‌آمدند که يک شب عمليات کنند و بروند. در خط پدافندي نمي‌ماندند. انگيزه‌ها کاهش پيدا کرده و نيروها کم شده بودند. بعد از کربلاي ٥ ديگر هيچ وقت نتوانستند نيروي زيادي را بسيج کنند. در رسيدن به پيروزي ترديد ايجاد شده بود. عده‌اي به عشق امام مي‌آمدند، ولي دودوتا چهارتا که مي‌کرديد، مي‌ديديد افکار عمومي به ترديد افتاده بودند، به‌ویژه بعد از اينکه جنگ شهرها شروع شد». درباره آن نامه معروف «محسن رضایی» به امام درباره نیازهای جنگ هم که به اعتقاد بسیاری مقدمه پذیرش قطع‌نامه شد، خاطره‌ای نقل کرده است: «آقامحسن اين نامه را از قبل تهيه کرده و يک ماه قبل به بعضي از دوستان- که نمي‌خواهم اسم بياورم- داده که هرکسي خوانده و نظراتي داده و حواشي بر آن نوشته بود. نامه را به آقاي افشار داد و گفت: «بدهيد آقاي هاشمي بخواند، بعد ما به جلسه مي‌آييم». وقتي نامه را داد، گفتند آقاي هاشمي رفت تهران! آقاي هاشمي ديگر نگفت بياييد جلسه. نامه را گرفت که ببرد پيش امام... آقاي هاشمي زرنگي کرد و انداخت گردن آقامحسن. به نظر من يک سال قبل هم آقامحسن مي‌توانست همين را بنويسد و بدهد و کار به اينجا نکشد... به نظر من آقاي هاشمي به اين رسيده بود که نمي‌شود، ولي گويا نمي‌توانست امام را قانع کند..». باید منتظر گفت‌وگوی بعدی فرمانده سابق ماند... او ناگفته‌های بسیاری دارد.

