کد خبر 436068
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۵

آنجلینا جولی که نگران کودکان، زنان بیوه و قربانیان جنگ است به عراق و افغانستان می‌رود و جورج کلونی که نگران شورش مردمی در سودان است به این کشور سفر می‌کند و علاوه بر آغاز کمپین، یک ماهواره جاسوسی نیز به هوا می‌فرستد؛ و لیوناردو دی‌کاپریو به خاطر علاقه و نگرانی‌اش درباره محیط زیست، عازم روسیه می‌شود و با ولادیمیر پوتین دیدار می‌کند.

گروه جنگ نرم مشرق- سیاست خارجی آمریکا امروزه هزاران فرد مستعد در زمینه‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی و صدها مؤسسه سیاسی و اندیشکده دولتی و خصوصی را به خدمت گرفته تا بتواند منافع بین‌المللی‌اش را محقق کند. در این میان، نویسندگان، فیلم‌سازان، کارگردان‌ها و بازیگرانی هستند که دنیا را از پشت لنز اینترناسیونالیسم می‌بینند و آماده هستند به نظام کشورشان برای رسیدن به اهدافش کمک کنند.


خواص سیاسی آمریکا خود را محدود به مرزهای جغرافیایی کشورشان نمی‌کنند

نمونه‌ای از این دخالت هنرمندان در سیاست را می‌تواند در اقدامات دیپلماتیک هالیوود دید. آنجلینا جولی که نگران کودکان، زنان بیوه و قربانیان جنگ است به عراق و افغانستان می‌رود؛ جورج کلونی که نگران شورش مردمی در سودان است به این کشور سفر می‌کند و علاوه بر آغاز کمپین، یک ماهواره جاسوسی نیز به هوا می‌فرستد؛ و لیوناردو دی‌کاپریو به خاطر علاقه و نگرانی‌اش درباره محیط زیست، عازم روسیه می‌شود و با ولادیمیر پوتین دیدار می‌کند. در گزارش حاضر قصد داریم به فعالیت‌های سیاسی جورج کلونی بپردازیم که نهایتاً منجر به از هم پاشیده شدن سودان شد.

یکی از دکترین‌های مهم در دیپلماسی غربی این است که "جهانی فکر کن، محلی اقدام کن." خواص سیاسی در آمریکا هم به همین دکترین معتقد هستند و خود را محدود به مرزهای جغرافیایی کشورشان نمی‌کنند. معتقدند مرزهای آمریکا را منافع این کشور تعیین می‌کند، و این منافع تا ماه و مریخ گسترش می‌یابد. سیاستمداران آمریکایی، دنیا را متشکل از نظام‌های به هم پیوسته‌ای می‌دانند که هر یک به بقیه نظام‌ها و کلیت نظام وابسته است.

بنابراین برای کسب موفقیت باید بفهمند آمریکا در این نظام، کجا قرار می‌گیرد. مرحله بعد این است که این موقعیت را به هر قیمتی، به دست آورند. این افراد، سرنوشت آمریکا را به سرنوشت دنیا گره زده‌اند تا بتوانند هژمونی امپریالیستی خود را حفظ نمایند. یکی از جنبه‌های سیاست خارجی آمریکا که در تأثیرگذاری بر جامعه جهانی، بسیار موفق ارزیابی می‌شود، گسترش "فرهنگ عامه" و دیدگاه‌های "جهانی‌گرایی" آن است.


یکی از جنبه‌های سیاست خارجی آمریکا، گسترش "فرهنگ عامه" این کشور در دنیاست

ماه مارس سال 2012 بود که خبر دستگیری جورج کلونی، عامه مردم آمریکا را شگفت‌زده کرد. این کارگردان و بازیگر هالیوودی همراه با پدرش، در مقابل سفارت سودان در واشنگتن و طی تظاهراتی علیه نقض حقوق بشر در این کشور دستگیر شد. اما چه ارتباطی میان جورج کلونی و کشوری مانند سودان وجود دارد؟

سودان، سومین کشور بزرگ آفریقا و دارای اکثریتی مسلمان است. رئیس‌جمهور این کشور، "عمر البشیر" نام دارد. سودان به دلیل مجاورت با دریای سرخ، کشوری با اهمیت استراتژیک بسیار بالا محسوب می‌شود. این کشور از یک طرف با مصر مرز مشترک دارد و از سوی دیگر، همسایه جنوبی عربستان سعودی است. "خارطوم" پایتخت سودان، در شرق این کشور واقع است، اما مناطق غنی این کشور از نظر منابع نفت و گاز در جنوب قرار دارند.