مطهری:به کلام امام پایبند باشید

گروه سیاست، مسعود کاظمی: «شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات، دولت است». این کلمات مجموع و جان کلام رئیس‌جمهور در روز چهارشنبه بود که با واکنش شدیداللحن اصولگرایان مواجه شد. فرمانده کل سپاه پاسداران واکنش تندی به سخنان رئیس‌جمهوری نشان داد. روز گذشته نيز علی مطهری در نامه‌ای خطاب به سردار جعفری نسبت به واکنش او اعتراض کرد. چندین فعال سیاسی و چند رسانه اصولگرا هم از حسن روحانی انتقاد کرده بودند. محمدرضا خباز معاون امور تقنینی رئیس‌جمهوری اما در گفت‌وگو با «شرق» مخالفت‌ها با سخنان روحانی را سیاسی‌کاری‌می‌داند.  حسن روحانی در نشست مشترک هیأت دولت با استانداران سراسر کشور سخنانی با رنگ‌وبوی انتخاباتی بر زبان آورد. حسن روحانی با بیان اینکه اینجا جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی در آن حاکم است، گفت: «همه از نظر دولت برابرند و آنجایی که باید بگوید فردی برای شرکت در انتخابات صالح است یا نه، هیأت‌های اجرائی هستند و ما هیأت اجرائی نداریم که یک جناح را تأیید صلاحیت کند و یک جناح دیگر را تأیید صلاحیت نکند». رئیس‌جمهوری در آن جلسه تأکید کرده بود: «شورای محترم نگهبان ناظر است نه مجری. مجری انتخابات، دولت است. دولت مسئول برگزاری انتخابات است و دستگاهی هم پیش‌بینی شده که نظارت کند تا خلاف قانون صورت نگیرد. شورای نگهبان چشم است و چشم نمی‌تواند کار دست را بکند، نظارت و اجرا نباید مخلوط شوند: باید به قانون اساسی کاملا توجه کرده و عمل کنیم». همین جملات کافی بود تا عده‌ای صدای اعتراضشان بلند شود. به گزارش خبرگزاری «شبستان» محمدحسن ابوترابی‌فرد، نایب‌رئیس مجلس در سخنانی که در استان یزد ایراد کرده، گفته است: «کسانی که سعی دارند تا جایگاه شورای نگهبان را تضعیف کنند، بدانند با این کار جایگاه مردم‌سالاری و هویت اسلامی را هدف قرار داده‌‌اند و با این کار به حضور مردم در کنار صندوق‌های رأی آسیب زده و پس از آن این اقتدار نظام را در معرض آسیب قرار می‌دهند». سیامک ره‌پیک، عضو و معاون اجرائی شورای نگهبان هم با انتقاد از سخنان روحانی به «تسنیم» گفته: «شورای نگهبان می‌تواند کل انتخابات را باطل کند».  عباسعلی کدخدایی، سخنگوی پیشین شورای نگهبان هم بدون نام‌بردن از حسن روحانی گفته است: «مسئولانی که ذهن مردم را نسبت به شورای نگهبان منحرف می‌کنند، فراموش نکنند که خودشان از فیلتر این شورا عبور کرده‌اند». البته واکنش‌ها تنها به مخالفان سخنان روحانی خلاصه نشده بود. محمدرضا خباز، معاون سابق امور تقنینی معاون پارلمانی رئیس‌جمهوری به «شرق» گفت: «که مخالفان با سخنان روحانی منطقی برخورد نمی‌کنند و بعضا نگاهشان سیاسی است». اما شاید مهم‌ترین واکنش به سخنان رئیس‌جمهوری متعلق به فرمانده سپاه پاسداران بود. سردار «محمدعلی جعفری»، فرمانده سپاه پاسداران، در واکنش به سخنان روحانی گفت: «این‌گونه گویش‌ها که در آن تضعیف ارکان مؤثر انقلاب مثل شورای نگهبان را در پی دارد، خدشه به وحدت ملی و شعار برگزیده سال یعنی همدلی و هم‌زبانی است». فرمانده کل سپاه تأکید کرده بود: «کسانی که از مسیر همین شورا و با بلندنظری و منش غیرجناحی اعضای آن، فرصت ظهور در عرصه مدیریت کشور را یافته‌‌اند، باید گفتار سنجیده‌تری داشته باشند». رسانه‌های مختلف اصولگرا از روزنامه کیهان تا جوان و... هم در این بین انواع و اقسام تحلیل‌ها را در مخالفت با سخنان رئیس‌جمهور ارائه دادند. به نظر می‌رسد مخالفت‌ها همچنان ادامه داشته باشد.

روحانی پای قسم خود ایستاده و هزینه‌اش را می‌دهد
اما در این سوی ماجرا نیز نظراتی در حمایت از سخنان رئیس‌جمهوری وجود دارد. محمدرضا خباز، معاون سابق امور تقنینی معاونت پارلمانی ریاست‌جمهوری در گفت‌وگو با «شرق»، سخنان روحانی را بسیار مهم برشمرد و گفت: «سخنان رئیس‌جمهوری درباره حدود اختیارات شورای نگهبان در انتخابات حاکی از امر مهمی در کشور ماست که امروز بهترین زمان برای طرح آن است. جان کلام آقای روحانی این است که اجرا از نظارت جداست؛ به این معنا که مسئولان اجرائی یک وظیفه دارند و ناظران محترم انتخابات وظیفه‌ای دیگر که هر دو را قانون به صورت شفاف بیان کرده است. نظارت و اجرا لازم و ملزوم هم بوده و هرگز از هم جدا نیستند، اما نکته اساسی این است که هر دو طرف این رخداد نباید در کار یکدیگر دخالت کنند». خباز با اشاره به اعتراضات صورت‌گرفته به سخنان روحانی گفت: «سروصدای اعتراض‌آمیز عده‌ای در مخالفت با رئیس‌جمهور به این دلیل است که آنان سخنان دلسوزانه رئیس‌جمهور را به دلیل دیدگاه سیاسی خود برنمی‌تابند. رئیس‌جمهوری به عنوان فردی که دارای مدرک دکترای حقوق است و ٢٠ سال به عنوان نایب‌رئیس در مجلس شورای اسلامی بوده و سوابق اجرائی او هم بر همگان روشن است، این نکات را عنوان کرده است. دو بار که در کار کشور گره افتاده بود، حسن روحانی یک‌بار با حکم امام(ره) و یک‌بار با حکم مقام معظم رهبری گره‌گشایی کرده است. حسن روحانی به عنوان فردی که در این حوزه تخصص دارد سخن گفته و اگر او هم نتواند در این مورد به بیان دیدگاه‌های خود بپردازد فضا برای امر سیاسی بسیار تنگ خواهد شد». این نماینده سابق مجلس سخنان رئیس‌جمهور را کاملا منطقی و حقوقی توصیف کرده و ادامه داد: «باید به سخنان رئیس‌جمهور از زاویه منطقی نگریست. اگر این سخنان حقوقی و منطقی است که دلیل برای هجمه وجود ندارد. اگر مستند و منطقی نیست باز هم دلیلی برای حمله وجود ندارد و باید به آن با دید حقوقی نگریست؛ برای مثال مخالفان بیایند و بگویند این بخش از سخنان رئیس‌جمهور اشتباه بود و با قانون در تناقض است و از آن‌طرف هم موافقان استدلالات و مبنای حقوقی خود را اعلام کنند. در این کشور حقوق‌دان خبره کم نداریم و آنان می‌توانند با تضارب آرا به نتایجی دست یابند که به سود نظام و انقلاب است». معاون سابق امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس‌جمهوری، با اشاره به روند کار انتخابات گفت: «دستگاه‌های اجرائی در انتخابات از چهار مرجع قانونی وزارت دادگستری، وزارت اطلاعات، سازمان ثبت‌احوال و پلیس بین‌الملل استعلام می‌گیرند و براساس آن به احراز صلاحیت می‌پردازند. حال شورای نگهبان هم می‌خواهد از همین مراجع قانونی استعلام بگیرد، مشکلی نیست، اما نباید در کار یکدیگر مداخله کنند. اصولا نه رئیس‌جمهور و نه هیچ فرد دیگری با نظارت شورای نگهبان مخالف نیست، فقط نگاه‌ها و برداشت‌های سلیقه‌ای و عملکردهای شخصی مورد انتقاد است». خباز با اشاره به مقطع زمانی ایراد این سخنان از سوی رئیس‌جمهور تأکید می‌کند: «سخنان مهم انتخاباتی روحانی ممکن است امروز به نتایج مورد نظر نرسد، اما به مرور زمان جایگاه واقعی خود را خواهد یافت؛ این نماینده سابق مجلس ضمن اینکه معتقد است احتمالا رئیس‌جمهور برای بیان این سخنان هزینه‌های سیاسی خواهد پرداخت، گفت: «به هر روی رئیس‌جمهور به عنوان شخص دوم کشور پای قسم قانون اساسی خود ایستاده، اما آنچه در این میان باید بر آن تأمل شود این است که این حجم از حملات به رئیس‌جمهوری توجیه‌پذیر نیست.