اکثریت سودانی‌ها را مسلمانانی تشکیل می‌دهند که در شمال این کشور زندگی می‌کنند. مسیحیان که بزرگ‌ترین اقلیت سودان هستند، همراه با سایر اقلیت‌های مذهبی و همین‌طور برخی از مسلمانان، در جنوب سودان هستند. به علت این شرایط خاص استراتژیکی و همچنین برخی اختلافات میان قبیله‌های سودانی، این کشور به مکانی برای زیاده‌خواهی و ایجاد تنش توسط غرب تبدیل شده است.


اختلافات قبیله‌ای در سودان، دستاویزی برای دخالت آمریکا در این کشور شده است

جنگ داخلی در سودان میان قبیله‌های جنوب سودان و دولت این کشور، 50 سال پیش همراه با استقلال سودان، آغاز شد. این کشور به علت بهره‌مندی از منابع نفت و گاز، همواره هدف دسیسه‌های غرب بوده و عمدتاً از پیشرفت بازمانده است. غربی‌ها قبیله‌های جنوب سودان را با انواع سلاح، تجهیز کرده‌اند و همین باعث شده تا جنگ داخلی در این کشور ده‌ها سال ادامه پیدا کند. شورشی‌های این کشور طی این سال‌ها توانسته‌اند مناطقی از جنوب را تحت تسلط خود دربیاورند. کمپانی‌های بزرگ و چندملیتی، از همین فرصت برای غارت منابع طبیعی سودان استفاده کرده‌اند. اما قدم بعدی غرب، طرح تجزیه کامل سودان بود.

نهادهای به اصطلاح فرهنگی و خیرخواهانه مختلفی در سودان ایجاد شد. مقامات بازنشسته یا در حال خدمت آمریکایی و اروپایی به همراه بازیگران و هنرمندان مشهور به جنوب این کشور سفر کردند و تلاش کردند نفوذ فرهنگی غرب در سودان را افزایش دهند. این پدیده که "دیپلماسی فرهنگی" نام گرفته، هم‌زمان با تسلیم شدن شورشی‌ها و افزایش فشار سیاسی از جانب غرب، بالأخره نتیجه داد و دولت سودان تصمیم گرفت یک همه‌پرسی درباره استقلال جنوب این کشور برگزار کند. به محض انتشار این خبر، آمریکا عملیاتی گسترده را در سودان آغاز کرد و سربازهای هالیوودی آمریکا در این میدان، نقش اصلی را ایفا کردند. این عملیات، حتی از فازهای قبلی هم موفقیت‌آمیزتر بود.

یکی از علنی‌ترین مانورهای آمریکا در این زمینه، به هوا فرستادن یک ماهواره جاسوسی بود که جورج کلونی، شخصاً هزینه‌های آن را به عهده گرفت. کلونی یکی از تأثیرگذارترین افراد در سناریوسازی‌های واشنگتن پیش از برگزاری رفراندوم در سودان بود. این بازیگر آمریکایی که از قرارداد با یک شرکت سازنده قهوه به نام "نسپرسو"، پول هنگفتی به جیب زده بود، بخش اعظم این پول را هزینه فرستادن یک ماهواره جاسوسی بر فراز مرز میان شمال و جنوب سودان برای "تحت نظر گرفتن عمر البشیر" کرد. خود کلونی در این‌باره می‌گوید: "می‌خواستم همان‌قدر که من در انظار عمومی هستم، او هم جلوی چشم مردم باشد."


سفر جان کری وزیر خارجه آمریکا به سودان، بخشی از عملیات واشنگتن در این کشور بود

جورج کلونی از مدت‌ها قبل درگیر دنیای سیاست بوده است. وی با استفاده از شخصیت بین‌المللی خود، توجه دنیا را به "مناطق دچار معضل" جلب می‌کند و این بار سودان را به عنوان هدف خود انتخاب کرده بود. البته این اقدام کلونی به خودی خود هیچ ایرادی ندارد؛ به خصوص که سودان به علت مشکلاتی که در زمینه خشونت علیه زنان و کودکان دارد، باید مورد توجه مجامع بین‌المللی قرار بگیرد. اما مشکل زمانی آغاز می‌شود که جلب توجه بین‌المللی، نه به خاطر دلسوزی برای سودان، بلکه با هدف تحقق منافع آمریکا صورت بگیرد.

جورج کلونی توانسته با اقدامات خود، تحریم‌های آمریکایی علیه دولت در شمال سودان را توجیه کند، اما مسئله این است که کسی جز مردم عادی در سودان، نهایتاً از تحریم‌ها رنج نمی‌برد. این در حالی است که همین هنرمند هالیوودی می‌توانست از نفوذ خود برای متقاعد کردن دولت آمریکا و مجامع بین‌المللی به حمایت از اتحادیه آفریقا و حل مشکل سودان از این راه استفاده کند. نکته این‌جاست که از وقتی سودان جنوبی از سودان شمالی جدا شد، جورج کلونی کم‌تر گذرش به این دو کشور می‌افتد.