---------------------

نامه علی مطهری به فرمانده کل سپاه

عصرایران: با اهدای سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای جناب‌عالی و سایر برادران عزیز پاسدار در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی اظهارنظر جناب‌عالی درباره سخن رئیس‌جمهور محترم در خصوص نقش شورای نگهبان در برگزاری انتخابات را ملاحظه کردم. خیرخواهی و احساس مسئولیت جناب‌عالی نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی بر همگان روشن است لکن قطع‌نظر از درستی یا نادرستی انتقاد آن مقام محترم، ورود سپاه پاسداران به عالم سیاست و لوازم آن مانند انتخابات، به صلاح کشور و نیروهای مسلح و انقلاب اسلامی نیست، زیرا موجب اختلاف و دودستگی در سپاه می‌شود. امام خمینی(ره) در دیدار با مربیان سپاه فرموده‌اند: «باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود، که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود جهات نظامی آن از بین می‌رود. همیشه به سپاه سفارش کنید که آنها خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند.» (صحیفه امام، جلد ١٨، ص ٤٥). در جای دیگر فرموده‌اند: «برای سپاهی‌ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته‌بندی و آن طرفدار آن یکی، دیگری طرفدار آن یکی. به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می‌گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی‌ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد { برگزار} می‌شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا کنند، این برای سپاه جایز نیست، برای ارتش جایز نیست. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می‌دارد و همین‌طور ارتش را.» (صحیفه امام، جلد ١٩، ص١٢).گذشته از این، اگر قرار بر پاسخ‌گویی جناب‌عالی به رئیس جمهور بود، باید استدلال ایشان را پاسخ می‌دادید. جان کلام رئیس‌جمهور این بود که هرقدر در بررسی صلاحیت‌ها بیشتر سخت‌گیری شده است مجالس ضعیف‌تر شده‌اند. مجلس اول که قبل از تشکیل شورای نگهبان و با نظارت شورای انقلاب تشکیل شد و طی آن فقط افرادی که فساد اخلاقی یا فساد سیاسی مانند جاسوسی یا فساد اقتصادی بزرگ داشتند رد صلاحیت شدند و در آن، همه گروه‌های موافق و مخالف حضور داشتند قوی‌ترین مجالس بعد از انقلاب بود؛ بنابراین می‌توان به انتخاب مردم اعتماد کرد.ولی جناب‌عالی به جای پاسخ به این استدلال، فرموده‌اید: «کسانی که از مسیر همین شورا و با بلندنظری و منش غیرجناحی اعضای آن،‌ فرصت ظهور در عرصه مدیریت کشور را یافته‌اند، باید گفتار سنجیده‌تری داشته باشند.» گویی بر جناب آقای روحانی، رئیس‌جمهور، منت گذاشته و گفته‌اید به جای این حرف‌ها خدا را شکر کنید که از سر لطف و اغماض شورای نگهبان از این فیلتر و صافی عبور کردید؛ در حالی که این چه لطف و اغماضی است که کسی که هجده میلیون رأی داشته و اگر انتخابات به دور دوم می‌کشید شاید ٣٠ میلیون رأی داشت، رد صلاحیت نشده است؟ این سخن، نوعی تضعیف شورای نگهبان است. حسن نیت جناب‌عالی در پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست ولی این پاسداری ظرافت‌هایی دارد که نکته‌ای از آن در کلام امام (ره) گذشت و باید به آن پایبند بود. برای آن فرمانده گرانقدر و مجموعه مبارک سپاه پاسداران توفیقات بیشتر در مقابله با دشمنان انقلاب اسلامی خصوصا صهیونیسم از خدای متعال خواستارم.

حمله رسانه‌‌هاي خاص به «اتحاد ملت»

حزب اتحاد ملت هنوز نیامده، تیتر یک «کیهان» شد و از آن طرف هم روزنامه‌هایی مثل «جوان» و خبرگزاری‌هایی مثل «تسنیم» درباره اتهاماتی که علیه این حزب در ذهنشان داشتند، قلم‌فرسایی کردند. اولین کنگره حزب «اتحاد ملت» روز پنجشنبه هفته گذشته در سالن اجلاس سران برگزار شد و طی آن علی شکوری‌راد، به‌عنوان اولین دبیرکل انتخاب شد و لابه‌لای فهرست اعضای شورای مرکزی هم نام برخی فعالان سیاسی به چشم می‌خورد. چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی هم ازجمله مدعوین بودند؛ از محمدرضا خاتمی گرفته تا مصطفی معین، عبدالله نوری و... . این رسانه‌ها که هم‌زمان با آغاز فعالیت‌های حزب برای سازماندهی و دریافت مجوز، هجمه خود را به حزب و اعضای آن شروع کرده بودند، روز گذشته در رسانه‌های خود اتحاد ملت و اعضای آن را از انواع اتهامات بی‌بهره نگذاشتند. کیهان در ذیل گزارشی با تیتر «وطن‌فروشان فتنه ٨٨ با نقاب جدید آمدند»، این حزب را نسخه شماره دو حزب مشارکت دانسته و مدعی شده: «اکثریت حاضران از افراد دخیل در فتنه ٨٨ و حتی حرکت‌های ضدانقلابی دهه‌های ٦٠ و ٧٠ بودند که این مسئله اثبات‌گر این واقعیت است که وطن‌فروشان فتنه ٨٨ این بار با نقابی جدید پای به میانه میدان گذاشته‌اند». این روزنامه در ادامه ادعاهای خود با پشت هم قراردادن برخی اسامی و اظهارنظرها در نتیجه‌گیری‌های مشابه خود و در ادامه تلاش‌هایش برای ارتباط اصلاحات به آمریکا، به استناد گزارشی از یک اندیشکده آمریکایی، همین ادعا را دوباره این‌چنین طرح کرده است: «چندی پیش بود که اندیشکده آمریکایی «امنیت آمریکای جدید» در گزارشی اعلام کرده بود دولت اوباما باید پس از توافق هسته‌ای به سراغ اصلاح‌طلبان رفته و از آنان حمایت کند. ارتباط راهبرد سیاسی کاخ سفید برای فضای داخلی ایران و سربرآوردن احزابی مانند اتحاد ملت، موضوعی است که نمی‌توان و نباید به‌سادگی از کنار آن گذشت».

روزنامه جوان هم البته در سرمقاله‌ای به قلم مدیرمسئول این روزنامه، باز هم اتحاد ملت را مشارکت دوم نامیده، بی‌آنکه بخواهد به تأکید شکوری‌راد توجهی داشته باشد که گفته بود: «این حزب، نا‌م مستعار هیچ حزبی نیست». سرمقاله‌نویس در ادامه ادعاهای خود با رجوع به گذشته و ادعای این نکته که اصلاحات مقابل انقلاب بود و اصلاح‌طلبان نظام را به سطح یک جمهوری تقلیل داده بودند، تهدید کرده که «از برخي اعضاي شوراي مركزي اين حزب خروارها مطلب عليه اسلام سياسي و اجتماعي، ولايت‌فقيه، سياست‌هاي كلي نظام وجود دارد كه روزنامه جوان كم‌كم به نشر آن اقدام خواهد كرد». سرمقاله‌نویس البته روحانی را هم به خاطر این گشایش سیاسی سرزنش کرده و چنین حرکتی را «ژست روشنفکری» نامیده و درباره حزب هم مدعی شده است که «اين جريان عامدانه بر خط مشاركت اصرار دارد و لجاجت و روشنفكري، سياست‌ورزي‌ آنان را با چالش جدي مواجه خواهد كرد». خبرگزاری تسنیم هم با انتشار یادداشت‌هایی با عناوین «احیای فتنه‌گران با لباس تازه و طنز تلخ روزگار ما» و نیز «راه‌اندازی حزب براندازان؛ کاملا شیک و شبه‌قانونی» تقریبا مشابه همین اتهامات را مطرح کرده و از مشابهت لوگوی اتحاد ملت با مشارکت تا برخی اسامی، نوشت آن‌هم در شرایطی که این حزب فقط یک کنگره برگزار کرده و هنوز وارد سیاست‌ورزی نشده‌اند. بااین‌حال یک جریان رسانه‌ای، از همین حالا شروع به نیت‌خوانی و اتهام‌زنی کرده‌اند. بی‌آنکه بخواهند منتظر زمان و اقدامات حزب تازه‌تأسیس در بازه زمانی باشند. 