کلونی حتی کنترل وبسایت تصاویر ماهواره‌ای سودان جنوبی را نیز به عهده گرفت تا از طریق به اصطلاح "دیپلماسی مشاهیر" (افراد مشهور) به دنیا نشان دهد، عمر البشیر مسئول تمام اتفاقات در سودان است و آمریکا هیچ تقصیری در تجزیه سودان نداشته است. وبسایت مذکور توسط عده‌ای از ستاره‌های هالیوود تأسیس و اداره می‌شد و طراحی سایت و تصاویر آن را گوگل و شرکت اینترنتی "ترلون" به عهده گرفته بودند.


کلونی کنترل وبسایت تصاویر ماهواره‌ای سودان جنوبی را به عهده گرفت

انجمن بشردوستانه دانشگاه هاروارد، مسئول تحلیل تصاویر این وبسایت بود و عده‌ای از فعالان سیاسی سرشناس در امور آفریقا مانند "گیل اسمیت" و "جان پندرگست"، تحلیل‌های سیاسی در آن می‌نوشتند. این وبسایت، در همان ابتدای آغاز به کار، به دلیل ارائه تصاویر یک‌طرفه از اتفاقات سودان و متهم کردن عمر البشیر به ایجاد بحران در این کشور، مورد انتقادات شدیدی قرار گرفت.

این‌ها تمام کارهایی نبود که کلونی درباره سودان انجام داد. وی سال 2010 فیلمی به نام "پایان بازی در سودان" را ساخت و همچنین در حضور باراک اوباما سخنرانی کرد و از او خواست تا نقض حقوق بشر توسط دولت سودان را متوقف کند. وی با یک کمپین گسترده هالیوودی توانست بهترین شرایط را برای دخالت نظامی آمریکا در سودان فراهم کند.

"امانوئل جال" خواننده اصالتاً سودانی و ساکن لندن، همراه با "آلیشا کیز" و "پیتر گابریل" که هر دو خواننده‌های حرفه‌ای هستند، به این کمپین کلونی پیوستند. این سه خواننده همراه با کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل و جیمی کارتر رئیس‌جمهور سابق آمریکا، موزیک‌ویدیویی به نام "ما صلح می‌خواهیم" منتشر کردند تا به مردم سودان این پیام را برسانند که حق برگزاری رفراندوم را در کشورشان دارند.


کوفی عنان دبیرکل سابق سازمان ملل در موزیک‌ویدیوی "ما صلح می‌خواهیم" حضور داشت

رفراندوم سودان جنوبی، ژانویه سال 2011 نهایی شد و طبق آماری که از این همه‌پرسی به دست آمد، 98 درصد از مردم سودان جنوبی، به استقلال این منطقه از سودان رأی دادند و در نتیجه، سودان جنوبی به عنوان پنجاه و پنجمین کشور آفریقا و صد و نود و ششمین کشور در سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.

در عصر نئولیبرالیسم که می‌توان آن را عصر امپراتوری آمریکا نیز نامید، قدرت نرم، اهمیت زیادی دارد. فرهنگ در چنین عصری، اهمیت زیادی در زندگی مردم پیدا کرده و به عبارتی باید گفت، همه، دارند آمریکایی می‌شوند. دیپلماسی توسط افراد شناخته‌شده و بین‌المللی به آمریکا کمک می‌کند تا مردم دنیا را از پیوستن به جنبش‌های غیرغربی منع نماید. اما از کدام راه؟ اگر کسی به شما بگوید می‌خواهم به شما کمک کنم، به احتمال زیاد این حرف او را می‌پذیرید و حتی ممکن است ابزار این کمک را هم در اختیار او بگذارید؛ اما اگر به شما بگوید می‌خواهم به شما یاد بدهم چگونه کارهایتان را انجام بدهید، قطعاً مخالفت خواهید کرد. این همان تمایز میان "کمک" و "دخالت" است.

هدف در استفاده از قدرت نرم، دخالت است اما با ظاهر کمک. قدرتی که آمریکا از طریق هالیوود اعمال می‌کند، از جمله این نوع قدرت نرم است. هالیوود به مردم دنیا نشان می‌دهد چه چیزهایی را در زندگی خود باید "آمریکایی" کنند. قدرت نرم آمریکا به هیچ عنوان از سیاست خارجی این کشور جدا نیست و آن‌چه واشنگتن از طریق هالیوود تلاش می‌کند انجام دهد این است که به مردم دنیا نشان بدهد چگونه باید زندگی کنند.

فعالیت‌های جورج کلونی برای تجزیه سودان - دانلود