درایتی: بنا داریم بر مبنای واقع‌گرایی عمل کنیم

مصطفی درایتی از اعضای شورای مرکزی حزب تازه‌تأسیس اتحاد ملت در گفت و گو با «شرق» به این ادعاها و نگرانی‌های پاسخ داده است.
‌ حتما تیتر روزنامه‌ها و سایت‌ها را خوانده‌اید،  به نظر شما این هجمه رسانه‌ای علیه حزبی که تازه کار در عرصه سیاست‌ورزی را آغاز كرده، چیست؟
نگرانی رسانه‌هایی مثل کیهان و جوان البته غیرمنتظره نبود. خیلی از اینها قبل از آنکه مجوز فعالیت حزب صادر شود، هجمه‌های خود را آغاز کرده بودند. دلیل این رفتار و اتهامات این است که آنها نگران تأثیرگذاری حزب هستند. آنها هزینه‌هایی کرده بودند که این اتفاق رخ ندهد، اما حالا حزب فعال شده و نگران هستند که این هم‌گرایی، آنها را با مشکل مواجه کنند. به‌ویژه آنکه انتخابات مجلس هم نزدیک است. این نگرانی را هم به نگرانی‌های سابق این گروه‌ها باید اضافه کرد. آنها نگران هستند که این هم‌گرایی باعث تضعیف جریان رقیب اصلاح‌طلبان شود. نگاه ما به این رفتارها، نگاه به یک رقیب است. بااین‌حال این رفتارها برای اتحاد ملت نگران‌کننده نیست. حتی از آنجا که رسانه‌های محدودی برای فعالیت داریم، حتی این رفتار رقبا می‌تواند به معرفی بیشتر حزب کمک کند. زیرا ما هیچ‌وقت انتظار نداشتیم ورودمان به عرصه سیاست، مطبوع نظر کیهان باشد. ما تلاش داریم در عرصه جدید، خود را با وضعیت جدید تطبیق داده و بر مبنای واقع‌گرایی عمل کنیم.
‌این رسانه‌ها تلاش دارند اتحاد ملت را نسخه دوم جبهه مشارکت معرفی کنند، در این سو، آقای شکوری‌راد تأکید کرده این حزب نام مستعار هیچ حزبی نیست. همچنین آنها از عناوینی چون وطن‌فروش استفاده كرده یا به محکومیت برخي اعضا اشاره دارند. شما به‌عنوان عضو شورای مرکزی حزب، چه نظری درباره این مطالب دارید؟
این اتهامات رنگ‌باخته و کهنه است. این اتهامات را به کسانی می‌زنند که امروز محبوب‌ترین افراد هستند. به نظر من پاسخ‌ندادن به اتهامات بهترین پاسخ است. البته این را هم باید در نظر داشت که طرح چنین اتهاماتی یک پروپاگاندای تبلیغاتی است. ما هیچ‌گاه مایل نبوده و نیستیم که بخواهیم کار زیرزمینی انجام بدهیم. برهمین‌اساس، هم وزارت کشور و هم کمیسیون ماده احزاب مجوز فعالیت حزب را صادر کرده‌‌اند و فقط کسانی نمی‌توانند حضور داشته باشند که منع قانونی برای فعالیت دارند. خب البته برخی از اعضای مشارکت در این حزب حضور دارند که هیچ‌کدام از آنها منع قانونی برای فعالیت ندارند. آنها هم که حکمی داشته‌اند، محکومیت خود را سپری کرده‌اند.
‌در قبال این پروژه اتهام‌زنی چه سیاستی اتخاذ خواهيد كرد؟ مثلا روزنامه جوان گفته که بنا دارد سلسله اظهارنظرهایی از اعضای حزب منتشر کند.
به اعتقاد من، طرح این مسائل نوعی فضاسازی است که نه محمل قانونی دارد و نه قابل استناد است. اتحاد ملت نمی‌خواست که کار سیاسی بدون نام‌ونشان انجام دهد. این در شرایطی است که برخی از این گروه‌ها کار سیاسی جدی می‌کنند اما نمی‌خواهند از خود شناسنامه به‌جا بگذارند. به‌هرحال فعالیت ما تحت نظارت وزارت کشور انجام شده است.